برخی مردان باعث آشفتگی در زندگی همسرانشان میشوند. مردان آزارگر نوسانات هیجانی برای همسرانشان به وجود می آورند و باعث میشوند احساس کنند که عقلشان را از دست دادهاند. اما برخلاف باورهای رایج قربانیان این آزارگران، اغلب افرادی هستند که هرگز تصور نمیکردید.
همه چیز در آغاز خوب است
روابط سمی نقطه کور بسیاری دارند و اغلب به عنوان کاملترین و عاشقانه ترین رابطه ای که قربانی تا به حال تجربه کرده شروع میشوند. وقتی آزاردهنده شروع به نشان دادن روی واقعی خود میکند، اوضاع تلخ میشود، اما قربانی بیش از حد در رابطه فرو رفته است و نمی تواند کاری در مورد آن انجام دهد. در واقع، معمولاً خود را سرزنش میکنند.
زنانی که در روابط سمی هستند، میترسند که هرگز مرد دیگری پیدا نکنند که با آنها بماند و اگر آن رابطه را تمام کنند، برای همیشه محکوم به تنهایی خواهند بود. این طرز تفکر منطقی نیست، اما خیلی موجب تعجب هم نمی شود. وقتی کسی عاشق یک آزارگر میشود، ماهها، سالها یا حتی دههها آزار روانی را تحمل میکند که در طی آن شخصیت و لذت زندگیشان از بین میرود.
به جای صرف وقت برای خودشان، تمام توجهشان را معطوف به خوشحال کردن همسرشان میکنند و مدام به این نتیجه می رسند که از عهده اش بر نمی آیند. آنها در یک نبرد ذهنی مداوم با خود در مورد انجام ندادن هیچ کار اشتباهی اما همیشه تنبیه شدن، داد و فریاد شنیدن و مورد توهین قرار گرفتن بدون دلیلی که بتوانند درک کنند، دست و پنجه نرم میکنند.
قربانیان معمولا ضعیف و آسیب پذیر نیستند
درحالی که به نظر می رسد تنها افراد ضعیف النفس و آسیب پذیر در این دام می افتند، اما اینطور نیست. اغلب، مردان آزارگر، زنان قوی، با اعتماد به نفس و موفق را هدف قرار میدهند، که تا حدی به این دلیل است که باعث میشود آنها خوب به نظر برسند و تا حدی به این دلیل که سرنگونی فردی قدرتمند برایشان لذت بخش تر است.
زنانی که عملکرد بالایی دارند، معمولاً بسیار متعهد هستند. این بدان معناست که آنها واقعاً سخت برای رابطه خود تلاش میکنند. بنابراین احتمالاً تحت هر شرایطی ادامه می دهند. اگر کسی تلاش کند تا در زندگی به آنچه میخواهد برسد، احتمالاً شروع به اعمال همان منطق در بخش های دیگر زندگی خواهد کرد.
احتمالا به این باور دارید که اگر در روابط خود سخت تلاش کنید، همه چیز خوب خواهد شد. این را با همدلی ترکیب کنید و می تواند واقعا سخت باشد زیرا شما شروع به تحمیل فشار بر خودتان با تلاش برای درک اینکه چرا او اینگونه است، خواهید کرد.
زنان با هوش میتوانند در ذهنشان رفتاری را توجیه کرده و توضیح دهند، حتی وقتی آن رفتار بسیار آسیب زننده باشد.
معمولاً یک داستان ناراحت کننده وجود دارد
افراد سمی و خودخواه، همیشه یک داستان ناراحتکننده دارند. آنها در مورد داشتن گذشتهای متلاطم حرف خواهند زد، والدین یا همسر سابق آزارگر و اینکه چگونه در برابر سختیها مقاومت کردهاند. ممکن است داستانهایی از موفقیت و ثروت زیاد در گذشته تا قبل از بروز یک تراژدی یا مشکل سلامتی که باعث سقوط آنها شده را تعریف کنند.
تربیت هم نقش مهمی دارد. برخی از مردم ممکن است به دلیل بی محبتی والدین، سبک دلبستگی ناسالمی داشته باشند. قلدریها نیز میتوانند تأثیر بگذارند، و سبب شوند کسی باور کند او با نقصی عمیق روبروست – احساسی که حتی اگر در طول زندگیشان به موفقیت دست یابند باز هم سخت است که از آن دست بکشند. ما فردی را جذب میکنیم و انتخاب میکنیم که باورهای ما را تقویت میکند. این افراد واقعاً سخت تلاش میکنند تا همسرانشان را خوشحال کنند و اگر از جانب همسرانشان آزاری ببینند با خود می گویند: «او مرا آزار میدهد چون من خوب نیستم و تقصیر من است.»
