در روزهای اخیر انتشار اسنادی در جماران خبرساز شده بود که در آن ادعا شده امام خمینی (ره) پس از آزادسازی خرمشهر، جنگ را تمام شده می دانست. این اسناد بار دیگر بحث اینکه چرا پس از آزادی خرمشهر، جنگ ایران و عراق به پایان نرسید و جنگ به درون خاک عراق کشیده شد، داغ شده است. روزنامه هم میهن در مطلبی به این سوال پرداخته که چرا بعد از آزادسازی خرمشهر جنگ همچنان ادامه یافت.
سردار حسین علایی، استادتمام دانشگاه و از محققین مسائل جنگ و استاد استراتژی و مدیریت استراتژیک درباره استراتژی ایران برای ادامه جنگ تحمیلی پس از آزادسازی خرمشهر، گفت: «امروز با روشن شدن نتایج ادامه جنگ میتوانیم تحلیلهایی ارائه دهیم که آن روز بهراحتی امکانش نبود. اوایلی که جنگ آغاز شد در ذهن امام(ره) و تمام مسئولان این بود که دشمن را از سرزمینهای اشغالی پس بزنند. در زمانی که ارتش عراق در خاک ایران بود، موضوع به پایان رساندن جنگ با حضور حتی یک نظامی دشمن در خاک ایران، در ذهن هیچکس مطرح نبود. به نظر میرسد که در ذهن امام خمینی اینگونه میگذشت که اگر ما دشمن را از کشور بیرون کنیم جنگ تمام خواهد شد. به همین دلیل است که تا زمان انجام عملیات بیتالمقدس هر چقدر از امام سوال میشود که «آیا ما میتوانیم از مرز عبور کنیم؟» با پاسخ منفی مواجه میشوند.»
او میافزاید: «حتی قبل از فتحالمبین آقای محسن رضایی از امام میپرسند اگر در این عملیات امکانش فراهم بود، آیا از مرز عبور کنیم؟ پاسخ امام باز هم منفی است. هر دفعه دیگر که از ایشان سوال میشود امام میگویند از مرز عبور نکنید؛ نیت ما فقط بیرون کردن دشمن از خاک کشور است. امام پس از دفع تجاوز و بعد از آن رفع اشغال سرزمینهای ایران، خواهان پایان دادن به جنگ بودهاند. در جریان جلسات شورای عالی دفاع هم بحث و موضوع مهم آن است که نیروهای ایران در کجا پدافند کنند. ما اگر جنگ را تمام کردیم، اما عراق به جنگ پایان نداد، کجا بهتر است نیروهای خود را مستقر کنیم، تا به یک عارضه طبیعی مثل اروندرود متکی باشیم، زیرا در لب مرز هیچ عارضه طبیعی مناسبی وجود ندارد. بحث بر سر این موضوع و نیز چگونگی دریافت خسارات جنگ، مسئولان کشور را به سمت لزوم عبور از مرز و ادامه جنگ سوق میدهد.»
سردار علایی در ادامه تاکید میکند: «اما یک نفر هم از افراد غیرنظامی شورایعالی دفاع، اندیشهای را در ذهن داشت که ما جنگ را در یک نقطه مناسب با برتری سیاسی و نظامی به پایان برسانیم. آن فرد آقای هاشمیرفسنجانی بودند. ایشان میگوید اگر ما به ساحل اروندرود برسیم یک نقطهای از عراق را گرفتهایم و میتوانیم از موضع بالا جنگ را با قدرت تمام کنیم. به نظر میرسد با رسیدن به ساحل شرقی بصره و یا عبور از اروندرود نیروهای ایرانی میتوانستند نقطهای مناسب را برای خاتمه دادن به جنگ تصرف کنند. آقای هاشمی احساس میکرد که همین مقدار پیشروی برای نیروهای ایرانی کافی است. ما اگر به کنار اروندرود برسیم میتوانیم در شرایط برتر جنگ را به پایان برسانیم. یعنی بخشی از خاک عراق در دست نیروهای ایرانی باشد و جنگ به پایان برسد. بنابراین، فقط بحث تصرف نقاط استراتژیک در میان نبوده است، بلکه مهم پیدا کردن راهی برای پایان دادن به جنگ بوده است.»
او میافزاید: «حتی سیداحمد خمینی در مصاحبهای در مجله «نگین» میگوید امام میگفتند که همین جا جنگ را تمام کنید. ایشان بر روی تمام کردن جنگ در همین مقطع پس از آزادسازی خرمشهر اصرار زیاد میورزند و چهار دلیل را برای اثبات نظر خویش عنوان میکنند. میگویند مردم عراق تا امروز احساس میکردند که ما مظلومیم، اما از این پس طرف ارتش عراق را میگیرند. کشورهای عربی از صدام حمایت میکنند، دنیا نیز پیشروی قوای ایران در خاک عراق را نمیپذیرد و سلاح بیشتری به عراق میدهد. در عملیات رمضان تصور میشود که ما قدرتی همانند بیتالمقدس داریم و میتوانیم به سمت بصره حرکت کنیم. امام نیز برداشتی داشتند که اگر ما ضربه سهمگینی به ارتش عراق بزنیم، شیعیان عراق از درون میتوانند اقداماتی را علیه دولت مرکزی انجام بدهند. بههمین خاطر در حین عملیات رمضان، امام خمینی به مردم بصره و عشایر دجله و فرات پیام میدهند که به نیروهای ایرانی بپیوندید که این امر اتفاق نمیافتد. در واقع بعد از شکست در عملیات رمضان، اسیر تصمیمی میشویم که بعد از بیتالمقدس برای عبور از مرز گرفتیم و آن عبارت است از اینکه کشور در مسیری قرار گرفت که پایان دادناش برای مسئولان مشکل بود.»
بدون نظر