در قسمت اول این مطلب شما را با برخی رویه های عجیب و غریب و ظالمانه هالیوود نسبت به ستارگانش در عصر طلایی این صنعت آشنا کردیم. در ۶ مورد اول از قراردادهای طولانی و انحصاری استودیوهای فیلمسازی هالیوود با بازیگران طراز اول و اجبار آن ها به تغییر ظاهر و اسم و بایکوت آن ها گفتیم. در قسمت دوم می خواهیم شما را با برخی دیگر از رویکردهای بیرحمانه استودیوهای هالیوودی نسبت به بازیگران مشهور آشنا کنیم.
۶- این داستان غیرواقعی در مورد گذشته زندگی تان را بپذیرید
هیچ چیزی که در هالیوود می بینید واقعی نیست. همه چیز تقلبی، ساختگی و با دقت توسط کارشناسان تبلیغات، روسای استودیوها و تهیه کنندگان اجرایی دستکاری شده است. این موضوع در دوران مدرن نیز صدق می کند و قطعاً در آن زمان و در دوران هالیوود قدیم هم صدق می کرد. در طول دوران طلایی هالیوود، استودیوها ترجیح می دادند ستاره های خود را تیپ سازی کنند و نقش هایی کلیشه ای به هر کدام بدهند. یا دستکم این طور به نظر می رسید. اغلب، بخش های تبلیغاتی استودیوها به سادگی این تصور را به بینندگان القا می کردند که ستاره ها همگی شبیه به هم هستند. برای انجام این کار، آن ها تلاش زیادی می کردند تا جزئیات ناخوشایند در مورد زندگی گذشته افراد مشهور را از بین ببرند.
برای مثال در مورد جوآن کرافورد که با نام لوسیل لسور به دنیا آمده و کودکی بسیار سخت و دشواری داشت، استودیو ام جی ام اطمینان حاصل که گذشته اش از نظرها پاک شود، حتی به با غرور مدعی می شد که این بازیگر از یک خانواده ممتاز ساحل شرقی آمده است. آن ها حتی در یک برهه از دوران حرفه ای کرافورد، یک مسابقه عمومی برگزار کردند تا به طرفداران اجازه دهند نام او را انتخاب کنند! یک آگهی در سال ۱۹۲۵ در روزنامه زنجیره ای Movie Weekly نوشت: «او که از زندگی اجتماعی به عنوان یک اشراف زاده خسته شده بود، برای هنرپیشه شدن خانه را ترک کرده است». و با این کار، یک زندگی نامه کاملاً جدید برای او خلق شد.
با این حال، کرافورد تنها کسی نبود که این کار برایش انجام شد. وقتی جودی گارلند باردار شد، MGM نگران خراب شدن تصویر “معصومانه” او در نگاه طرفداران بود. بنابراین به او دستور دادند تا بیشتر تحرک داشته و افزایش وزن خود را کمرنگ جلوه دهد. در همین حال، روزنامه نگاران شایعاتی را به روزنامه ها فرستادند که چگونه گارلند “مانند یک راننده کامیون غذا می خورد” تا تمرکز را از روی شکم او دور کنند.
برای بسیاری از ستارگان هالیوود، این داستان های گذشته ساختگی به دردسر و مشکلی در ادامه زندگی شان تبدیل شد. ریتا هیورث هیچ گاه نتوانست از برچسب «زن افسونگر و مرگبار» را که با درخشش در فیلم Gilda برایش ایجاد شده بود، خلاص شود. او زمانی گفته بود که «هر مردی که می شناختم با گیلدا به رختخواب می رفت و با من بیدار می شد»، به این معنا که حتی در زندگی عاشقانه اش نیز همه او را گیلدا تصور می کردند. و بازیگران مرد طراز اول نیز از این قاعده مستثنی نبودند. بازیگر افسانه ای، کری گرانت، یک بار گفته بود که «همه می خواهند کری گرانت باشند. حتی من می خواهم کری گرانت باشم». داستان های ساختگی گذشته بازگیران آنقدر جذاب بودند که حتی خود ستاره ها هم نمی توانستند آن ها را نادیده بگیرند.
