دهه ۲۰۲۰ پر از فیلمهای ترسناک پرفروش و تأثیرگذاری بوده که برخی از آنها به شاهکارهای واقعی این ژانر تبدیل شدهاند. در حالیکه آثاری مانند The Black Phone، Nosferatu و Weapons هم تحسین منتقدان را برانگیختهاند و هم توجه گسترده مخاطبان را، تعدادی از آثار درخشان این ژانر آنطور که باید دیده نشدهاند. این فیلمها ممکن است تحسین یا شهرتی در حد سایر آثار نداشته باشند، اما بدون شک از جسورانهترین و دلهرهآورترین فیلمهای این دهه به شمار میآیند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم ترسناک کمتر دیده شده دهه ۲۰۲۰ آشنا کنیم.

نادیدهگرفتهشدهترین فیلمهای ترسناک دهه ۲۰۲۰
۱۰. Gretel & Hansel (2020)
۹. The Wolf of Snow Hollow (2020)
۸. The Last Matinee (2020)
۷. Resurrection (2022)
۶. Hatching (2022)
۵. Disappear Completely (2022)
۴. Lovely, Dark, and Deep (2023)
۳. Lisa Frankenstein (2024)
۲. Grafted (2024)
۱. The Ugly Stepsister (2025)

۱۰. Gretel & Hansel (۲۰۲۰)
به کارگردانی آز پرکینز، این اثر ترسناک فانتزی-تاریک بازآفرینی مدرنی از داستان افسانهای کلاسیک برادران گریم است که به شکل یک داستان گوتیک آرامسوز روایت میشود. سوفیا لیلیس (بازیگر فیلمهای It و It: Chapter Two) نقش گرتل نوجوان را بازی میکند و سم لیکی در نقش برادر کوچکترش، هانسل، ظاهر میشود. داستان دربارهی خواهر و برادری است که در جنگل گم میشوند و به کلبهی زنی مرموز (با بازی آلیس کریج) پناه میبرند؛ زنی که اسرار تاریکی از جادوی سیاه در دل دارد.
فیلم گرتل و هانسل هنگام اکران نقدهای متوسطی دریافت کرد و آنگونه که شایسته بود مورد توجه قرار نگرفت. با طراحی صحنه سورئال و فضایی پرتنش، این فیلم برای دوستداران «وحشت هنری» ساخته شده است. هر فریم فیلم با دقت طراحی شده، در نوری وهمآلود غوطهور است و حالوهوایی سنگین و مرموز دارد. برخلاف مسیر معمول فیلمهای ترسناک پر از شوک و جیغ، این اثر با تعلیق ظریف و زیبایی بصری، مفاهیمی چون بقا، قدرت زنان و آنچه در سایهها پنهان است را کاوش میکند.

۹. The Wolf of Snow Hollow (۲۰۲۰)
به نویسندگی، کارگردانی و بازیگری جیم کامینگز، فیلم گرگ اسنو هالو ترکیبی از وحشت گرگینهای، درام مطالعه شخصیتی و کمدی سیاه است. داستان دربارهی افسر پلیسی به نام جان مارشال، کلانتری در شهری کوچکی در ایالت یوتا است که با مشکلات متعددی مانند اعتیاد به الکل، طلاق اخیر و دختر نوجوان سرکش خود دستوپنجه نرم میکند. همزمان با تحقیق دربارهی مجموعهای از قتلهای وحشیانه که همزمان با ماه کامل اتفاق میافتند، او بهتدریج به این نتیجه میرسد که گرگینهها واقعاً وجود دارند و رفته رفته ماجرا را فاش میکند.
با وجود اصالت داستان و ساختار متفاوتش، این فیلم هنگام اکران چندان مورد توجه عموم قرار نگرفت، هرچند منتقدان آن را بهشدت تحسین کردند. کامینگز با مهارت، فیلمی خلق کرده که از مرزهای ژانر وحشت عبور میکند و به همان اندازه که ترسناک است، بامزه و جذاب نیز هست. ترس فیلم نه از هیولای بیرونی، بلکه از پارانویا و تنهایی درونی شخصیت اصلی داستان میآید و تمرکزش بر احساس و شخصیت است، نه بر ترسهای ناگهانی یا خشونت همراه با خونریزی شدید.

