علی اکبریان، مهاجم سالهای دور تیمهای پرسپولیس و استقلال که سالها در زندان بود، شب گذشته برای تماشای دیدار آبیها برابر مس رفسنجان در استادیوم آزادی حاضر شد.
او که مدت زیادی در استادیوم حاضر نشده بود، در این باره گفت: «حدود ۲۰ سال میشود که نیامده بودم، اما لذت بردم و حالم خیلی خوب شد. حیف که بازی مساوی شد. خیلی دوست داشتم بازی را ببریم. انشالله که استقلال قهرمان میشود و ما هم خوشحال میشویم.»
پیشکسوت استقلال درباره عکسی که در روزهای اخیر از او در کنار ادموند اختر منتشر شده بود، گفت: «زوج خط حمله استقلال بودیم و خاطرات خوبی با هم داشتیم. ادموند اختر دوست خوب من است. امیدوارم هرجا هست، موفق باشد.»
اکبریان همچنین در پایان در مورد گل مردودی که در دربی به ثمر رسانده بود، گفت: «آن گل آفساید نبود، هند صادق ورمزیار را گرفته بودند.»
علت زندانی شدن علی اکبریان چه بود؟
روزگاری یکی از ستارههای فوتبال ایران بود و به او لقب «روماریو» را داده بودند. ستارهای که یکی از محبوبترین بازیکنان استقلال بود و حتی مدتی در پرسپولیس هم بازی کرد. صحبت از علی اکبریان است؛ مهاجم دهه ۷۰ استقلال و پرسپولیس که پس از خداحافظی از فوتبال درگیر ماجراهای تلخی شد و سر از زندان درآورد. او که زمانی یکی از بهترینهای فوتبال ایران بود به دلیل یک مصدومیت شدید فوتبال را کنار گذاشت و همین موضوع آغازی بر اتفاقات تلخ زندگیاش بود.
خردادماه سال ۱۳۹۰ وکیل مدافع علی اکبریان از صدور حکم حبس ابد برای او از سوی شعبه ۳۰ دادگاه انقلاب خبر داد. جرم او نگهداری بیش از ۴۰ گرم هروئین، استفاده از محل سکونت برای تولید و توزیع مواد مخدر، استعمال شیشه و نگهداری آن عنوان شد. این در حالی است که نماینده مدعیالعموم هم مجازات اعدام را برای او درخواست کرده بود.
اکبریان به دلیل نگهداری هروئین با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شد، اما از اتهام استفاده از محل سکونت برای تولید و توزیع مواد مخدر تبرئه شد.
او مهرماه سال گذشته که به مرخصی آمده بود در گفتوگو با همشهری گفت: «فریبم دادند. گفتند دو ماهه اینجا را برایت ژاپن میکنیم تا درآمد خوبی پیدا کنی. الان ۱۰۰ میلیارد تومان هم بدهند، حاضر نیستم یک گرم مواد مخدر در دستم باشد.»
اکبریان در خصوص برنامه خود پس از آزادی از زندان گفت: «برای کلاسهای مربیگری ثبت نام کردم و میخواهم مربیگری کنم. اگر کار مربیگری را شروع کنم، مرخصی حبسم تمدید میشود تا تمام شود. ثبتهای لازم انجام شده است تا سریعتر کلاسها را شروع کنم. الان دیگر زن و بچهام مرا رها کردند. فقط عشقم فوتبال است و مربیگری. میخواهم کارم را در مربیگری به بهترین شکل انجام دهم.»
اکبریان ادامه داد: «میخواهم با کار مربیگری این ۱۴ سال را جبران کنم. باید هم بگویم الان نسبت به قدیم شرایط فرق کرده است. قدیم یک موادفروش ۵۰گرم مواد تهیه و توزیع میکرد و از این طریق زندگیاش را میچرخاند و اگر هم گیر میکرد حبس ابد داشت اما الان مواد دبهای شده است. دبهای شیشه را به صورت مایع در ۲۰ لیتری از عراق میآورند. همان مایع را یخ میکنند و به عنوان مواد مخدر به دست مردم میدهند ولی من برای فقط ۱۶ گرم ۱۴ سال حبس کشیدم.»
