رتبه بندی تمام فصول سریال‌های «بازی تاج و تخت» و «خاندان اژدها» از بهترین به بدترین

رتبه بندی تمام فصول سریال‌های «بازی تاج و تخت» و «خاندان اژدها» از بهترین به بدترین

سریال بازی تاج و تخت (Game of Thrones) همچنان یکی از بهترین آثار فانتزی تاریخ تلویزیون است و همین‌که بیش از پنج فصل ادامه یافت و پایانی درست و حسابی داشت، ارزش آن را بیش از پیش بالا می‌برد. متأسفانه، این وضعیت برای بسیاری از سریال‌های فانتزی دیگر صادق نیست، به‌خصوص پس از موفقیت اقتباس محبوب HBO.

بازی تاج و تخت خاندان اژدها

با وجود انتقادها و مشکلات فصل آخر بازی تاج و تخت، کل سریال از ابتدا تا پایان مسیر نسبتاً قدرتمندی داشت. حتی ضعیف‌ترین فصل‌های آن به‌طور محسوسی از بسیاری دیگر از سریال‌ها بهتر و باکیفیت‌تر هستند. همین موضوع باعث شد شبکه سازنده متعهد شود دنیای فانتزی خود را با اسپین‌آف‌هایی مانند خاندان اژدها (House of the Dragon) گسترش دهد.

چرا سریال «خاندان اژدها» به هیچ وجه در حد و اندازه «بازی تاج و تخت» نیست؟

خاندان اژدها نیز به‌خاطر کیفیت بالای تولید و بازی‌های بی‌نقصش، یک سریال فانتزی برجسته است. با این حال، وقتی همه فصول بازی تاج و تخت و پیش‌درآمد آن را مقایسه می‌کنیم، نمی‌توان انکار کرد که برخی فصل‌ها باکیفیت‌تر و چشمگیرتر از بقیه هستند. به همین خاطر می‌خواهیم ۸ فصل این سریال و دو فصل اسپین‌آف آن را بر اساس کیفیت و جذابیت رتبه‌بندی کنیم.

فصل ۲ خاندان اژدها

۱۰- فصل ۲ خاندان اژدها

بهترین اپیزود: The Red Dragon And The Gold

فصل دوم خاندان اژدها نقاط قوت زیادی دارد؛ از بازی‌های جذاب گرفته تا سکانس‌های اکشن حساب‌شده. قسمت اژدهای سرخ و طلا به‌درستی بهترین قسمت این فصل شناخته می‌شود. با این حال، این نکات مانع از آن نمی‌شوند که فصل دوم ضعیف‌ترین فصل در کل مجموعه بازی تاج و تخت و خاندان اژدها باشد.

احتمالاً بزرگ‌ترین نقطه ضعف فصل دوم، ریتم روایت آن است که در طول فصل ناپیوسته و یکنواخت است و باعث می‌شود پایان‌بندی آن نسبت به دیگر آثار این دنیا، کم‌رمق و کمتر تأثیرگذار باشد. همچنین، این فصل از روایت کتاب Fire & Blood جورج آر. آر. مارتین فاصله گرفته است و این تغییرات در همه موارد به نفع داستان تمام نشده‌اند.

جالب اینجاست که خود مارتین هم درباره ارجاع فصل دوم این اسپین‎آف به برخی روایت‌های خاص کتابش نقدهای تندی داشت، به‌ویژه در مورد صحنه بسیار مورد انتظار خون و پنیر. واکنش‌های منفی نسبت به فصل دوم، بسیاری از عناصر قوی‌تر آن را تحت‌الشعاع قرار داد و مانع رسیدن فصل دوم به کیفیتی در حد و اندازه‌های بازی تاج و تخت و حتی فصل اول خاندان اژدها شد.

فصل ۱ خاندان اژدها

۹- فصل ۱ خاندان اژدها

بهترین اپیزود: The Lord Of The Tides

به طور کلی، خاندان اژدها هنوز حتی به عظمت پیش‌درآمد خود نزدیک هم نشده است و این موضوع می‌تواند در فصل سوم تغییر کند (امیدواریم!). اما این بدان معناست که فصل اول این سریال نیز در رتبه پایین‌تری نسبت به همه فصول سریال اصلی قرار می‌گیرد؛ حتی ضعیف‌ترین فصل‌های بازی تاج و تخت هم از آن بهتر هستند.