۸. The Last Matinee (۲۰۲۰)
فیلم آخرین نمایش محصول مشترک اروگوئه، مکزیک و اسپانیاست. داستان در سال ۱۹۸۳ و در شهر مونتهویدئو میگذرد و دربارهی آنا (با بازی لوچیانا گراسو)، دانشجوی مهندسی و دختر آپاراتچی یک سینماست. در شبی بارانی، او برای جایگزینی پدرش در شیفت کاری آخر به سینمایی در حال افول میرود. اما وقتی قاتلی نقابدار و مرموز وارد سالن محل نمایش یک فیلم ترسناک اقتباسی از داستان فرانکنشتاین شده و درِ سینما را قفل میکند، آنا و تماشاگران گرفتار جهنمی خونین میشوند و او باید برای نجات جانش تلاش کند.
این فیلم ادای دینی است به سینمای کلاسیک جالو (giallo)، با رنگبندیهای اشباعشده و درخشان در سبک داریو آرجنتو و ماریو باوا و صحنههای قتل خلاقانه و اغراقآمیز. دیالوگ در فیلم اندک بوده و تمرکز اصلی بر تعلیق، اتمسفر و جلوههای عملی است. The Last Matinee نهتنها یک اسلشر در سبک جالو، بلکه نامهی عاشقانهای به خود سینماست، بهویژه تجربهی جمعی تماشای فیلم در سالن سینما.

۷. Resurrection (۲۰۲۲)
به نویسندگی و کارگردانی اندرو سمانز، فیلم رستاخیز با بازی درخشان ربکا هال در نقش مارگارت ساخته شده است؛ مدیری موفق و قدرتمند که زندگی کاملاً منظم و کنترلشدهاش با بازگشت ناگهانی دیوید (تیم راث)، معشوقه خشن و آزارگر دوران جوانیاش، فرو میپاشد. مارگارت در سنین پایین قربانی سوءاستفاده جنسی دیوید قرار گرفته، در دوران رابطه با او به شدت از لحاظ روانی و جسمی مورد آزار قرار گرفته، و حالا با بازگشت این مرد، گذشتهای تاریک دوباره برایش زنده میشود. داستان با پیچشهای غیرقابلپیشبینی، از یک تریلر روانشناختی به ترسی تمامعیار تبدیل میشود و در ادامه به قلمرویی سیاه و تسخیرکننده سقوط میکند.
این فیلم ترسناک با وجود تحسین منتقدان، چندان مورد توجه عموم قرار نگرفت و از دید بسیاری از علاقهمندان ژانر ترسناک پنهان ماند. بار احساسی سنگین، اتمسفر ناآرام، اوج سورئال و پایان تکاندهندهاش باعث میشود Resurrection یکی از جسورانهترین فیلمهای ترسناک دهه اخیر باشد. این فیلم به دنبال ترساندن مخاطب نیست؛ بلکه با تنش روانی طاقتفرسا، اعصاب بیننده را خرد میکند و در پایان، احساسی عمیق از آشفتگی و ترس در او باقی میگذارد.

۶. Hatching (۲۰۲۲)
فیلم جوجهکشی محصولی از سینمای فنلاند است؛ داستانی درباره بلوغ، با ترکیبی از وحشت بدنی و عناصر افسانههای تاریک. به کارگردانی هانا برگهولم، این فیلم ترسناک بر تینیا (سیری سولالینا)، یک دختر ۱۲ ساله ژیمناست، تمرکز دارد که زیر فشار مادرش (زنی با تفکرات وسواسگونه درباره کمال و ظاهر) زندگی میکند. تینیا در جنگل تخم مرموزی پیدا میکند و تصمیم میگیرد آن را به خانه برده و از آن مراقبت کند. اما در ادامه موجودی پرندهمانند و چندشآور از تخم بیرون میآید که در عین محافظت از تینیا، بهتدریج زندگیاش را به کابوسی زنده تبدیل میکند.
با وجود تحسین گسترده منتقدان، Hatching چندان در سطح جهانی شناخته نشد و بازخورد محدودی از مخاطبان عام گرفت. این فیلم شاهکاری در استفاده از استعاره و نمادگرایی است که با روایت خود به مفاهیمی چون سرکوب، بلوغ و رابطه پیچیده مادر و دختر میپردازد. همچنین این فیلم ترسناک تفسیری تلخ از زخمهای عاطفی میان نسلها ارائه میدهد. این اثر کمتر دیدهشده بدون شک یکی از محبوبترین فیلمها برای دوستداران وحشت استعاری خواهد بود.

