تکنولوژی بخشی جدایی ناپذیر و حیاتی از زندگی دوران مدرن است. تکنولوژی است که انسان را از حیوان جدا می سازد و جامعه را به سمت جلو هدایت می کند. اما تکنولوژی می تواند به شدت ترسناک نیز باشد. زندگی امروزی چنان به طور مستقیم تحت تاثیر ماشین آلات و ابزارهای ساخته شدن به دست انسان است که گاهی اوقات تصور زندگی بدون آن ها ترسناک است. با این وجود، به همان اندازه، ایده به بیراهه رفتن تکنولوژی نیز یک نوع جدید از داستان پردازی را خلق می کند که می تواند به شدت کابوس وار باشد. فیلم های ترسناک زمانی به اوج اعتلاء می رسند که معمولی ترین اضطراب های یک انسان معمولی را دستکاری کرده و به حریم خصوصی آن ها تعرض می کنند.
به جای ارائه یک موضوع کاملاً غیرقابل درک به آن ها، یک فیلم ترسناک بر اساس چیزی ساخته شده که بخشی جدایی ناپذیر و ذاتی از روتین روزمره همگان است و مبنای بی نقصی برای یک فیلم بی نقص خواهد بود. ۱۰ فیلمی که در ادامه به آن ها اشاره خواهیم کرد نمونه هایی بی نقص و ترسناک از فیلم هایی هستند که مفهوم تکنولوژی را گرفته و مفهومی که می تواند برای ژانر وحشت داشته باشد را مورد بررسی قرار می دهند. همه آن ها به شکلی متفاوت به این موضوع می پردازند، در حالی که برخی به بررسی موشکافانه اینکه چطور اینترنت زندگی مردم را تحت تاثیر قرار می دهد می پردازند و دیگر فیلم ها داستان هایی مملو از عناصر مکانیکی و رباتیک تزریق شده با کابوس هستند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم ترسناک بی نقص در مورد تکنولوژی آشنا کنیم.
۱۰- EXistenZ
علیرغم عنوان آبکی و خنده دارش، این فیلم ترسناک با برخی از مفاهیم تاثیرگذار و خلاقانه ای سروکار دارد. این فیلم زاییده ذهن خلاق دیوید کراننبرگ است پس جای تعجب ندارد که تصویرسازی ترسناکی را شاهد باشیم. این فیلم بررسی حیرت انگیز دنیای بازی های ویدیویی،واقعیت مجازی و آدمکشی است. فیلم EXistenZ داستان یک طراح بازی های ویدیویی به نام آلگرا گلر را روایت می کند که نقش او را به شکل خیره کننده ای جنیفر جیسون لی بر عهده دارد. گلر که به هدف آدمکش های بین المللی تبدیل شده، وارد یک دنیای واقعی مجازی بازی ویدیویی به نام EXistenZ که خودش ساخته می شود و به کمک یک کارآموز بازاریابی قصد دارد آن را تست کند تا ببیند بازی ایمنی است یا خیر.
همانطور که از این کارگردان انتظار می رود، مقادیر زیادی وحشت فیزیکی تکنولوژیکی و بیولوژیکی در این فیلم وجود دارد که ایده انسانیت را خدشه دار کرده و با مفاهیم رابطه بین انسان و ماشین بازی می کند. در قلب این فیلم یک داستان به شدت ترسناک در مورد رابطه بین دنیای مجازی و واقعی وجود دارد. این فیلم داستانی به شدت احساسی، سیال و مکانیکی دارد که یک حال و هوای هیبریدی متمایز به آن می بخشد. اگر این فیلم در دوران The Matrix منتشر نمی شد این روزها بیشتر در یادها مانده بود.
۱۲ فیلم ترسناک کمتر دیده شده سال ۲۰۲۲ که باید ببینید؛ از Resurrection تا Piggy
۹- Brainscan
هنگام انجام بازی های ویدیویی یک انفصال و گسست واضح بین مخاطب و محصول وجود دارد. بازیکنان دنیای گیم به خوبی می دانند که هنگام بازی کردن، در واقع هیچ کس صدمه نمی بیند، از این رو ساده است که در مورد رفتارهایتان فکر بد یا نگرانی بابت عوارض و عواقب آن ها نداشته باشید. اما Brainscan به شکلی ترسناک به این ایده می پردازد که چه می شود اگر این ایده های دنیای بازی های ویدیویی را به دنیای واقعی بیاوریم. این فیلم داستان یک پسر جوان و منزوی به نام مایکل بروور (ادوارد فرلانگ) را روایت می کند. این نوجوان تنها یک بازی را کشف می کند که به او اجازه می دهد از دریچه نگاه یک آواتار قاتل، قتل های هولناکی را مرتکب شود. اما بعد از این که بازی به پایان می رسد، مایکل شواهدی را پیدا می کند که نشان می دهند قتل های واقعی رخ داده اند و او عامل آن قتل ها بوده است.
