
پرونده قتل الهه حسیننژاد امروز، ششم مرداد ۱۴۰۴، در شعبه یکم دادگاه کیفری یک تهران برگزار شد. در جریان این دادگاه علنی، اتهامات متهم، بهمن فرزانه، شامل مباشرت در قتل عمد در ماه حرام، مخفی کردن جسد، و تخریب اموال مقتوله مطرح گردید. همچنین وکیل خانواده مقتول جزئیاتی تکاندهنده از آخرین لحظات زندگی الهه حسیننژاد را فاش کرد.
این پرونده امروز در شعبه یکم دادگاه کیفری یک تهران با ریاست قاضی غلامرضا جواهری مورد رسیدگی قرار گرفت. این جلسه در حضور رئیس کل دادگستری استان تهران، نماینده دادستان، متهم، اولیای دم و وکلای طرفین برگزار شد.

در آغاز جلسه رسیدگی به پرونده قتل الهه حسیننژاد، قاضی جواهری اعلام کرد که دادگاه جهت بررسی اتهام مباشرت در قتل عمد زن مسلمان در ماه حرام تشکیل شده است. اتهامات شامل ایراد ضربات چاقو، پنهانسازی جسد، و تخریب اموال مقتوله از جمله دو گوشی تلفن همراه، کیف و مدارک هویتی بوده است.
قاضی تأکید کرد که این جلسه بهصورت رسمی و علنی برگزار میشود و بر اساس اوراق موجود در پرونده، دادگاه وارد بررسی دقیق موضوع خواهد شد.
اظهارات خانواده مقتول
در ادامه جلسه، مادر الهه حسیننژاد با بغض و اندوه از نقش دخترش در زندگی خانواده سخن گفت. او بیان کرد که الهه سالها برای تأمین مخارج خانواده و کمک به برادر معلولش تلاش کرده و در روز حادثه تنها ده دقیقه با خانه فاصله داشته است.

مادر الهه گفت: «دو ماه است که از آن ده دقیقه گذشته، اما الهه نیامد… پسرم هر روز او را صدا میزند و ما وانمود کردهایم که الهه به سفر رفته است.»


پدر و مادر الهه حسیننژاد در دادگاه بهصراحت خواستار اشد مجازات برای قاتل و اجرای حکم قصاص در ملأ عام شدند.
روایت لحظه به لحظه قاتل الهه حسیننژاد از جنایت خود: «یاد همسرم افتادم و او را کشتم»
استدلالهای وکیل اولیای دم
وکیل خانواده حسیننژاد با استناد به مستندات پرونده، از جمله اعترافات صریح متهم، گزارش پزشکی قانونی، شواهد صحنه جرم، و مدارک فنی، قتل را عمدی و بدون هیچگونه تردیدی دانست. وی الهه را دختری با آیندهای روشن توصیف کرد که قربانی طمع و خشونت شده است.

به گفته وی، قتل در ماه حرام، با قصد قبلی، حمل سلاح سرد، تلاش در مخفیسازی آثار جرم و معدوم کردن تلفن همراه مقتوله، همگی نشاندهنده ارتکاب قتل عمد است. وکیل تصریح کرد که خواسته موکلانش اجرای قصاص در ملأ عام است تا هم مرهمی بر زخم خانواده باشد و هم هشداری جدی برای جامعه.
دفاعیات ضد و نقیض متهم در جایگاه؛ « اتهام قتل عمد را قبول ندارم!»
در ادامه جلسه رسیدگی به پرونده قتل الهه حسیننژاد، متهم در جایگاه حاضر شد و مورد سؤال مستقیم قاضی قرار گرفت. قاضی خطاب به وی گفت: «براساس مدارک پزشکی قانونی، علت فوت وارد آمدن جراحات به قلب بوده که از سوی تو صورت گرفته است. همچنین هیچگونه اختلال روانی در تو مشاهده نشده و نتیجه آزمایش مواد مخدر و روانگردان نیز منفی بوده است. چه توضیحی داری؟»
متهم که با حالت گریان صحبت میکرد، دفاعیات خود را با ذکر اختلافات خانوادگی آغاز کرد و گفت: «حرفی ندارم. مدتی بود که بهطور مداوم به خرمآباد میرفتم چون مادرزنم دخالت میکرد. به خانوادهام گفتم مرا رها کنید. با این حال، زنم را دوست داشتم. خواهرزنم که جدا شده بود گفت ما تو را جادو کردهایم. پسرخاله زنم هم گفت برو پاکش کن. من هم به تهران آمدم و چند روز نزد پسرخالهام ماندم.»