۵. Disappear Completely (۲۰۲۲)
به نویسندگی مشترک و کارگردانی لوییس خاویر هنائینه، فیلم به طور کامل ناپدید شوند یکی از جواهرات پنهان سینمای وحشت مکزیک است که متأسفانه خارج از آمریکای لاتین کمتر دیده شد. داستان درباره سانتیاگو مندوزا (با بازی هارولد تورس)، عکاس جنایی است که عکسهایش را به نشریات زرد میفروشد. او پس از ثبت صحنهای هولناک از قتلی مرتبط با یک سیاستمدار، بهتدریج شروع به از دست دادن هر پنج حس خود میکند. در حالی که سانتیاگو برای کشف منشأ این نفرین تلاش میکند، با نیروهای تاریک و شیطانی مواجه میشود.
Disappear Completely ترکیبی از وحشت روانشناختی، باورهای فولکلور و نقد اجتماعی است. این فیلم یکی از غرق کنندهترین تجربههای ترسناک دهه اخیر را ارائه میکند، در حالی که مخاطب را دقیقاً در موقعیت قهرمان داستان قرار میدهد تا فروپاشی تدریجی حواسش را حس کند. تصاویر مینیمال اما وهمآلود و فضای خفقانآور فیلم، بیننده را کمکم در کابوسی نفسگیر گرفتار میکند که حتی پس از پایان فیلم هم در ذهنش باقی میماند.

۴. Lovely, Dark, and Deep (۲۰۲۳)
فیلم ترسناک دوستداشتنی، تاریک و عمیق اکرانی بیسروصدا داشت و از دید بسیاری پنهان ماند، اما منتقدان واکنش بسیار مثبتی به آن نشان دادند. در مقابل، تماشاگرانی که فیلم را دیدند، امتیاز پایینتری در راتنتومیتوز و لِترباکس به آن دادند. نویسندگی و کارگردانی این اثر بر عهده ترزا ساوترلند بوده و در آن، جورجینا کمپبل در نقش لِنون بازی میکند؛ جنگلبانی تازهکار که در حال تحقیق درباره ناپدید شدنهای مرموزی است که گمان میکند با ناپدید شدن خواهرش در دوران کودکی ارتباط دارند. او هرچه بیشتر در این راز فرو میرود، دچار توهمات و رؤیاهای هولناکی میشود و در برابر حقیقتی غیرقابلگریز قرار میگیرد که رنگ و بویی از وحشت لاوکرفتی دارد.
Lovely, Dark, and Deep اثری تماشایی برای دوستداران وحشت کیهانی و وحشت در دل طبیعت به شمار میآید. قدرت اصلی فیلم در خلق حالوهوای روانی ترسناک خزندهای است که به زیر پوست بیننده نفوذ میکند و تا مدتها بعد از پایان فیلم با او باقی میماند. این اثری شخصی، با ریتمی حسابشده، تصاویر تسخیرکننده و فضایی رؤیایی است که مرز میان واقعیت و کابوس را محو میکند.

۳. Lisa Frankenstein (۲۰۲۴)
به نویسندگی دیابلو کودی، همان نویسندهی خلاق فیلم بدن جنیفر، و نخستین تجربهی کارگردانی زلدا ویلیامز، فیلم لیزا فرانکنشتاین بازآفرینی تازه و هیجانانگیزی از افسانهی فرانکشتاین است. داستان فیلم در سال ۱۹۸۹ میگذرد و در آن کاترین نیوتن نقش لیزا سواولوز، دختر نوجوانی گوشهگیر را بازی میکند که پس از دو سال، هنوز سوگوار مرگ مادرش بوده و برای سازگاری با زندگی در کنار نامادری آزارگرش (کارلا گوگینو) تلاش میکند. او بیشتر وقتش را در گورستانی متروکه میگذراند و از زندگی گذشته مینالد، تا اینکه روزی یکی از مردگان زنده میشود و از قبر بیرون میآید. از اینجا داستان به تفسیری فمینیستی از مفهوم «دانشمند دیوانه» تبدیل میشود.
فیلم روح دهه ۸۰ میلادی را بهزیبایی بازآفرینی میکند؛ طراحی صحنه و لباسها دقیق و وفادار به این دوره هستند. Lisa Frankenstein با ترکیب هوشمندانهی طنز، ترس و احساسات، هم جذاب است و هم تکان دهنده. زیبایی بصری رنگارنگ و دیالوگهای هوشمندانه، آن را به یکی از نادیدهگرفتهشدهترین کمدیهای ترسناک سالهای اخیر تبدیل کرده است. هرچند در زمان اکرانش چندان مورد توجه قرار نگرفت، اما مانند Jennifer’s Body احتمالاً با گذر زمان جایگاه واقعی خود را پیدا خواهد کرد.