این داستان مفهوم بسیار جذابی است و فیلم با جذابیت ناخوشایندی به آن زندگی می بخشد، در حالی که فیلم ابایی از شیرجه زدن در کمدی موقعیت داستان ندارد. یکی از اصلی ترین جذابیت های این فیلم، بازی تی رایدر اسمیت در نقش شخصیت حقه باز است، شخصیت شیطان صفتی که بعد از اتفاقات بازی، همیشه با بروور است. میکاپ خاص و مکانیکی این شخصیت خیره کننده است و رایدر جذابیت خاصی به این شخصیت می بخشد که با حال و هوای دهه ۹۰ بسیار سازگار است. در حالی که فیلم Brainscan بعضی مواقع خام می شود اما مفهوم مرکزی داستان چنان ترسناک است که شما را به پیش می برد و یک سری ترس های هیجان انگیز و همراه با خونریزی، با حال و هوای بامزه فیلم همراه می شوند.
۸- Ratter
Ratter فیلمی است که به این نگرانی جهانشمول می پردازد که هر کسی دستکم روزانه کمی از آن را حس می کند. این مفهوم که شاید کسی در همین لحظه از طریق وسایل و دستگاه های گوناگون در حال تماشای شما باشد و شما هیچ قدرتی برای متوقف کردن این موضوع نداشته باشید بسیار ترسناک به نظر می رسد. وب کم ها و ابزارهای دیجیتالی این روزها دیگر در زندگی روزمره همه ما وارد شده اند. حتی سرسخت ترین افراد بیزار از تکنولوژی نیز یک لپ تاپ یا گوشی هوشمند دارند که می تواند آن ها را زیر نظر داشته باشد و این فیلم نیز این سوال را مطرح می کند که چه می شد اگر یکی از این ابزارها به شخصیتی تعقیب گر تبدیل می شد. داستان فیلم در مورد یک دانشجوی فارغ التحصیل به نام اِما است که به یک آپارتمان جدید در نیویورک نقل مکان کرده و در می یابد که یک تعقیب گر تمامی دستگاه های الکترونیکی اش را هک کرده است.
او از ویدیوها و اطلاعات برای دست بردن و ایجاد تغییرات شدید در زندگی، روابط و امنیت این دختر استفاده می کند. یک جنبه به شدت ترسناک این فیلم زمانی است که اِما از پلیس کمک می خواهد اما آن ها هیچ کمکی برای رفع مشکل نمی توانند به او بکنند. دنیای جرایم سایبری هنوز یک حوزه بسیار چالش برانگیز برای کنترل است و بدین ترتیب قربانی بیچاره داستان این فیلم نمی تواند از مقامات قضایی برای تحت پیگرد قرار دادن کسی که مرتکب این جنایات علیه وی شده کمک بگیرد. فیلم با اوج داستانی بدبینانه و اجتناب ناپذیری به پایان می رسد که نشان می دهد سناریو در تمام این مدت چقدر بی دفاع بوده است. اگر چه این موضوع باعث نمی شود که فیلم بی معنی و بدون اوج باشد اما تصویری هولناک از واقعیت دنیای جرایم سایبری ترسیم می نماید.