وقتی این عادات تا این اندازه در ذهن کسی ریشه دوانده باشد، احتمالاً هر آنچه را که برخلاف آن میشنود نادیده میگیرد. وقتی دوستانشان به آنها میگویند که شایسته رابطه بهتری هستند، نمیتوانند درک کنند چون احساس میکنند به آنها گفته میشود همه چیز را در مورد خودشان تغییر دهند.
قربانیان همچنین از لحاظ عاطفی به رابطه خود مانند یک ماده مخدر اعتیاد پیدا میکنند. با چیزی به نام وابستگی ناشی از آسیب روحی یا پیوند ترومایی (trauma bonding)، قربانیان به تلاطمات هیجانی همسرشان معتاد میشوند، با سطوح بالایی از هورمون استرس کورتیزول در زمانهای بد و تزریق دوپامین به عنوان پاداش برای رفتار خوب.
این افراد آنقدر به افراد سمی اعتیاد پیدا میکنند که تمایل دارند تمام عمر خود را برای پنج دقیقه هیجان فدا کنند. دکتر هلن فیشر، یک متخصص رفتاری برجسته، این پدیده را جاذبهی ناامیدی مینامد، وقتی که عدم قطعیت به جای مانع شدن، احساسات عاشقانه را تشدید میکند. همسر مسموم کاملاً میداند چه کاری انجام میدهد و بر حالت روانی قربانی خود تسلط دارد، قبل از خشم و فاصله گرفتن، به قربانی خود به اندازه ای توجه می کنند تا در کنرش بماند.
گاهی اوقات بهترین کار، هیچ کاری انجام ندادن است
مردان آزارگر ادامه خواهند داد و زنان با عملکرد بالا را هدف قرار میدهند. آنها دوست دارند از تمام موفقیتهای همسر خود تقدیر کنند، در حالی که میخواهند آنها را کنترل و نابود کنند. بنابراین مهم است افرادی که چنین روابطی را تجربه کرده اند، بفهمند چه چیزی در ابتدا آنها را جذب کرده است و یاد بگیرند که خود را با مرزهای سالم و قوی محافظت کنند. صرف زمان برای تأمل بر آنچه گذشته، بهترین نقطه برای شروع است.
بسیاری از قربانیان، اگر بلافاصله پس از شکست عاطفی در رابطه قبلی، وارد یک رابطه جدید شوند، احتمالا رابطه سمی دیگری را تجربه می کنند. بنابراین بسیار حیاتی است که عقبنشینی کنید و قبل از اجازه دادن به کس دیگری برای ورود به زندگیتان حتی اگر کامل به نظر برسد، یاد بگیرید تنها باشید.
در این شرایط مهم است که تمرکز خود را حفظ کنید چون آخرین باری که تصمیمی گرفتید در حالی که شاید یادتان نیاید، احتمالا یک تصمیم بدون فکر بوده است. یک زن با عملکرد بالا فکر میکند باید بدود و همه چیز را بلافاصله به سرانجام برساند، اما گاهی اوقات بهترین کار، هیچ کاری انجام ندادن است. شما باید راهی برای آموزش مجدد عادات خود بیابید.
باید آگاه باشید که هر کسی برای شما مناسب نیست. باید بپذیرید در این دنیا افراد بسیار بدی وجود دارند. خودخواهان بسیار خوب میتوانند قربانی خود را پیدا کنند. مردان آزارگر میدانند چه کسی آسیب پذیر است و به شکار آماده حمله میکنند.
اغلب وقتی افراد درگیر عشق های یک طرفه میشن این وضعیت اتفاق میفته که در اینگونه موارد متاسفانه خانم ها آسیب پذیرتر هستن
اینگونه افراد به اصطلاح سمی از عشق خالصانه ی برخی از خانم ها سوء استفاده کرده و صرفا به دنبال رفع خلأ های عاطفی خود هستند باید خیلی هوشیار بود هر کسی لایق عشق خالصانه ی ما نیست که فرصت های ناب زندگیمان رو برایش به هدر بدهیم باید کمی هم به فکر خودمان و آینده مان باشیم