
تماشای یک سریال تلویزیونی علمی-تخیلی کامل در یک روز میتواند یک تعطیلات دنج و راحت را در روزهای بیکاری برایتان فراهم کند. جذابیت دنیایی به دور از واقعیت ما یا عمدتاً مشابه اما متفاوت از یک جهت مهم، ژانر علمی تخیلی را به یک ژانر جذاب تبدیل می کند. سریال های تلویزیونی علمی تخیلی که خیلی پیچیده یا گیج کننده نیستند، اغلب برای تجربه تماشا در چنین ایامی ایده آل هستند. آنها نه بیننده را با فعل و انفعالات پیچیده گیج می کنند و نه آنها را با حقایق هولناکی درباره بشریت مواجه می نمایند. در ادامه این مطلب شما را با ۱۰ سریال علمی تخیلی کوتاه اما دیدنی آشنا خواهیم کرد که می توانید طی یک روز تمام اپیزودهای آن ها را تماشا کنید.
۱۰ سریال علمی تخیلی با قسمت های کم برای تماشای پیوسته
- ۱۰- Cyberpunk: Edgerunners (۲۰۲۲)
- ۹- Watchmen (۲۰۱۹)
- ۸- ۱۱.۲۲.۶۳ (۲۰۱۶)
- ۷- Star Wars: Visions (۲۰۲۱-تاکنون)
- ۶- Childhood’s End (۲۰۱۵)
- ۵- Russian Doll (۲۰۱۹-۲۰۲۲)
- ۴- Maniac (۲۰۱۸)
- ۳- Devs (۲۰۲۰)
- ۲- Love, Death & Robots (۲۰۱۹-تاکنون)
- ۱- Station Eleven (۲۰۲۱-۲۰۲۲)

۱۰- Cyberpunk: Edgerunners (۲۰۲۲)
۱۰ قسمت نیم ساعته
CD Projekt Red، استودیو سازنده بازی موفق Cyberpunk 2077، با استودیوی ژاپنی Trigger برای ساخت این انیمیشن بسیار پرانرژی همکاری کرده است. کوتاه، گاهی اوقات بسیار تکان دهنده، از نظر بصری خیره کننده و جذاب از ابتدا تا انتها، مجموع زمان روایت سریال سایبرپانک: دوندگان حاشیه کمتر از پنج ساعت است، چیزی که تماشای این سریال علمی تخیلی را بسیار آسان می کند، اما همزمان باعث می شود بیشتر بخواهید. در حالی که هنوز فصل دوم آن اعلام نشده است، نتفلیکس ساخت انیمه سایبرپانک دیگری را در همکاری با CD Projekt Red تایید کرده است، بنابراین پس از پایان این سریال می توانید مشابه روایت مشابه دیگری باشید.
داستان این سریال در کالیفرنیایی متعلق به آینده میگذرد و شخصیتهایی را دنبال میکند که در نایت سیتی، شهری در این ایالت، زندگی میکنند. طمع و زیاده خواهی شرکتی باعث ویرانی زندگی مردم در این شهر شده است، زیرا شرکت های بزرگ محله های شهر را کنترل می کنند و سرمایه داری ظالمانه آنها شهر را به یک خانه دیستوپیایی مملو از جنایت و فساد تبدیل کرده است. ماجرای قهرمان جذاب داستان، بینندگان را به دنیای زیرزمینی مملو از فساد و بی قانونی شهر می برد، پس از اینکه بدنبال یک تیراندازی مرگبار که نزدیک است جانش را بگیرد، یک شغل تبهکارانه را می پذیرد.

