با وجود عملکرد فاجعهبار بسیاری از فیلمها در گیشه، سال ۲۰۲۵ سالی واقعاً عالی برای سینما بوده است. امسال کارگردانان محبوبی مانند رایان کوگلر، پارک چانووک، گیرمو دلتورو، لین رمزی، پل توماس اندرسون، سلین سانگ، وس اندرسون و استیون سودربرگ فیلمهای جدیدی منتشر کردند. تماشاگران نه یک، بلکه دو فیلم غارتگر را دیدند و هر دو هم عالی بودند. KPop: Demon Hunters به یک پدیده جهانی تبدیل شد و پس از بیش از یک دهه تلاش برای رسیدن به مارول، دیسی سرانجام با فیلم سوپرمنِ جیمز گان تأثیر قابلتوجهی گذاشت. در نهایت چهار شگفتانگیز هم یک فیلم خوب را به همراه داشت. همچنین سال هنوز تمام نشده و آثاری مانند Wicked: For Good، Hamnet، Avatar: Fire and Ash و Marty Supreme در راه هستند. با این حال در ادامه این مطلب میخواهیم شما را با ۸ فیلم برتر سال ۲۰۲۵ تا پایان اکتبر آشنا کنیم.
بهترین فیلمهای سال ۲۰۲۵
- ۸- Train Dreams
- ۷- Blue Moon
- ۶- No Other Choice
- ۵- Sorry, Baby
- ۴- Sentimental Value
- ۳- It Was Just an Accident
- ۲- Sinners
- ۱- One Battle After Another

۸- Train Dreams
در اکران محدود و با ورود به نتفلیکس در ۲۱ نوامبر، قطار رویاها بر محوریت رابرت گرینیر (با بازی جوئل اجرتون) میچرخد؛ مردی که در حال ساخت خطوط راهآهنی است که سراسر ایالات متحده را به هم متصل خواهند کرد. اما این کار او را از همسرش، گلادیس (فلیسیتی جونز)، و دختر نوزادشان دور نگه میدارد. این فیلم به کارگردانی کلینت بنتلی که یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۲۴ یعنی Sing Sing را تهیه کنندگی کرده بود، یک اثر خارقالعاده دیگر در سالی خارقالعاده محسوب میشود.
Train Dreams بیش از هر چیز، تأملی است بر آمریکا در یکی از مهمترین دورههای تاریخیاش. بررسی زندگی مردی که بخش بسیار کوچکی از ماشینی بزرگتر برای متصل کردن کشور به هم بود، به شکل خندهداری باعث میشود او از نزدیکترین افراد زندگیاش جدا بماند. این فیلم بهراحتی بهترین بازی دوران حرفهای اجرتون است. آرام، کمدیالوگ و تفکربرانگیز، قطار رویاها فیلمی است که مدتها بعد از پایان تیتراژ، در ذهن مخاطب باقی میماند.

۷- Blue Moon
یکی از دو فیلم ریچارد لینکلیتر که در سال ۲۰۲۵ منتشر شد، ماه آبی در طول یک شب روایت میشود؛ جایی که ترانهسرایی به نام لورنز هارت (ایتن هاوک)، در شب افتتاحیه نمایش موزیکال Oklahoma! ساخته همکار سابقش، ریچارد راجرز (اندرو اسکات)، به زندگی و خودش میاندیشد. در این فیلم مارگارت کوالی نیز در نقش شخصیت الهامبخش هارت به نام بابی کارناول بهعنوان یک متصدی بار شوخطبع و متواضع، و پاتریک کندی در نقش یکی از مشتریان بار و نویسنده آینده Stuart Little یعنی ای.بی. وایت حضور دارند.
Blue Moon حس یک دنباله معنوی به سهگانه Before لینکلیتر و هاوک را دارد؛ چرا که بخش زیادی از داستان فیلم در طول یک شب روایت میشود، اما این بار به یک مکان محدود شده و گفتوگوهای شخصیتها چنان جذاب است که نمیتوان از آنها چشم برداشت. شنیدن تکتک دیالوگهای هاوک در نقش مردی که هم روح سرخوشی دارد و هم بهوضوح در درون خود دردهای فراوانی را پنهان میکند، بسیار تأثیرگذار است.
این فیلم همان چیزی است که بسیاری آن را «فیلم حالوهوا» یا «فیلم معاشرتی» مینامند؛ از بهترین نوعش، زیرا ۱۰۰ دقیقه زمان فیلم مانند باد میگذرد و مثل یک گفتوگوی عالی، نمیخواهید پایانش فرا برسد.

