افشاگری دوستان رابین ویلیامز در مورد اعتیاد شدید این بازیگر و کمدین مشهور به کوکائین

افشاگری دوستان رابین ویلیامز در مورد اعتیاد شدید این بازیگر و کمدین مشهور به کوکائین

دوستان رابین ویلیامز، اخیراً در مورد اعتیاد شدید او به کوکائین افشاگری کرده‌اند. بنابر گفته آن‌ها، این بازیگر فقید نمی‌توانسته که بدون مصرف مواد مخدر روی صحنه اجرا کند.

ویلیامز، در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰، دچار اعتیاد به مواد مخدر شده بود. او بعد از مرگ دوستش، جان بلوشی به دلیل اوردوز در سال ۱۹۸۲، ترک اعتیاد کرد.

زندگی ویلیامز در فصل دوم سریال جنبه تاریک کمدی (Dark Side of Comedy) زیر ذره‌بین قرار گرفته و دوستان او در مورد اعتیاد ویلیامز صحبت کرده‌اند.

به گفته دوست قدیمی ویلیامز، آلن استفان، او نمی‌توانسته که بدون مصرف کوکائین روی صحنه برود.

استفان به نقل قولی از ویلیامز اشاره کرده که گفته است: «کسی را می‌شناسی که مصرف کوکائین داشته باشد؟ من نمی‌توانم بدون کوکائین ادامه دهم.»

اعتیاد ویلیامز به مواد مخدر و الکل، برای اولین بار در زمان بازی در فیلم Mork & Mindy به وجود آمد.

هاوارد استورم، جزئیات مصرف کوکائین ویلیامز را در کتاب «رابین»، نوشته دیو ایتزکف توضیح داده و فاش کرده که او درب و داغون در صحنه فیلمبرداری حاضر می‌شد: «او تمام شب بیدار بود؛ کوک مصرف می‌کرد و مشروب می‌خورد.»

با این حال، ویلیامز پس از مرگ بلوشی، کمدین شوی شنبه شب (Saturday Night) در اثر مصرف بیش از حد هروئین و کوکائین، مصرف کوکائین را ترک کرد.

طبق گزارش پزشکی قانونی در نوامبر ۲۰۱۴، ویلیامز قبل از خودکشی هیچ‌گونه مواد مخدر یا الکل مصرف نکرده بود.

ظاهراً این بازیگر به بیماری پارکینسون مبتلا بوده و همچنین با اضطراب، پارانویا و افسردگی دست و پنجه نرم می‌کرد.

منبع: dailymail
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
یک نظر

ورود

  • 🧢 مهر ۲۲, ۱۴۰۲

    بنظر میاد افرادی که در اجتماع شناخته‌شده هستن و سپس دست به خودکشی میزنن و یا از جامعه به یکباره دست میکشن . اجتماع قصد انتقام گرفتن ازشون داره ، با این مضمون که آنها بیمارروانی بودند ، آنها معتاد به هروئین و مواد افیونی بودند ، آنها یا او به افسردگی از نوع شدیدش دچار بودند و امثال این برچسب‌ها تا بتونه چیزی رو که روزی خودش بهش آنچنان بها می‌داده و ارزشمند میدونسته و در عین حال مال خود کرده بوده رو چنین به یکباره اون هم به اراده همون شخص که در واقع از نظر اجتماع نه یک شخص ، که عضو بزرگی از اجتماع بوده رو از دست میده ، حالا میخواد مرگی موجه و دوباره و چندباره بیافرینه تا بلکه این پیام رو که تو جزوی جداناپذیر از این اجتماع هستی و خودکشی تو دلیل بر رهایی تو از ما نیست و ما مرگی هزارباره برای تو خواهیم ساخت و تو را ذلیل و خوار خواهیم دانست در این وادی تنهایی و رهایی از زندگی تو را چنین تنها نخواهیم گذاشت ، پس جامعه اینچنین انتقام میگیره از مهره‌های خودش و هرگز تنهاشون نمیزاره