لوسی، پیانیست نابینا و اوتیسمی ۱۳ ساله است که با پیانو نوازی خیرهکنندهاش عابران تماشاچی را به گریه انداخت. اپیزود هفته آینده برنامه «پیانو» درباره اوست که علاوه بر اینکه دچار اوتیسم است، هنگام تولد به خاطر تومورهای سرطانی چشم هایش، بینایی خود را از دست داده است.
پس از اینکه ویدیویی از لوسی در حال نواختن Opus 9 Number 1 شوپن، در تیزر برنامه «پیانو» که عمدتا به نوازندگان پیانوی خیابانی می پردازند، پخش شد، در رسانه های اجتماعی و توییتر طوفانی به راه انداخت.
بینندگان این ویدیو، لوسی را که به شدت اوتیستیک است، یک معجزه نامیدند. لوسی با نواختنش، عابران تماشاچی را در ایستگاه نیو استریت بیرمنگام حیرت زده کرد و داوران برنامه، مایکا، ستاره موسیقی پاپ و لانگ لانگ، پیانیست کنسرت را مبهوت کرد.
کندیس فاش کرد که دختر نابینایش به خاطر اوتیسم نمی تواند حرف بزند اما در عین حال برای برقراری ارتباط با نواختن پیانو تلاش می کند. زمانی که دخترش خیلی کوچک بود، برای او یک کیبورد خریدند که خیلی سریع نواختن آن را یاد گرفت. لوسی پس از شگفتزده کردن پرستارش با اجرایش، توسط مربی مخصوصی که نوازندگی را به نابینایان می آموزد، نواختن پیانو را فرا گرفت.
مربی لوسی توضیح داد: «من پیانو می نواختم و او دستانش را روی دست من قرار می داد تا بتواند احساس کند کدام انگشتان چه کاری انجام می دهند. من هرگز در زندگی حرفهای خود کسی را ندیدهام که به این میزان درک موسیقی داشته باشد.»
در ابتدای این ویدیو، لوسی توسط مردی به سمت پیانو هدایت میشود که به او کمک میکند صندلی خود را پیدا کند، در حالی که وینکلمن با زنی صحبت میکند که به نظر میرسد مادر یا قیم لوسی است.
زن می گوید وقتی مردم او را تشویق می کنند، گوش هایش را می گیرد. زن توضیح می دهد: «او از تشویق خوشش می آید، اما صدای تشویق را دوست ندارد».
وقتی وینکلمن از او میپرسد که آیا باید به جمعیت بگوید کف نزنند، زن اصرار میکند که لوسی تشویق را دوست دارد.
جمعیتی در اطراف این پیانیست ۱۳ ساله نابینا جمع می شوند و افراد زیادی با تلفن های همراه خود از نواختن لوسی فیلم می گیرند. در همین حال مایکا و لانگ لانگ که در اتاقی جداگانه مشغول تماشای این ویدیو هستند، بهطور آشکاری متاثر به نظر میرسند و با دهان باز به تماشای اجرا او می نشینند.
لانگ می گوید: «باور نکردنی است که او بتواند این قطعه را بنوازد. چگونه یاد گرفته است؟ منظورم این است که باور نکردنی است».
در حالی که لوسی قطعه را تمام می کند و جمعیت او را تشویق می کنند، لانگ می گوید: «اوه خدای من. خدای من این غیر ممکن است. من زبانم قاصر است، نمی دانم چه بگویم».
مایکا در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود می خندد و پاسخ می دهد: «حرفی برای گفتن نیست».
حیف از این استعداد. مطمئنم علم در آینده بالاخره درمانش مبکنه