۵- بدون وقفه کار کنید و قرص بخورید
در دوران اوج هالیوود، فیلم ها با سرعت شگفت انگیزی تولید می شدند. استودیوها بین سال های ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۵، بیش از ۷,۵۰۰ فیلم سینمایی ساختند. این برنامه تولید بسیار فشرده و پرسرعت، بازیگران را تحت فشار زیادی قرار می داد. به همین خاطر خیلی زود استودیوها باید راه حلی پیدا می کردند. و این راه حل بسیار هولناک و غیرمنتظره بود: آن ها خیلی راحت به بازیگران اصلی خود قرص می خوراندند.
به گفته لی سیگل، پزشک مخصوص استودیو فاکس قرن بیستم، استفاده از دارو برای اینکه بازیگران حتی در صورت خستگی نیز بتوانند به کار کردن ادامه دهند، بسیار رایج بود. و اینکه آیا ستاره فیلم کنترلی روی مصرف دارو داشت یا نه! سیگل در ادامه می گوید که در اوایل دهه ۱۹۵۰، «همه از قرص استفاده می کردند». این یک رژیم دارویی بیرحمانه بود که اغلب منجر به اعتیاد و اثرات مخرب پس از آن می شد. اما در کوتاه مدت، روسای استودیوها می توانستند با تولید فیلم های بیشتر، ستاره های خود را مشغول به کار نگه داشته و پول در بیاورند.
یکی از شناخته شده ترین نمونه های استثمار با بازیگر مشهور جودی گارلند اتفاق افتاد. این بازیگر و خواننده که بیشتر به خاطر نقش در جادوگر شهر آز شناخته می شود، هر هفته تنها یک روز استراحت داشت. او اغلب مجبور به تحمل ۱۸ ساعت آواز خواندن و رقص مداوم روزانه در شش روز دیگر بود. استودیو سازنده فیلم برای حفظ سطح انرژی او، به گارلند متامفتامین می داد. آن ها همچنین شب ها قرص خواب آور برایش تجویز می کردند تا او را از حالت نشئگی خارج کنند. متاسفانه، زمانی که او تلاش می کرد به دنبال کمک پزشکی یا درمان باشد، هر گونه تاخیری در فیلمبرداری منجر به کسر حقوق او می شد. در یک برهه، گارلند بیش از ۱۰۰ هزار دلار به MGM بدهکار بود. شوربختانه گارلند در سن تنها ۴۷ سالگی به دلیل اوردوز مواد مخدر درگذشت. امروزه بسیاری از مورخان می دانند که زندگی او به دلیل وضعیت فیلمبرداری ها اینقدر کوتاه شده است.
۴- مبادا یکی از ستارگان زن یک کیلوگرم وزن اضافه کند
چهره های جذاب بازیگران زن برجسته حاضر در فیلم های دوران طلایی هالیوود به طور تصادفی به نمایش در نمی آمدند. در واقع، حفظ اندام باریک یک الزام جدی بود که استودیوها به بازیگران زن تحمیل می کردند. وزن اضافه کردن غیرقابل قبول انگاشته می شد. حتی در قراردادها با بازیگران بندهایی وجود داشت که افزایش وزن را ممنوع می کرد. قبل از هر تبلیغ بزرگی، استعدادهای جدید توسط مدیران استودیو مورد بررسی قرار می گرفتند. بسیاری از اوقات آن ها رژیم های غذایی را برای این بازیگران تجویز می کردند.
شوربختانه، استودیوها از ابراز علنی انتظارات خود ابایی نداشتند. گاهی اوقات آن ها حتی به شکل بیرحمانه ای ستاره های زن را بازخواست می کردند.به عنوان مثال، لوئی بی مایر، مدیر استودیو ام جی ام، زمانی از جودی گارلند به عنوان “یک خوک کوچک چاق با دم خوک” یاد کرده بود. او اصرار داشت که گارلند برای کنترل وزن خود به رژیم غذایی متشکل از فقط سوپ مرغ، قهوه سیاه، سیگار و قرص پایبند باشد.