اظهارات متهم به قتل الهه حسیننژاد در دادگاه به این شرح است:
قاضی گفت: روز حادثه را شرح دهید.
متهم گفت: ۱۰ سال ساکن لرستان و ۴ سال در اسلامشهر ساکن بودم، من ۱۲ سال ازدواج کردم و بچه دار نشدم و اختلافاتی با خانواده همسرم داشتم. به شهرستان میرفتم و بر میگشتم تا شاید همسرم را راضی کنم.
وی گفت: قبل از حادثه، در منزل پسر خالهام در اسلامشهر که سفره خانه دارد یک هفته ماندم. در روز حادثه من ۱۰ مسافر سوار کردم. مسافری که داخل ماشینم بود را به ترمینال رساندم. دیدم مسافر اسلامشهر نبود لذا در زیرگذر ایستادم که این خانم امد و ۱۵ دقیقه نشست و مسافر نیامد و یک ربع بعد گفت، برو من حساب میکنم.

وی ادامه داد: مقتول در صندلی عقب نشسته بود و به جلو آمد و نشست. مدام وویس نامزدش را گوش میداد، به او گفتم من نمیخواهم حرفهایتان را گوش بدهم بدرد من نمیخورد.
متهم افزود: چرا این اتفاق افتاد؟ در زندان هزار بار به این اتفاق فکر کردم، کاش این مسیر را طی نمیکردم.
قاضی گفت: انگیزهتان از قتل را بیان کنید؟
متهم گفت: این را نپرسید.
قاضی خطاب به او گفت: نحوه قتل و انگیزهتان را باید بگویید.
متهم گفت: بیست دقیقه بعد از سوار شدن مقتول راه افتادم، دیدم که مقتوله وویس گذاشت. من حساس هستم و به او گفتم رعایت کن. چند دقیقه بعد کارتم را دادم که هزینه سفر را حساب کند. به من گفت چرا عصبانی هستی؟ گفتم با خانمم مشکل دارم و من عصبانی شدم.
قاضی از متهم پرسید: اتهام قتل عمدی را قبول دارید؟
متهم پاسخ داد: خیر.
قاضی گفت: درباره مخفی کردن جسد توضیح دهید؟
متهم گفت: زیر پل قائمیه ایستادم.
قاضی گفت: چرا ایستادی و چرا اصلا با مرحومه دعوا کردید؟
متهم گفت: ایستادم تا او را به بیمارستان امام رضا ببرم. من نمیخواستم او را بکشم.
قاضی گفت: پیرامون صدمات غیر مسری در فوت توضیح دهید.
متهم گفت: با عصبانیت دو تا سه ضربه به مقتول زدم. نمیدانم چرا این اتفاق رخ داد.
قاضی گفت: وکیل متهم در جایگاه قرار بگیرد و لایحه خود را به دفتر دادگاه بدهید. شرح ماوقع را در دفاع از متهم بفرمایید.

وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: اتهامات قتل عمدی و اختفای جسد و از بین بردن اموال است و موضوع مباشرت در قتل عمدی با توجه به محتویات پرونده و با توجه به اعتراف صریح متهم عامل موثری در روشن شدن حقیقت بوده و او انگیزه مالی و غیر مالی که محرک ارتکاب قتل باشد نداشته و با قصد قبلی این اقدام را مرتکب نشده است. این حادثه تحت فشار روانی و در یک بحران روانی انجام شده و متهم در شرایط عقلایی قرار نداشته است و موکل قوه تمیز، به معنای درک و فهم رفتار و ماهیت و آثار رفتار ارتکابی را نداشته است.
وی افزود: تقاضا دارم هیات کارشناسی روانپزشکی دوباره وضعیت روانی موکلم را بسنجد تا ابهامات برطرف شود.
قاضی خطاب به وکیل اولیای دم گفت: با توجه به دفاعیات متهم و دفاعیات وکیل او اگر دفاعیاتی دارید مطرح کنید؟
وکیل اولیای دم گفت: خانواده مقتول صرفا در مورد تخریب اموال اعلام گذشت میکنند، اما درباره بقیه اتهامات لایحه دفاعیه میدهم.
قاضی خطاب به متهم گفت: اتهامات تفهیم و دفاعیات اخذ شد. شما اظهار کردید دو ضربه با چاقو به مقتوله زدید در حالی که گزارش پزشکی قانونی میگوید غیر از جراحات منجر به فوت ۴ ضربه دیگر زدید، درباره جراحات وارده چه دفاعی دارید؟
متهم گفت: دو ضربه زدم.
متهم در پاسخ به سوال قاضی درباره در تاکسی اینترنتی و اینکه و چطور دو کاربر توانسته یک خودرو داشته باشد؟ گفت: تغییر خودرو کردم و قبل از این لیفان داشتم و بعد خودرو سمند را معرفی کردم.
قاضی گفت: زمانی که مقتوله را در بیابان رها کردید زنده بود؟
متهم گفت: فوت شده بود ۱۵ دقیقه ایستادم میخواستم او را به بیمارستان ببرم.
قاضی گفت: آیا مردم شما را ندیدند؟ درگیری و صدا را نشنیدند؟
متهم گفت: کسی ندید اتوبان شلوغ بود. وقتی دیدم بیحال شد مجبور شدم او را به جای خلوت و جاده ببرم.
قاضی گفت: چه شد که ضربه اول را زدید؟
متهم گفت: من قاطی کردم و ضربه را زدم. او از خود دفاع کرد و دیدم یک دفعه از حال رفت.
قاضی گفت: چطور مسیر را به سمت شمس آباد رفتید؟
متهم گفت: از ترس نمیدانستم چه میکنم میخواستم او را به بیمارستان برسانم.
قاضی گفت: برای رفتن به بیمارستان باید سمت راست میرفتید چرا به سمت چپ رفتید؟
متهم گفت: چون شلوغ بود به سمت راست رفتم.

قاضی گفت: چه مدارکی نزد او بود؟
متهم گفت: کیف و گوشی بود. فردای روز حادثه دیدم یک گوشی زیر ماشین است.
قاضی گفت: گفتید چاقویی که با آن قتل کردید چاقوی آشپزخانه بوده؟ علت حمل آن چه بوده است؟
متهم گفت: من در کنار شوهر خواهرم بساط لباس داریم و چاقو را از او گرفتم و کنار در گذاشتم.
قاضی گفت: انگیزه تان از قتل چه بود؟
متهم گفت: آن لحظه قاطی کردم و خانمم جلو چشمم آمد.
قاضی خطاب به متهم گفت: به عنوان دفاع آخر هر مطلبی دارید اعلام کنید
متهم گفت: قصد کشتن نداشتم و جنون گرفتم.
قاضی ختم جلسه را اعلام کرد و جلسه دادگاه پایان یافت.
روایت هولناک وکیل از لحظات آخر زندگی الهه حسیننژاد
امیرحافظ سلیمانی، وکیل اولیای دم، در مصاحبهای جداگانه، جزئیاتی هولناک از بازسازی صحنه جرم را ارائه داد. به گفته وی، متهم هنگام رسیدن به مقصد قصد ربودن تلفن همراه الهه را داشته که با واکنش او مواجه میشود و با چاقویی که از قبل در خودرو داشت، به پهلویش ضربه زده میزند.