این مسئله به هیچ وجه به معنای انتقاد از فصل اول این پیش‌درآمد نیست، بلکه بیشتر نشان‌دهنده قدرت روایت شگفت‌انگیز گیم آف ترونز است. فصل اول House of the Dragon همچنان یک دنباله شایسته برای سریال اصلی محسوب می‌شود، مخاطب را استادانه به وستروس بازمی‌گرداند و در تنها ۱۰ قسمت، کارهای زیادی انجام می‌دهد.

پرش‌های زمانی و تغییر بازیگران ممکن است در ابتدا باعث سردرگمی بیننده شود، اما ستودنی است که نویسندگان چنین خوب دامنه وسیع داستان را مدیریت کرده‌اند. انتخاب بازیگران و بازی‌هایشان بی‌نقص است و خاندان اژدها متن تاریخی مارتین را به‌طرز قابل قبولی به یک روایت منسجم تبدیل می‌کند.

با این وجود، تغییرات ایجادشده در خاندان ازدها هنوز هم محل بحث هستند، اما به نظر می‌رسد این تغییرات بیش از فصل دوم، در خدمت ضرباهنگ احساسی داستان باشند. اکشن موجود در فصل اول خوب است، چیزی که همیشه در سریال‌های تازه از راه رسیده به این شکل نیست. پایان فصل اول خاندان اژدها نیز تاثیرگذار است، حتی در شرایطی که می‌توانست با تمرکز بیشتر بر شخصیت‌های فرعی، بهتر شود.

سانسا بازی تاج و تخت

۸- فصل ۸ بازی تاج و تخت

بهترین اپیزود: A Knight Of The Seven Kingdoms

با توجه به اینکه فصل هشتم بازی تاج و تخت اعتبار کلی سریال را تا حدی لکه‌دار کرد، جای تعجب نیست که ضعیف‌ترین فصل سریال اصلی باشد. به پایان رساندن یک داستان به شکلی قابل درک، دشوار است، به‌خصوص وقتی انتظارات مخاطبان بالا باشد. با این حال، فصل هشتم اشتباهات زیادی دارد که بخشیدن را سخت می‌کند.

برای مثال، شش قسمت آن زمان کافی برای پرداختن به وزن برخی پیچش‌های داستانی را ندارد، مثل تبدیل کامل دنریس تارگرین به ملکه دیوانه در قسمت زنگ‌ها یا اعتراف برن استارک به این که کل ماجراجویی‌هایش به عنوان کلاغ سه چشم تنها برای رسیدن به تاج و تخت بوده است.

دفاعیه‌ای بر پایان سریال «بازی تاج و تخت»؛ پاسخ به ۱۰ ایراد طرفداران از فصل هشتم

این نمونه‌ها از عجیب‌ترین تحولاتی هستند که می‌توانستند با اضافه شدن قسمت‌های بیشتر، بهتر مورد پردازش قرار بگیرند، اما حتی به حاشیه رفتن جیمی لنیستر و اشتباهات بزرگ تیریون نیز در جریان شتاب فصل هشتم برای رسیدن به پایان، سخت قابل پذیرش هستند.

این به معنای بد بودن کامل فصل هشتم نیست. برخی شخصیت‌ها، مانند سانسا و آریا استارک، پایان‌بندی رضایت‌بخشی دارند که سرگذشتشان را ارزشمند می‌کند. همچنین فصل پایانی از بازی‌ها و فیلم‌برداری عالی و صحنه‌های اکشن برخوردار است که صرف‌نظر از نقص‌های کل فصل، شایسته تحسین هستند.

فصل ۵ بازی تاج و تخت

۷- فصل ۵ بازی تاج و تخت

بهترین اپیزود: Hardhome

فصل پنجم جایی است که بازی تاج و تخت شروع به فاصله گرفتن از کتاب‌های A Song of Ice and Fire می‌کند. این فصل بیشتر حس یک مرحله گذار را دارد و پس از تحولات غیرقابل توقف فصل چهارم، سرعت داستان به‌شدت کاهش می‌یابد.

