فیلم اوپنهایمر تازهترین ساخته کریستوفر نولان است که به داستان پدر بمب اتم و احساس گناه او بعد از مشارکت در پروژه منهتن در جنگ جهانی دوم میپردازد. پیش از استفاده از بمب اتم در هیروشیما و ناگازاکی، جی. رابرت اپنهایمر یک فیزیکدان نظری مشهور بود. نولان در این فیلم سعی در پرداخت وضعیت اوپنهایمر (با بازی کیلین مورفی) دارد و احساس ندامت او را پس از آثار ویرانگر اختراعش به تصویر میکشد. اپنهایمری که مورفی او را بازی میکند از اختراع بمب اتم پشیمان است، اما تاریخ گویای چیز دیگریست.
در این فیلم، اوپنهایمر به عنوان قربانی یک دولت ملیگرا در جنگ به تصویر کشیده میشود، کسی که تواناییها و استعداد بیهمتایش در یکی از ویرانگرترین درگیریهای بین انسانها در تاریخ بشر استفاده شد. فیلم نولان از ابتدا تا دیالوگ پایانی فیلم بین اوپنهایمر و آلبرت انیشتین، سعی دارد تا نشان دهد که اوپنهایمر از ساخت بمب اتمی پشیمان بوده است. با این همه، شواهد تاریخی و نقلقولهای شخص اوپنهایمر نشان میدهد که او دستکم بابت خودِ اختراع پشیمان نبود، بلکه نحوه بکارگیری آن بود که درگیری اخلاقی او درباره بمب اتم را در پی داشت.
اوپنهایمر از اختراع بمب اتمی پشیمان نبود
اوپنهایمر هیچوقت مستقیماً بابت اختراع بمب اتم ابراز پشیمانی یا رسماً عذرخواهی نکرد، حتی با وجود اینکه شیوه استفاده از آن پس از اینکه دیگر در کنترلش نبود و خارج شدن شرایط از کنترل او روی شانههایش سنگینی میکرد. گفتهها حاکی از آن است که اوپنهایمر به دنبال آثار ویرانگر اختراعش در هیروشیما و ناگازاکی دچار افسردگی شد، چرا که معتقد بود بمباران دوم غیرضروری و زیادهروی بود. بعد از اینکه کنترل بمب اتم از دست او خارج شد، اوپنهایمر در رابطه با استفاده از آن ابراز نگرانی کرد، اما هیچگاه نگفت که از اختراع این سلاح کشتار جمعی پشیمان است.
تعدادی از بهترین دیالوگهای فیلم اوپنهایمر به طور ضمنی به احساس گناه شخصیت اصلی داستان اشاره دارند، در حالیکه حقایق آشکار تاریخی گویای چیز دیگری در مورد احساسات اوپنهایمر در این باب هستند. شایان ذکر است که اوپنهایمر خاطرنشان کرده بود که بمب اتم به عنوان پیشرفتی حیاتی، جان بسیاری از آمریکاییها را نجات داده و پیروزی در جنگ جهانی دوم را تضمین کرد. این نکته از این رو حائز اهمیت است که او از اختراعش پشیمان نبود و حتی گفته بود که ای کاش او و تیمش در لاس آلاموس (شهری در ایالت نیومکزیکو) میتوانستند این اختراع را سریعتر رقم بزنند تا علیه نیروهای آلمان نازی استفاده شود. اگر چه او به وضوح از اینکه یک قهرمان آمریکایی مشهور باشد خرسند بود، اما با این حال پس از عواقب بمباران هیروشیما و ناگازاکی به سرعت دست به کار شد تا نقش یک صلحطلب در سطح جهانی را بازی کند.
زندگی اوپنهایمر در ادامه اختراع بمب اتمی نشانگر احساسات واقعی اوست
به دنبال خروجش از پروژه منهتن، اوپنهایمر در دیدار با رئیس جمهور وقت، هری ترومن اظهاراتی داشت و گفت که حالا پس از بمباران اتمی ناگازاکی از سوی ایالات متحده، دستان او نیز به خون آلوده شده است. پس از اتمام جنگ، اوپنهایمر بیشتر وقت و انرژی خود را صرف تاسیس یک سازمان بینالمللی کنترل تسلیحات نظامی کرد تا توسعه انرژی هستهای و تحت نظر داشتن و کنترل تمام ذخایر اورانیوم زمین را بر عهده داشته باشد. او از نابودی جهان میترسید و نگران هر گونه استفاده احتمالی از بمب اتم به هر نیت و بهانهای در غیاب سیاست گذاری های بینالمللی بود.
اوپنهایمر به همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادامه داد تا مانع رقابت ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در زمینه تسلیحات هستهای شود. نهایتاً، صلاحیت امنیتی او در سال ۱۹۵۴ لغو شد تا دیگر در راهبرد خطمشی اتمی آمریکا تاثیری نداشته باشد. در پی این اتفاق، فعالیتهای اوپنهایمر به تشکیل کارزار و سخنرانی درباره تهدید تسلیحات هستهای برای آینده بشریت محدود شد. بله، به نظر میرسد روایت فیلم اوپنهایمر ساخته نولان احساس پشیمانی کلی اوپنهایمر، از این لحاظ که وی از الهام گرفتن آیندگان از واکنش زنجیره ای اختراعش بیم داشت، را کاملاً درست روایت کرده است، اما او هیچوقت از خودِ اختراع بمب اتم پشیمان نبود.
به خاطر همینه به این نوع آثار هنری میگن فیلم. چرا که راحت میشه واقعیت رو دور زد. حالا با چه هدفی، بعدها معلوم میشه. ولی قطعاً هدفش سرگرمی من و تو نیست.
اگر اوپنهایمر ناراحت و پشیمان بود و عذاب وجدان داشت باید مثل یه آدم خوب میومد جلوی دوربین و میگفت که :
واقعاً متأسفم و پشیمانم
گفتن همین جمله هم کافی بود
وقتی که حتی یک بار ابراز ناراحتی و شرمساری نداشته
حتی بدتر اینکه برنامه ساخت موشک ها و ساخت جنگ افزار های هسته ای جدید رو ادامه داده
با اینکه میدونست ممکنه شهر های جدیدی هم بمباران شود
پس مشخصه که تا آخر عمرش از بمباران ژاپن خوشحال بوده دیگه
آخرش هم سرطان گرفت و با عذاب راهی جهنم شد