سریال «اکازیون» یکی از جدیدترین آثار نمایش خانگیست که پخش آن از ایام عید نوروز آغاز شده است. این مجموعه به حال و هوا و فضای دهه هفتاد میپردازد.
مسعود اطیابی این سریال را به مانند اکثر کارهایش براساس فیلمنامهای از «حمزه صالحی» جلوی دوربین برده است. اطیابی کارگردانی فیلمهای پرفروشی مانند «هتل»، «تگزاس»، «بخارست» و «دینامیت» را در کارنامه دارد.
اکازیون داستان مردی است به نام «بهرام» که همراه خانوادهاش در کار برگزاری مراسم عروسی هستند، او در فرودگاه متوجه میشود که ممنوعالخروج شده و حالا باید هر طور شده پول جور کند و …
داستان این سریال در دهه هفتاد و بخشهای از آن هم در دوران معاصر روایت میشود. هادی کاظمی که سابقه همکاری با اطیابی در فیلم پرفروش «بخارست» را دارد در سریال «اکازیون» ایفاگر نقش اصلی است. غلامرضا نیکخواه، سمانه پاکدل، ایمان صفا، سام نوروی، نعیمه نظام دوست و شمسی فضلاللهی دیگر بازیگران اصلی سریال هستند.
آقای اطیابی، خط داستانی سریال کجاست؟
نیایش احمدی درباره پربینندهتر شدن آثاری نظیر اکازیون مینویسد:
اگر بخواهیم دلیل پربیننده بودن نیسان آبی و یا اکازیون را بگوییم، باید اشاره کرد به فضای خانوادگی و نشان دادن کانون یک خانواده که هر نوع بیننده ای را میتواند به خودش جذب کند. سریالی که دغدغههای معمولی و عادی موجود در سطح جامعه را نشان میدهد، همکاری و کمک اعضای خانواده به یکدیگر در حل مشکلات و یا جمع شدن اعضا در کنار هم در هر موقعیتی میتواند تداعیکننده دوران قبل از کرونا و حال و هوای دلنشین آن موقعها باشد که با پدید آمدن آن بیماری دیگر فضاهای این چنینی در جامعه کنونی کم رنگ شده و کمتر کسی به سنت و رسومات دید و بازدید اهمیت میدهد.
یکی از نکات منفی سریالهای اطیابی، مشخص نبودن داستان و نداشتن خط داستانی اصلی است به صورتی که خود داستان به تنهایی هیچ موقعیت خندهداری ندارد و اصلا موضوع قابلتوجهی نیست. ولی اطیابی با استفاده از همین موضوعات ساده و خلق کردن لحظات هر چند کوتاه و سطحی باعث ایجاد و ساخته شدن یک فیلم کمدی شده است.
کاربری به نام شات کان در شبکه اجتماعی x هم به سراغ مقایسه موقعیتهای مشابه اکازیون با چند اثر کمدی قدیمیتر رفته و ضعفهای اثر را با قیاسی ساده نمایان میکند:
زن سالخورده در حالی که پاش اذیته و عصا به دست در حال پذیرایی از پرستارش! اینو مقایسه کنید با موقعیتی مشابه در اثر ماندگار «سه در چهار» که بیژن و خواهرش رفته بودن خونه یک بانوی سالخورده برای نظافت.
کاراکترهایی که تارگت کمدی قرار میگیرن و ما قراره طبق تئوری مادَر در کمدی_موقعیت به کارهای آنها بخندیم، در این دو اثر، علی صادقی و هادی کاظمی هستند.
ما بیژنِ سه در چهار رو دوس داشتیم، چون مثل خودمون بود، اون یک جوون امروزی بود، از کار یَدی بر خلاف نسل قبل، یعنی پدر و مادرش متنفّر بود، اون باهوش بود، اون میخواست راههای جدیدی رو برای پول درآوردن امتحان کنه. ما بیژن رو دوس داشتیم چون از خودگذشتگی میکرد و تو قضیه فرار سوری خودش و سیروس، (مهران رجبی ) با پلیس همکاری کرد. اما مخاطب تو کاراکتر محسن (هادی کاظمی) هیچ چیز مثبتی برای همذاتپنداری، نزدیکی و دوس داشتنش پیدا نمیکنه.
سوءتفاهم _ misunderstanding_ یکی از تکنیکهای خلق کمدیه. این تکنیک رو مقایسه کنید تو سریال ترش و شیرین که نوروز ۸۶ از صداوسیما پخش شد با همین اکازیون. قضیه مهاجرت ایمان صفا به خاطر ممنوع الخروجی کنسل میشه و خالق اثر ۴۷ ثانیه بدون هیچ خلاقیتی و خیلی دم دستی از این تکنیک سوء تفاهم استفاده میکنه و ۴۷ ثانیه زور میزنه تا موتور کمدیش استارت بخوره اما به قول احسان منصوری تو این سریال موقعیتهای کمدی اونقدر کش پیدا میکنه تا از نفس میافتن و شهید میشن.
تو ترش و شیرین، تو کلانتری یک متهمی از مریم امیرجلالی سوزن میخواد در ادامه ناصر هم چون ساندویچ زیر دندونش گیر کرده از مادرخانومش سوزن میخواد و همین باعث شکلگیری خلاقانه کمدی بر بستر تکنیک سوءتفاهم میشه!
توی اکازیون هم خالق اثر میتونست خرده موقعیت ممنوعالخروجی رو این طور جلو ببره: قبل اومدن ایمان صفا، خونوادش با یک فردی روبرو بشن که مثلا فرض کنید به دلیل داشتن زن پنهانی و مهریه ممنوعالخروج شده. همین حین، ایمان صفا وارد کادر دوربین بشه و بگه من نتونستم برم چون ممنوعالخروج شدم درست در همین جا استارت کمدی بر بستر سوءتفاهم زده میشه.
نظر کاربران درباره اکازیون چیست؟
پطروس: اکازیون سریالی بامزه که به سراغ نوستالژی دهه ۶۰_۷۰ رفته اما موقع دیدن فقط با خودم میگفتم آخه خنده به چه قیمتی. خلاصه قصه: رقص رقص رقص. تیکه اینستاگرامی برای اون فضا ساخته شده نه سریال نمایش خانگی. سازندگان عزیز ای کاش جدی تر به سریال سه در چهار نگاه میکردین!
سلطان احمد: واقعا من نمیدونم که این دهه شصت و دهه هفتاد چرا اینقدر واسه فیلمسازهای ما جذابه که اینقدر در موردش فیلم و سریال طنز میسازند؟ برای نمونه فیلم فسیل و سریال اکازیون.
داهی: یکی نوشته بود Shōgun سریال چرتیه. الان فهمیدم چطور سریالهایی مثل آمِرلی یا اُکازیون میتونن مخاطب داشته باشن.
پاورچین شات: سریال اکازیون رو میدیدم و زجر میکشیدم که یهو یه صدای آشنا به گوشم خورد و نیشم تا بناگوش باز شد…صدای موسیقی متن پاورچین بود…
متاسفم یه سریال خسته کننده مسخره و بی مزه….که از هر ایده لوسی میخواد مخاطب رو بخندونه….