هفدهم شهریور سال گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه زنی ۳۶ ساله به نام شلیر رسولی، طی حادثهای و از ترس اینکه مورد تجاوز یک مرد قرار بگیرد خود را از پنجره به پایین پرتاب کرد و درگذشت. این اتفاق تلخ در آن زمان بازتاب گسترده ای در شبکه های اجتماعی داشت. حالا اما مشخص شده که آن مرد در واقع شلیر را از پنجره پرت کرده و موجب مرگ او شده است.
در ادامه گزارش روزنامه «ایران» درباره این پرونده قتل و دادگاهی که چند روز پیش برای متهم برگزار شد میخوانید.
به گزارش «ایران»، شرارتهای «گوران» و دوستانش تمامی ندارد. گوران مرد شروری است که تا وقتی بیرون از زندان بود دست به هر خلافی زده بود و عاقبت داغ زنی به نام شلیر را به دل خانوادهاش نشاند و راهی زندان شد.
حالا که داخل زندان است دوستان شرور او باز هم از آزار و مزاحمت دست برنمی دارند و حتی سنگ مزار شلیر هم خاری شده و در چشم آنها فرو رفته است.
گوران گمان میکرد که میتواند به مرگ شیلر برچسب خودکشی بزند و از مجازات جنایت شانه خالی کند اما وقتی سه شاهد شهادت دادند که لحظه پرتاب شیلر از پنجره توسط گوران را دیدهاند، ورق در پرونده اتهامی مرد شرور برگشت و چند روز قبل به اتهام قتل این زن پای میز محاکمه رفت.
شهریور سال گذشته وقتی خبر مرگ دلخراش شیرزنی به نام شلیر رسولی در مریوان منتشر شد، بازتاب خیلی وسیعی در میان اخبار حوادث پیدا کرد.
زمزمهها حکایت از این داشت که همسایه شیلر با قصد تجاوز به شلیر او را در خانهاش حبس کرده بود و زن جوان برای اینکه خود را از چنگال همسایه شیطانصفت خلاص کند، از پنجره خانهاش پایین پریده است.
هر چند در ابتدا تصور عموم بر این بود که شیلر برای دفاع از حیثیت خود، از پنجره پریده و جان باخته است اما در تحقیقات بعدی که در پرونده قضایی صورت گرفت مشخص شد که عامل مرگ شلیر کسی نیست جز همان همسایه شیطانصفت که وقتی دفاع از ناموس شیلر را دیده است و زن خود را به پنجره رسانده تا از همسایهها کمک بخواهد دست به قتل زده است!
شوهر شلیر از مدتی قبل از حادثه برای کار و کسب درآمد به عراق رفته بود. همسایهها میدانستند که این زن جوان با دو فرزند ۱۱ و ۱۷ سالهاش در خانه تنهاست. چند شب قبل از حادثه حال همسر گوران بد شده بود و شلیر به کمک رفته بود. شاید همان شب جرقه نقشه شوم در ذهن گوران زده شد.
شب حادثه گوران مقابل خانه شلیر آمد و به او گفت که حال همسرش دوباره بد شده است و با اصرار و التماس از او خواست که به کمک همسرش برود. شیلر گفت که فرزندانش خواب هستند و نمیتواند همراه او بیاید اما التماسهای گوران سبب شد که دل شیلر به رحم بیاید و فرزندانش را از خواب بیدار کرد تا به اتفاق همدیگر به کمک همسر گوران بروند.
اما پایشان که به کوچه رسید گوران با تهدید اسلحه شیلر را به داخل خانه خود برد. خبری از همسر گوران نبود و شلیر به نیت شوم مرد همسایه پی برده بود.
بچهها که صحنه ربوده شدن مادرشان را دیده بودند، از شدت ترس داد و فریاد کردند و همین سبب شد که همسایهها با خبر شوند.
همه میدانستند گوران چه مرد شروری است و از سوابق سرقت و شرارتهای او باخبر بودند. میدانستند که او چند بار سلاح حمل کرده و همین حالا هم شوکر و اسپری فلفل دارد. برای همین جرأت نمیکردند که به خانه او نزدیک شوند. دقایقی بعد صدای فریادهای شلیر کوچه را پر کرد. او ضجه میزد و کمک میخواست و بالاخره خودش را به پنجره خانه گوران رساند و از همسایهها خواست که کمکش کنند اما ناگهان شلیر در مقابل چشمان فرزندانش از پنجره سقوط کرد و غرق در خون روی زمین افتاد.
