چرا فرزند نوجوانم با من حرف نمی‌زند؟ راهنمای والدین در این دوره حساس

چرا فرزند نوجوانم با من حرف نمی‌زند؟ راهنمای والدین در این دوره حساس

هیچ پدر و مادری از قهر و سکوت فرزندش لذت نمی‌برد؛ به‌ویژه وقتی تا همین چند وقت پیش رابطه‌ شما خیلی صمیمی بوده و از نظر خودتان هیچ چیزی عوض نشده است.

اولین قدم این است که آرامشتان را حفظ کنید و بپذیرید که فاصله گرفتن از والدین، نه‌تنها کاملاً طبیعی، بلکه بخشی ضروری از رشد در دوران نوجوانی است.

این مسیر رسیدن به استقلال برای خود نوجوان هم دشوار است و اگرچه هیچ‌گاه اعتراف نمی‌کند، اما هنوز به حضور و ارتباط شما نیاز دارد.

نوجوانان هم به فضای خصوصی خودشان نیاز دارند و هم به پدر و مادرشان.

در حقیقت، بیشترشان می‌گویند که دلشان می‌خواهد به والدین نزدیک‌تر باشند، اما نمی‌دانند که چطور این کار را انجام دهند.

پس در حالی که فرزندتان مشغول فاصله گرفتن از شماست، وظیفه شما این است که با دقت، فاصله را کم کنید.

عمق این سکوت چقدر است؟

اینکه واقعاً باید نگران شوید یا نه، به شدت این تغییر بستگی دارد.

سه موقعیت احتمالی را با هم بررسی کنیم:

۱. شما و فرزندتان تا دیروز «بهترین دوست» یکدیگر بودید؛ همه چیز را به شما می‌گفت، اما حالا ناگهان درِ زندگی‌اش را بسته و فقط با دوستانش حرف‌های خصوصی‌اش را در میان می‌گذارد.

در این حالت، جای نگرانی جدی نیست. هرچند دردناک باشد، سعی کنید آن را شخصی ندانید؛ فرزندتان دقیقاً همان کاری را می‌کند که در این سن باید انجام دهد.

چه باید کرد؟

  • موعظه نکنید و نگویید که چقدر ناراحت شده‌اید.
  • تعاملات مثبت و گرم با او داشته باشید.
  • او را به فعالیت‌هایی که قبلاً با هم لذت می‌بردید دعوت کنید.
  • کنار هم غذا بخورید.
  • او را برای حرف زدن تحت فشار نگذارید؛ به جایش خودتان چیزی جالب یا خنده‌دار از روزتان تعریف کنید؛ وقتی شما باز شوید، احتمال باز شدن او هم خیلی بیشتر می‌شود.
  • با او مانند یک بزرگسال، با احترام حرف بزنید. نشان دهید که نظرش برایتان ارزشمند است و در مقابل هم انتظار احترام دارید.
دوره نوجوانی

۲. فرزندِ مهربان سابق حالا فقط با جواب‌های تک‌کلمه‌ای و چشم‌غره جواب می‌دهد؛ تا می‌تواند از شما فاصله می‌گیرد و تمام انرژی و شادی‌اش را صرف دوستانش می‌کند.

اگرچه این رفتار گاهی آدم را دیوانه می‌کند و ممکن است که بخواهید تنبیهش کنید، بدانید که هنوز کاملاً در محدوده طبیعی نوجوانی است. تمرکز روی دوستان به او کمک می‌کند که وابستگی‌اش به والدین کمتر شود؛ گامی ضروری برای مستقل و شاد شدن در بزرگسالی. با این حال، وظیفه شما پافشاری روی احترام و حفظ امنیت اوست.