هنگامی که در دهه ۱۹۲۰ وارد هالیوود شد، گرتا گاربو، بازیگر سوئدی، با واقعیتی تلخ مواجه شد. به سرعت، یکی از تهیه کنندگان به او گفت که مخاطبان آمریکایی «زنان چاق را دوست ندارند». گاربو که از این صحبت شوکه شده بود، به خواسته آن ها برای کاهش وزن عمل کرد. این بازیگر برای کاهش وزن، به مدت طولانی تنها به خوردن اسفناج متوسل شد. و علاوه بر نظارت بر رژیم غذایی، بازیگران زن آن دوران باید سبک زندگی فعالی نیز می داشتند. یکی از نمونه های آن، مریلین مونرو بود که برای درک این موضوع کافی است. همه می دانستند که او به وزنه زدن علاقه دارد، ورزشی که در آن دوران اصلاً برای بازیگران زن رایج نبود. مونرو در سال ۱۹۵۲ در مصاحبه ای با Pageant گفت که هر روز صبح حداقل ۱۰ دقیقه را صرف ورزش با دمبل های سبک وزن می کند. همانند بسیاری از ستارگان زن آن دوران، مونور نیز فشار بی پایان برای لاغر ماندن را حس کرده و برای رسیدن به آن دست به هر کاری می زند، فارغ از اینکه این فشارها چه آسیبی به بدنش وارد می کند.
۳- زندگی عاطفی دیگر چیست؟
با وجود جذابیت درخشان عشق های روی پرده که در فیلم های عصر طلایی هالیوود به تصویر کشیده شده بود، واقعیت پشت دوربین همیشه شاد نبود. استودیوها کنترل و تاثیر قابل توجهی بر زندگی شخصی بازیگران شان داشتند. روابط عاشقانه واقعی اغلب باید تایید می شد – و بسیاری از آن ها در نطفه خفه شدند. نمونه ای از این اتفاق در سال ۱۹۴۲ رخ داد، زمانی که میکی رونی بازیگر فیلم Boys Town به رئیس استودیوی MGM، لوئی بی. مایر از برنامه هایش برای ازدواج با هنرپیشه ای به نام آوا گاردنر گفت. مایر خیلی راحت و با جدیت پاسخ داد: «من آن را ممنوع می کنم. همین. ممنوعی می دانم». رونی بالاخره توانست یک مراسم خصوصی داشته باشد. اما دیگران چندان خوش شانس نبودند. حتی زمزمه هایی شنیده می شد که جین هارلو، هنرپیشه زن معروف، به دلیل بندی در قراردادش از ازدواج با ویلیام پاول منع شده بود.
در آن دوران شرایط برای بازیگرانی که گرایش های جنسی متفاوتی داشتند بسیار دشوارتر نیز بود. در طول دوران طلایی، استودیوهای فیلم سازی اغلب این بازیگران را مجبور به ازدواج های ساختگی با ستاره های دیگر می کردند. به عقیده روسای استودیوها، این کار راهی برای پنهان کردن هویت واقعی آن ها از مردم و همزمان محبوبیت و افزایش قدرت فروش بازیگران می کرد/ علاوه بر این، سقط جنین در هالیوود در تمام نیمه اول قرن بیستم بسیار رایج و مرسوم بود در آن دوران، سقط جنین حتی روشی روتین برای تعادل اندام و وزن بود. یک بازیگر ناشناس به خبرنگاران توضیح داده بود که در آن دوران، «سقط جنین روش کنترل زاد و ولد ما بود». بنابراین مدیران استودیوها خیلی خونسرد بر سقط جنین ها نظارت می کردند، فارغ از اینکه خواست بازیگران زن نگه داشتن جنین بود یا غیر از آن.
۲- در مورد نحوه لباس پوشیدن نیز قوانین را رعایت کنید
پیش از شروع جنگ جهانی دوم، سبک لباس پوشیدن زنان در آمریکا بسیار رسمی تر و محافظه کارانه تر از امروز بود. با وجود ظهور یک طراح فرانسوی به نام کوکو شانل، که در اواخر دهه ۱۹۲۰ شروع به ترکیب عناصر لباس مردانه مانند شلوار در مد زنان کرد، هنجارهای اجتماعی در ایالات متحده سفت و سخت باقی ماند. برای مثال در سال ۱۹۳۸ زنی در لس آنجلس به جرم پوشیدن شلوار در داخل دادگاه به مدت ۵ روز زندانی شد. صنعت سینما نیز از این روند مستثنی نبود. یک مقاله در سال ۱۹۳۳ از مجله Movie Classic تصریح می کرد که استودیوها دستورها رسمی صادر می کنند که به بازیگران زن خود دستور می دهد از عکاسی یا نقل قول در لباس هایی که به طور سنتی توسط مردان پوشیده می شود، اجتناب کنند.
