فدک و موضوع آن یکی از بحثهای مهم و حساس در تاریخ اسلام است که با حضرت زهرا (سلام الله علیها)، دختر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، گره خورده است. فدک منطقهای آباد و حاصلخیز در نزدیکی خیبر (در حجاز) بود که از اموال یهودیان بنینضیر به پیامبر اسلام رسید. این سرزمین، بدون جنگ و خونریزی به پیامبر واگذار شد، بنابراین طبق قوانین اسلامی آن زمان، به عنوان فیء (اموالی که بدون جنگ به مسلمانان میرسید)، متعلق به شخص پیامبر (ص) بود. بر اساس برخی از منابع تاریخی و روایات، پیامبر اکرم (ص) در زمان حیات خود، فدک را به حضرت فاطمه زهرا (س) بخشیدند. این اهدای فدک به عنوان یک هبه (هدیه) انجام شد.
فدک چطور به دست مسلمانان افتاد؟
در سال هفتم هجرت، پیامبر خدا (ص) برای سرکوبی یهودیان خیبر که علاوه بر پناه دادن به یهودیان توطئهگر رانده شده، از مدینه به توطئه و تحریک قبایل مختلف علیه اسلام مشغول بودند، سپاهی به آن سمت گسیل داشت و پس از چند روز محاصره، دژهای آن را تصرف کرد.
پس از پیروزی کامل سپاه اسلام – با آن که اختیار اموال و جان های شکست خوردگان همگی در دست پیامبر (ص) قرار داشت، رسول خدا (ص) با بزرگواری تمام، پیشنهاد آنان را پذیرفت و به آن ها اجازه داد نصف خیبر را در اختیار داشته باشند و نصف دیگر از آن مسلمانان باشد. بدین ترتیب، یهودیان در سرزمین خود باقی ماندند تا هر ساله نصف درآمد خیبر را به مدینه ارسال دارند.
هنگامى که خبر خیبریان به دهکده فدک رسید، همگى حاضر شدند که با پیامبر گرامى از در صلح وارد شوند و نیمى از اراضى فدک را در اختیار پیامبر (ص) بگذارند و نیمى دیگر را به خود اختصاص دهند و در برابر آن در انجام مراسم مذهبى کاملا آزاد باشند و حکومت اسلامى امنیت منطقه آنان را حفظ کند و بعد از آن پیغمبر آن زمین ها و باغات را به حضرت زهرا واگذار کردند.
تفاوت فقهی حکم خیبر و فدک
ظاهراً رفتار رسول خدا درباره فدک و خیبر یکسان است، ولی در واقع حکم فقهی این دو سرزمین متفاوت است چون مناطقی که به دست مسلمانان تسخیر می شود، دو گونه است:
اول مکان هایی که با جنگ و نیروی نظامی گشوده می شود: این سرزمین ها که در اصطلاح ‘مفتوح العنوه ‘ (گشوده شده با قهر و سلطه) خوانده می شود، به منظور تقدیر از تلاش جنگجویان مسلمان در اختیار مسلمانان قرار می گیرد و رهبر جامعه اسلامی چگونگی تقسیم یا بهره برداری از آن را مشخص می سازد که منطقه خیبر، جز دو دژ آن به نام های ‘وطیح ‘ و ‘سلالم’، این گونه بود.
دوم مکان هایی که با صلح گشوده می شود. یعنی مردم منطقه ای با امضای پیمان صلح، خود را تسلیم می کنند و دروازه های شهر خود را به روی مسلمانان می گشایند.
قرآن کریم اختیار این نوع سرزمین ها را تنها به شخص رسول خدا (ص) سپرده است و سایر مسلمانان در آن هیچ حقی ندارند.
یک و دو دژ پیش گفته خیبر این گونه فتح شد. بنابراین، مالکیت آن در اختیار شخص رسول خدا (ص) قرار گرفت
طبری مورخ بزرگ می گوید: فدک ملک خالص پیامبر خدا (ص) بود. زیرا مسلمانان آن را با سواره نظام و پیاده نظام نگشودند.
