تاریخ دریانوردی به آغاز تمدن بشر بازمیگردد. برخی از محققان بر این باورند که انسانها از اواخر دوره پلیستوسن اولیه، یعنی حدود ۹۰۰ هزار سال پیش، سفرهای دریایی خود را آغاز کردهاند. با این حال، باور به اینکه کاپیتان باید همراه با کشتی در حال غرق شدنش از بین برود، سنتی است که به نظر میرسد در قرن نوزدهم شکل گرفته باشد. این باور بازتابی از ارزشهای شرافتمندانه و جوانمردی در دوران ویکتوریایی بود؛ زمانی که حس مسئولیت و وفاداری به وظیفه خود را با تعهد اخلاقی نسبت به حفظ جان تمام سرنشینان کشتی در هم آمیختند.
نکته جالب این است که هیچ قانون رسمی وجود ندارد که کاپیتان را موظف کند تا همراه با کشتی خود بمیرد. با این حال، قوانین بینالمللی دریایی تأکید دارند که کاپیتان باید اصول «دریانوردی محتاطانه» را رعایت کرده و امنیت مسافران و خدمه را تضمین کند.

برای نخستینبار، پس از فاجعه غرق شدن کشتی تایتانیک در سال ۱۹۱۲، وظایف قانونی کاپیتانها در قالب کنوانسیون ایمنی جان اشخاص در دریا (SOLAS) در سال ۱۹۱۴ تدوین شد. به واسطه این کنوانسیون بعدها سازمان بینالمللی دریانوردی (IMO) را تاسیس کردند؛ نهادی وابسته به سازمان ملل که وظیفه تدوین قوانین جهانی حملونقل دریایی و نظارت بر ایمنی و امنیت کشتیرانی را بر عهده دارد. در حال حاضر، ۱۷۶ کشور عضو این سازمان هستند.
برخی کشورها که از پیشینه طولانیتری در دریانوردی برخوردارند، مانند اسپانیا، یونان، ایتالیا و فنلاند، قوانینی وجود دارد که بر اساس آن، کاپیتان باید آخرین فردی باشد که کشتی را ترک میکند؛ به این معنا که ابتدا باید از خروج ایمن تمام سرنشینان و خدمه مطمئن شده و هر تلاشی را برای نجات کشتی انجام دهد. با اینکه هیچ قانونی کاپیتان را مجبور به فدا کردن جان خود نمیکند، اما بسیاری از آنها در طول تاریخ چنین کردهاند؛ موضوعی که الهامبخش بسیاری از افسانههای کشتی ارواح شده است؛ کشتیهایی که گفته میشود هنوز هم در اقیانوسها سرگردان هستند.

۲۰ کشتی غرق شده و به گل نشسته که در عین ناباوری به فراموشی سپرده شده اند
زنان و کودکان اولویت دارند
در قرنهای گذشته، معمولاً کاپیتانها مالک کشتیهای خود بودند؛ بنابراین نهتنها اختیار کامل بر آن داشتند، بلکه مسئولیت نهایی نیز بر عهده آنها بود. کشتی برای بسیاری از آنها حکم خانه و تمام داراییشان را داشت. در چنین شرایطی، اگر فاجعهای رخ میداد، مبارزه تا آخرین نفس گزینهای شرافتمندانهتر از ورشکستگی حتمی یا حتی پیگرد قانونی بود. از همین رو، کاپیتانها مدتها پیش از قرن نوزدهم نیز همراه کشتیهای خود غرق میشدند.
با این حال، مفهوم «کاپیتان باید همراه کشتی خود بمیرد» برای همیشه در ذهن مردم دنیا در شب ۱۴ آوریل ۱۹۱۲ نقش بست؛ زمانی که تایتانیک با کوه یخی برخورد کرد و غرق شد، حادثهای که هنوز هم میتواند در دنیای امروز تکرار شود. این فاجعه جان حدود ۱٬۵۰۰ نفر را گرفت، از جمله کاپیتان ادوارد اسمیت. گزارشها حاکی از آن است که او نیز همراه با کشتی غرق شد و به دلیل رسیدگی به وضعیت مسافران، بهویژه زنان و کودکان، و همچنین به خاطر «آمادگی برای مرگ» مورد تحسین قرار گرفت.