۹- Watchmen (۲۰۱۹)
۹ قسمت یک ساعته
در حالی که فیلم نگهبانان زک اسنایدر، فیلمی بر اساس کمیک های آلن مور به همین نام، فیلمی با نقدهای متفاوت است، نسخه سریالی آن به اتفاق آرا مورد تحسین قرار گرفت. این سریال یک بازسازی یا راهاندازی مجدد فیلم اسنایدر نیست، و حتی در حالت ایدهآل اقتباس مستقیمی هم نیست، زیرا به عنوان دنبالهای برای کتابهای مصور عمل میکند. وقایع سریال Watchmen تقریباً ۳۴ سال بعد پس از حوادث کتاب های کمیک در همان جهان رخ می دهد.
آلن مور از بیشتر کارهای دی سی کمیک خود انتقاد کرده است، زیرا به باور او، اقتباس های متعددی که بدون دخالت او ساخته شده اند، هر علاقه ای نسبت به این داستان ها را از بین برده اند.
برای طرفداران کتاب های مصور، به ویژه طرفداران کمیک های نگهبانان، این یک سریال جذاب است که زندگی مردم را در سال ۲۰۱۹ بازروایی می کند. حتی برای بینندگانی که از کمیک ها آگاه نیستند، این یک داستان اقناع کننده در مورد ابرقهرمانان آتش به اختیاری است که تبهکار تلقی شده و توسط قانون به دلیل روش های خشونت آمیز و ایدیولوژی تندروانه شان، مجرم شناخته می شوند. با حدود ۹ ساعت داستان، امکان دیدن تمام قسمت های این سریال علمی تخیلی در یک روز وجود دارد، اما ممکن است لحن تاریک آن در برخی مواقع طاقتفرسا به نظر برسد. با این حال، روایت سریال آنقدر جذاب است که سزاوار یک تماشای پیوسته و بی وقفه است.

۸- ۱۱.۲۲.۶۳ (۲۰۱۶)
قسمت اول ۸۰ دقیقه و ۷ قسمت ۴۵ دقیقه ای
بر اساس رمانی به همین نام از استفن کینگ، سریال ۱۱.۲۲.۶۳ داستان یک معلم انگلیسی با بازی جیمز فرانکو را دنبال می کند که به گذشته باز می گردد تا تلاش کند رئیس جمهور کندی را از ترور نجات دهد. عنوان سریال اشاره ای به تاریخ ترور کندی است و به لطف مهارت گروه سازنده، آنها دهه ۱۹۶۰ را با دقت خیره کننده ای بازسازی کرده اند. در حالی که این سریال یک اثر علمی تخیلی است، اما بیشتر شبیه یک فیلم تریلر روایت می شود. در حدود شش ساعت زمان روایت، این یکی از بهترین اقتباسهای تلویزیونی از داستان های استفن کینگ است که تا به حال ساخته شده و برای تماشای یکروزه پیوسته ایدهآل به نظر می رسد.
در حالی که لحظاتی ناگهانی از خشونت به شکل تصادف با ماشین و تیراندازی در این سریال وجود دارد، ۱۱.۲۲.۶۳ یک تریلر تمام اکشن نیست. تنش دراماتیک مورد استفاده برای ایجاد هیجان در سریال، لایه های معناداری را به شخصیت های اصلی اضافه می کند. چنین روایتی میتوانست به راحتی راه را برای یک سریال علمی تخیلی خشن و اکشن هموار کند، اما در عوض، آنچه در این سریال دیده می شود، رویکردی ظریف به داستان، در هماهنگی با رمان کینگ است. سردرگمی شخصیت اصلی در اولویت بندی ماموریت یا زندگی جدیدی که در دهه ۱۹۶۰ برای خود میسازد، با جزئیات زیادی مورد بررسی قرار میگیرد.