با این حال، اوضاع در انتهای فصل دوباره اوج می‌گیرد؛ قسمت‌هایی مثل هاردهوم، رقص اژدهایان و مهر مادری بازگشت این فصل به فرم اصلی را نشان می‌دهند و به شکل قابل توجهی فصل ششم را تقویت می‌کنند. هاردهوم یکی از بهترین قسمت‌های کل سریال است و این باعث می‌شود جای دادن فصل پنجم در پایین این رتبه‌بندی دشوار باشد.

با این حال، واقعیت این است که پایان فصل پنجم نمی‌تواند ضعف شروع کند آن را جبران کند. همچنین تصمیمات بحث‌برانگیزی درباره شخصیت‌ها اتخاذ می‌شود؛ ازدواج سانسا با رمزی اگرچه سیر داستانی استارک‌ها را پیش می‌برد، اما می‌توانست با دقت بیشتری روایت شود. داستان دورن نیز به‌خوبی پرداخته نشده که برای طرفداران کتاب‌ها نکته‌ای آزاردهنده است.

نبرد در هاردهوم، راهپیمایی شرم تحقیرآمیز سرسی و مرگ جان همه به خوبی اجرا شده‌اند، اما روند بسیار آهسته رسیدن به این وقایع پر از نقص است.

فصل ۷ بازی تاج و تخت

۶- فصل ۷ بازی تاج و تخت

بهترین اپیزود: The Spoils Of War

قرار دادن فصل هفتم بالاتر از فصل پنجم ممکن است بحث‌برانگیز باشد، اما با وجود مشکلاتش، فصل هفتم در به هم مرتبط کردن خطوط داستانی و رسیدن به یک نقطه مشترک به شکل رضایت‌بخشی موفق است. فصل هفتم به خاطر مجبور کردن مخاطب به قبول باورپذیری کم داستان مورد انتقاد است، از جمله تصمیمات عجیب شخصیت‌ها و سرعت غیرقابل باور سفرهای آن‌ها که چیز بسیار جدیدی در کلیت سریال بود.

این نقدها کاملاً بحق است، اما فصل هفتم ارزش دیدن دارد و در مقایسه با فصل هشتم، اندکی بهتر است. سریال پس از فاصله گرفتن از روایت کتاب‌های مارتین، به سختی می‌توانست انتظارها را برآورده کند و رسیدن به سرانجامی که سال‌ها انتظارش را داشتیم، برای نویسنده نیز چالش‌برانگیز بود. در هر صورت، تعلیق همیشه بهتر از نتیجه است.

وقتی همه چیز را در نظر می‌گیریم، فصل هفتم به خوبی جان اسنو و دنریس تارگرین را معرفی می‌کند، داستان دنریس را با وایت واکرها مرتبط می‌سازد و تمامی نیروهای درگیر را چه در میدان جنگ و چه خارج از آن، به هم متصل می‌کند. مأموریت نه‌چندان عاقلانه برای آوردن یک مرده زده شده به نزد سرسی، انتخاب عجیبی از جانب نویسندگان سریال بود، اما لحظات سرگرم‌کننده‌ای برای شخصیت‌ها و حتی ظهور اژدهای مرده را خلق کرد.

سرعت روایت، تعامل‌ها و اکشن فصل هفتم آن را نسبت به فصل پنجم در رتبه‌ای کمی بالاتر قرار می‌دهد و تجربه تماشای سرگرم‌کننده‌تری ارائه می‌دهد، هرچند که فصل هشتم این نقطه ضعف‌ها را بدتر می‌کند. البته باور نویسنده بر این است که فصل هفتم و هشتم آنقدر که همه می‌گویند بد نیستند اما به دلیل کیفیت بی‌همتای فصول قبلی، انتظارات از آن‌ها بسیار بالا بود.

فصل ۱ بازی تاج و تخت

۵- فصل ۱ بازی تاج و تخت

بهترین اپیزود: Baelor

فصل اول بازی تاج و تخت یک کلاس درس واقعی در نویسندگی فانتزی است و بسیاری از نقاط قوت آن را بعدها در فصل اول خاندان اژدها شاهد بودیم. این فصل به شکل شگفت‌انگیزی مخاطب را با شخصیت‌ها درگیر می‌کند و بر خلاف خاندان اژدها، شخصیت‌های اصلی و فرعی را واقعی و مهم جلوه می‌دهد.