منشأ عبارت معروف «اول زنان و کودکان» به یک فاجعه دریایی در سال ۱۸۵۲ بازمیگردد. در آن زمان، کشتی بریتانیایی HMS Birkenhead در حال عبور از دماغه امید نیک در آفریقای جنوبی بود که با صخرهها برخورد کرد و غرق شد. از میان حدود ۶۴۰ افسر و سرباز به همراه تعداد زیادی از همسران و فرزندانشان (آمار دقیق متفاوت است)، تنها ۱۹۳ نفر نجات یافتند.
کاپیتان سالموند همراه کشتی غرق شد، اما همه زنان و کودکان زنده ماندند، چراکه مردان جان خود را فدای امنیت آنها کردند. این اقدام قهرمانانه بهسرعت در سراسر انگلستان و جهان آن روزگار پخش شد و بعدها الهامبخش اصطلاح و قانون نانوشتهای گشت که هنوز هم شناخته میشود: قانون برکنهد (Birkenhead Drill)؛ قانونی نانوشته که میگوید در زمان بحران، ابتدا باید زنان و کودکان از کشتی خارج شوند؛ قانونی که کاپیتان اسمیت در تایتانیک نیز دقیقاً از آن پیروی کرد.
ارتباط میان قوانین نجات در دریا و «فدا کردن جان کاپیتان»
یکی دیگر از جنبههای سنت «آخرین مردی که میماند» به قوانین نجات دریایی مربوط میشود. پروفسور راد سالیوان، استاد حقوق دریایی در دانشکده حقوق فلوریدا، در گفتوگویی با NPR توضیح میدهد:
هرگز اینطور نبوده که تصور شود کاپیتان آنقدر به کشتی خود وابسته است که اگر کشتی غرق شود، او هم باید بمیرد.
به گفته او، مسئله بیشتر به این برمیگردد که بهمحض ترک کشتی توسط کاپیتان، هر فرد دیگری میتواند وارد آن شود و طبق قانون، لاشه کشتی و هر گنجینهای که در آن باقی مانده را برای خود تصاحب کند.

نمونه بارز این موضوع در ۱۲ سپتامبر ۱۸۵۷ رخ داد؛ زمانی که کاپیتان هرندون همراه با کشتی SS Central America در نزدیکی دماغه هترِس، در میان طوفانی سهمگین، غرق شد. این کشتی ۵۷۵ سرنشین داشت که بسیاری از آنها زن و کودک بودند و همچنین حدود دو میلیون دلار طلا را حمل میکرد. طبق گزارشها، تمام زنان و کودکان پیش از غرق شدن کشتی نجات یافتند؛ احتمالاً با پیروی از همان «دستورالعمل برکنهد» که پنج سال پیش از آن در انگلستان مرسوم شده بود.
متأسفانه کاپیتان هرندون زنده نماند، اما رفتار او در واپسین لحظات زندگی به افسانهای دریایی بدل شد. گفته میشود او ساعت خود را به یکی از مسافران داد تا پس از مرگش آن را به همسرش برساند. سپس به کابین خود بازگشت، لباس رسمیاش را پوشید و به سکانخانه رفت. در حالیکه کشتی آرامآرام در امواج فرو میرفت، به قایق نجاتی که نزدیک میشد هشدار داد جلوتر نیاید تا زیر آب کشیده نشود؛ کلاهش را به نشانه خداحافظی بالا برد و همراه کشتی در دریا ناپدید شد.

همه کاپیتانها شجاع نیستند
در سال ۱۸۹۳، دو ناو جنگی بریتانیایی به نامهای HMS Victoria و HMS Camperdown در نزدیکی سواحل طرابلس لبنان مشغول انجام مانورهای تاکتیکی بودند. دریاسالار سر جورج ترایون برای نمایش توانایی ناوگانش در انجام مانورهای معکوس، دستور داد دو ستون کشتی که پشت سر ویکتوریا و کمپرداون حرکت میکردند، همزمان به سمت یکدیگر گردش کنند؛ فارغ از اینکه فاصله لازم برای چنین چرخشی در نظر گرفته شده باشد.
در آن دوران هنوز بیسیم اختراع نشده بود و کشتیها از طریق علائم دیداری، مانند پرچم یا چراغ، با هم ارتباط برقرار میکردند. نتیجه فاجعهبار بود: HMS Camperdown مستقیماً به پهلوی HMS Victoria برخورد کرد و باعث غرق شدن آن شد. بیش از ۳۵۰ ملوان، از جمله خود دریاسالار ترایون، جان باختند. شاهدان آخرین بار او را روی پل فرماندهی کشتی دیدند، درست پیش از آنکه ویکتوریا در آب فرو رود. گفته میشود آخرین جملهاش این بود: «تقصیر من است.»
ماجرای بزرگترین کشتی دنیا که در آب های ایران غرق شد

بیش از یک قرن بعد، در ژانویه ۲۰۱۲، ماجرایی کاملاً متفاوت رقم خورد. کشتی تفریحی Costa Concordia به فرمان کاپیتان فرانچسکو شتینو در نزدیکی جزیره ژولیو در ایتالیا به صخرهای به نام Scole Rocks برخورد کرد. پیش از آنکه تمام ۴٬۲۲۹ سرنشین کشتی تخلیه شوند، شتینو خودش سوار قایق نجات شد و ادعا کرد که از آنجا عملیات تخلیه را هدایت میکند! اما دادگاه این ادعا را نپذیرفت، زیرا طبق ماده ۱۰۹۷ قانون دریایی ایتالیا، کاپیتان باید آخرین کسی باشد که از کشتی خارج میشود.
تحقیقات بعدی نشان داد که کشتی با سرعتی بسیار بالا (حدود ۱۵٫۵ گره دریایی) بیش از حد به ساحل نزدیک شده بود. در این حادثه ۳۲ نفر جان خود را از دست دادند و شتینو به ۱۶ سال زندان محکوم شد؛ که یک سال از آن به دلیل ترک زودهنگام کشتی بود.
در نتیجه، همه کاپیتانها شجاع نیستند!





بدون نظر