مطالعه یک ترفند شعبده بازی نشان می‌دهد که دو سوم از ما هنگام مواجهه با کارت های بازی که قرار است یکی را از میان آنها انتخاب کنیم دقیقا یک کارت مشابه را برمی‌گزینیم.
همه نمی‌توانند خرگوش را از کلاه بیرون بکشند یا سکه ای پنهان پشت گوش کسی کشف کنند. اما وقتی صحبت از حقه های کارتی به میان می‌آید، لازم نیست شعبده باز باشید تا پیش بینی کنید فرد مقابلتان کدام کارت را انتخاب می‌کند.
محققان کشف کرده‌اند که اکثر مردم هنگامی که با چهار کارت روبه‌رو می‌شوند و از آنها خواسته می‌شود یکی را انتخاب کنند، سومین کارت را از سمت چپ انتخاب می‌کنند.
لازم نیست در دایره جادویی باشید تا بفهمید که بیشتر ما تنبل هستیم؛ به این معنی که افراد راست دست تمایل دارند کارتی را انتخاب کنند که نزدیکترین کارت به دستشان است و ذاتا از لبه ها بیزارند، بنابراین ترجیح می‌دهند اشیاء را به جای انتهای یک ردیف از وسط انتخاب کنند.
در یک مطالعه علمی از ۶۰ نفر خواسته شد تا یک کارت از چهار گزینه موجود را انتخاب کنند. روانشناسان ثابت کردند که دو سوم با استفاده از دست راست، کارت سوم را از سمت چپ انتخاب می‌کنند.
دکتر گوستاو کوهن، نویسنده اول این مطالعه گفت: «ما از تحقیقات قبلی می‌دانیم که مردم تمایل بیشتری به انتخاب یک شی از وسط یک ردیف و انتخاب اشیایی دارند که دسترسی به آنها راحت باشد. در واقع، ما بسیار تنبل هستیم.»
او ادامه داد: «بخش جالب این است که اغلب نسبت به انتخاب‌هایی که می‌کنیم کاملا غافل هستیم و به اشتباه فکر می‌کنیم که کنترل کامل افکار و اعمال خود را در دست داریم. بیشتر مردم نمی‌دانند که به احتمال زیاد کارت سوم از سمت چپ را انتخاب می‌کنند.»
مطالعات قبلی نشان داده‌اند که شعبده‌بازان می‌توانند با تماشای جهت دست افراد، آنها را به سمت انتخاب یک کارت سوق دهند و سپس به‌طور مخفیانه کارت انتخاب‌شده را به داخل آن فشار دهند.
ترفند دیگر این است که مجموعه ای از کارت ها را جابه‌جا کنید به‌طوریکه یکی برای مدت طولانی تری قابل مشاهده باشد، در این صورت افراد تمایل دارند ناخودآگاه آن را انتخاب کنند.
اما مطالعه جدید منتشر شده در مجله «آگاهی و شناخت» نشان می‌دهد که ساده ترین ترفند کارت می‌تواند به عدم تمایل افراد برای انتخاب گزینه‌ای که خیلی دور است بستگی داشته باشد.
محققان دانشگاه گلداسمیت و تسینگ‌هوا در چین از ۶۰ نفر در رده سنی ۱۸ تا ۲۵ سال خواستند یکی از چهار کارت بازی را که روی یک میز گذاشته شده بود، انتخاب کنند. اگر واقعا تصادفی انتخاب می‌کردند، فقط یک چهارم افراد به سراغ کارت سوم از سمت چپ می‌رفتند، اما در واقع ۶۶ درصد از افراد راست‌دست این کار را انجام دادند.
نتیجه تا حدودی با عدم تمایل مردم به کناره ها توضیح داده شد؛ به این معنی که ما تمایل داریم مواد غذایی را از مرکز قفسه سوپرمارکت برداریم و یا وقتی در نظرسنجی ها از ما خواسته می‌شود به میزان رضایت خود امتیاز دهیم، به ندرت صفر یا ۱۰ از ۱۰ را انتخاب می‌کنیم و بیشتر عددی از میانه را برمی‌گزینیم.
ترجیح مردم برای انتخاب کارت سوم صرفا به این دلیل است که این مسیر کمترین مانع را دارد، زیرا نزدیکترین است. افرادی که در این مطالعه کارت سوم را انتخاب کردند واقعا از دلیل آن غافل بودند.
وقتی از آنها پرسیده شد که این ترفند چگونه انجام شده است، برخی گفتند که احتمالا بازیچه شده‌اند، در حالی که برخی دیگر آن را به شانس یا محققی که چشمانشان را تماشا می‌کرد، مرتبط دانستند. افرادی که کارت سوم را انتخاب کردند انتظار داشتند که به‌طور میانگین تنها ۳۸ درصد از افراد همان کارتی را انتخاب کنند که آنها انتخاب کرده بودند.
بدون نظر