۷- Strangeland
Strangeland فیلمی است که خیلی به جنبه های تکنولوژیکی فیلم سخت نمی گیرد. به جای آن، این فیلم روی تاثیری که می توان روی اینترنت و اضطراب های کلی در اواخر دهه ۹۰ داشت، زمانی که این تکنولوژی هنوز بسیار جدید بود. این فیلم چنین ترسی نافذ را گرفه و آن را به فیلمی آزارگرانه و پرطمطراق در مورد سادیسم، خشونت و شکنجه فیزیکی تبدیل می کند. Strangeland داستان کارآگاهی به نام مایک گیج و تلاش های او برای پیدا کردن یک شخصیت سادیستی تاثیرگذار را روایت می کند که فکر می کند از طریق ایجاد درد در جریان مراسم دینی می تواند باعث روشن بینی عرفانی شود. این مرد ترسناک گروهی نوجوان را از طریق یک اتاق چت اینترنتی به دام می اندازد تا چنین مسیری زجرآور را برای رسیدن به روشن بینی تجربه کنند. در حالی که فیلم در ظاهر بسیار بی کیفیت، با بازی های ضعیف و از لحاظ عاطفی بدون احساس به نظر می رسد اما مفهوم اصلی آن بسیار جذاب است.
این فیلم به جنبه تاریک و ناخوشایند اینترنت می پردازد، حتی پیش از زمانی که شبکه های اجتماعی به بخشی تعیین کننده در فضای مجازی تبدیل شوند. مقدار زیادی خشونت و تصاویر مثله کردن در فیلم وجود دارد که تماشای آن را دشوار می سازد و ماهیت شکارچی مآبانه شخصیت اصلی نیز این موضوعات را به شکل دردناکی، واقعی جلوه می دهد. یک نقطه مثبت دیگر فیلم این است که نویسندگی و بازی در نقش اول آن بر عهده دی اسنایدر خواننده اصلی گروه Twisted Sister بوده است که لایه دیگری به این پروژه دیوانه کننده می بخشد. با این وجود، این فیلم یک دیدگاه ناعادلانه و منفی نگرانه نسبت به کسانی دارد که به تغییرات فیزیکی روی بدنشان علاقه دارند.
۶- Ghost In The Machine
اگر چه مفهوم این فیلم با استانداردهای امروزی بسیار احمقانه است اما تصویری تاثیرگذار از اوایل دهه ۹۰ ارائه کرده و هنوز هم فیلمی ترسناک و بامزه با یک شخصیت قاتل باکیفیت و مقادیر زیادی قتل های تجسمی است. فیلم Ghost in the Machine دقیقاً همان چیزی است که در عنوان فیلم آمده، زیرا داستان در مورد یک قاتل سریالی به نام کارل هوشمن است که قاتلی در ترکیب با تکنولوژی است. بعد از اینکه در یک تصادف خودرویی گرفتار می شود، هوشمن در یک دستگاه ام آر آی قرار می گیرد و به دلیل افزایش لحظه ای جریان برق، روح او به یک کامپیوتر منتقل می شود. از آن به بعد، او از محمل وجودی تازه اش برای ادامه کشتار استفاده می کند. البته برخی از جلوه های ویژه کامپیوتری این فیلم با استانداردهای امروزی چندان باکیفیت و قابل باور نیستند اما هرگز نمی توانید فیلم را به این خاطر سرزنش کنید، با توجه به اینکه این فیلم در سال ۱۹۹۳ منتشر شده است.
این فیلم به خاطر تلاش برای استفاده از جلوه های دیجیتالی در زمانی که این تکنولوژی هنوز رایج نشده بود شایسته تقدیر است. علاوه بر این، موقعیت شخصیت شرور داخل برنامه کامپیوتری بدین معناست که او می تواند قتل های بسیار شریرانه ای را انجام دهد که قطعاً همانطور که برنامه ریزی شده بودند به واقعیت می پیوندند. بدین ترتیب در این فیلم هر چیزی می تواند یک قاتل باشد، از سشوار شعله انداز تا سیم لخت یا مایکروویو دارای تشعشع و غیره.
۵- The Den
این فیلم که در برخی از کشورها با نام Hacked منتشر شده، همان ایده های فیلم Ratter را گرفته اما آن ها را به سطح تازه ای می برد. The Den فیلمی خشن و سادیستی است که به ترس از قربانی دستگاه ها شدن پرداخته و هر چه پیش می رود ترسناک تر می شود. The Den داستان یک دانشجوی جوان رشته جامعه شناسی به نام الیزابت را روایت می کند که روی یک سایت چت کردن همنام عنوان فیلم به تحقیق در مورد عادات مراوده ای مردم می پردازد. اما آشنایی تصادفی با یک نفر باعث سردرگمی و آشوب می شود، جایی که اکانت و دستگاه های او هک شده و مجموعه ای از تعقیب گران کابوس وار وارد زندگی خصوصی او می شوند.