وکیل خانواده حسیننژاد میگوید:
متهم در فیلم بازسازی صحنه جرم که خدمت بازپرس و سرپرست دادسرای امور جنایی تهران موجود است، اظهار کرده که مقتوله طی مسیر با مادر و خواهرش تماس گرفته و گفته در راه بازگشت به خانه است. متهم به قتل وقتی به مقصد نزدیک شده، توقف کرده است؛ همان لحظه الهه حسیننژاد از او پرسیده که کرایه چقدر میشود!
حین اینکه قصد پرداخت کرایه را داشته، متهم چشمش به گوشی او خورده و گوشی را از دست الهه حسیننژاد کشیده؛ مقتوله شروع به فریاد کشیدن کرده، اما متهم به قتل چاقویی که از قبل در ماشین گذاشته بود را برداشته و به سمت چپ پهلوی مقتوله ضربه وارد کرده است.
الهه حسیننژاد پس از این ضربه از متهم خواسته بود او را به بیمارستان برساند، اما متهم به دلیل ترس از بازداشت، از این اقدام صرفنظر کرده و در مسیر جاده قم، سه ضربه دیگر با چاقو به سینه مقتوله وارد میکند. او سپس جسد را در حاشیه جاده رها کرده است.
به گفته او متهم حتی در بازپرسی نیز اقرار کرده که در لحظه رها کردن جسد، صدای الهه را شنیده است، اما باز هم از ترس اقدام به فرار کرده و محل جنایت را ترک کرده است.
بنده حتی در دادسرا از متهم به قتل سوال پرسیدم لحظهای که مقتوله را در بیابان رها کردی، زنده بود؟ بهمن فرزانه پاسخ داد که همان لحظه از سمت الهه حسیننژاد صدایی شنیده است. متهم به قتل قصد داشته جسد مقتوله را در همان بیابان دفن کند که باز ترسیده و پشیمان شده و سریع محل جرم را ترک کرده است.

الهه حسیننژاد شهروند ۲۴ ساله ساکن اسلامشهر بود که در ۴ خرداد ۱۴۰۴، پس از خروج از محل کارش در یک سالن زیبایی در شهرک غرب تهران، ناپدید شد. در ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، دادستان تهران از پیدا شدن جسد الهه حسیننژاد در بیابانهای اطراف تهران و دستگیر شدن قاتل خبر داد. بهمن فرزانه، فردی که بهعنوان مسافرکش فعالیت میکرد، به قتل الهه حسیننژاد با ضربات چاقو اعتراف کرده است. او پس از ارتکاب قتل، جسد را در منطقهای بیابانی رها کرد.
التماس مادر قاتل به مادر الهه حسین نژاد مقابل دادگاه
برادر بهمن فرزانه، قاتل الهه حسین نژاد با بیان اینکه در جریان گم شدن دختری به نام الهه حسیننژاد بودیم و از زمانی که متوجه شدیم قتل او کار برادرمان بوده دو ماه است زندگی ما سیاه شده است، گفت: »اینقدر ناراحتم که انگار خواهر خودم را از دست دادم.»
وی افزود: «به همراه مادر و دو خواهر و یکی از برادرانم مقابل دادگاه آمدیم و وقتی مادرم مادر الهه را دید سمت او رفت تا التماس کند بهمن را ببخشد اما مادر الهه حاضر به گفتگو با ما نشد.»
برادر بهمن فرزانه گفت: «برادرم راننده پایه یک است و والیبال بازی میکند. این اواخر به خاطر اختلافات با عمو و عموزاده هایم و همچنین موضوع طلاق خودش اعصابش به هم ریخته بود و نمی دانم چرا دست به این کار زد.» او در آخر گفت: «به خانواده شان بگویید این خانواده دو فرزند معلول دارد، به خاطر خدا برادرم را ببخشید.»
بدون نظر