
جنگ اول خلیج فارس، که اغلب با نام «جنگ خلیج فارس» شناخته میشود و در اسناد نظامی با عنوان عملیات «طوفان صحرا» (Operation Desert Storm) از آن یاد میشود، در تاریخ ۱۷ ژانویه ۱۹۹۱ و در واکنش به تهاجم عراق به کویت آغاز شد. ائتلافی به رهبری ایالات متحده با هدف بیرون راندن ارتش عراق از خاک کویت که متشکل از حدود ۳۰۰ هزار سرباز بود، در این عملیات شرکت داشتند. با این حال، نیروهای زمینی عراق تنها تهدیدی نبودند که نیروهای ائتلاف بینالمللی با آن مواجه بودند. در آن دوران، عراق یکی از بزرگترین نیروهای هوایی جهان را در اختیار داشت و همین مسئله فرماندهان ائتلاف را وادار کرد تا برای مقابله با تهدیدات هوایی احتمالی عراق نیز برنامهریزی کنند.

طبق ادعای برخی منابع پژوهشی، نیروی هوایی عراق در دوران صدام حسین ششمین نیروی هوایی بزرگ جهان محسوب میشد و دارای بیش از ۷۰۰ هواپیمای جنگی بود. بسیاری از این هواپیماها در آشیانههای زرهدار یا حتی در زیر زمین نگهداری میشدند. با این وجود، نیروهای ائتلاف در نابودی هواپیماهای عراق روی زمین با استفاده از بمبهای دوهزار پوندی، به موفقیتی فراتر از انتظار دست یافتند. درگیریهای هوایی بین دو طرف تقریباً به ندرت اتفاق افتاد و تنها ۲۲ هواپیمای عراقی در نبردهای هوایی سرنگون شدند. به ادعای منابع غربی، عراق در تلاشی ناامیدانه برای نجات بخشی از ناوگان هوایی خود، به خلبانانش دستور داد که دهها هواپیما را به ایران منتقل کنند. بسیاری از این جنگندهها نیز در بیابان و زیر شن دفن شدند تا از گزند بمباران در امان بمانند.
نیروهای هوایی کشورهای همسایه ایران چه جنگندههایی دارند؟
با وجود حجم عظیم ناوگان هواییاش در آن دوران، عراق در نهایت نتوانست بهعنوان یک رقیب قدرتمند هوایی ظاهر شود. بخشی از این مسئله به دلیل فرسودگی ناوگان هوایی ارتش عراق بود، چرا که دوران تولید بسیاری از هواپیماهای این کشور به دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بازمیگشتند. تنها تعداد معدودی از آنها جنگندههای نسل چهارم مانند F-15 Eagle بودند ــ یکی از خطرناکترین جنگندههای نیروی هوایی آمریکا ــ و احتمالاً تنها حدود ۵۵ هواپیمای عراق از میان ۷۰۰ فروند، توانایی شلیک موشکهای مدرن هوابههوا را داشتند که برای رویارویی با هواپیماهای نظامی مدرن کافی بود. با این حال، برخی از هواپیماهای عراق تهدیدی بالقوه و جدی برای هواپیماها و نیروهای زمینی ائتلاف به شمار میآمدند.

۱- MiG-29 Fulcrum
میگ-۲۹ که در ابتدا توسط اتحاد جماهیر شوروی و سپس توسط روسیه ساخته شد، یکی از پرکاربردترین جنگندههای جهان است که بهطور گسترده به کشورهای مختلف صادر شد. ناتو برای سادهتر شدن شناسایی و بحث درباره هواپیماهای خارجی، نامهایی رمزی به آنها اختصاص میدهد و نام رمزی میگ-۲۹ نیز «فالکروم» (Fulcrum) است. این جنگنده یکی از قدرتمندترین هواپیماهای نیروی هوایی عراق بهشمار میرفت، اما از جدیدترینها نیز بود و عراق تا سال ۱۹۹۱ تنها حدود ۳۰ فروند از آن را در اختیار داشت.
میگ-۲۹ میتواند به سرعتی معادل ۲٫۲۵ ماخ برسد (بیش از دو برابر سرعت صوت) و از چابکی بالایی نیز برخوردار است. این جنگنده با هدف مقابله با هواپیماهای ساخت آمریکا نظیر F-15 Eagle و F-16 Fighting Falcon طراحی شده بود. بالهای دلتا شکل و بدنه آیرودینامیک آن، چالاکی آکروباتیک بالایی به فالکروم میداد؛ در حالی که فرماندهی هوایی شوروی خواهان جنگندهای برای نبردهای نزدیک (dogfight) بود. این هواپیما به سیستمهای الکترونیکی، راداری و موشکهای پیشرفته مجهز است و بهعنوان جنگندهای چندمنظوره، قابلیت حمله به اهداف زمینی را نیز دارد.

