
درک چهره آینده ساکنان ایران در بیست سال آینده، با توجه به روندهای جمعیتی فعلی، نیازمند تحلیلهای دقیق و جامع است. یکی از عوامل مهم در این زمینه، مربوط به افزایش چشمگیر حضور مهاجران افغانستانی – چه بهصورت قانونی و چه غیرقانونی – در کشور میشود؛ مسئلهای که بیتردید بر ترکیب ظاهری و فرم چهره جمعیت ایران تأثیرگذار خواهد بود و انتظار میرود این دگرگونیها تا پنجاه سال آینده بهطور محسوستری قابل مشاهده باشند.
ایرانیان در طول تاریخ، بهواسطه مهاجرتهای گسترده و تعاملات فرهنگی مداوم، از تنوع ژنتیکی بالایی بهرهمند شدهاند. این تنوع ژنتیکی باعث شکلگیری ویژگیهایی مانند بینی نسبتاً بلند، گونههای برجسته و رنگ پوستهایی در طیف روشن تا گندمگون شده است؛ خصوصیاتی که ریشه در ژنتیک خاورمیانهای و تا حدودی آسیای مرکزی دارند. اما از طرفی دیگر، جمعیت افغانستان نیز بهویژه در میان گروههایی مانند تاجیکها، هزارهها و پشتونها، دارای اشتراکات زیادی با ایرانیان از نظر ژنتیکی هستند، اما در برخی از آنها تفاوتهایی همچون استخوانبندی پهنتر، چشمهای کمی بادامیتر و پوست تیرهتر به چشم میخورد.
بررسی شباهتها و تفاوتها

خودکشی شوکهکننده دختر دانش آموز ۱۶ ساله تبعه افغانستان در شهر ری
در جامعه امروز ایران، برخی از مهاجران افغانستانی—مخصوصاً کسانی که از نواحی مرکزی و جنوبی این کشور آمدهاند—هنوز از روی ظاهر قابل شناساییاند. تفاوتهایی که به دلایل ژنتیکی، محیطی و سبک زندگی به وجود آمدهاند، حتی پس از گذشت سالها حضور در ایران، کاملاً از بین نرفتهاند. موضوع مهم این است که با تداوم حضور جمعیت افغانستانی و افزایش ازدواجهای میانفرهنگی، این ویژگیهای ظاهری تا چه اندازه دچار دگرگونی خواهند شد؟
در میان افغانستانیهایی که از مناطق غیرهراتی هستند، بهویژه پشتونها، هزارهها و برخی تاجیکهای مرکز افغانستان، معمولاً صورتهایی پهنتر، گونههایی برجستهتر، فکهایی قوی و ابروهایی پرپشت دیده میشود. همچنین به دلیل زندگی در اقلیمهای خشکتر، پوست بسیاری از آنها تیرهتر و متمایل به رنگهای زیتونی یا قهوهای است (هرچند این مورد در میان تاجیکهای شمالی افغانستان کمتر رواج دارد). بینیهای پهنتر، چشمهایی با حالت بادامی و مژههایی ضخیم نیز در میان این گروهها متداول است.

در بازه کوتاهمدت مانند ۲۰ تا ۳۰ سال آینده، این تفاوتهای چهرهای همچنان مشهود خواهند بود، چرا که ترکیب ژنتیکی گسترده نیازمند گذشت زمان است. اما در نسلهای بعدی حاصل از پیوندهای خانوادگی میان ایرانیان و افغانستانیها، بهتدریج برخی از این ویژگیها محو شده و چهرههایی پدید میآید که دیگر بهراحتی در هیچیک از دو دسته سنتی قابل قرار گرفتن نیستند. این دگرگونیها بهویژه در شهرهایی چون تهران، مشهد و استانهای شرقی ایران بیشتر به چشم خواهد آمد.
حال جمعیت ما و افغانستانیهای ایرانی!

مرد افغانستانی ساکن ایران که ۲۳ فرزند دارد + ویدیو
این تحولات جمعیتی در بستری گستردهتر و پیچیدهتر در حال وقوع است؛ جایی که از یکسو، رشد جمعیت ایران با سرعتی نگرانکننده رو به کاهش بوده و از سوی دیگر، حضور فزاینده مهاجران افغانستانی در کشور، تأثیرات مهمی بر ساختار جمعیتی و اجتماعی آینده خواهد گذاشت. در واقع، اگر بخواهیم به مسئله پناهندگان و اثرگذاری آنها در جامعه ایران بپردازیم، لازم است آن را در چارچوب همین تغییرات جمعیتی تحلیل کنیم.
طبق آمار رسمی سازمان ثبت احوال، نرخ رشد جمعیت ایران در سال ۱۴۰۳ به منفی ۷.۳ درصد رسیده است. به گفته علیرضا رئیسی، معاون وزیر بهداشت، اگر مشوقهای زایشی وجود نداشتند، این عدد میتوانست تا ۲۰ تا ۲۵ درصد کاهش یابد. در حالی که ایران، همزمان با افت رشد جمعیت داخلی، میزبان یکی از بزرگترین جمعیتهای پناهندگان جهان—بیشتر از افغانستان—شده است. مقایسه آماری تعداد موالید در سالهای اخیر روند نزولی نگرانکنندهای را نشان میدهد:

- ۱۳۸۵: حدود ۱٬۲۵۳٬۰۰۰ تولد در جمعیتی ۷۰ میلیون نفری
- ۱۳۹۰: ۱٬۳۸۲٬۰۰۰ تولد در جمعیت ۷۵ میلیون
- ۱۳۹۴: بالاترین رقم، ۱٬۵۷۰٬۰۰۰ تولد
- ۱۳۹۸: ۱٬۱۹۶٬۰۰۰ تولد
- ۱۴۰۱: ۱٬۰۷۵٬۰۰۰ تولد
- ۱۴۰۲: ۱٬۰۵۷٬۰۰۰ تولد
- ۱۴۰۳: رشد جمعیت منفی ۷.۳ درصد
در مقابل این افت، جمعیت افغانستانیهای ساکن ایران با سرعتی رو به افزایش است. تنها براساس آمار رسمی دانشآموزان اتباع، بیش از ۶۱۰ هزار کودک افغانستانی در مدارس ایران تحصیل میکنند. حتی اگر فرض کنیم هرکدام از آنها تنها فرزند خانواده باشد—که با توجه به الگوی جمعیتی خانوادههای افغانستانی بسیار بعید است—حداقل ۱.۸ میلیون نفر را فقط از این مسیر میتوان تخمین زد (شامل کودک و والدین). اگر تعداد معمول سه فرزند برای هر خانواده را در نظر بگیریم، این عدد از مرز سه میلیون نفر نیز فراتر میرود. این آمار صرفاً مربوط به کودکان در حال تحصیل بوده و مهاجران خارج از این رده سنی در برآورد قرار نگرفتهاند، بنابراین جمعیت واقعی بسیار بیشتر است.
۱۲ درصد کل پناهجویان جهان در ایران

بر اساس گزارش کمیساریای عالی پناهندگان در سال ۲۰۲۴، ایران میزبان بیش از ۳ میلیون و ۷۶۴ هزار پناهجوی ثبتشده است؛ رقمی که معادل ۱۲ درصد از کل پناهجویان جهان به شمار میرود. این آمار بدون در نظر گرفتن مهاجران غیرقانونی و بدون مدارک اقامتی است که هر روز به تعدادشان افزوده میشود. در حالی که کشور در شرایط سخت تحریمهای بینالمللی قرار دارد، ایران همچنان یکی از اصلیترین میزبانان جمعیت پناهجو در دنیاست.
با وجود انتقاد برخی از مخالفان نسبت به آمارهای رسمی، که جمعیت مهاجران افغانستانی را حتی بیش از ۴ تا ۵ میلیون نفر برآورد میکنند، همین عدد رسمی هم نشاندهنده سهم بزرگ و قابل توجه ایران در میزبانی از آوارگان جهانی است. طبق همین آمارها، ایران حتی بدون احتساب پناهجویان بدون مدارک، در صدر کشورهای پذیرنده پناهجو قرار گرفته و نقش مهمی در حل یکی از بحرانیترین چالشهای انسانی عصر حاضر ایفا میکند.
زاد و ولد زنان افغان، حداقل دو برابر زنان ایرانی

بر اساس یکی از تازهترین دادههای منتشرشده در وبسایت مرکز آمار ایران، در سال ۱۴۰۰ نرخ باروری زنان ایرانی بهطور متوسط ۱.۶۵ فرزند به ازای هر زن بوده؛ این رقم برای کل جمعیت ساکن کشور، از جمله مهاجران، ۱.۷۴ فرزند اعلام شده است. اگر جمعیت زنان افغانستانی در سن باروری را حدود پنج درصد از کل زنان ۱۵ تا ۴۵ ساله کشور در نظر بگیریم، برآوردها نشان میدهد که نرخ باروری آنها به حدود ۳.۴۵ فرزند به ازای هر زن میرسد؛ یعنی بیش از دو برابر نرخ باروری زنان ایرانی.
البته باید توجه داشت که این آمار مربوط به سال ۱۴۰۰ است و با توجه به روندهای فعلی، احتمال افزایش این عدد در سالهای اخیر وجود دارد. با این حال، هنوز پژوهش جامعی در مورد نرخ باروری مهاجران افغانستانی در ایران انجام نشده تا تصویر دقیقتری از این روند در دست باشد.
تغییر ترکیب جمعیتی

نسخه افغانستانیِ «جوکر» در ایران ساخته شد!
تحولات جمعیتی ایران، با کاهش نرخ رشد جمعیت در بسیاری از شهرها و افزایش نرخ باروری در چند استان مشخص، نشاندهنده روندی است که میتواند در آینده ساختار جمعیتی کشور را بهطور چشمگیری دگرگون کند. اگرچه در کوتاهمدت ممکن است این تغییرات از نظر ظاهری چندان ملموس نباشند، اما با ادامه این روند در دهههای پیشرو، میتوان انتظار داشت که ترکیب جمعیتی و ویژگیهای اجتماعی کشور با دگرگونیهای اساسی مواجه شود.
تمرکز زاد و ولد در مناطق خاص و همزمان، افت چشمگیر تولد در بخش بزرگی از کشور، شرایطی را رقم میزند که بر هویت ملی، بافت جمعیتی و حتی روابط فرهنگی و اجتماعی آینده ایران تأثیرات عمیق و ماندگاری خواهد گذاشت. این دگرگونیها نهتنها در ظاهر جمعیت بلکه در مسائل کلانی مانند آموزش، اشتغال، سیاستگذاری و همبستگی اجتماعی نیز خود را نشان خواهند داد.
اخراج کنین. نه مالیات میدن. نه براشون فرهنگ مهمه. هرجا که هستن فقط باعث گند شدن. تو املاک چنان پولایی حاظرن بدن که دیگه یه ایرانی حتی نمیتونه اجاره کنه. چرا؟ چون ..۲ خانواده باهم میرن یه اپارتمان میگیرن. بعدم مثل ..زندگی میکنن.
تو محله ایی که هستیم یه خانواده افغان واحدی رو اجاره کرده بوده. بعد ۸ نفر زندگی میکردن. یعنی ۲ خانواده بودن. همیشه میگفتن اون خانواده دوم مهمان هستن