از آنجایی که استفاده از اینترنت به بخشی جدایی ناپذیر از دنیای مدرن تبدیل شده، داستان هایی مرموز در این تاریکی وجود دارد که بسیاری به بررسی آن ها می پردازند. افسانه های محلی در مورد دارک وب و فیلم های هولناک با ظهور تکنولوژی آنلاین همراه بوده اند و این فیلم نیز سعی دارد از این مفاهیم استفاده کند. این فیلم وارد حریم خصوصی و منطقه امن زندگی ما می شود، زیرا به این موضوع می پردازد که وقتی از اینترنت استفاده می کنیم، در واقعیت چقدر در امان هستیم. نمی توانید با قاطعیت بگویید که پس از ورود به عمق اینترنت وارد یک داستان ترسناک و اجتناب ناپذیر نمی شوید و این همان چیزی است که تماشای این فیلم را به یک کابوس هولناک تبدیل می کند.
۴- Videodrome
وقت آن است که به دنیای عجیب و گروتسک دیوید کراننبرگ بازگردیم، با فیلمی که شاید بهترین اثر او به شمار می آید. به سادگی قابل درک است که چرا Videodrome چنین جایگاه والایی در تاریخ سینما دارد، زیرا این فیلم به وضوح جلوتر از زمان خود بود و ایده های بسیار هولناکی را مطرح می کرد که به لطف جلوه های ویژه باکیفیتش هنوز هم مرتبط و قابل باور است. این فیلم داستان یک تهیه کننده تلویزیونی در یک ایستگاه تلویزیونی به نام مکس رن با بازی جیمز وودز را روایت می کند که یک برنامه عجیب و خشن به نام Videodrome در اختیار او قرار گرفته است. خیلی زود همه چیز به هم می ریزد وقتی مکس شروع به تجربه توهم کرده و واقعیت پشت این برنامه تلویزیونی را کشف می کند.
همانند Existenz، این فیلم نیز در ترسیم تصویری از رابطه همزیستی بین انسان و تکنولوژی بسیار خوب عمل می کند اما این رابطه را به فرمی از وحشت فیزیکی تبدیل می کند. اما Videodrome این مفهوم را به لطف انحرافی از تکنولوژی که به نمایش می گذارد، به مرحله ای تازه ببرد. تلویزیون ها، اندام های داخلی، پوست، تکنولوژی و همه چیز در این فیلم هست و همه چیز ترسناک است. دیدن تصاویری مانند تلویزیونی که نفس می کشد یا پوستش را می کشد، یک نوار ویدیویی دارای ضربان که وارد بدن می شود و بسیاری چیزهای دیگر باعث می شوند که تماشای این فیلم بسیار دشوار باشد.
۳- Pulse (2001)
همانند تعداد معدودی از دیگر فیلم های این فهرست، Pulse که با نام Kairo نیز شناخته می شود، به بررسی این مفهوم می پردازد که اینترنت منبع وحشت است. اما این فیلم کلاسیک به لطف داستان ماوراءالطبیعه، ترس های منحصربفرد و تهوع آور و فضایی که اضطراب و استرس از آن می چکد، در رتبه ای بالاتر از دیگر فیلم ها قرار می گیرد. این فیلم دو داستان موازی را دنبال می کند، که هر دو با این ایده سروکار دارند که ارواحی از طریق اینترنت به دنیای انسان ها حمله کرده اند. یک روایت در مورد زنی جوان به نام میچی است که به تحقیق در مورد مفقود شدن یک همکار می پردازد و دیگری روی یک دانشجوی اقتصاد به نام ریوسوکه تمرکز دارد که تصاویری ترسناک روی کامپیوترش او را در وحشت فرو می برند.
در جریان اوایل دهه ۲۰۰۰، اینترنت هنوز آنقدر تازه بود که بتواند الهام بخش ترس شود. این موضوع خود را در قالب اضطراب های متعددی نشان می داد، که همگی در این فیلم مورد بحث قرار می گیرند. مفهوم فضای آنلاین امن، غریبه هایی که به زندگی شما تجاوز کرده و ناشناس بودن تکنولوژی همگی در کانون داستان این فیلم قرار دارند و تصویری ترسناک از چیزی ترسیم می شود که در روزگار امروزی کاملاً حیاتی، ضروری و اجتناب ناپذیر است. علاوه بر این، این فیلم برخی از بهترین ترس های رسانه سینما را در خود دارد که به لطف خلاقیت در ترسیم موجودات ماوراءالطبیعه داستان ایجاد شده اند. به جای روی آوردن به تدوین بیش فعالانه، حال و هوای کند و آرام فیلم، ارواح و حرکات بدن را با ظاهری بی خطر به نمایش می گذارد. این موضوع باعث ترس های ارگانیکی می شود که از ناآشنا بودن ارواح حاصل می شود.
