
آیا تا به حال در شبکههای اجتماعی گشتوگذاری داشتهاید و با دیدن تعداد زیاد دوستان یک نفر، احساس حسادت کردهاید؟ شاید نگاهی به فهرست محدود دوستانتان بیندازید و با خود بیندیشید: «نکند مشکلی وجود دارد؟»
با این حال، همانند بسیاری دیگر از جنبههای زندگی، در این مورد هم کیفیت روابط مهمتر از کمیت آنهاست. ملیسا لژر، درمانگر و مدیر بالینی مرکز سلامت رفتاری کالیفرنیا نیز بر این نکته تأکید دارد. او میگوید داشتن یک شبکه حمایتی واقعی و قوی از هر چیز دیگری ارزشمندتر است.
با این حال، اگر شنیدن جملهای مانند «کیفیت مهمتر از کمیت است» نتواند احساس ناخوشایند شما را کاهش دهد، بهویژه اگر تنها دو دوست صمیمی داشته باشید، لژر توصیه میکند به معنای این دوستیها با دقت بیشتری بیندیشید.

اگر این روابط دوستی سالها دوام آوردهاند، ممکن است این موضوع نشاندهنده آن باشد که شما برای روابط عمیق و پایدار ارزش قائل هستید و ترجیح میدهید حلقه دوستانتان کوچک، اما صمیمی باشد. این ویژگی میتواند نشانهای از وفاداری شما نسبت به افرادی باشد که به آنها نزدیک میشوید.
با این حال، مشکل زمانی آغاز میشود که دائماً دوستانتان تغییر میکنند یا روابطتان با دیگران پیوسته دچار مشکل میشود. حتی داشتن تعداد زیادی دوست نیز میتواند آسیبزا باشد؛ بهویژه زمانی که احساس میکنید به دلیل مسئولیتهای زیاد، در حال از پا افتادن هستید. این موضوع در دوران بزرگسالی بیشتر نمود پیدا میکند، چراکه با افزایش مشغلههای کاری و زندگی، توان مدیریت روابط گوناگون کاهش مییابد.
اگر نتوانید برای روابط اجتماعیتان زمان و انرژی کافی اختصاص دهید، این روابط به جای آنکه به شما احساس خوبی بدهند، ممکن است به منبعی برای اضطراب و فرسودگی تبدیل شوند. در نهایت، مهمترین مسئله این است که دوستان خوبی داشته باشید.

به گفته لژر، دوستان خوب کسانی هستند که اصول اخلاقی را رعایت میکنند، صبورند، درک درستی دارند و میتوانند نظرات و احساساتشان را صادقانه بیان کنند. دوست خوب باید بتواند با مهربانی و احترام، بازخورد صادقانه بدهد یا در صورت لزوم، اشتباهات شما را گوشزد کند. برخورد صادقانه، اعتماد را افزایش داده و باعث شکلگیری رابطهای سالم و معنادار میشود.
بنابراین، داشتن یکی دو دوست صمیمی، بهویژه اگر افراد قابل اعتماد و وفاداری باشند، نه تنها ایرادی ندارد، بلکه امتیاز بزرگی به شمار میآید. از سوی دیگر، بهتر است دوستانی با ویژگیها و نقشهای مختلف در زندگی داشته باشید. برای مثال، برخی از دوستان مناسب حضور در جمعهای پرشور و مهمانیها هستند و برخی دیگر برای وقتگذرانیهای ساده و خودمانی.
داشتن چنین تنوعی در روابط اجتماعی میتواند به شما کمک کند تا از فشار توقعات بیمورد در دوستیها رها شوید و درک درستی از هر رابطه و نقش آن در زندگیتان به دست آورید. وقتی بدانید هر دوست چه حس و انرژی به زندگی شما میبخشد، بهتر میتوانید برای حضور در آن رابطه تصمیمگیری کنید.

با این حال، اگر همچنان از تعداد کم دوستانتان رضایت ندارید، خبر خوب این است که حتی در بزرگسالی هم میتوان دوستان جدیدی پیدا کرد. در فعالیتهایی شرکت کنید که با علاقهمندیهای شما همسو باشند؛ مانند باشگاه کتاب یا کلاسهای گروهی. همچنین، نباید از برداشتن قدم اول برای شروع گفتگو ترس داشته باشید. حتی یک پرسش ساده مانند «نظرتان در مورد فلان موضوع چیست؟» میتواند مقدمهای برای ایجاد یک رابطه تازه باشد. گاهی تنها همین شروعهای ساده، به ایجاد دوستیهای ماندگار میانجامد.
والا ما خیلی بد شانس بودم تو دوست پیدا کردن تو دوران مدرسه یکی از همکلاسی ها من خیلی اذیت کرد و نه تنها با من دوستی نکرد بلکه به دیگران خم یاد داد که با من دوست نشن حالا من ازدواج کرده ام و دو تا پسر دارم ولی این ازدواج نکرده و شده ی پیر دختر و من فکر می کنم که داره تقاص پس می ده همین چن روز پیش تو ی عروسی دیدمش پیر شده بود اون وقتی نی خندید انگار جناب عزراییل داره اونجا می خنده حواسش بهم نبود روحم زخمی کرده بود
وقتی رفتم سرکار ۲۰ ساله بودم. در طول سالها دوست پیدا کردم. کم ولی باکیفیت. مسافرت و دورهمی و همفکری داشتیم. سالها گذشت. بازنشسته شدم . و از او شهر رفتم. چه اشتباهی! از دوستانم دور شدم. حالا تو این سن و سال نمیتونم دوستی پیدا کنم. تنها و افسرده شدم.