۷- Star Wars: Visions (۲۰۲۱-تاکنون)
۱۷ قسمت کوتاه
هنگامی که جورج لوکاس برای اولین بار جنگ ستارگان را در دهه ۱۹۷۰ ساخت، از فیلمساز مشهور ژاپنی آکیرا کوروساوا، به ویژه فیلم قلعه پنهان (The Hidden Fortress) او که یکی از بهترین فیلم های رزمی ماجراجویی تاریخ سینماست، الهام گرفت. اقتباس او از ماجراجویی قهرمان داستان و طراحی دنیای تاریک و توده ای به وضوح از فیلم های وسترن نیز الهام گرفته شده است. بنابراین، علیرغم اینکه یک داستان حماسی فضایی است که در دنیایی آیندهنگرانه با فناوریهای چشمگیر اتفاق میافتد، دنیای جنگ ستارگان غبارآلود، زنگزده و خسته است و داستان آن از چشم دو شخصیت به ظاهر کمنفوذ در این دنیا روایت میشود.
فیلمهای بعدی در این دنیا، بهویژه سهگانههای پیش درآمد، تمرکز را به دنیایی درخشان معطوف کردند و بهزودی، تمرکز بر توده مردم جای خود را در این فرانچایز پیدا کرد. سپس انیمه آنتالوژی Star Wars: Visions منتشر شد که شامل قسمتهای کوتاهی است که شخصیتهای ناشناخته ای را در نقاط دوردست جهان دنبال میکند. با گروه متنوعی از شخصیتها و راویان، با کاوش در مورد تأثیر رویدادهای فیلم بر شخصیت های معمولی، اطلاعات مربوط به این جهان را گسترش میدهد، اگرچه متأسفانه این امر در کانون داستان قرار ندارد. با طول کلی کمتر از ۵ ساعت، تماشای یک روزه سریال علمی تخیلی جنگ ستارگان: رویاها یا جنگ ستارگان: منظره ها امکان پذیر است.

۶- Childhood’s End (۲۰۱۵)
۳ قسمت ۸۰ دقیقه ای
سریال پایان کودکی بر اساس رمانی به همین نام اثر آرتور سی کلارک، شامل سه قسمت عملاً بلند است و بهطور ایدهآل می توان آن را به صورت پیوسته در یک مدت زمانی چند ساعت تماشا کرد. این سریال داستان یک شخصیت فرازمینی خوش قلب را روایت می کند که زمین را به یک مدینه فاضله مبدل می سازد، اما متأسفانه هنگامی که هویت واقعی خود را برای جهان آشکار می کند، سلطنتی از هرج و مرج و وحشت از راه می رسد. روزگاری اقتباس این رمان در قالب یک اثر سینمایی یا تلویزیونی غیرممکن به نظر می رسید، و در حالی که نتوانسته در حد و اندازه های رمان کلارک باشد، نسخه سریالی همچنان به عنوان یک اقتباس چشمگیر شناخته می شود.
قبل از این مینی سریال، افراد مختلفی از جمله استنلی کوبریک شانس خود را برای اقتباس از رمان کلارک امتحان کرده بودند، اما مشکلات حقوقی در رابطه با قراردادها و نگرانی های بودجه ای مانع از تحقق این پروژه ها شد تا اینکه شبکه Syfy در سال ۲۰۱۳ تولید مینی سریالی بر اساس این رمان را محقق کرد.
در حالی که مشکلاتی در زمینه سرعت روایت در خود داستان وجود دارد، اپیزودها، علیرغم زمان طولانی شان، هرگز بیش از حد کشیده نمی شوند. تصاویر نیز جذاب و مسحور کننده هستند، به ویژه با توجه به ماهیت طرح هایی که کلارک در نوشته خود متصور بوده است. در حالی که طرفداران سرسخت رمان با رویکرد سادهگرایانه سریال به این روایت که فاقد جزئیات و دقت رمان اورجینال است، مشکل پیدا میکنند، پایان کودکی یک سریال تلویزیونی علمی تخیلی کمتر مورد توجه قرار گرفته است که لیاقت بسیار بیشتری داشت.