ایالات متحده پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۹۰، ۱۷ فروند میگ-۲۹ را از مولداوی، یکی از جماهیر پیشین شوروی خریداری کرد و از این طریق فرصت بررسی نزدیک این جنگنده را برای مهندسان آمریکایی فراهم آورد. نیروهای هوایی غربی پیشتر نیز فرصت پرواز با میگ-۲۹های آلمان شرقی سابق را پیدا کرده بودند. اجماع عمومی در میان تحلیلگران این بود که فالکروم جنگندهای بسیار سریع و چابک است که توانایی مقابله با برخی از رقبای خود ــ حتی F-16 چابک ــ را نیز دارد. این جنگنده میتواند موشکهای Archer خود را روی اهداف قفل کند حتی زمانیکه دماغهاش به سمت هدف نباشد؛ درسی مهم برای نیروهای ناتو. با این حال، فالکروم در زمینه انتقال اطلاعات میدانی به خلبان عقبتر از بسیاری از جنگندههای غربی است؛ ویژگی که در هواپیماهای غربی یک نقطه قوت محسوب میشود.

۲- MiG-25 Foxbat
میگ-۲۵ فاکسبت یک جنگنده رهگیر فوقسریع بود که میتوانست با سرعت دیوانهواری نزدیک به ۲٫۸۳ ماخ ــ تقریباً سه برابر سرعت صوت ــ پرواز کند. این هواپیما در دهه ۱۹۵۰ با هدف رهگیری هواپیماهای جاسوسی آمریکا نظیر U-2 و SR-71 طراحی شده بود. در واقع، فاکسبت پس از SR-71 Blackbird، دومین جت سریع تاریخ بهشمار میرفت. همین سرعت خارقالعاده باعث شد که میگ-۲۵ هنگام معرفی، رعب و وحشت زیادی در میان نیروهای هوایی غربی ایجاد کند. نیروی هوایی عراق ۳۲ فروند میگ-۲۵ در اختیار داشت که ۲۵ فروند از آنها برای نبردهای هوابههوا تجهیز شده بودند. خلبانان فاکسبت در عراق، نخبگان نیروی هوایی این کشور محسوب میشدند.
۱۰ فروند از بهترین جت های جنگنده ساخت روسیه؛ از Su-17 Fitter تا Su-57 Felon
فاکسبت برای پرواز در ارتفاعات بسیار بالا و با سرعتهای بسیار زیاد طراحی شده بود، که این موضوع آن را در معرض فشار حرارتی شدیدی قرار میداد. برای مقابله با این مشکل، مهندسان بدنه آن را از فولاد ضدزنگ ساختند. دو موتور توربوجت با پسسوز قدرت کافی برای جبران وزن بالای طراحی فولادی را فراهم میکردند، هرچند این قدرت بالا به قیمت کاهش بازده سوخت و برد عملیاتی تمام میشد. فاکسبت به رادار دوربرد و موشکهای هوابههوا مجهز بود. هنگام استفاده در مأموریتهای شناسایی، موشکها معمولاً کنار گذاشته میشدند و جای خود را به دوربینها و تجهیزات جاسوسی میدادند. در تئوری، میگ-۲۵ میتوانست تا عمق قلمرو دشمن نفوذ کند.

در عمل اما، مصرف سوخت بسیار بالای فاکسبت باعث کاهش برد مؤثر آن میشد و وزن زیادش باعث میشد در نبردهای کمسرعت و نزدیک، چندان چابک نباشد. علاوهبر این، در سال ۱۹۷۶، یک خلبان شوروی با فاکسبت خود به ژاپن پناهنده شد و ایالات متحده خیلی زود توانست این هواپیما را از نزدیک بررسی کند. تحلیلگران غربی پس از بررسی دقیق متوجه شدند که ویژگیهای ظاهراً فوقالعاده فاکسبت، در عمل محدودیتهای جدی دارد. با این حال، شوک اولیهای که تواناییهای این جت به ایالات متحده وارد کرد، منجر به توسعه جنگنده برتری هوایی اختصاصی آمریکا یعنی F-15 Eagle شد ــ هواپیمایی که همچنان در نیروی هوایی این کشور به پرواز ادامه میدهد.