۶- No Other Choice
فیلم چارهای نیست ساخته پارک چان-ووک، دومین اقتباس سینمایی از رمان The Ax محصول ۱۹۹۷ است؛ پس از نسخه فرانسوی سال ۲۰۰۵ با همین نام. داستان این فیلم کرهای درباره یو مان-سو (با بازی لی بیونگ-هون) است؛ متخصص صنعت کاغذ که پس از خریداری شرکتشان توسط یک کمپانی آمریکایی اخراج میشود. او که درمانده شده، تصمیم میگیرد رقبای کاریاش را از سر راه بردارد تا شغل آیندهاش را تضمین کند؛ شغلی که به واسطه آن بتواند برای همسرش لی می-ری (سون یه-جین) و دو فرزندشان زندگی مرفهشان را حفظ کند.
از زمان نمایش فیلم در جشنواره فیلم ونیز، No Other Choice بهعنوان یک شاهکار و یکی از بهترین آثار پارک چان-ووک مورد تحسین قرار گرفته است. این دیدگاهها نسبت به فیلم جدید او بسیار قابلتوجه به نظر میرسد، چرا که کارنامه این کارگردان شامل آثاری چون Oldboy، Stoker و The Handmaiden است. این فیلم یک هجو تلخ و تاریک درباره فرهنگ کار مدرن و فشار سنگین و بیرحمانهای است که بازار کار بر حتی ماهرترین افراد وارد میکند. با بازیگری قدرتمند و فیلمبرداری خارقالعاده کیم وو-هیونگ در کنار تدوین هوشمندانه کیم سانگ-بوم، چارهای نیست یک شاهکار دیگر از یکی از بزرگترین کارگردانان زنده جهان است.

۵- Sorry, Baby
متاسفم عزیزم نمونهای استادانه از حفظ تعادل میان لحنهای متفاوت است. این موضوع با توجه به اینکه این فیلم نخستین تجربه کارگردانی بلند ایوا ویکتور (که خود نویسنده و بازیگر اصلی فیلم نیز هست) محسوب میشود، بیشتر هم جلب توجه میکند. داستان درباره اگنس (ویکتور) است؛ استاد گوشهگیر ادبیات در دانشگاه که پس از تجربه یک آزار جنسی در دوران تحصیلات تکمیلی، با افسردگی دستوپنجه نرم میکند.
Sorry, Baby روی خطی باریک میان جدیت و طنز تلخ حرکت میکند؛ به مسئله مرکزی فیلم احترام میگذارد و آن را با جدیت کامل روایت میکند، اما در عین حال از طنزی سیاه برای سبک کردن بار عاطفی داستان سود میبرد؛ طنزی که نشاندهنده سازوکار روانی شخصیت اصلی برای کنار آمدن با این تروماست. این فیلم هرگز درباره آزار جنسی شوخی نمیکند، اما میگوید که هر فرد شیوه متفاوتی برای کنار آمدن با آن دارد. متاسفم عزیزم اثری صادقانه، هوشمندانه و قدرتمند است که در پایان، معنای عنوان فیلم را به شکلی دردناک و ویرانگر بازتعریف میکند. بیتردید متاسفم عزیزم یکی از بهترین فیلمهای ۲۰۲۵ است.

۴- Sentimental Value
ارزش عاطفی جدیدترین اثر یوآخیم تریه، پس از فیلم تحسینشده The Worst Person in the World است. داستان فیلم درباره رابطه پیچیده فیلمسازی به نام گوستاو بورگ (با بازی استلان اسکارشگورد)، با دو دختر دورافتادهاش، نورا (رناته رینسوه) و اگنس (اینگا ایبسداتر لیلئاس)، پس از مرگ مادرشان است. گوستاو که سالها پیش خانواده را ترک کرده، اکنون میخواهد با نگارش یک فیلمنامه اتوبیوگرافی، هم حرفهاش را زنده کند و هم رابطه ازهمگسیختهاش با دخترانش را ترمیم کند.
Sentimental Value در جشنواره کن به نمایش درآمد و برای دریافت نخل طلا رقابت کرد، هرچند این جایزه را به فیلم دیگری از همین فهرست باخت. با این وجود، پس از انتشار، ارزش عاطفی با تحسین گسترده منتقدان روبهرو شد؛ در حالی که اسکارشگورد اکنون اصلیترین گزینه برای دریافت اسکار بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد است. این فیلم به بررسی زخمهای عمیق خانوادگی میپردازد که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند. احساسی، آرامشبخش و تأثیرگذار؛ Sentimental Value فیلمی است که نباید از دست داد.