۵- Russian Doll (۲۰۱۹-۲۰۲۲)
۱۵ قسمت نیم ساعته
با بازی ناتاشا لیون و چارلی بارنت، سریال علمی تخیلی و دست کم گرفته شده عروسک روسی ساخت نتفلیکس داستان دو نفر را دنبال می کند که در یک حلقه زمانی گیر افتاده و در پایان هر روز می میرند. با یک روایت رازآلود جذاب در قلب داستان خود، که از طریق جستجو برای یافتن پاسخ این اتفاقات ایجاد میشود، این سریال با وادار کردن شخصیتها به رویارویی با خود و انتخابهای زندگیشان، پرسشهایی وجودی را مورد بررسی قرار می دهد. شخصیتهای متضاد این دو نفر که مجبور به همکاری با یکدیگر شدهاند، مناسبات خندهداری را رقم می زند که بسیار خنده دار بوده و چشم بینندگان را به صفحه نمایش معطوف نگه می دارد.
شخصیت بی ادب و بی پروای لیون نسخه ای نمادین از یک متولد نسل هزاره در نیویورک است، زندگی خوشگذرانه با حس شوخ طبعی تاریک و جهان بینی دلزده اش، عمیقاً بی اعتماد به مردم و اتفاقات، و همیشه آماده جوک های خودتحقیری. بر خلاف او، شخصیت بارنت مردی آرام، حساس و بسیار سازمان یافته است که تقریباً بیش از حد به خوبی های مردم ایمان دارد و از گذراندن وقت در داخل خانه به تنهایی لذت می برد. در حالی که داستان بسیار خوب بوده و در طی کمی بیش از ۷ ساعت به بهترین شکل به پایان می رسد، اما مناسبات بین دو شخصیت اصلی باعث می شود که بدنبال تماشای پیوسته آن در یک روز، بخواهید روایت های بیشتری از این داستان را تماشا کنید.

۴- Maniac (۲۰۱۸)
۱۰ قسمت ۴۰ دقیقه ای
یک مینی سریال کمدی تاریک که اغلب مانند یک درام روانشناسانه روایت میشود، Maniac عمدتاً دو شخصیت با بازی جونا هیل و اما استون را دنبال میکند که برای تست یک داروی آزمایشی داوطلب می شوند. بازیگران سریال سرشار از استعداد هستند و شخصیتهای فرعی تکرارشونده ای با بازی بازیگران برجستهای مانند جاستین ثرو، بیلی مگنوسن، سالی فیلد و سونویا میزونو نیز بر این استعداد می افزایند. ظاهراً این داروی جدیدی است که می تواند تمام اختلالات شناخته شده برای انسان را درمان کند و ۱۲ داوطلب در این آزمایش شرکت می کنند، و اینجاست که شخصیت های استون و هیل با هم آشنا می شوند.
شخصیتها به عنوان بخشی از روند درمان، وارد یک ماجراجویی در قالب ژانرهای مختلف از طریق نسخههای مختلف خود و زندگیشان میشوند. زیبایی شناسی بصری عجیب و شخصیت نویسی بسیار دقیق باعث می شود که بیننده تا انتهای درگیر داستان باشد. هر قسمت پیچش جدیدی به این جهان اضافه می کند، و از بسیاری جهات، مجنون شبیه Severance است که امروزه در بین طرفداران سریال های علمی تخیلی مورد توجه قرار گرفته است. سریال دیگری که کاملاً نادیده گرفته شده است، و با حدود شش ساعت و نیم روایت، مجنون سریالی منحصربهفرد است که حداقل یک بار ارزش تماشا دارد.

۳- Devs (۲۰۲۰)
۸ قسمت یک ساعته
الکس گارلند و سونویا میزونو به عنوان بازیگر و کارگردانی که همیشه با هم کار می کنند، شورانر و بازیگر اصلی سریال کوتاه علمی تخیلی Devs هستند، سریالی که نامزد جایزه امی شده است. در واقع، آنها در آخرین فیلم خود نیز با هم کار کردند و کسانی که از فیلم جنگ داخلی لذت بردند، از توسعه دهندگان نیز لذت خواهند برد. داستان این سریال در دنیایی اتفاق میافتد که فناوری وجود دارد که میتواند زندگی همه را تغییر دهد. یک تریلر مرتبط با فناوری با مدت زمان کوتاه و جذاب کمتر از هشت ساعت، پیامدهای سرسپردگی شبه فرقه ای مشتریان به شرکتها را بررسی میکند.
نیک آفرمن نقش یک شخصیت پیشگام دنیای فناوری را بازی میکند که مدیر عامل شرکت خیالی صنایع آمایا است، و در حالی که یک انرژی مسیحایی از خود نشان می دهد، حرص و طمع شرکتی را مجسم می کند. او نماد هجوآمیز فوق العاده ای از مدیران اجرایی بزرگترین شرکت های فناوری امروزی است که حامیان وفاداری در سراسر جهان دارند. میزونو قهرمان داستانی است که در بخش توسعه دهندگان در آمایا کار می کند، جایی که دوست پسرش در اولین روز کارش جانش را از دست می دهد. با پیچش های تکاندهنده و کاوش تاریکی در مورد یک نگرانی در دنیای واقعی، متوقف کردن پخش سریال Devs در میانه تماشای بی وقفه کار دشواری خواهد بود.

