این کاخ شوروی قرار بود به یکی از عظیمترین بناهای شاخص در جهان تبدیل شود اما اعزام مهندسان آن به جنگ، رویای استالین را ناکام گذاشت.
طرحهای این کاخ، هیولایی ۴۰۰ متری را نشان میدهند که به مجسمه خیرهکننده ۱۰۰ متری ولادیمیر لنین بر فراز آن مزین شدهاند. ایده این سازه اوایل دهه ۱۹۲۰ به عنوان «نمادی از قدرت این کشور و اهمیت سوسیالیسم» مطرح شد. بنایی که قرار بود ارگانهای دولتی را در خود جای داده و محلی برای میزبانی جلسات شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی باشد.
ژوزف استالین در سال ۱۹۳۱ فراخوان مسابقهای برای طراحی کاخ شوروی را داد. اگرچه تا سال ۱۹۳۲ طول کشید تا طرحی از تیم معماری شوروی به سرپرستی بوریس یوفان انتخاب شود.
دیگر طرحهای پیشنهادی معروف عبارت بودند از «نارکومتیاژپروم» طرحی از برادران ونسین که فکر میکردند این کاخ باید اهمیت ساختوساز و صنعت را در اتحاد جماهیر شوروی منعکس کند.
یوفان اما باور داشت که باید به نقش کارگر توجه شود.
او در ابتدا ساختمان بزرگی را متصور شد که مجسمه «پرولتاریا» (واژهای مارکسیستی برای طبقه کارگر مزدبگیر که دارای ابزار تولید نیست و برای تامین زندگی، نیروی کار خود را میفروشد) در بالای آن قرار داشت؛ اگرچه استالین به سرعت این طرح را تغییر داد.
استالین که با مشتی آهنین بر نقشههای طراحی این ساختمان نظارت میکرد، بر این باور بود که این کاخ باید به بنای یادبودی برای لنین و اهمیت آموزههای او تبدیل شود.
در اسناد طراحی آمده است: «بازوی مجسمه که رو به آسمان مسکو گشوده، حدود ۳۰ متر طول خواهد داشت و انگشت اشاره بیش از چهار متر.» و همچنین نوشته شده است: «در یک روز صاف و آفتابی، مجسمه لنین از دهها کیلومتر آنطرفتر قابل مشاهده خواهد بود.»
اگر ساخته میشد، در آن زمان عنوان «بلندترین سازه جهان» را به خود اختصاص میداد.
با تالاری عظیم که میتوانست ۲۰ هزار نفر را در خود جای دهد، کاخ شوروی قرار بود به یکی از مدرنترین ساختمانهای جهان تبدیل شود.
دیکتاتور شوروی خواهان آسانسورهای پرسرعت، صفحههای غولپیکر تلویزیون، تالارهای چندمنظوره، تصفیه هوا و صحنهای بود که به استخر تبدیل شود.
او در سال ۱۹۳۱ دستور تخریب «کلیسای جامع عیسی نجاتدهنده» در مسکو، روبهروی کرملین، را داد تا مکان جدیدی برای کاخ خود ایجاد کند.
گروههای مهندسین مشغول کار بر روی پایهگذاری ساختمان شدند و بهمدت هشت سال، تا شروع جنگ جهانی دوم، سخت کار کردند.
اما تهاجم آلمان در سال ۱۹۴۱ خیلی زود به رویای استالین خاتمه داد. آنها در عرض چند ماه، مجبور به برچیدن اسکلت فلزی کاخ برای ساخت موانع ضدتانک شدند.
اکثر مهندسان به جنگ با نیروهای هیتلر اعزام شدند، یوفان برای کار در پروژههای دفاعی به سوردلوفسک رفت و محل کاخ کاملاً به هم ریخت.
با پایان جنگ، علاقه استالین به سمتسوی دیگری رفت و تصمیم گرفت بودجه دولتی را به هشت آسمانخراش کوچکتر در مسکو اختصاص دهد.
محل این سازه تا یک سال پس از مرگ استالین دستنخورده باقی ماند تا اینکه نیکیتا خروشچف در سال ۱۹۵۴ بار دیگر آن را در معرض دید عموم قرار داد.
خروشچف رهبر شوروری بعد از استالین، با رهبری یک کمپین عمومی علیه افراط و عظمت معماری استالینیستی، طرحهای کاخ را محکوم کرد.
با این حال بهطرز طعنهآمیزی استالین در نهایت به استخری که در آن مکان میخواست رسید، زیرا خروشچف پیشنهاد داد که آنجا به یک استخر شنای همهفصله به نام «مسکوا» تبدیل شود.
بزرگترین استخر شنای اتحاد جماهیر شوروی با قطر ۱۳۰ متر، پس از پایان این رژیم همچنان به حیات خود ادامه داد و در نهایت سه دهه پیش بسته شد تا امکان بازسازی کلیسای جامع مسکو فراهم شود.
کلماتی پرطمطراق اما پوک مانند پرورلتاریا بلشویسم وامثالهم درقالب مانیفست و.. ساده کنیم واین رفع شود. نیمی ازمردم جهان فقیرندودرامکاناتی زیر معقول زندگی میکنند.به اینهامیگویند(پرولتاریا).وحالا کدوم خری میاد انچنان برج بلندی رابعناوین استالین ولنین بسازه وبرای خودش موی دماغ بسازه؟کمونیسم سوسیالیزم …همه یعنی طرح اغتشاش توسعه فقر..هرکشوری رامیخواهندنابودکنند بساط کمونیسم وکارگروعدالت اغواکنندس اما هسته درونیش توسعه واشاعه روسپیگری کفروشرک وفسادسیستماتیکه..کلا مانفیست هگل بزبان فارسی میسه. جامعه رافشل کن، ازحرکت بازبدار.سرعتش راکم کن.. نمونه درایران ببینیم مارکسیتهای شیعی وکویرمعرفتی بنام ایران… یرمیتاگراونددخترخورشید ومهساامینی.
این چه مزخرفاتی است که نوشتی
واقعیت برای شما مارکسیستهای شیعی تلخه
خیلی سنگین گفتی
از نظام بورژوازیِ کاپیتالیستی شماها که بهتره که هم ظاهری هم باطنی روسپیگری رو مد کرده،شهروند و علیه شهروند دیگه کرده بخاطر اینکه جامعه ناهمگون و متضاد ایجاد میکنه و…
درضمن انقدر …که فرق مانیفست مارکس و با هگل رو نمیتونی درک کنی…..
همینه که ایران درست نمیشه با امثالکم و اینکه شیعه و سلطنت طلبی هم کاپیتالیستی هستن
اون یک تیکه که خوندم برای تخریب کلیسای جامع روسیه یاد قلعه حیوانات افتادم اونجایی که اون خره بنام بنجامین رو مشغول به کار برای ساخت سیلو میکنن
آفرین درسته کاش لااقل کارتونش رو همه میدیدن متوجه میشدند
کمونیسم یعنی محدودیت بیشتر برای ملت های انقلابی و کاپیتالیسم یعنی برده داری مدرن و نظم نوین جهانی همان هرم قدرت روی دلار هر دو تا برای بسط قدرت نظام سلطه و نابودی ملت ها مثل گاو شیرده هیچ فرقی ندارند ولی پایان تمام اینها انشاا… نزدیک هست چون به بن بست رسیدن و مردم آگاه شدن .
درود بر شرف و اگاهی شما