سریال Dune: Prophecy در قسمت پنجم پیشدرآمد خود با اشارهای کوچک به سیاره اصلی انسانها، یعنی «زمین کهن»، یک افشاگری بزرگ انجام داد. داستان این سریال که در هزاران سال آینده جریان دارد، در سیارات مختلفی از «جهان شناختهشده» مانند کالادان، گیِدی پرایم، کایتین و بهویژه آراکیس رخ میدهد. بااینحال، «زمین کهن» تقریباً در داستان غایب است و شخصیتهای دنیای Dune به ندرت درباره آن یا دوران انسانها روی این سیاره صحبت میکنند.
اگرچه تمرکز اصلی داستان Dune بر آینده انسانها و زندگی آنها خارج از زمین است، نویسندگان مختلف این مجموعه کتابها تاریخ گستردهای درباره زمین و آنچه برایش اتفاق افتاده خلق کردهاند. سریال Dune: Prophecy و دو فیلم دنیس ویلنوو نیز تا حد زیادی از این منبع الهام گرفته و آن را با تغییراتی جزئی به تصویر کشیدهاند.
تاریخ زمین در دنیای Dune پیچیده است
مجموعه Dune، اثر فرانک هربرت، شامل شش رمان است که در زمان حیات او نوشته شده و حول محور شخصیت پل آتریدس، فرزندانش و گروه بنی جزیرت میچرخد. در دومین رمان این مجموعه با عنوان پیامبر Dune، امپراتور پل به کاوش در تاریخ زمین کهن میپردازد. او خود را با رهبرانی مانند آدولف هیتلر و چنگیز خان مقایسه میکند، در حالی که تلاش دارد پس از جنگ مقدسی که علیه جهان شناختهشده به راه انداخت، آینده بهتری بسازد.
بااینحال، پس از مرگ فرانک هربرت در سال ۱۹۸۶، پسرش برایان هربرت نوشتن داستانهای این مجموعه را ادامه داد و با همکاری کوین جی. اندرسون، مجموعهای از پیشدرآمدها و دنبالهها را به آن اضافه کرد. این تلاشها باعث شد که تعداد کل کتابهای Dune به ۲۳ تا برسد. یکی از آثار آنها به نام خواهران Dune در سال ۲۰۱۲، الهامبخش اصلی سریال Dune: Prophecy شد.
نقش زمین در جنگ ماشینها
در دنیای Dune، زمین نقشی کلیدی در جنگ باستانی میان انسانها و ماشینهای متفکر ایفا کرد؛ ماشینهایی که زمانی جهان شناختهشده را تسخیر کرده بودند. پس از شورش انسانها علیه این ماشینها که در زمین رخ داد، انسانها توانستند در جنگی افسانهای به نام جهاد باتلرین، حدود ۱۰,۰۰۰ سال پیش از وقایع .اصلی Dune، بر آنها غلبه کنند. همانطور که در قسمت اول سریال Dune: Prophecy نشان داده شد، از آن زمان انسانها از این ماشینها هراس دارند، استفاده از آنها را ممنوع کرده و بهجای آنها از کامپیوترهای انسانی به نام «منتاتها» استفاده میکنند.
پس از جهاد باتلرین، کمیسیون مترجمان اکومنیکال روی زمین کهن گرد هم آمدند تا کتاب مقدس کاتولیک نارنجی را خلق کنند. این متن، آموزههای دینی تمام دورانهای تاریخ بشر را در خود ترکیب کرد. بااینحال، تا زمانی که پل آتریدس در پایان کتاب اصلی Dune امپراتور جهان شناختهشده شد، دانش مربوط به زمین کهن تقریباً از دست رفته بود. تنها تعداد اندکی از دوران طلایی زمین آگاهی داشتند، درحالیکه بسیاری دیگر آن را تنها یک افسانه میپنداشتند.
زمین پس از برخورد با یک سیارهواره نابود شد
در دنیای Dune، زمین کهن با فاجعههای بسیاری روبهرو شد. طبق دانشنامه Dune، زمین کهن هزاران سال پس از استعمار منظومه شمسی توسط انسان، با یک سیارهواره برخورد کرد. اگرچه زمین تقریباً نابود شد، اما جمعیت انسانها که پیشتر در سراسر جهان شناختهشده گسترش یافته بود، باعث بقای نسل بشر شد.
پس از این فاجعه، امپراتوری مقر قدرت خود را از زمین به سیارک سرس منتقل کرد. بااینحال، آنها زمین کهن را ترک نکردند و با بازگشت به این سیاره و نجات برخی آثار تاریخی، آنها را در سراسر جهان شناختهشده پراکنده کردند. پس از آنکه زمین کهن با حیات گیاهی و جانوری دوباره احیا شد، امپراتوری اعلام کرد که این سیاره به یک پارک طبیعی تبدیل میشود. با وجود این اقدامات، انسانها از سیاره مادری خود فاصله گرفتند و به استعمار سیارات دیگر ادامه دادند.
بدون نظر