چه باید کرد؟

  • حد و مرزهای منطقی بگذارید، اما همزمان روی تقویت رابطه هم کار کنید؛ اگر احساس ارتباط نکند، احترام هم نمی‌گذارد.
  • جلوی وسوسه نصیحت کردن را بگیرید؛ اگر بتوانید این کار را نکنید، او دیگر نیازی به دور کردن شما ندارد تا خودش باشد.
  • نوجوانان خیلی احساسی‌اند؛ زیر لایه بی‌احترامی، ناراحتی را پیدا کنید و به او یادآوری کنید که واقعاً چه شخصیتی دارد. مثلاً بگویید: «می‌دانم الان ناراحتی، ولی تو معمولاً این‌قدر تند نیستی»؛ این جمله می‌تواند آغاز یک گفت‌وگوی واقعی باشد.
فاصله گرفتن فرزند نوجوان

۳. فرزندتان با هیچ‌کس حرف نمی‌زند، تمام وقتش را در اتاقش با در بسته می‌گذراند، از دوستانش هم فاصله گرفته، از فعالیت‌های موردعلاقه سابق بی‌علاقه شده و روزبه‌روز منزوی‌تر می‌شود.

این رفتار واقعاً نگران‌کننده است و از محدوده طبیعی نوجوانی خارج است.

باید بررسی کنید که آیا دچار آسیب روحی (مانند قلدری یا آزار جنسی) شده یا مواد مخدر و الکل مصرف می‌کند. همچنین، ممکن است که نشانه آغاز یک بیماری جدی روانی مانند افسردگی، اسکیزوفرنی یا اختلال دوقطبی باشد؛ بیماری‌هایی که در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی شایع‌تر می‌شوند.

وقتی نوجوان از همه آدم‌های واقعی زندگی‌اش جدا می‌شود، خطرناک است. پناه بردن به دنیای مجازی به هیچ‌وجه جایگزین ارتباط واقعی نیست. روابط آنلاین خیلی سریع شدید می‌شوند و نمی‌توان مطمئن بود کسانی که با او دوست هستند، واقعاً چه کسانی‌اند یا تأثیر خوبی دارند.

چه باید کرد؟

  • اگر فرزندتان عصبانی به نظر می‌رسد، به او فرصت دهید که بگوید آیا شما کاری کرده‌اید که ناراحتش کرده است.
  • حریم خصوصی حد دارد؛ ورود به هیچ اتاقی برای والدین نباید ممنوعه باشد. شما حق دارید که بدانید وقتی ساعت‌ها تنها در اتاق است، چه می‌کند.
  • روی جزئیات پافشاری کنید. خیلی از نوجوانان به «کجا می‌ری؟» می‌گویند «بیرون» و به «کی برمی‌گردی؟» می‌گویند «بعداً». محکم بایستید و جزئیات دقیق بخواهید.
  • اگر حاضر به حرف زدن نیست، شاید لازم باشد که شبکه‌های اجتماعی‌اش را زیر نظر بگیرید.
  • حتماً از متخصص کمک بگیرید؛ در ابتدا با پزشک اطفال تماس بگیرید و رفتارش را با جزئیات توضیح دهید.

اگر شک دارید که فرزندتان ممکن است افکار خودکشی داشته باشد

حتی اگر فقط شک دارید، باید فوراً، اما با آرامش کامل موضوع را مطرح کنید.

بسیار مهم است که نگرانی‌تان را آرام و بدون سرزنش بیان کنید. گاهی والدین آن‌قدر مضطرب می‌شوند که می‌گویند «این‌جوری فکر نکن» یا «نباید این حس را داشته باشی» و به جای دلسوز به نظر آمدن، انتقادی به نظر می‌رسند؛ بچه‌ها به این واکنش بدتر جواب می‌دهند.

در دوران سخت، بارها به او بگویید که دوستش دارید.

احساساتش را تأیید کنید، مثلاً بگویید: «به نظر می‌رسد که واقعاً برات سخت بوده» یا «می‌دانم چقدر این موضوع می‌تواند دردناک باشد».

همراه او برای دریافت کمک حرفه‌ای اقدام کنید و توضیح دهید که کمک خواستن نشانه ضعف نیست.

مطالب مرتبط
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
بدون نظر

ورود