
با گذشت بیش از ده سال از نخستین پخش سریال مختارنامه، این اثر تاریخی بار دیگر در قاب تلویزیون قرار گرفته است. مجموعهای که جزو برجستهترین تولیدات رسانه ملی در دهه ۸۰ محسوب میشود. بازپخش این سریال باعث شده تا بار دیگر نگاهها به سوی داستانی معطوف شود که با وجود مشخص بودن پایانش، همچنان بهدلیل شخصیتپردازیهای دقیق و داستان پرکشش، توانایی جذب مخاطب را داشته باشد. در دل نبردهای خونین و دیالوگهای کوبنده، قصههای خاصی نیز روایت میشود؛ مانند ماجرای زنی که در سایه چهره اصلی داستان حضور دارد، اما نقش او نیز قابل تأمل است: ناریه، همسر مختار.

نسرین مقانلو در این نقش، یکی از درخشانترین بازیهایش را به نمایش گذاشته و تصویری باورپذیر از زنی ارائه میدهد که هرچند در بطن وقایع اصلی قرار ندارد، اما در ابعاد عاطفی و شخصی داستان نقش بزرگی ایفا میکند. نسرین مقانلو پس از فوت فرزندش، با گزیدهکاری بیشتری به فعالیت هنری خود ادامه داده و اخیراً با آثاری مانند داریوش و جانسخت دوباره به قاب دوربین بازگشته است.
پسر نسرین مقانلو درگذشت؛ علت مرگ چه بود؟

کاراکتر ناریه مثال خوبی از شخصیتهایی است که بسته به زاویه دید مخاطب، میتوان آنها را مورد قضاوت و نظر قرار داد. اگرچه او اغلب بهعنوان شخصیتی خاکستری و نهچندان دوستداشتنی شناخته میشود، اما با دقت بیشتر میتوان دریافت که بخشی از این قضاوتها ناعادلانه است. ناریه زنیست که تنها خواستهاش حفظ بنیان خانواده، آرامش و وفاداری همسرش بود؛ خواستههایی ساده که بارها زیر چرخ سنگین قدرت و سیاست، نابود شدند. در یکی از سکانسها، میبینیم که او از شرایط خانهاش – که به محلی برای بحث و تصمیمات جدی تبدیل شده – خسته و معترض است و تصمیم به ترک آن میگیرد. اگرچه اهداف بزرگ مختار قابل ستایشاند، اما از دید ناریه، این وضعیت ناپایدار و بیثبات غیرقابل تحمل است؛ او تنها در تلاش است تا در این جهان متلاطم و خطرناک، جای کوچکی برای زندگی شخصی خود پیدا کند.
درک شخصیت ناریه در مختارنامه شاید بیش از آنچه تصور میکنیم، نیازمند نگاهی همدلانه و واقعبینانه باشد. انتظاراتی که از ناریه، در جایگاه یک زن، مطرح میشود گاهی چندان منصفانه به نظر نمیرسد. واقعاً چرا باید انتظار داشته باشیم زنی که همسرش را در برههای از زندگی از دست داده و شاهد ازدواج مجدد او بوده، با بازگشتش به راحتی همهچیز را نادیده بگیرد و رفتار گرم و صمیمانهای داشته باشد؟

نسرین مقانلو: «بعد هر سکانس جان سخت نزدیک به یک ساعت گریه میکردم»
با این حال، در طول مسیر پرتنش مبارزات مختار، ناریه همواره همراه اوست و نمیتوان با استناد به چند دیالوگ تند یا گلایهوار، او را در دسته شخصیتهای منفی قرار داد. حتی در دوران غیبت مختار و زمانی که در زندان به سر میبرد، نشانههایی از علاقه عمیق ناریه به همسر و خانوادهاش قابل مشاهده است. شخصیتپردازی ناریه بهگونهای است که در داستان، جایگاهی خاکستری و بینابینی دارد؛ زنی با زبانی گزنده و گاهی جاهطلب، اما در عین حال واقعی، ملموس و انسانی. اگر نگاه مهربانتری به رفتارهای او داشته باشیم، درمییابیم که تصمیمها و واکنشهایش نهتنها غیرقابل درک نیستند، بلکه به نوعی بر باورپذیری و عمق شخصیت او در روایت میافزایند.
عجب مملکتیه. جولانی راست میگفت. ….
تبدیل به فرهنگ کردن مملکتو باهاش نابود کردن.