یک زن ۴۳ سال پس از اینکه مادرش او را تحت فشار قرار داد تا مرد مورد علاقهاش را به خاطر تفاوت نژادی ترک کند، بالاخره با عشق دیرین زندگیاش ازدواج کرد.
«او اولین عشق من بود. عشق واقعیام.» جین مردی را که ۴۳ سال پیش مجبور شد ترک کند، اینگونه توصیف میکند. اما خوشبختانه عشق این زوج در آسمانها نوشته شده بود و سالها بعد توانستند دوباره به هم برسند و حتی ازدواج کنند. این داستان الهام بخش دو نفر است که عشقشان از همه موانع اجتماعی قویتر بوده است.
عشقشان مورد تایید نبود
زوجی با فاصله سنی ۴۷ سال که با وجود انتقادهای شدید قرار است ازدواج کنند
جین ۶۹ ساله و استفن ۷۳ ساله اولین بار در سال ۱۹۷۱ ملاقات کردند؛ زمانی که جین دانشجوی سال اول بود و استفن آخرین سال تحصیلی خود را در دانشگاه سپری میکرد.
و با وجود اینکه این دو پیوند محکمی داشتند و استیو اولین عشق واقعی جین بود، مجبور شدند از هم جدا شوند زیرا مادر جین رابطه آنها را به خاطر تفاوت رنگ پوستشان تأیید نمیکرد. جین به یاد میآورد: «مادرم اصلا نمیخواست این رابطه اتفاق بیفتد.»
سعی کردند رابطه خود را زنده نگه دارند
با وجود مخالفت مادر جین، این زوج جوان به مدت هفت سال به دیدار یکدیگر ادامه دادند. هنگامی که جین تحصیلات پرستاری خود را به پایان رساند و کاری را شروع کرد که به خاطر آن مجبور بود مسافت های طولانی را طی کرده و ساعات طولانی کار کند، برای دیدن استفن که ماشین نداشت، به سختی تلاش میکرد.
او اعتراف میکند: «کاملا درمانده شده بودم. مسائل خانوادگی همیشه بر من سنگینی میکرد و رابطه بین مادرم و من برای همیشه خراب شد.»
و با وجود اینکه مادرش دلیل جدایی او از معشوقش بود، جین خاطرنشان میکند که عشقش به مادرش از بین نرفت. با این حال، اعتراف میکند که آنچه اتفاق افتاد «روابط ما را تا آخر عمر تحت تأثیر قرار داد».
جین و استیو حتی در مورد امکان ازدواج صحبت کرده بودند، اما جین از انجام این کار میترسید زیرا تمام خانوادهاش را از دست میداد.
جین که چارهای جز پایان دادن به رابطهشان نداشت، به یاد میآورد که در ایستگاه اتوبوس ایستاده بود و این خبر دشوار را از پشت تلفن به استفن داد. جین به او گفت: «دوستت دارم، اما نمیتوانم به این رابطه ادامه بدهم.»
جدایی ناگهانی برای استفن ویرانگر بود و او را مات و مبهوت کرد. همچنین پایانی سخت برای جین بود و سال ها او را آزار میداد. جین اعتراف میکند: «بعدا پشیمان شدم، از شیوهای که این کار را کردم پشیمان شدم، اما این کار را کردم.»
تا ۴۰ سال بعد این زوجِ عاشق زندگی جداگانهای داشتند
در سال ۲۰۲۱، جین، که پس از مرگ مادرش و طلاق خود، بیوهای بازنشسته بود، شروع به جستجو برای یافتن استفن کرد اما علیرغم تلاشهایش، نتوانست او را از طریق شبکههای اجتماعی پیدا کند. جین میگوید: «عملا هیچ اثری از او وجود نداشت.»
خوشبختانه در آوریل ۲۰۲۱، جین به آدرسی متعلق به خواهرزاده استفن برخورد کرد و نامهای برای او فرستاد. این خواهرزاده به جین اطلاع داد که استفن در خانه سالمندان است، که جین اعتراف کرد: «این چیزی است که هرگز تصورش را نمیکردم».
جین یک تماس تلفنی با خانه سالمندان برقرار کرد و جویای استفن شد. یکی از کارکنان به او اطلاع داد که ساکنان آنجا در کنار تخت خود دسترسی به تلفن ندارند.
جین سپس برای استفن نامهای نوشت، اما پاسخی دریافت نکرد. هنگامی که برای بار دوم با خانه سالمندان تماس گرفت، یک پرستار به او اطلاع داد که استفن قادر به برقراری ارتباط تلفنی نیست.
اینجا جایی بود که جین تصمیم گرفت خودش به آنجا سفر کند. او میگوید: «باید میدانستم که حالش خوب است؟ متاهل است؟ مرا میبخشد؟»
و وقتی جین بالاخره وارد اتاقش شد، استفن بلافاصله او را شناخت، نامش را به زبان آورد و اشک روی گونههایش جاری شد. جین میگوید: «میدانستم که هنوز هم دوستم دارد.»
آنها بالاخره به آغوش هم برگشتند
چند ماه بعد جین او را به خانه اش منتقل کرد. استفن میگوید: «او فوق العاده است. قلب و روح من است. میخواهم همیشه با او زندگی کنم.»
و چند ماه بعد، استفن از جین خواستگاری کرد و این دو مرغ عشق در خانه خودشان در مقابل حدود ۶۵ دوست و اعضای خانواده خود ازدواج کردند.
عروس خوشحال تأیید میکند: «میتوانیم بقیه زندگیمان را با هم بگذرانیم.» او همچنین نام خانوادگی استفن را گرفت و اعتراف کرد: «مدتهاست که این نام را میخواستم.»
بدون نظر