۳- Su-24 Fencer
سوخو-۲۴ فنسر یکی از هواپیماهای تهاجمی اصلی نیروی هوایی عراق بود، هرچند تنها بخش کوچکی از ناوگان هوایی این کشور را تشکیل میداد. یکی از منابع، تعداد این هواپیماها در نیروی هوایی عراق یک اسکادران شامل ۱۶ فروند اعلام کرده، اما اسناد منتشرشده پس از جنگ نشان میدهند که تنها ۲۴ فروند سوخو-۲۴ به ایران گریختند. صرفنظر از تعداد دقیق فنسرهایی که به ایران منتقل شدند، این اقدام نشاندهنده ارزش بالایی است که نیروی هوایی عراق برای این هواپیما قائل بود، چرا که حاضر شد بیشتر یا حتی تمام آنها را برای حفظ، به کشور همسایه ارسال کند.
فنسر بهعنوان هواپیمایی تهاجمی برای انجام حملات زمینی در تمام شرایط آبوهوایی و در ارتفاع پایین طراحی شده بود. این هواپیما پاسخ شوروی به جنگنده آمریکایی F-111 بود و این دو هواپیما شباهتهای زیادی با هم دارند، هرچند سوخو-۲۴ کمی کوچکتر است. فنسر دارای بالهای جمعشونده متغیر (swing wing) است که میتوان آنها را متناسب با شرایط پرواز ــ از سرعت بالا تا چابکی بیشتر ــ تنظیم کرد. سوخو-۲۴ در واقع یک بمبافکن بهشمار میرود و حتی توانایی حمل تسلیحات هستهای را نیز دارد، هرچند عراق در آن زمان به تسلیحات هستهای مجهز نبود. این هواپیما دو خدمه دارد که در کنار یکدیگر مینشینند.

فنسر برای نفوذ به سامانههای پدافند هوایی دشمن در تمام شرایط آبوهوایی، چه روز و چه شب، طراحی شده بود. نسخه Su-24M این جنگنده بمبافکن میتواند به سرعتی حدود ۱,۵۵۰ کیلومتر بر ساعت برسد و بردی بیش از ۲,۸۰۰ کیلومتر دارد که با استفاده از سه مخزن سوخت خارجی قابل افزایش است. سقف پرواز این جنگنده روسی نسبتاً پایین و حدود ۳۶٬۰۰۰ فوت (۱۱٬۰۰۰ متر) است، اما نرخ اوجگیری آن بیش از ۲۹٬۵۰۰ فوت در دقیقه (حدود ۹٬۰۰۰ متر در دقیقه) است. نسخههای تولیدشده پس از سال ۱۹۸۶ به رادارهای دید به جلو و تعقیب عوارض زمین، آویونیکهای پیشرفته و توانایی پرتاب مهمات هدایتشونده دقیق مجهز شدهاند. فنسر همچنین در چندین نیروی هوایی جمهوریهای سابق شوروی نیز بهکار گرفته شده است.

۴- MiG-23 Flogger
میگ-۲۳ فلاگر یکی از ستونهای اصلی نیروی هوایی عراق بود، هرچند منابع مختلف آمار متفاوتی درباره تعداد این جنگندهها ارائه میکنند. بنا به یک منبع پیش از جنگ، عراق حدود ۱۲۰ فروند MiG-23 و MiG-23BN در اختیار داشت. برخی برآوردهای دیگر این عدد را حدود ۹۰ فروند اعلام کردهاند. در هر صورت، حدود یکهفتم کل ناوگان جنگندههای نیروی هوایی عراق را میگ-۲۳ها تشکیل میداد. تنها جنگندههایی که تعدادشان بهطور قابلتوجهی بیشتر بود، میگ-۲۱ و نسخه چینی آن یعنی J-7 بودند که رویهمرفته تعداد آنها به حدود ۲۰۰ فروند میرسید. همچنین، در نیروی هوایی عراق، تعداد جنگندههای فرانسوی Mirage F1 نیز در سطحی مشابه میگ-۲۳ها بود.
میگ-۲۳ نخستین جت نیروی هوایی شوروی با بال متغیر بود و پیش از سوخو-۲۴ فنسر وارد خدمت گردید. این هواپیما از سال ۱۹۶۹ وارد تولید شده و در نهایت بیش از ۵,۰۰۰ فروند از آن ساخته شد، که آن را به پرتعدادترین هواپیمای بالمتغیر در تاریخ تبدیل میکند. طراحی بال متغیر به میگ-۲۳ این امکان را میداد که در شرایط مختلف پروازی و سرعتهای گوناگون، فرم بالها را تغییر دهد. بالهای تطبیقپذیر این جنگنده با موتور توربوجت قدرتمند آن که ۲۷٬۵۰۰ پوند رانش تولید میکرد، ترکیب شده و امکان رسیدن به سرعتی تا ۲٫۴ ماخ را فراهم میکردند. این ویژگیها، میگ-۲۳ را در زمان خود به یک جنگنده ترسناک و توانمند تبدیل کرده بود.

