انتشار ویدئویی در فضای مجازی از کافه ای در تهران که همه ی پرسنل و مشتریان آن افغانستانی هستند با واکنش های گسترده ای رو به رو شده است. این کافه در شهرری قرار دارد.
ورود افاغنه به ایران از زمان استقرار حکومت طالبان سرعت و شدت بیشتری گرفته و در کنار آن، افزایش اخبار بزهکاری اتباع افغان در ایران، حساسیت ها نسبت به حضور و فعالیت افغانستانی ها در کشورمان را در میان مردم بالا برده است.
انتشار این ویدئو نیز در فضای مجازی با واکنش های مثبت و منفی زیادی رو به رو شده است.
وبسایت «عصر ایران» در مطلبی درباره ی واکنش ها به ویدئوی کافه افغانستانی ها در تهران نوشته است:
چند روز است که ویدئویی در فضای مجازی منتشر شده است تحت عنوان «کافی شاپ لاکچری افعانستانی‌ها در ایران» که واقعا واکنش‌ها به آن تاسف برانگیز و ناراحت کننده است.
این که هر کسی بر اساس قوانین کشور می‌تواند یک مرکز تجاری راه اندازی کند دیگر بدیهی تر از آن است که بخواهیم درباره آن حرف بزنیم ولی واقعا این حجم از خشونت، خشم و بی احترامی نسبت به این ویدئو تعجب برانگیز است.
اصلا از این که درباره چنین بحث ساده و انسانی باید بنویسم برایم عذاب آور است ولی از طرف مقابل احساس می‌کنم که در این زمینه کم کاری و غفلت صورت گرفته است که الان شاهد چنین اتفاقاتی هستیم.
از این قضیه هم غافل نیستم که این قضیه ریشه دارتر از این است که فقط با نوشتن چند کلمه در مذمت نگاه نژادپرستانه پشت آن به راه حلی رسید، ولی سیل کامنت‌ها و مباحث مطرح شده تا بدان حد آزار دهنده است که غیر از حیرت، ناراحتی و نگرانی چیزی برایمان نمی‌ماند.
برایم جالب است که اشخاصی به افغانستانی‌ها و یا اساسا هر ملت دیگری چنین حمله کنند به دلیل اینکه آنها هم مثل هر انسان دیگری دارند زندگی می‌کنند و حق دارند زندگی کنند.
از این افراد پرسشم این است در موقعیت مشابه و برعکس واکنش آنها چه خواهد بود؟ این همه رستوران، مغازه، کافی شاپ و … ایرانی در تمام کشورهای دیگر جهان وجود دارد آیا درباره آنها هم همین رای و نظر را دارند و برای آن جامعه میزبان هم جنین نوع برخوردی را جایز می‌دانند؟
مثلا یک رستوران لاکچری ایرانی در فرانسه، آلمان یا … وجود دارد و ایرانی‌ها به آنجا می‌روند، آیا حق می‌دهند که فرانسوی‌ها یا آلمانی‌ها به ایرانی‌های مهاجر در آن کشور بتازند و انواع و اقسام الفظ زشت و شرم آور را به کار ببرند فقط چون ایرانی هستند و به یک رستوران ایرانی رفته‌اند تا ساعاتی را با خانواده یا دوستانشان وقت بگذرانند؟
در بسیاری از موارد اینچنینی مدام باید به خودمان یادآوری کنیم من اگر جای طرف مقابل بودم آنوقت چه؟ آیا همین گونه بی رحم و بی انصاف می‌نوشتم؟
یا یک نمونه دیگر که باز اخیرا دیدم این بود که فرشته حسینی بازیگر افغانستانی الاصل سینمای ایران در همکاری با یک برند لباس ایرانی چند ویدئو ساخته بود باز همین اتفاق رخ داد و به فرشته حسینی حمله همه جانبه شد و وقتی کامنتهای اینستاگرام را می‌دیدی افرادی با پروفایل‌هایی این جملات را نوشته بودند که باور کردنش واقعا سخت بود. از همه قشری هم در میان این حمله کنندگان دیده می‌شد.
مگر فرشته حسینی چه کاری انجام داده است که چنین به خون او تشنه‌اید؟ او فقط دارد مثل همه انسان‌های دیگر زندگی میکند. تعداد ۵ یا ۱۰ یا حتی ۱۰۰ کامنت نیست که اینچنین بی پروا و بی ادبانه حرف می زنند هزاران هزار است برای همین نگران کننده می‌شود.
این قضیه را فراموش نکنیم هر ملت و یا هر ملیتی انواع و اقسام انسانها را دارد و نمی‌توان همگی آنها را در یک دسته قرار داد و یا با یک برچسب تکلیف همه آنها را روشن ساخت.
هر کسی که تکلیف یک گروه انسانی را به دلیل ملیت، نژاد، دین، رنگ، جنسیت و … را به یکباره روشن میکند، تنها یک عمل را قاطعانه انجام داده است و آن هم این است که خودش از تعاریف انسانی دور افتاده است.
