یک داروساز سرشناس سه نوع داروی ضد افسردگی را معرفی کرده که اگر بیماران بخواهند مصرف آنها را متوقف کنند یا حتی یک نوبت را فراموش کنند، دچار نشانههای ترک بسیار سختی میشوند.
تخمینها نشان میدهد که ۸۵ درصد از نسخههای افسردگی مربوط به سه قرص است که در گروه مهارکنندههای انتخابی بازجذب سراتونین (اساسآرآیها) قرار میگیرند؛ این داروها عبارتاند از: سیتالوپرام، سرترالین و فلوکستین که با نام پروزاک هم شناخته میشود.
اساسآرآیها با بالا بردن سطح هورمون سروتونین که به عنوان هورمون «شادی» شناخته میشود، در مغز عمل میکنند و میتوانند با احساسات غمگینی و دلشوره مقابله کنند. داروهای ضد افسردگی برای درمان افسردگی و دیگر اختلالات روانی مانند اضطراب، اختلال وسواس فکری-عملی (اُسیدی) و اختلال استرس پس از سانحه (پیتیاسدی) به کار میروند.

فیل کاولی، داروساز ساکن آمریکا که در اینستاگرام با نام @philsmypharmacist شناخته میشود و ۱.۲ میلیون دنبالکننده دارد، اخیراً در یک ویدیو توضیح داده که چرا این سه داروی ضد افسردگی به ویژه به داشتن نشانههای ترک دشوار معروف هستند. این نشانهها شامل ناراحتی معده و پدیدهای به نام «شوکهای مغزی» است که در آن مصرفکنندگان احساس جرقههای الکتریکی تصادفی یا پرشهایی در داخل سر خود توصیف میکنند.
کاولی گفت که اولین دارو، پاروکستین است که قویترین داروی اساسآرآی موجود در بازار به شمار میرود. او توضیح داد که پاروکستین دارای نیمهعمر کوتاهی است و چون یک اساسآرآی است، وقتی آن را قطع میکنید، باعث ناراحتی معده میشود و ممکن است دچار شوکهای مغزی شوید، زیرا به دلیل نیمهعمر کوتاه، دارو به قدری سریع از بدن خارج میشود که همه را آشفته میکند.
نیمهعمر داروها، مدت زمانی است که طول میکشد تا میزان ماده فعال دارو در بدن به نصف کاهش یابد و این زمان میتواند بسته به عواملی مانند وزن بدن، در افراد مختلف متفاوت باشد. کاولی افزود که معمولاً برای قطع مصرف آن باید در ابتدا داروی دیگری مانند فلوکستین یا دارویی مشابه را مصرف کنید.
بر اساس اعلام سازمان غذا و داروی آمریکا (افدیای)، سایر نشانههای ترک پاروکستین عبارتاند از: کابوس دیدن، سرگیجه، و پارستزی که به صورت احساس مورمور شدن، بیحسی یا سوزنسوزن شدن توصیف میشود.
دومین داروی سخت برای ترک، دولوکستین است که با نامهای تجاری سیمبالتا و ینتریو فروخته میشود و نوعی ضدافسردگی است که در دسته مهارکنندههای بازجذب سروتونین-نورآدرنالین (اسانآرآی) قرار میگیرد. این گروه از داروهای ضد افسردگی با جلوگیری از جذب مجدد سروتونین و نوراپینفرین عمل میکنند، نوراپینفرین یک انتقالدهنده عصبی است که با پاسخ «جنگ یا گریز» ما ارتباط دارد. این دارو به شکلی عمل میکند که این مواد را پایدار نگه داشته و خلقوخو را متعادل میسازد.

دولوکستین با هدف قرار دادن سه هورمونی که بدن برای پیشگیری از افسردگی به آنها نیاز دارد، کار میکند؛ این سه هورمون عبارتاند از: سراتونین، نوراپینفرین و دوپامین، که دوپامین هورمونی است که هنگام تجربه لذت در بدن آزاد میشود. اما وقتی مصرف آن را قطع میکنید، چون سطح هر سه انتقالدهنده عصبی به سرعت کاهش مییابند، اثرات آن به سرعت احساس میشود.
هنگام قطع مصرف، با ترکیبی از عوارض جانبی واقعاً بد روبهرو میشوید؛ نهتنها ناراحتی معده مربوط به اساسآرآیها را خواهید داشت، بلکه نوراپینفرین نیز باعث آشفتگی شدید مغزتان میشود. این حالت با اثرات نرسیدن تقویتکننده دوپامین نیز همراه است؛ به این معنی که نهتنها تمام این عوارض جانبی را دارید، بلکه دیگر هیچ کاری هم دلتان نمیخواهد که انجام دهید. سایر عوارض جانبی ترک دولوکستین عبارتاند از: سرگیجه، حالت تهوع، مشکل در خواب، احساس بیقراری یا اضطراب، سردرد، لرزش و بیحسی یا سوزنسوزن شدن دستها یا پاها.
سومین دارو یک اسانآرآی دیگر به نام ونلافاکسین است که با نامهای تجاری ونسیر، ونکارم، ونلالی، افکسور و ونلابلو عرضه میشود. کاولی هشدار داد که این دارویی است که هرگز شروع به مصرفش نمیکند، زیرا نمیتواند آن را قطع کند.
این دارو یک مهارکننده بازجذب نوراپینفرین همراه با سروتونین است؛ اما بدترین عوارض جانبی را هنگام قطع مصرف دارد، سختترین بخش این است که نیمهعمر آن خیلی خیلی خیلی کوتاه است، و وقتی آن را قطع میکنید، نمیتوانید به درستی دوز آن را کاهش دهید.
قطع این دارو که به گفته اناچاس میتواند نشانههای ترک شبیه به آنفولانزا مانند سردرد، حالت تهوع، درد عضلانی، خستگی و بیقراری ایجاد کند، حدود سه یا شش ماه طول میکشد.
پس از انتشار این ویدیو، کاربران شبکههای اجتماعی با گذاشتن نظر، نشانههای ترکی را که پس از قطع این داروها تجربه کرده بودند، با دیگران به اشتراک گذاشتند.
من ونلافاکسین مصرف میکنم و خوشبختانه برای من فوقالعاده بوده؛ اما اگر فقط یک دوز را فراموش کنم، زندگیام واقعاً از هم میپاشد.
ونلافاکسین! وای خدای من، بدترین عوارض جانبی هنگام تلاش برای ترک، احساس میکنم تا ابد باید این داروها را بخورم.
تلاش کردم ونلافاکسین را قطع کنم، اما زندگیام را ویران کرد؛ بنابراین دوباره شروع به مصرف کردم و از آن زمان دیگر برای ترک آن تلاش نکردهام.
شوکهای مغزی. اینکه بالاخره نامی برای این حس پیدا کردم، خودش آرامش بزرگی بود؛ فکر میکردم دارم عقلم را از دست میدهم.
پزشکان فکر میکردند که من این چیزها را از خودم در میآورم، اما وای که نشانههای ترک ونلافاکسین چقدر هولناک بودند.





بدون نظر