یکی از دلایل موفقیت فصل اول، وفاداری به کتاب‌های مارتین و تمرکز روی شخصیت‌هاست که حتی لحظات سیاسی با روایت کند و در فضای بسته را جذاب و قوی می‌کند. هرچند اکشن کمی در فصل اول وجود دارد، اما نویسندگی عالی و اقتباس بی‌نقص منبع اصلی، آن را به یکی از بهترین فصل‌های سریال تبدیل می‌کند.

همچنین این فصل جهان سریال را به خوبی معرفی می‌کند، حتی برای کسانی که با داستان‌های فانتزی بزرگ آشنا نیستند، و با کشتن ند استارک در اپیزود بیلور، خطرات این داستان را به مخاطب می‌فهماند. این سکانس همواره یکی از نمادین‌ترین و ویران‌کننده‌ترین صحنه‌های تاریخ تلویزیون خواهد بود و به خودی خود فصل اول را در این رتبه‌بندی بالا می‌برد.

با این حال، فصل‌های بعدی سریال اصلی چنان قدرتمند و باکیفیت هستند که فصل اول نمی‌تواند بالاتر از آن‌ها قرار بگیرد. دسیسه‌های سیاسی، توسعه شخصیت‌ها و اکشن از اینجا به بعد بهتر و جذاب‌تر می‌شود.

فصل ۲ بازی تاج و تخت

۴- فصل ۲ بازی تاج و تخت

بهترین اپیزود: Blackwater

فصل دوم بازی تاج و تخت بر نقاط قوت فصل اول می‌افزاید و بازی‌های سیاسی، حالا که شخصیت‌ها را بهتر می‌شناسیم، جذاب‌تر می‌شوند؛ و البته جنگ پنج پادشاه نیز به شدت در جریان است. دوران تیریون به عنوان دست راست شاه جافری، برخی از پرتنش‌ترین لحظات سریال را رقم می‌زند و کارزارهای جنگی راب نیز به همان اندازه جذاب هستند.

در حالی که تمرکز فصل اول بیشتر روی ند استارک بود (هر چند شاهد روایت‌های فرعی نیز بودیم)، فصل دوم به باقی شخصیت‌های سریال اجازه می‌دهد خودنمایی کنند. از سفر آریا با نیروهای تازه‌نفس نگهبان شب تا کارزارهای جنگی استنیس و سفر دنریس به کارث، هیچ کمبودی در خطوط داستانی جذاب وجود ندارد.

اپیزود بلک‌واتر به تنهایی فصل دوم را بالاتر از فصل اول قرار می‌دهد؛ این اولین صحنه نبرد تمام‌عیار سریال است و هیچ‌چیز در آن شما را ناامید نمی‌کند. همه چیز از حیله تیریون با آتش وحشی تا ورود غافلگیرکننده تایوین، داستان‌های هیجان‌انگیزی خلق می‌کند و تقریباً یک اقتباس کامل از A Clash of Kings است.

با این حال، فصل‌های اقتباس‌شده از بهترین کتاب‌های ترانه‌ای از یخ و آتش همچنان از این فصل بهتر هستند. فصل دوم گیم آف ترونز بسیار جذاب و باکیفیت است اما فصول بهتری هم هستند.

فصل ۶ بازی تاج و تخت

۳- فصل ۶ بازی تاج و تخت

بهترین اپیزود: Battle Of The Bastards

فصل ششم بازی تاج‌ و تخت استثنایی است، چرا که تنها فصلی است که پس از فاصله گرفتن سریال از کتاب‌های مارتین رخ می‌دهد و با این حال همچنان کیفیت فصول قبل را حفظ کرده است. این فصل نقاط قوت پایان فصل پنجم را گرفته و حتی از توسعه‌های روایی مورد تردید نیز برای روایت داستان‌های جذاب بهره می‌برد.

داستان ناخوشایند سانسا در فصل پنجم می‌توانست بهتر اجرا شود، اما وقتی او و جان وینترفل را در نبرد حرامزادگان بازپس می‌گیرند، این روایت به ثمر می‌نشیند. همین قسمت به تنهایی فصل ششم را به صدر رتبه‌بندی می‌برد، با خطرات و تراژدی‌هایش (روح ریکان شاد!) و اکشن حماسی که تأثیر عمیقی بر جای می‌گذارد.

