دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی دوران قهرمانان فوق عضلانی روی پردههای سینما بود؛ از آرنولد شوارتزنگر تا سیلوستر استالونه. اما تعداد کمی از آنها همتای ژان کلود ون دام بودند؛ با عضلات کاتخورده، مدل موی مد آن روزها و ضربات پای ۳۶۰ درجه. مردان میخواستند خود او باشند و زنان میخواستند با او باشند.
۱۰ فیلم برتر ژان کلود ون دام به انتخاب راتن تومیتوز؛ از Hard Target تا Enemies Closer
در اپیزودی از مجموعه کمدی معروف «دوستان» مونیکا (کورتنی کاکس) چهره معروفی را در یکی از خیابانهای نیویورک میبیند. او هیجانزده به ریچل (جنیفر آنیستون) میگوید «خدای من. اون ژان کلود ون دامه. اون خیلی جذابه!» ریچل که مشخص است او را نمیشناسد با شک و تردید به بازیگر تنومند بلژیکی نگاه میکند و میگوید: «اینطوری فکر میکنی؟»
اما طولی نمیکشد که همخانهها بر سر ون دام رقابت میکنند. و کیست که بتواند آنها را سرزنش کند. ۳۰ سال بعد از حضور در کمدی افسانهای و در ۶۳ سالگی او همچنان جذاب است.
۲۵ واقعیت جالب و کمتر شناخته شده در مورد ژان کلود ون دام که نمی دانستید
وقتی خبرنگار دیلی میل در ملاقات با او از ظاهرش تعریف میکند او میگوید ورزش منظم و رژیم غذایی تمیز و بی کموکاست رمز رسیدن به آن است اما اصرار دارد که در حال حاضر در بهترین فرم خود نیست. زیرا به خاطر برند جدید نوشیدنی الکلی ایرلندیاش به تورهای تبلغاتی رفته و کمخوابی دارد.
ماجرای پیشنهاد ۲۰ میلیون دلاری به ژان کلود ون دام برای مبارزه با استیون سیگال
تناسب اندام، هنرهای رزمی و الکل همراهان ایدهآلی نیستند اما ون دام فرم خوبی دارد. او میگوید گاهی قبل از تمرین کمی الکل مینوشد.
ون دام تاکید میکند که ۵۰ درصد از سود حاصل از برند جدید نوشیدنیاش به مسائل محیط زیستی اختصاص خواهد یافت. او همچنین علاقه زیادی به حقوق حیوانات دارد.
زندگی امروز ون دام که ثروتش ۲۵ تا ۳۰ میلیون پوند برآورد میشود با سالهای شروع زندگیاش فاصله زیادی دارد. او با نام کامل ژان کلود کامیل فرانسوا ون وارنبرگ، پسر یک گلفروش بلژیکی بود که در بروکسل با خواهرش ورونیک بزرگ شد.
او میگوید در ۱۳ سالگی مدرسه را ترک کرده و زمان زیادی غرق در داستانهای کمیک بود. بهویژه «ماجراهای تن تن» میخندد و میگوید: «تن تن کمک زیادی به من کرد.»
این پدرش بود که او را به یاد گرفتن کاراته تشویق کرد تا قوی شود و او کمربند مشکی سبک شوتوکان کاراته را در سال ۱۹۷۸ گرفت. بعدا در پاریس کیک بوکسینگ را یاد گرفت و چند سال باله انجام داد تا توانایی هنرهای رزمیاش را تقویت کند.
اما ون دام میخواست بازیگر شود. در سال ۱۹۸۱ وقتی ۲۱ ساله بود باشگاهش به نام California Gym را که به ادعای خودش ماهی ۱۵ هزار دلار درآمد داشت در پایتخت بلژیک فروخت تا به لس آنجلس نقل مکان کند. او تعریف میکند: «وقتی به پدرم گفتم که میخواهم به هالیوود بروم گفت مگر دیوانهای؟ من گلفروشیام را به خاطر تو بستم احمق!»
ون دام در آن زمان به سختی حتی یک کلمه انگلیسی حرف میزد، کسی را نمیشناخت و فقط ۳ هزار دلار در جیبش داشت. به مدت چهار سال به عنوان نگهبان و راننده لیموزین کار کرد، اغلب محبور بود در ماشینش بخوابد و به دنبال غذا بگردد.
همه چیز با حضور او در فیلم کمهزینه «رینگ خونین» تغییر کرد. فیلم آنقدر بد به نظر میرسید که شاید اگر اصرار ون دام به کمک برای تدوین فیلم و التماس از تهیهکننده برای انتشار آن نبود هرگز اکران نمیشد.
این فیلم با بودجه ۱.۵ میلیون دلاری در هنگ کنگ فیلمبرداری شد و تنها در ایالات متحده به ۵۰ میلیون دلار فروش دست یافت. به دنبال آن فیلمهای پرفروشی ازجمله «سرباز جهانی» در سال ۱۹۹۲ و «هدف سخت» در سال ۱۹۹۳ ساخته شدند. پس از آن ون دام در کنار کایلی مینوگ در فیلمی اقتباسی از بازی ویدئویی «مبارز خیابانی» بازی کرد. آنها در زمان فیلمبرداری و هنگامی که ون دام با همسر چهارمش، دارسی لاپیر در ازدواج بود، رابطه کوتاهی با هم داشتند.
باوجود موفقیتهای تجاری، زندگی شخصیاش تعریفی نداشت. او پنج بار با چهار زن ازدواج کرده است. همسر فعلی او که یک بار در سال ۱۹۹۲ از او جدا شد و هفت سال بعد دوباره با یکدیگر ازدواج کردند، گلَدیس پورتوگوس پیشتر بدنساز بوده و یک پسر و یک دختر با او دارد.
او اعتیاد شدیدی به کوکایین داشت و در اواخر دهه ۱۹۹۰ به اختلال دوقطبی مبتلا شد. ون دام میگوید: «صبحها افسرده بودم. سالها طول کشید تا فهمیدم چرا من آنقدر غمگین بودم و آدمهای اطرافم خوشحال بودند.»
او اکنون خود را یک پسر اصلاحشده توصیف میکند که وقتش را صرف تماشای ویدیوهای آموزشی در یوتیوب میکند.
هنگ کنگ ۲۰ سال است که خانه او بوده است. او در طبقه ۷۵ یک آپارتمان زندگی میکند و یک دقیقهای که در آسانسور است اسکوات عمیق و تمرینات کششی انجام میدهد. توصیههای تناسب اندام او شامل تمرین دادن پا و باسن است. او همچنین به کشش دادن منظم بدن اشاره میکند.
ژان کلود ون دام میگوید در حال نوشتن فیلمنامه برای فیلمی به نام «میدان نبرد» است و میگوید: «این آخرین فیلم رزمی من خواهد بود.»
دراواسط ۲۰۰۰میلادی هروقت پسین که میشدمیرفتم خ کوروش کبیر.جاده قدیم شمرون.شریعتی الان
یک آبمیوه فروشی بزرگ وشیک وتمیزبود.شاگردش من ودوست داشت چونکه شباهت به ژان کلودمیدادم.به خداقسم صدام میزد.یک لیوان پرازآب پرتقال طبیعی واسم میگرفت بخورم.البته هنوزصاحب کارش نیامده بود.
ولی کارهر.پسین من شده بود.آب پرتقال.یا.شیرموز.
چقدرهم مفتکی میچسبید.شاکرده به من میگفت انگار.داداش دوقلو.باشید
دقیقا 😁
خوش به حالت ببرک😂😂😂
کلود رو فکرنمیکردیم کوکایینی باشه که بود