نابغه، اون ایرانی هایی که رفتند اروپا و آمریکا رستوران ایرانی زدند، ویزا گرفتند و قانونی رفتند نه مثل افغانها که همگی کاملا غیرقانونی و میلیونی دارند وارد ایران می‌شن و ۷ تا ۷ تا بچه میارند.
بنده مهندس سازه هستم و کارم جوری که ده ها سال با افاغنه در ارتباط بودم (اواسط دهه ی ۸۰ تا به الان) و واقعیت این که بدی هم ندیدم از نظر کار کردن آدم های زحمتکشی هستند و با توجه به تنبل شدن جوان های ایرانی به نظرم حضورشون برای کشور اگر نظارت شده باشه بسیار موثر اما چه حیف که مسئولین کلا مملکت رها کردند این تصویر هم که با قشر به نظر با سواد مردم همسایه مون طرف هستیم (و حیف که حضور آدم های با سواد که در کشور داره هر روز کم تر و کم تر میشه)به نظرم بسیار مثبته دید نژادپرستانه نباید داشت شما در نظر بگیرید همین رستوران با اعضا ایرانی صد ها مورد در کشور آمریکا وجود داره اما نگاه ها منفی نیست.باز میگم مسئولین باید از فرصت ها درست استفاده کنند.
مشکل مملکت ما بی مدیریتی هست. یه سیستم ساده ی مهاجرتی نداریم. خودمم ارشیتکت خوندم تا لیسانس و چند مدت تو یه دفتر مشاور کار میکردم.
الان تو امریکا فقط مهاجرای غیرقانونی مکزیکی رو مثال میزنن. ولی ده برابر اون مهاجرای غیر قانونی، از مکزیک کارگر قانونی میره. اونم با هواپیما. ۶ ماه کار میکنن بعد ۶ ماه برمیگردن مکزیک و استراحت. از تایلند و فیلیپین کارگر با هواپیما میبرن امارات. خودم دیدم.
خودم معتقدم یه سیستم مهاجرتی ایجاد بشه و این مسئله مدیریت باشه کاملا به نفع کشوره. پدر خود من خونه ساخت. درگیر یه سری اوستای هموطن شد. قشنگ یادمه طرف ابدوغ نزد. گچ رو مستقیم زد. اوستا بودا. میخواست از زیر کار در بره. پولشو بزنه به جیب. مچشو گرفتیم. شبونه هم اومده بود.
ارژنگ جوون هم گفته ویزا. خب بله. ما برا توریست یه سیستم یکپارچه نداریم چه برسه به مهاجرین.
خیلی مونده. چوبشو هم خوردیم و میخوریم.
نابغه، اون ایرانی هایی که رفتند اروپا و آمریکا رستوران ایرانی زدند، ویزا گرفتند و قانونی رفتند نه مثل افغانها که همگی کاملا غیرقانونی و میلیونی دارند وارد ایران می‌شن و ۷ تا ۷ تا بچه میارند.
بنده مهندس سازه هستم و کارم جوری که ده ها سال با افاغنه در ارتباط بودم (اواسط دهه ی ۸۰ تا به الان) و واقعیت این که بدی هم ندیدم از نظر کار کردن آدم های زحمتکشی هستند و با توجه به تنبل شدن جوان های ایرانی به نظرم حضورشون برای کشور اگر نظارت شده باشه بسیار موثر اما چه حیف که مسئولین کلا مملکت رها کردند این تصویر هم که با قشر به نظر با سواد مردم همسایه مون طرف هستیم (و حیف که حضور آدم های با سواد که در کشور داره هر روز کم تر و کم تر میشه)به نظرم بسیار مثبته دید نژادپرستانه نباید داشت شما در نظر بگیرید همین رستوران با اعضا ایرانی صد ها مورد در کشور آمریکا وجود داره اما نگاه ها منفی نیست.باز میگم مسئولین باید از فرصت ها درست استفاده کنند.
مشکل مملکت ما بی مدیریتی هست. یه سیستم ساده ی مهاجرتی نداریم. خودمم ارشیتکت خوندم تا لیسانس و چند مدت تو یه دفتر مشاور کار میکردم.
الان تو امریکا فقط مهاجرای غیرقانونی مکزیکی رو مثال میزنن. ولی ده برابر اون مهاجرای غیر قانونی، از مکزیک کارگر قانونی میره. اونم با هواپیما. ۶ ماه کار میکنن بعد ۶ ماه برمیگردن مکزیک و استراحت. از تایلند و فیلیپین کارگر با هواپیما میبرن امارات. خودم دیدم.
خودم معتقدم یه سیستم مهاجرتی ایجاد بشه و این مسئله مدیریت باشه کاملا به نفع کشوره. پدر خود من خونه ساخت. درگیر یه سری اوستای هموطن شد. قشنگ یادمه طرف ابدوغ نزد. گچ رو مستقیم زد. اوستا بودا. میخواست از زیر کار در بره. پولشو بزنه به جیب. مچشو گرفتیم. شبونه هم اومده بود.
ارژنگ جوون هم گفته ویزا. خب بله. ما برا توریست یه سیستم یکپارچه نداریم چه برسه به مهاجرین.
خیلی مونده. چوبشو هم خوردیم و میخوریم.