رسیدگی به پرونده مرگ دردناک شلیردر دستور کار قضایی قرار گرفت. در همان مراحل ابتدایی همسایههای شیلر با حضور در دادسرا شهادت دادند که گوران، شیلر را از پنجره پرتاب کرد.
هرچند در ابتدا فرضیه خودکشی زن جوان در دفاع از آبروی خود مطرح بود اما با شهادت همسایهها، رسیدگی به اتهام قتل در پرونده گوران کلید خورد.
سه نفر از همسایهها شهادت دادند و گفتند وقتی شلیر خودش را مقابل پنجره رساند و فریاد کشید و کمک خواست، گوران او را هول داد و گفت برو به جهنم!
گوران تحت تعقیب قرار گرفت و چند روز بعد از خاکسپاری شلیر رسولی به دام افتاد. زمانی که مأموران مخفیگاه او را شناسایی کردند، او برای فرار از دست مأموران به خانه زنی هجوم برد و او را گروگان گرفت. حتی زن جوان را زخمی هم کرد. از آنجا هم به خانهای دیگر هجوم برد و در آنجا هم دو زن را گروگان گرفت. او به هر ریسمانی چنگ میزد برای اینکه خودش را از دست مأموران نجات دهد اما در نهایت دستگیر شد.
با توجه به بازتاب این جنایت و مرگ شلیر به دست همسایه شیطانصفت دستور رسیدگی فوقالعاده صادر شد و پرونده خارج از نوبت روی میز قضات دادگاه کیفری قرار گرفت و گوران محاکمه شد.
گفتگو با برادر شلیر رسولی: «گوران» حرف های ضد و نقیض زیادی میزند
در ادامه گفتگویی که با برادر شلیر رسولی انجام شده میخوانید.
از مرگ غم انگیز خواهرتان ۸ ماه میگذرد. در این مدت پرونده چه روندی را طی کرده است؟
متهم دستگیر شده و زندان است. اتهام او هم قتل عمد خواهرم، آدمربایی و قدرتنمایی با چاقو، ضرب و جرح عمدی و گروگانگیری زنانی است که در جریان دستگیری آنها را گروگان گرفته بود.
او اتهام قتل خواهرتان را قبول دارد؟
قبول ندارد و در همه مراحل رسیدگی به پرونده این اتهام را انکار کرده است درحالی که ۳ نفر از همسایهها شهادت دادهاند و حتی در دادگاه هم حاضر شدهاند و دست روی قرآن گذاشته و قسم خوردهاند اما باز هم گوران این اتهام را قبول ندارد! البته حرفهای ضد و نقیض زیادی میزند. یک بار گفت مست بودم و متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد اما بعد به درخواست خودش صحنه مرگ خواهرم را هم بازسازی کرد. با اینکه قبل از بازسازی صحنه میگفت که مست بوده است اما همه جزئیات را شرح داد و فقط در مورد نحوه مرگ خواهرم دروغ گفت. گفت شلیر خودش را پرتاب کرد. بازپرس به او گفت تو چطور ادعا میکنی مست بودی در حالی که همه جزئیات را شرح میدهی!
در دادگاه چه دفاعی از خود کرد؟
سعی میکرد با مظلومنمایی جوسازی کند. گریه میکرد و میگفت کار من نبوده است. در دادگاه هم حرف خود را کاملاً تغییر داد. این بار میگفت من اصلاً شب حادثه خانه نبودم و نمیدانم ماجرا چه بود.
به نظرتان دادگاه چه تصمیمی میگیرد؟
همه میدانند او چه انسان شروری است و سوابق کیفری متعددش مستند در پرونده موجود است. حتی همین الان هم دوستانش دست از شرارت برنمی دارند و سنگ قبر خواهر مظلومم را شکستهاند! رسیدگی به پرونده اتهامات گوران ادامه دارد و رأی دادگاه بعد از مشورت قضات صادر خواهد شد.
بدون نظر