تنها ناو هواپیمابر روسیه، آدمیرال کوزنتسف (Admiral Kuznetsov) در چنان شرایط بدی قرار دارد که خریدن یک فروند جدید بسیار ساده تر، بهتر و کم هزینه تر از تلاش برای تعمیر آن خواهد بود. به عنوان نشانه ای از افت کیفیت ارتش روسیه، یکی از سیاستمداران این کشور پیشنهاد کرده که با بازخرید ناو هواپیمابر ساخت شوروی که ۲۵ سال قبل به چین فروخته شده، این مشکل را حل کرد. ناو هواپیمابر آدمیرال کوزنتسف هیچگاه خوش شانس نبوده است.
این ناو ۶۰,۰۰۰ تنی که در سال ۱۹۸۵ به آب اندخته شد بارها دچار از کار افتادن موتور، چندین مورد آتش سوزی و حوادث عجیب در لنگرگاه شده است. در سال ۲۰۱۲، بعد از اینکه موتورش در دریا از کار افتاد، یک یدک کش آن را برای تعمیر به بندر حمل کرد. این ناو که از سال ۲۰۱۷ برای تعمیرات از سرویس خارج شده، در سال ۲۰۱۸ نیز با فرو ریختن یک جرثقیل در تعمیرگاه مواجه شد که یک حفره به مساحت ۲۰۰ فوت مربع را در عرشه آن ایجاد کرد. پس از آن در دسامبر ۲۰۱۹ یک آتش سوزی بزرگ در این ناو رخ داد که دستکم باعث کشته شدن یک نفر نیز شد.
اخیراً نیز، ماه گذشته یک آتش سوزی در این ناو رخ داد که به گفته مقامات روسی باعث آسیب «جزیی» به ناو آدمیرال کوزنتسف شد. ناو کوزنتسف اکنون در چنان شرایط بدی به سر می برد که نه می تواند به تنهایی حرکت کند و نه امکان یدک کش کردنش وجود دارد، به این خاطر که مقامات نیروی دریایی روسیه از واژگون شدن آن بیم دارند. مقامات اطلاعاتی اوکراین مدعی هستند که غواصانی که به زیر کشتی رفته اند دریافته اند که ساختارهای فلزی زیر عرشه سوم به شدت دچار خوردگی شده اند. انبارهای کشتی مملو از گل و لای هستند که بررسی کشتی از داخل به صورت دقیق را غیرممکن می سازد.
در بهترین حالت، بعید است که ناو آدمیرال کوزنتسف زودتر از سال ۲۰۲۴ به سرویس بازگردد در شرایطی که همین حالا نیز چندین سال از برنامه بازگشت به دریا عقب است. در این اثنا، یک قانونگذار روسی به نام سرگئی کارگینف که از نمایندگان کمیته شرق دور و قطب شمال مجلس دومای روسیه است، یک راه حل خلاقانه را مطرح کرده است: خرید ناو هواپیمابر قدیمی شوروی به نام واریاگ از چین. ناو هواپیمابر Varyag که خواهر ناو آدمیرال کوزنتسف بود، هنوز در حال ساخت بود که اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ از هم پاشید. وقتی کشتی های ناوگان دریای سیاه شوروی بین روسیه و اوکراین تقسیم می شدند، اوکراینی ها مالکیت ناو هواپیمابر Varyag را در اختیار گرفتند.
اوکراینی ها در ادامه این کشتی تکمیل نشده را به قیمت ۲۰ میلیون دلار به یک خریدار چینی که مدعی شده بود آن را به یک کازینو شناور تبدیل می کند فروختند. بعد از اینکه در مسیر انتقال به چین نزدیک بود غرق شود، این ناو در نهایت به کارگاه کشتی سازی نیروی دریایی چین برده شد و با انجام تغییراتی برای همان هدف اولین به کار گرفته شد. این ناو بعدها با تغییر نام به لیائونینگ (Liaoning) به اولین ناو هواپیمابر چین تبدیل شد. ناو هواپیمابر لیائونینگ که در سال ۲۰۱۲ وارد سرویس شد، دارای بال هوایی به استعداد ۴۰ جت و هلیکوپتر است.
با این گذشته پیچیده، لیائونینگ می تواند جنگنده های J-15 را در خود جای دهد که کپی چینی بدون لایسنس از جنگنده روسی Su-33 است. چین یک نسخه اولیه از جنگنده Su-33 را از اوکراین خریداری کرده و سپس با مهندسی معکوس، از آن برای ساخت J-15 استفاده کردند. نکته جالب اینکه این جنگنده های چینی دائماً دچار تصادف می شدند که البته با خوشحالی رسانه های روسی همراه می شد. اما لیائونینگ به هسته ناوگان آینده ناوهای هواپیمابر چین تبدیل شد. نیروی دریایی چین دستور ساخت دومین فروند ناو هواپیمابر خود را در سال ۲۰۱۹ داد که شاندونگ (Shandong) نام داشته و با وزن ۶۰,۰۰۰ تن به تمامی در چین ساخته شده اگر چه کپی نسخه روسی است.
