
رابطه جنسی همواره یکی از مهمترین مراحل بلوغ و بزرگسالی تلقی میشود و نقشی کلیدی در سلامت جسم، آرامش روان و پیوندهای اجتماعی دارد. با این حال، پژوهشی تازه نشان میدهد که زندگی بدون رابطه جنسی برای شمار قابل توجهی از بزرگسالان واقعیتی انکارناپذیر است. این وضعیت با مجموعهای از عوامل ژنتیکی، محیطی، جسمی و روانی در ارتباط قرار دارد.
یافتههای پژوهش
این تحقیق بر اساس دادههای بیش از ۴۰۵ هزار بزرگسال بریتانیایی با تبار اروپایی و ۱۳ هزار و ۵۰۰ فرد استرالیایی انجام شد. نتایج در نشریه معتبر PNAS منتشر گردید. از میان این جمعیت، ۳۹۲۹ نفر گزارش دادند که هرگز هیچگوننه رابطه جنسی نداشتهاند. پژوهشگران در این بررسی ۲۵۱ ویژگی مرتبط با سلامت روان، خواب، ورزش، مصرف مواد، ریسکپذیری، شناخت، وضعیت عمومی سلامت و شغل را تحلیل کردند و دریافتند که ۱۴۸ ویژگی بهطور معنادار با بیتجربگی جنسی ارتباط دارد.

انواع عشاق از نگاه علم و میزان رابطه جنسی هر کدام؛ شما جزو کدام دستهاید؟
ویژگیهای جسمی و اجتماعی افراد بدون رابطه جنسی
بررسیها نشان داد مردانی که هرگز رابطه جنسی نداشتهاند، قدرت دست پایینتر و ماهیچههای بازوی کوچکتری دارند. همچنین در میان مردان و زنان بدون تجربه جنسی، احتمال سطح تحصیلات بالاتر، درونگرایی و توانایی شناختی بیشتر، بیشتر است.
در مقابل، مصرف کمتر الکل و مواد مخدر، دیدار کمتر با دوستان و خانواده و استفاده کمتر از تلفن همراه فرصتهای شکلگیری روابط عاطفی و رمانتیک را کاهش میدهد.

۹ اتفاق بدی که با قطع رابطه جنسی میتواند برایتان رخ دهد
سلامت روان و ویژگیهای شخصیتی
افرادی که هرگز رابطه جنسی نداشتهاند، بیشتر با اختلالات خاصی چون اختلال طیف اوتیسم و آنورکسیا (بیاشتهایی عصبی) همراه بودند. جالب آنکه در این گروه، اختلالاتی مانند افسردگی، اضطراب و ADHD کمتر دیده شد.
همچنین استفاده زودهنگام از عینک بهعنوان یک نشانه فیزیکی برجسته شد. پروفسور برندن زیتش از دانشگاه کوئینزلند در یادداشتی در پایگاه The Conversation نوشت:
استفاده از عینک در سنین پایین و دیگر ویژگیهای کلیشهای مانند «خرخوان» بودن، ممکن است بر تجربههای عاطفی نوجوانی تأثیر بگذارد و به تبع آن، اعتماد به نفس رمانتیک فرد در بزرگسالی کاهش یابد.

ارتباط با احساسات و کیفیت زندگی
بر اساس دادهها، احساس تنهایی، اضطراب بیشتر و شادی کمتر در میان بزرگسالان بدون رابطه جنسی بسیار رایج است. این موضوع بار دیگر پیوند مستقیم میان بیتجربگی جنسی و سلامت عاطفی را برجسته میکند.
نقش ژنتیک و عوامل محیطی
تحلیل ژنتیکی نشان داد که حدود ۱۵ درصد از تفاوتها در تجربه جنسی افراد به ژنها بازمیگردد. زیتش در این باره توضیح داد:
«تحلیل ژنتیکی به ما اجازه داد همبستگیهای ژنتیکی با سایر ویژگیهایی که در پژوهشهای جداگانه بررسی شدهاند، شناسایی کنیم. به این ترتیب مجموعهای از پیوندهای جالب میان بیتجربگی جنسی و ویژگیهای دیگر آشکار شد.»
عوامل منطقهای و اجتماعی ـ اقتصادی نیز اثرگذار بودند. مردان در مناطقی با کمبود زنان یا نابرابری بالای درآمدی بیشتر در معرض بیتجربگی جنسی قرار داشتند. این یافته نشان میدهد که شرایط اجتماعی و اقتصادی، فرصتهای جنسی را شکل میدهد.

تفاوتهای جنسیتی
پژوهشگران دریافتند که در مردان، عواملی مانند قدرت بدنی، شاخصهای جسمی و میزان درآمد با بیتجربگی جنسی ارتباط بیشتری دارند. همچنین خروپف، استفاده از موبایل و نداشتن فردی برای درد دل و اعتماد نیز در این زمینه تأثیرگذار است.
برای زنان، عوامل شغلی مانند ساعات کاری طولانی ارتباط بیشتری با بیفرزندی و نداشتن رابطه داشت. در حالی که برای مردان، درآمد و روابط صمیمی تعیینکنندهتر بودند. پژوهشگران افزودند که بخشی از این تفاوتها میتواند ناشی از هنجارهای فرهنگی و اجتماعی در نحوه گزارش تجربههای جنسی باشد.
ابهامات و نتایج کلی
زیتش در ادامه تأکید کرد:
نتایج ما تصویری پیچیده ترسیم میکند. یکی از جنبههای نامشخص این است که چه عواملی پشت الگوی مشاهدهشده قرار دارند. ممکن است نداشتن رابطه باعث نارضایتی شود، یا نارضایتی موجب دشواری در یافتن شریک شود، یا عاملی سوم هر دو را ایجاد کند.
وی همچنین افزود که برخی از افراد مورد مطالعه ممکن است بهطور ذاتی بیمیل به رابطه جنسی یا همان بیجنسگرا (Asexual) باشند، اما همه یافتهها را نمیتوان با این ویژگی توضیح داد. برای نمونه، ارتباط با توزان جمعیتی زنان و مردان و قدرت بدنی پایینتر در مردان نشاندهنده ترکیبی از بیتجربگی داوطلبانه و غیرداوطلبانه است.
بدون نظر