میگ-۲۳ همچنین از نظر تسلیحاتی نیز بهخوبی مجهز شده بود. این جنگنده یک توپ دو لول ۲۳ میلیمتری داشت و شش جایگاه برای موشکهای هوابههوا روی بالها و بدنهاش نصب شده بود. فلاگر میتوانست از موشکهای مادونقرمز کوتاهبرد یا موشکهای میانبرد Apex استفاده کند. شوروی امیدوار بود که این هواپیما به یک متخصص نبرد هوایی قدرتمند تبدیل شود، اما تحلیلگران ناتو از آن چندان رضایت نداشتند. ارزیابی ضعیف آنها بعدها با نرخ بالای تلفات رزمی این هواپیما در جنگهای مختلف، از جمله جنگ ایران و عراق تأیید شد. در آن جنگ، عراق حداقل ۵۰ فروند میگ-۲۳ را در برابر جنگندههای آمریکاییِ نیروی هوایی ایران از دست داد.

۵- Mirage F1
همانند میگ-۲۳، جنگنده Mirage F1 نیز یکی از پراستفادهترین جنگندههای نسبتاً مدرن نیروی هوایی عراق بود. تخمینها درباره تعداد این جنگندههای فرانسوی در خدمت نیروی هوایی عراق، بین ۶۰ تا ۹۵ فروند متغیر است. با اینکه میراژ اف ۱ یک جنگنده قدیمی محسوب میشود، اما همچنان یکی از جتهای جنگی با بالاترین ارتفاع پروازی در تاریخ است و سقف پرواز آن به ۶۰٬۷۰۰ فوت (حدود ۱۸٬۵۰۰ متر) میرسد. این ویژگی برای هواپیمایی که در اواسط دهه ۱۹۶۰ معرفی شد، بسیار چشمگیر بود؛ همانطور که سرعت آن که کمی کمتر از ۲ ماخ است، تحسینبرانگیز باقی مانده. شرکت سازندهاش، داسو آویاسیون، این جنگنده را بهعنوان مدلی کوچک و ارزانقیمت برای بازار صادرات طراحی کرده بود.
با خروج فرانسه از ناتو در سال ۱۹۶۶، نیروی هوایی این کشور نیاز به یک رهگیر جدید را احساس کرد که همزمان توان نفوذ به عمق خاک دشمن را نیز داشته باشد. در نتیجه، میراژ F1 جایگزین میراژ III در نیروی هوایی فرانسه شد و در کنار آن، نقش صادراتی نیز پیدا کرد. برخلاف میراژ III که دارای بال دلتایی بود، میراژ F1 از طراحی بال عقبخوابیده استفاده میکرد. این تغییر طراحی، گامی روبهجلو بود، چرا که برد رزمی F1 را تا ۴۰ درصد افزایش میداد و در عین حال باعث بهبود قدرت لیفت در سرعتهای پایین میشد. همین ویژگی دوم به این هواپیما اجازه میداد که روی باندهایی به اندازه نصف طول باندهای لازم برای میراژ III فرود بیاید.

میراژ F1 به دو توپ ۳۰ میلیمتری و دو موشک هوابههوای میانبرد مجهز بود. همچنین این جنگنده فرانسوی قابلیت حمل موشکهای ضدکشتی یا هدایتشونده لیزری را داشت، یا میتوانست تا هشت غلاف راکت را حمل کند که هرکدام ۱۸ راکت شلیک میکردند. میراژ F1 در نیروی هوایی کشورهای متعددی خدمت کرده است، از جمله عراق که بیشترین وظایف رزمی را در کنار میگ-۲۳ انجام میداد.
بدون نظر