هالیوود در دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ به خاطر قوانین سختگیرانه لباس پوشیدن شناخته می شود. این قانون هنرپیشه ها را ملزم می کرد که در ملاء عام و هنگام فیلمبرداری لباس های بلند و دامن بپوشند. زنانی که شلوار می پوشیدند قوانین را زیر پا می گذاشتند. حتی چنین کاری می توانست باعث اخراج آن ها از کسب و کارها و موسسات عمومی شود. حتی مارلن دیتریش نیز، با وجود اینکه یک بازیگر آلمانی بود، از این انتظارات سفت و سخت مرتبط با مد و لباس در امان نبود. گزارش هایی وجود دارد مبنی بر اینکه او از ورود به رستوران بسیار شناخته شدهه براون دربی در لس آنجلس صرفاً به این دلیل که جرأت کرده بود شلوار به پا کند، محروم شده است.
اما کسی غیر از کاترین هپبورن نبود که در نهایت کمک کرد قوانین سختگیرانه پوششی هالیوود به پایان برسد. او از پیروی از قالب کلیشه ای یک بازیگر زن هالیوودی در هنگام فیلمبرداری خودداری کرد. وقتی که یک روز بخش لباس RKO تلاش کرد شلوار او را توقیف کند، او با قدم زدن در لباس های زیرش در داخل استودیو به این اقدام اعتراض کرد. سرانجام، هپبورن به لطف موضع جسورانه اش، با موفقیت شلوارش را پس گرفت. به مرور زمان، این اقدام هپبورن کم کم راه را برای عصر جدیدی از آزادی مد در میان همنسلان او هموار کرد.
۱- برای مورد جاسوسی قرار گرفتن آماده باشید
با پول های هنگفتی که در ساخت فیلم های بدست می آمد، روسای استودیوها می خواستند کنترل دقیقی روی اتفاقات داشته باشند. بنابراین طبیعی بود که این افراد برای اطمینان از کارآیی و بهره وری بازیگرانشان به جاسوسی متوسل شوند. اغلب، روسای استودیوها جاسوسانی را برای نظارت بر روند فیلمبرداری و مشاهده رفتار مشهورترین ستاره های سینما استخدام می کردند. این جاسوس می توانست هر کسی از پرسنل باشد. معمولاً سلبریتی ها حتی به سرایدار، راننده یا پیشخدمت رستوران هم ظنین نمی شدند که ۲۴ ساعته برای جاسوسی از آن ها فرستاده می شدند اما آن ها در واقع جاسوسان روسای استودیوها بودند.
در بدترین مورد، دستیار مورد اعتماد جودی گارلند، بتی اَشر، سال ها برای جاسوسی از این ستاره استخدام شد. اشر هر هفته به MGM گزارش می داد که گارلند با چه کسی وقت می گذراند، چه چیزی می خورد، و در حالی که از صحنه دور است چه کاری انجام می داد. وقتی گارلند سال ها بعد بالاخره از نقش اشر مطلع شد، به شدت ناراحت شد. گارلند در مورد این افشاگری بیدار کننده گفته است: «یادم می آید بعد از اینکه فهمیدم او با من چه می کند، چند روز گریه می کردم». این تنها بازیگران نبودند که روسای استودیوها از آن ها جاسوسی می کردند. هالیوود کسب و کاری بسیار بزرگ تر از آن بود که برای هر کسی یک جاسوس بگذارد. بنابراین کارگردانان وظیفه داشتند که حواسشان به همه اعضای تیم تولید باشد. تهیه کنندگان، دستیاران تولید، منشی های فیلمنامه، کارکنان بخش صدا و تصویر و غیره همگی برای جاسوسی از بازیگران و یکدیگر استخدام می شدند. موجی از بی اعتمادی تقریباً در تمام تولیدات هالیوود به چشم می خورد. و همه اینها به این خاطر بود که استودیوهای قدرتمند قدیمی مطمئن شوند همه چیز در هنگام فیلمبرداری فیلم ها برای یک موفقیت تجاری دیگر در کنترل بوده و خوب پیش برود.
بدون نظر