۲- Love, Death & Robots (۲۰۱۹-تاکنون)
۳۵ قسمت کوتاه
دیوید فینچر پس از شورانری سریال جنایی محبوب نتفلیکس با نام شکارچی ذهن (Mindhunter)، همراه با کارگردانی فیلمهای اورجینال نتفلیکس به عنوان بخشی از کارنامه رو به رشد خود، از سال ۲۰۱۹ تولید اجرایی سریال علمی تخیلی انیمیشنی عشق، مرگ و رباتها را برعهده داشته است. گلچینی از فیلمهای کوتاه با تم های فراگیری در دنیای علمی تخیلی، این سریال یکی از جذاب ترین و چشم نوازترین کارهای صورت گرفته در این ژانر در سال های اخیر است. با داستانهای منحصربهفردی که به یک یا چند موضوع دیده شده در عنوان سریال میپردازند، این «قسمتها» غیر از ارتباط موضوعی خود به هم مرتبط نیستند.
به غیر از یک دنباله برای یکی از اپیزودهای فصل اول در جدیدترین فصل، تمام قسمتها در جهانهای متفاوتی اتفاق میافتند که عمدتاً توسط گروههای متفاوتی ساخته و نوشته شدهاند. این سریال آنتالوژی کاوشی در فضای علمی تخیلی به عنوان یک ژانر بوده و به معضلات بغرنج و پیچیده ای که نوآوری علمی واقعی می توانند فراتر از تصورات ما باعث شوند، مانند آنچه در سریال آینه سیاه (Black Mirror) اما با اپیزودهای کوتاه تر می بینیم، می پردازد. تقریباً با کمتر از چهار ساعت روایت، تماشای پیوسته این سریال آسان بوده و باعث می شود که بخواهید فصل بعدی را نیز ببینید که اگر چه تایید شده اما هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست.

۱- Station Eleven (۲۰۲۱-۲۰۲۲)
۱۰ قسمت یک ساعته
ایستگاه یازده بر اساس رمان امیلی سنت جان مندل با همین نام ساخته شده و در دنیایی اتفاق میافتد که در آن یک بیماری همهگیر، زندگی آنطور که ما میشناسیم را برای همیشه تغییر داده است. در شرایطی که تقریباً هیچ فناوری الکترونیکی کاربردی دیگر وجود ندارد، مردم مجبور شدهاند مهارتهای طبیعی بقا را بیاموزند. شخصیت های اصلی داستان اعضای یک سمفونی دوره گرد هستند که نمایشنامه های شکسپیر را برای شهرهای مختلف اجرا می کنند. از قضا، ایستگاه یازده در طول همه گیری کووید-۱۹ دچار تاخیر در تولید شد و تجربیات تیم تولید بر داستان تأثیر گذاشت.
اهمیت هنر در زندگی مردم موضوع اصلی این سریال است، در حالی که این مینی سریال علمی تخیلی به بررسی چگونگی شکلدهی رمان گرافیکی به برخی از شخصیتها میپردازد. علاوه بر این، اجرای نمایش های شکسپیر در تمام طول سال به عنوان وسیله ای برای حفظ فرهنگ نمایشی، چیزهای زیادی برای گفتن در مورد ارزش های بشری دارد. این سریال از کاوش در سناریوهای پرتنش و تاریک ابایی ندارد و برخی از سخت ترین لحظات آن به طرز ترسناکی شبیه آن چیزی است که انسان در دوران شیوع کرونا تجربه کرد. این یک داستان علمی تخیلی معنادار و جذاب با قوس عاطفی غنی است، که ممکن است تماشای تمام اپیزودهای آن در یک دوره کوتاه بی وقفه کمی سنگین باشد.
بدون نظر