ارزش اقتصادی فدک
درباره ارزش اقتصادی فدک بسیار سخن گفته اند. برخی از منابع شیعی درآمد سالیانه آن را بین ۲۴ هزار تا ۷۰ هزار دینار نوشته اند و برخی دیگر، نصف در آمد سالیانه آن را ۲۴ هزار دینار نگاشته اند.
ابن ابی الحدید معتزلی نقل می کند که ارزش درختان خرمای این ناحیه برابر با ارزش درختان خرمای شهر کوفه در قرن هفتم بود.
به نظر می رسد می توان تا حدودی ارزش واقعی اقتصادی فدک را از یک گزارش تاریخی زمان خلافت عمربن خطاب فهمید. یعنی وقتی خلیفه دوم تصمیم گرفت فدکیان یهودی را از شبه جزیره عربستان اخراج کند، دستور داد نصف فدک را که سهم آنان بود، از نظر زمین و درختان و میوه ها قیمت گذاری کنند. کارشناسان ارزش آن را ۵۰ هزار درهم تعیین کردند و عمر با پرداخت این مبلغ به یهودیان فدک، آن ها را از عربستان بیرون راند.
اعطای فدک به حضرت زهرا (س)
چنانکه در روایات فراوان شیعه و اهل سنت آمده است، رسول خدا (ص) در زمان حیات خود فدک را به فاطمه زهرا(س) واگذار کردند و این سه سال قبل از رحلت پیامبر بود؛ یعنی همان ایامی که فدک به تصرف آن حضرت درآمد.
طبرسی در مجمع البیان، ذیل تفسیر آیه: ‘ وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ وَالْمِسْکِین وَابْن السَّبِیلِ’ از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) و نیز ابوسعید خدری چنین روایت می کند: ‘ همینکه آیه کریمه به پیامبر(صلی الله علیه وآله) دستور داد حقّ ذوی القربی؛ یعنی خویشاوندان پیامبر و مسکین و در راه مانده را بدهد، آن حضرت فدک را به فاطمه(سلام الله علیها)داد و سه سال قبل از وفات حضرتش در دست فاطمه بود.
همین مطلب را سیوطی در درّالمنثور از ابی سعید خدری نقل کرده است: ‘چون آیه شریفه نازل شد پیامبر(صلی الله علیه وآله) فاطمه(علیها السلام) را فراخواند و فدک را به او داد.’
پس از رحلت پیامبر (ص)، فدک از حضرت زهرا (س) گرفته شد. خلیفه اول اعلام کرد که پیامبر (ص) فرمودهاند: “ما گروه انبیا چیزی به ارث نمیگذاریم و آنچه باقی میماند صدقه است.” بنابراین، فدک را به عنوان اموال عمومی تحت اختیار حکومت اسلامی قرار دادند.
اختلاف حضرت زهرا (س) با حکومت بر سر فدک چگونه بود؟
گزارش های منابع شیعی و سنی نشان می دهد حضرت زهرا (س) و حکومت هر یک دو ادعا درباره فدک داشتند :
الف) ادعاهای حضرت زهرا (س)
چنان که نزد شیعیان مشهور است، حضرت زهرا (س) فدک را ملک خود می دانست و برای اثبات مالکیت خود دو راه بخشش و ارث را پیگیری کرد.