۲- Possessor
یک فیلم ترسناک تکنولوژیکی ضرورتاً لازم نیست که قابل درک و همزادپنداری باشد تا ترسناک شود. در واقع، بخشی از چیزی که باعث می شود این فیلم چنین ترسناک باشد، این موضوع است که چطور محرمانه بودن تکنولوژی می تواند بدین معنا باشد که بخشی از دنیای روزمره ما باشد بدون اینکه حتی خودمان از وجود آن باخبر باشیم. Possessor فیلمی به نویسندگی و کارگردانی برندون کراننبرگ (پسر دیوید کراننبرگ) است. بسیار خوب است که می بینیم پسر یک فیلمساز افسانه ای وارد فهرستی شود که نام پدرش نیز دو بار در آن آمده است. بدون شک ژن خاصی در این خانواده وجود دارد که به آن ها توانایی خاصی در بازی کردن با وحشت تکنولوژیکی می دهد. این فیلم داستان یک سازمان مخفی را روایت می کند که از تجهیزاتی ویژه برای تسخیر افراد و استفاده از آن ها به عنوان میزبان هایی برای انجام قتل سود می برد.
شخصیت اصلی داستان فردی ماهر عضو این سازمان موسوم به ووس است که به شکل تصادفی در یکی از ماموریت های خود بد عمل کرده و در داخل بدن یکی از قربانیانش گرفتار می شود. به همان سبک معمول کراننبرگ ها، این فیلم نیز مملو از جلوه های کاربردی گروتسک است که این فیلم را از لحاظ تصویرسازی از کشتار بسیار ترسناک می سازد. Possessor یکی از ترسناک ترین فیلم های سال ۲۰۲۰ بود که به لطف خشونت و مفهوم ترسناکش در چنین جایگاهی قرار می گرفت. این فیلم بررسی تاریک یک تکنولوژی باورنکردنی بوده اما داستان آن بر اساس مفاهیم یک دنیای بسیار آشنا شکل گرفته است.
۸ فیلم ترسناک پر از استرس و التهابی که هنگام تماشایشان از وحشت عرق خواهید کرد
۱- Hardware
اولین تجربه کارگردانی ریچارد استنلی به عنوان یک فیلمساز متفاوت، همانند دیگر کارهای او از لحاظ بصری گروتسک و مملو از جلوه های کاربردی خلاقانه است. تریلر تکنولوژیکی Hardware به وضوح از تمام دیگر فیلم های این فهرست کمتر قابل درک است اما تجربه ای هولناک و مملو از وحشت های تکنولوژیکی است. داستان فیلم در یک زاغه نشین پساآخرالزمانی روایت می شود و در مورد یک سر سایبورگ است که از نو فعال شده و خود را بازسازی می کند. در حالی که تلاش دارد بدن مکانیکی خود را از نو بازسازی کند، این سر سایبورگی دست به کشتاری گسترده و هولناک می زند و انسان های زیادی را به شکلی بربرگونه سلاخی می کند. Hardware یک فیلم کالت کلاسیک است، یک تصویرسازی تاریک و سوررئال که بسیار جلوتر از زمان خود بود.
اگر چه این فیلم در هنگام انتشار خود به خاطر اینکه اشتقاقی از فیلم های Alien و Terminator به نظر می رسید مورد نقد قرار گرفت اما به لطف سبک بصری تند و تیزش میراث خاص خود را دارد. هیچ چیز در این فیلم احساس خوبی ندارد و نورپردازی و فیلمبرداری نیز فضای فیلم را عجیب تر و ترسناک تر می سازند و کشتارهای بیرحمانه ماشین شرور داستان نیز در این دنیا شبیه یک هنجار پذیرفته شده به نظر می رسد. تنها می توانیم امیدوار باشیم که تکنولوژی هیچگاه به چنین سمت و سویی نمی رود.
فیلم پولاروید رو نذاشتید