۳- It Was Just an Accident
یک تصادف ساده همان فیلمی است که ارزش احساسی را در رقابت برای نخل طلای ۲۰۲۵ شکست داد و سخت است که با این انتخاب مخالفت کرد. یک تصادف ساده یک پیروزی تمامعیار سینمایی است. داستان درباره گروهی از زندانیان سیاسی سابق ایرانی است که فرصت پیدا کردهاند از بازجویشان انتقام بگیرند؛ اما یک مشکل بزرگ وجود دارد: آنها نمیدانند مردی که دستگیر کردهاند واقعاً همان بازجو است یا نه، زیرا هرگز چهرهاش را ندیدهاند و تنها نشانهشان صدای پای مصنوعی اوست.
واکنش مسعود فراستی به جایزه جعفر پناهی: «بدون عینک هم میشه همین جایزه رو برد»
کارگردان فیلم، جعفر پناهی که این فیلم را بدون مجوز ساخته، ترکیبی جذاب از یک تریلر سیاسی و گاهی یک فیلم جادهای با لحظات طنزآمیز خلق کرده است. شخصیت اصلی فیلم، زندانیان سیاسی سابق را سوار میکند تا ببیند آیا کسی میتواند مردی را که گروگان گرفته شناسایی کند یا نه، و هرکدام از آنها در خلال روایت، ترسها، خشمها و اضطرابهایشان درباره تجربههایشان را به شکلی روشن بیان میکنند.
بازیگر اصلی فیلم، وحید مبصّری، بار عمده فیلم را به دوش میکشد؛ اما این مریم افشاری است که با یکی از دلخراشترین صحنههای احساسی سال، درخششی فراموشنشدنی خلق میکند. یک تصادف ساده تا پایان مخاطب را درباره هویت واقعی مرد دستگیرشده در تعلیق نگه میدارد؛ و صحنه پایانی فیلم ممکن است یکی از غیرمنتظرهترین نماهای هر فیلمی در سال ۲۰۲۵ باشد.

۲- Sinners
گناهکاران نهتنها یکی از بهترین فیلمهای ۲۰۲۵ است، بلکه به یک پدیده فرهنگی کامل تبدیل شده. فیلم درباره دوقلوهای اسموک و استک (با بازی مایکل بی. جردن) است که در سال ۱۹۳۲ به میسیسیپی بازمیگردند تا با پول و تجهیزاتی که از مافیاهای ایتالیایی و ایرلندی شیکاگو دزدیدهاند، کافه موزیکال خودشان را افتتاح کنند. اما در شب افتتاحیه، بهجای جشن، باید برای نجات جانشان بجنگند: جایی که این کافه توسط خونآشامها، به رهبری رمیک (جک اوکانل)، مورد حمله قرار میگیرد.
فیلم با حضور بازیگران مطرحی چون هیلی استاینفلد، مایلز کانتون، وومی موساکو، دلروی لیندو و جیمی لاوسون، و کارگردانی رایان کوگلر، یکی از پرسروصداترین آثار سال ۲۰۲۵ بوده است. Sinners یک بلاکباستر تمامعیار به شمار میآید که ۳۶۷ میلیون دلار در جهان فروش داشته که باعث شگفتی است، چرا که داستانی کاملاً اورجینال دارد. ترانههای فیلم به محض انتشار تبدیل به هیت و نقلقولها و شخصیتهای فیلم به سرعت وارد فرهنگ عامه شدند.
گناهکاران از زمان اکران در آوریل ۲۰۲۵، به نخستین مدعی جدی اسکار امسال تبدیل شد و این روند هنوز هم ادامه دارد. چه فیلم به جایزه اسکار برسد چه نه، قطعاً بهعنوان یک کلاسیک مدرن در اذهان باقی خواهد ماند؛ فیلمی که احتمالاً سالها بخشی از برنامه هالووین مردم خواهد بود.

۱- One Battle After Another
در سالی پر از فیلمهای بزرگ، نبرد پشت نبرد توانست صدرنشین شود؛ در حالی که تنها چند روز پس از اکران، هم منتقدان و هم تماشاگران آن را شاهکار خواندند. فیلم دارای گروه بازیگری فوقالعادهای است: لئوناردو دیکاپریو، شان پن، تیانا تیلور، رجینا هال، بنیسیو دل تورو و چیس اینفینیتی که در این فیلم درخششی ویژه دارد. داستان درباره یک انقلابی سابق است که وقتی دخترش به دلیل ارتباط با مادرش توسط یک نظامی فاسد مورد تهدید قرار میگیرد، دوباره وارد زندگی پرخطر سابقش میشود.
One Battle After Another از آن فیلمهای نادری است که با وجود نزدیک به سه ساعت زمان، بسیار سریع و روان میگذرد. این فیلم اکشن سیاسی، همخوانی عجیبی با فضای امروز آمریکا دارد. فیلم همچنین بهطرز غافلگیرکنندهای بامزه است و داستانی شبیه Taken دارد؛ اما بهجای لیام نیسون، اینبار شخصیت «رفیق» از The Big Lebowski است که ناگهان وارد داستان میشود.
یک ماه پس از اکران، لباس اصلی دیکاپریو در نقش باب تبدیل به یک لباس هالووین ساده و قابلشناسایی شد که احتمالاً سالها محبوب خواهد ماند. این اتفاق فقط زمانی میافتد که فیلم واقعاً نمادین باشد و با مخاطبان گستردهای ارتباط برقرار کند. پس از سالها که پل توماس اندرسون بهعنوان یکی از بهترین کارگردانان جهان بدون جایزه اسکار شناخته میشد، احتمالاً One Battle After Another همان کاری را برای او انجام دهد که Oppenheimer برای کریستوفر نولان کرد.





بدون نظر