۲. Grafted (۲۰۲۴)
فیلم پیوند خورده اثری از سینمای نیوزیلند در ژانر وحشت بدنی و دربارهی بلوغ و هویت به شمار میآید. داستان دربارهی وی (جویِنا سان)، دختر نوجوانی است که از چین به نیوزیلند مهاجرت میکند تا با خاله و دخترخالهاش، آنجلا (جس هونگ)، زندگی کند. وی لکهی مادرزادی بزرگی روی صورت دارد، پدرش نیز با همین نقص ظاهری زندگی میکرد و در جریان آزمایشهای پیوند پوست جان باخت. وی تصمیم میگیرد تحقیقات پدرش را ادامه دهد، اما پژوهشهایش در زمینهی پیوند پوست به مسیر تاریک و هولناکی کشیده میشود، بهویژه پس از درگیری با گروه دختران زورگوی گروه آنجلا.
با وجود پخش از پلتفرم Shudder، فیلم توجه زیادی جلب نکرد و برای بسیاری از مخاطبان نادیده ماند. Grafted شایسته همان سطح از تحسینی است که فیلمهایی مانند The Substance دریافت کردند. این فیلم با جلوههای ویژهی عملی دقیق و داستانی جسورانه، مرزهای وحشت بدنی را گسترش میدهد و در قالب استعاره، مفاهیمی مانند نفرت از خود، مهاجرت، تطبیق فرهنگی، جاهطلبی و استانداردهای ناعادلانه زیبایی را بررسی میکند.

۱. The Ugly Stepsister (۲۰۲۵)
این فیلم ترسناک بدنی نروژی به نویسندگی و کارگردانی امیلی بلیشفلدت، بازآفرینی متفاوتی از داستان سیندرلا است که از دید یکی از خواهران ناتنی زشت او روایت میشود. ماجرا در سرزمین پادشاهی خیالی سوئدلندیا در قرن هجدهم میگذرد و دربارهی الویرا (لیا میرِن)، مادرش ربکا (آن دال تورپ) و خواهر کوچکترش آلما (فلو فاگرلی) است که به قصر ناپدریشان نقل مکان میکنند؛ مردی که با دختر زیبا و دلفریبش، آگنس (تیا صوفی لوخ نس)، زندگی میکند. اندکی بعد از مرگ این مرد، خانوادهها درمییابند هیچ داراییای برای آنها باقی نمانده و تنها امیدشان ازدواج یکی از دختران با شاهزاده جولیان (ایزاک کالمراث) است. الویرا برای پیشی گرفتن از خواهر ناتنیاش، زیر تیغ عملهای دردناک و قرونوسطایی زیبایی میرود.
ژانر وحشت بارها افسانههای پریان را بازآفرینی کرده است، اما آثار کمی به پای The Ugly Stepsister میرسند. همانند Grafted، این فیلم نیز شایستهی تحسینی در سطح The Substance است. این فیلم با استفاده از خشونت عریان و بصری، فشارهای ویرانگر فرهنگ نگاه وسواسی به زیبایی و کالاسازی از زنان در نگاه مردان را آشکار میکند. شخصیت الویرا یکی از پیچیدهترین قهرمانان تراژیک سینمای ترسناک معاصر است؛ نه قهرمان و نه شرور، بلکه زنی که در جستوجوی عشق و پذیرش، خودِ واقعیاش را از دست میدهد.





بدون نظر