سکانس ابتدایی اپیزود بادهای زمستان نیز از نکات برجسته فصل ششم بازی تاج‌ و تخت است، و همینطور شروع سفر دنریس به وستروس پس از این همه فصل. این فصل شاهد آن است که بسیاری از شخصیت‌ها به قدرت بالقوه خود رسیده و پیروزی‌های شایسته‌ای به دست می‌آورند، که آن را به یکی از رضایت‌بخش‌ترین فصول سریال تبدیل می‌کند. اما متأسفانه، هنوز هم به اندازه رویدادهای بهترین کتاب مارتین برجسته نیست.

فصل ۳ بازی تاج و تخت

۲- فصل ۳ بازی تاج و تخت

بهترین اپیزود: The Rains Of Castamere

اپیزود طوفان شمشیرها تا به امروز بهترین عنوان در سری کتاب‌های ترانه‌ای از یخ و آتش است و دو فصل اقتباس شده از آن بهترین فصل‌های سریال هستند. این روند با فصل سوم شروع می‌شود که پس از یک فصل دوم قدرتمند، سرعت داستان را افزایش می‌دهد و مخاطرات را بالا می‌برد.

با بازگشت تایوین به پایتخت، اتفاقات شگفت‌انگیزی در پایتخت رخ می‌دهد و اکثر آن‌ها تیریون و سرسی را در موقعیت‌های دشواری قرار می‌دهد که باید از آن‌ها بیرون بیایند. دنریس در فصل سوم به قدرت بالقوه‌اش می‌رسد و آستاپور و یونکای را فتح می‌کند. سفر آریا با سگ شکاری نیز جذاب است، همان‌طور که تحول رابطه جیمی و برین اهل تارث دیدنی پیش می‌رود.

البته، پربازدیدترین و نمادین‌ترین قسمت بازی تاج‌ و تخت از فصل سوم است، باران‌های کاستامیر که بار دیگر نشان می‌دهد هیچ‌کس در سریال در امان نیست. این فصل به خودی خود شایسته رتبه دوم است، اما عروسی سرخ جایگاه آن را در این رتبه تثبیت می‌کند. تنها پیامدهای این واقعه است که از این اپیزود پیشی می‌گیرد.

فصل ۴ بازی تاج و تخت

۱- فصل ۴ بازی تاج و تخت

بهترین اپیزود: The Lion And The Rose

فصل چهارم بازی تاج‌ و تخت بدون شک بهترین فصل سریال است و دلایل خوبی هم برای آن وجود دارد. از آنجا که فصل چهارم در میانه طوفان شمشیرها آغاز می‌شود، شروع کند فصول پیشین را ندارد. در عوض، با شیر و رُز در شوکه‌کننده‌ترین شکل ممکن مخاطب را وحشت‌زده می‌کند و سپس با پیچش‌های پشت سر هم او را سردرگم می‌کند.

اگرچه تغییراتی در روایت نیمه دوم کتاب ایجاد شده است (برداشت آن‌ از صحنه در ماه یکی از کم‌کیفیت‌ترین‌هاست) اما در مهمترین چیزها وفادار باقی می‌ماند. از مرگ بسیار موردانتظار و خوشایند جفری تا دوئل اوبرین با کوهستان و مرگ تایوین، همه چیز به شکلی استادانه کنار هم قرار می‌گیرد. در واقع، انتخاب بهترین قسمت این فصل دشوار است.

تحولات و اکشن بی‌وقفه به هیچ وجه به قیمت کاستن از لحظات صمیمی بین شخصیت‌ها یا دیالوگ‌های شگفت‌انگیز تمام نمی‌شود و فصل چهارم تعادلی بی‌نقص بین نقاط قوت فصل‌های قبلی و بعدی برقرار می‌کند. همه چیز در قسمت ۹ با نبرد در قلعه سیاه به اوج می‌رسد، که نقطه اوجی فوق‌العاده است، حتی اگر یکی از نبردهای کمتر دیده شده بازی تاج‌ و تخت باشد.

بهترین اپیزودهای سریال «بازی تاج و تخت»؛ از «رقص اژدهایان» تا «باران های کاستامیر»

مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
بدون نظر

ورود