ابتدا آن حضرت اعطای فدک از طرف رسول خدا به خود را یاد آور و خواستار باز پس گرفتن این سرزمین از حکومت وقت شد اماوقتی از این راه به نتیجه ای نرسید و حکومت شهادت گواهان حضرت زهرا (س) را نپذیرفت، ایشان از راه دیگر وارد شد و از حکومت خواست میراث پدرش را که فدک نیز بخشی از آن است، به او واگذار کند و در این مورد به نص آیه قرآن درباره ارث متمسک شد که می فرماید : خداوند به شمار درباره [ارث] فرزندانتان سفارش می کند که سهم پسر دو برابر دختر است . . . ‘
ابوبکر در برابر این آیه چنان استدلال کرد که انبیا از خود ارث باقی نمی گذارند. حضرت زهرا (س) فرمود: چگونه است که هر گاه تو درگذشتی فرزندانت از تو ارث می برند اما ما از رسول خدا (ص) ارث نمی بریم؟ ! آن گاه به آیات دیگر قرآن که در موارد مختلف از ارث پیامبران گذشته سخن به میان آورده است،مانند آیه ششم سوره مریم و آیه شانزدهم سوره نمل تمسک جست.
در آیه ششم سوره مریم، حضرت زکریا بیان می دارد که ‘خداوندا، من از خویشانم که پس از من وارثانم خواهند شد، بیمناکم .. . پس فرزندی به من عطا کن که از من و آل یعقوب ارث برد .’ در آیه شانزدهم سوره نمل از ارث بردن سلیمان پیامبر، از پدرش داوود پیامبر سخن به میان آمده است.
ب) ادعاهای حکومت
حکومت در مقابل حضرت (س) عمدتا دو ادعا مطرح کرد:
۱-صدقه بودن فدک
معنای این عبارت آن است که پیامبر اکرم (ص) فدک را به کسی نبخشید و با آن به گونه صدقه جاریه برخورد کرد .یعنی رسول خدا (ص) از درآمد فدک زندگانی شخصی حضرت فاطمه زهرا (س) و دیگر بنی هاشم را تامین می کرد و مازاد آن را در راه خدا به مصرف می رساند.
از آن جا که ابوبکر خود را جانشین مشروع پیامبر اکرم (ص) می دانست، می خواست با در اختیار گرفتن فدک، این مشروعیت ادعایی را برای همگان به اثبات برساند و چنان اعتقاد داشت که چشم پوشی از این زمین نوعی خلل در مشروعیت حکومتش پدید می آورد .
۲- حدیث نفی ارث پیامبران
منظور از این حدیث، روایتی است که ابوبکر آن را از پیامبر اکرم (ص) چنین نقل کرد: ‘ما جماعت پیامبران از خود ارث باقی نمی گذاریم . هر چه از ما ماند، صدقه است ‘.
درباره این حدیث باید یادآور شد:
۱- تا آن زمان این حدیث را جز ابوبکر هیچ کس نشنیده بود. بسیاری از محدثان نیز بر این نکته اتفاق نظر دارند که راوی این حدیث تنها ابوبکر بود . البته بعدها پشتیبانانی چون مالک بن اوس یافت و در دهه های بعد عمر، زبیر، طلحه و عایشه نیز در شمار مؤیدان آن جای گرفتند.
۲- ابوبکر با نقل این حدیث ناقل سخن پیامبر اکرم (ص) بود و در طرف مقابل، حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) و ام ایمن ناقل سخن و کردار پیامبر اکرم (ص) مبنی بر بخشش فدک بودند . بدیهی است باتوجه به فزونی شمار ناقلان در این سمت و نیز شخصیت آن ها که بیش ترین تاییدات را از سوی پیامبر اکرم (ص) دارایند، باید قول آن ها بر قول ابوبکر مقدم شود.
۳- این حدیث با آیات متعددی از قرآن که در آن میراث انبیا مطرح شده است، منافات دارد و بدیهی است نمی توان تنها با یک حدیث در مقابل این آیات صریح ایستادگی کرد.
۴- اگر طبق این حدیث معتقد شویم پیامبر اکرم (ص) هیچ گونه مالی به ارث نگذاشت، چگونه است که طبق نقل اهل سنت بعضی از اموال آن حضرت (ص) مانند وسایل شخصی و نیز حجره های آن حضرت (ص) به ارث می رسید.
بدون نظر