بعد از آن نوبت به ناو هواپیمابر کاملاً بومی Fujian رسید که در سال ۲۰۲۲ به آب انداخته شد. ناو ۸۰,۰۰۰ تنی فوجیان از لحاظ جثه و توانمندی ها به ناو های هواپیمابر هسته ای ایالات متحده نزدیک تر است. در شرایطی که چین به خلبانان دارای توان فرود آوردن و بلند کردن جنگنده از روی ناوهای هواپیمابر نیاز مبرم دارد تا در نهایت ناوگانی از چندین ناو هواپیمابر را تشکیل دهد، لیائونینگ جایگاه خود را از دست داده و به یک کشتی آموزشی تبدیل شده است. کارگینف که عضو حزب راستگرای لیبرال دموکرات است، پیشنهاد کرده که در صورت بازخرید شدن لیائونینگ، نام آن باید به ولادیمیر ژیرینوفسکی، رهبر حزب متبوع او تغییر یافته و به سردسته ناوگان جدید دریای سیاه تبدیل شود.
کارگینف در این باره گفته است: «این کشتی قرار بود یکی از اصلی ترین ناوها در اتحاد جماهیر شوروی باشد. بعد از فروپاشی کشور، اوکراین ترجیح داد که آن را در ازای چند بطری ودکا و به قیمت آهن پاره بفروشد». شاید کارگینف با این صحبت ها به تمسخر کیفیت ارتش روسیه اشاره کند اما ایده او اصلاً عجیب تر از ایده خرید یک ناو هواپیمابر جدید توسط روسیه نیست. از لحاظ تاریخی، روسیه همیشه یک قدرت قاره ای بوده است که ارتش بزرگش نقطه قوت اصلی اش بوده است (همانند چین). مقامات اتحاد جماهیر شوروی توانستند کشتی های هواپیمابر بسازند اما نقششان متفاوت از ناوهای هواپیمابر آمریکایی بود.
اکنون چالش روسیه اعمال قدرت هوایی روی دریا در منطقه مدیترانه یا اقیانوس آرام نیست. چالش کنونی ارتش روسیه کشست اوکراین یا دستکم مقابله با ضدحمله های اوکراین است. قدرت دریایی و هوایی روسیه در نبرد اوکراین کمک چندانی به این کشور نکرده است. جت های این کشور به حملات از راه دور محدود بوده و کشتی های جنگی اش پس از سقوط ناو موسکوا که پیشقراول ناوگان دریای سیاه این کشور بود فعالیت چندانی نداشته اند.
یک ناو هواپیمابر ۴۰ ساله در دریای سیاه ارزش چندانی برای نیروی دریایی چین ایجاد نخواهد کرد. بهتر است که پول این پروژه صرف خرید و ساخت موشک ها و پهپادهای جدید شود که اثرگذاری خود را با بمباران زیرساخت های انرژی اوکراین ثابت کرده اند. ظاهراً اکنون برای تبدیل شدن روسیه به یک قدرت در زمینه ناوهای هواپیمابر کمی دیر شده است.
اون پهپادهایم که برای بمباران زیرساخت های اوکراین استفاده میشوند اگر تا حالا موفق بودند فقط بخاطر بازیهای رسانه ای غربی ها به این موفقیت رسیدند و وقتی که غربی ها با تکیه به این اسباب بازیها بتونن به خواست خودشون برسن و افکار عمومی غربی ها را برای ارسال سیلی از تسلیحات به اوکراین همراه کنند اون وقت به سادگی با استقرار چندتا سیستم پدافندی عهد بوق که بجای استفاده از موشک از توپهای پر سرعت استفاده میکنند این مشکل حل خواهد شد .درحال حاضر روسیه حمله به زیر ساخت ها را با پهپادهای معروف به پهپاد ایرانی که دارای سرعت بسیار پایین اما تعداد بالا هستند انجام میده و آمریکایی ها و اوکراین هم خوب میدانند که اگر بجای استفاده از پدافند موشکی از پدافندهای برپایه توپ و مسلسل استفاده کنند به سادگی میتونن این دسته های پهپادی را نابود کنند اما اگر این کار را انجام بدهند اون وقت به چه بهانه ای برای اوکراین سیلی از تانک و توپ و هواپیما و مهمات ارسال کنند ؟باید این پهپادها به هدف بخورند تا بشه همه اروپا را متحد کرد و افکار عمومی آمریکا را هم به حرکت درآورد تا صرف کلی هزینه در اوکراین را با آغوش باز بپذیرند.خلاصه اینکه روسیه راه سختی را انتخاب کرده و ایران هم در پشتیبانی از روسیه بزرگترین حماقت قرن را مرتکب شده
تحلیل جالبی بود