او اواسط سال گذشته درباره اولین دستگیریاش به خبرورزشی گفت: «اشتباه خودم بود. یکی از بچهمحلها ۴۰ گرم مواد داشت و ما را با هم گرفتند. مواد مال او بود اما پدرش در اداره آگاهی پیش من گریه کرد و با التماس گفت تو مواد را گردن بگیر چون بازیکن بودی و همهجا آشنا داری، ظرف یک هفته بیرون میآیی. من هم اشتباه کردم و گردن گرفتم. این داستان همانا و حبس ابد خوردن هم همان! اتفاقا در این سالهایی که زندان بودم همان بنده خدا هم چند بار دستگیر شد و در زندان همدیگر را دیدیم. تصورش را بکنید علی اکبریان بازیکن سابق استقلال و پرسپولیس با دستبند و پابند در بازداشتگاه!»
بعدا شایعه شد که اکبریان یک بار که برای مرخصی بیرون آمده دوباره با مواد دستگیر شده است. باور کردن این خبر سخت بود. خب ظاهرا درست بوده اما این بار هم او فداکاری کرده و مواد فرد دیگری را گردن گرفته بود!
توضیح او در این زمینه را بخوانید: «چنین اتفاقی افتاد اما خدا شاهد است که مواد مال من نبود. یک مهمانی خانوادگی در کرج دعوت بودیم و یکی از آشناها که اهل مواد بود دنبالم آمد تا من را به آنجا برساند. حوالی گرمدره لاستیک ماشین ترکید و ما به شانه خاکی رفتیم. همان زمان یک ماشین گشت از آنجا رد میشد و دنده عقب گرفت تا به ما کمک کند اما وقتی نزدیک ماشین شد، مشکوک شده و شروع به گشتن کرد. ابتدا یک پایپ پیدا کرد و پس از آن شیشه از داخل ماشین پیدا شد. من وقتی دیدم این بنده خدا دارد گریه میکند همه آن مواد را گردن گرفتم و به پلیس گفتم شیشهها مال من است. به خاطر آن مواد ۲۰ سال هم به من زندانی مضاعف دادند.»
روزهای بد اکبریان هم از زمانی شروع شد که او در دوران مصدومیت به توصیه نارفیقانش گوش کرد: «بزرگترین دلیل وقوع این اتفاق همانطور که گفتم اشتباهات خودم و رفقای ناباب بودند. چون مصدوم بودم و پایم درد میکرد به من گفتند تریاک بکش تا دردت کمتر شود! شاید باورتان نشود اما علی اکبریان ظرف سه ماه هم معتاد شد هم قاچاقچی و هم به زندان افتاد. تازه ابد هم گرفتم!»
خودش تو یه مصاحبه گفته(توی اینترنت جستجو کنید) که در زمان مرخصی از زندان به یکی پول قرض داده بودم و خواستم طلبم رو بگیرم اما اون گفت پول ندارم بجاش شیشه دارم و میدم برو بفروش طلبت رو بردار. و منم به دوستم گفتم بریم کرج تا اونو بفروشیم چون بابت پول مدرسه دخترم تو مضیقه و تنگنا بودم که ماشین پنچر شد و…! اما الان میگه ما جایی دعوت بودیم مواد هم برای رفیقم بود و من گردن گرفتم! بار اول هم مواد رو یکی انداخت تو حیاطش و فرار کرد! و این گردن گرفت. رفت زندان علی چاخان هم شده.داداش تو زنگ زدی رفیقت بیاد شیشه رو بفروشی مواد تو بوده اون بدبخت رو گرفتار کردی و بعد پدر رفیقت التماس میکرده گردن بگیر. تو مصاحبه قبلی گفته اونی که مواد رو انداهت خونه مون پدرش اومد بمن التماس کرد . اینم پدرش اومد التماس کرد گردن بگیری!!! دادگاه دیده باهاشون روراست نیستی سنگین بریده برات. ولی به حرمت جواد زرینچه ای که هوای ترو داشت دیگه بچه های ملت رو آلوده مواد نکن.
این همه اتفاقات تکراری اونم با مواد! و گیر کردن با مواد و گردن گرفتن پهلوان چاخان!!😁