آیا تا به حال با افرادی مواجه شدهاید که دائماً سعی میکنند خود را بهتر، متفاوتتر یا خاصتر از دیگران (مخصوصاً همجنسانشان) نشان دهند تا توجه و تأیید گروه مقابل را جلب کنند؟ این رفتار که اغلب بهصورت تظاهر به عدم علاقه به چیزهای رایج یا تحقیر علایق گروه همجنس دیده میشود، در فضای مجازی با اصطلاح «پیکمی» (Pick-Me) شناخته شده است.

پیکمی چیست و این اصطلاح از کجا آمده است؟
اصطلاح پیکمی (Pick-Me) که در زبان انگلیسی به معنی «من را انتخاب کن» است، در ابتدا در شبکههای اجتماعی برای توصیف زنانی به کار رفت که برای جلب توجه مردان، بهطور علنی، علایق، رفتارها یا ارزشهای زنانه رایج را تحقیر کرده و خود را «متفاوت» و «کمتوقع» جلوه میدادند. هدف ناخودآگاه این افراد، متمایز شدن از سایر زنان و قرار گرفتن در کانون توجه گروه مردان بود.
امروزه، مفهوم پیکمی گسترش یافته و شامل هر فردی میشود که بهطور افراطی و تصنعی تلاش میکند تا با تضعیف گروه همجنس خود، تأیید و پذیرش گروه مقابل را کسب کند. این رفتار نهتنها ناشی از نیاز به دیده شدن است، بلکه اغلب ریشه در ناامنیهای عمیق و کمبود عزتنفس دارد که فرد را وادار میکند تا برای کسب ارزش، از پذیرفتهشدن در گروه مرجع خود فاصله بگیرد.

رفتارهای رایج افراد پیکمی
افراد دارای سندروم پیکمی، معمولاً برای جلب توجه، الگوهای رفتاری خاصی را از خود نشان میدهند که بهراحتی قابل تشخیص است. این رفتارها اغلب ناخواسته، مخرب و ریشه در نیاز به تأییدطلبی افراطی دارند.
- انتقاد یا تحقیر علنی علایق همجنسان: فرد پیکمی اغلب میگوید: «من مثل بقیه دخترا/پسرا نیستم». (مثلاً «من به لوازم آرایش/فوتبال اهمیت نمیدم چون اینا خیلی سطحی هستن»).
- تأکید افراطی بر «متفاوت بودن»: تلاش برای نشان دادن خود بهعنوان فردی کمتوقع، منطقی یا خاص که ویژگیهای سنتی منتسب به جنسیت خود را ندارد.
- ابراز توافق بیش از حد با گروه هدف: موافقت کورکورانه با نظرات یا شوخیهای گروهی که قصد جلب تأیید آنها را دارد؛ حتی اگر با باورهای درونی فرد مغایرت داشته باشد.
- ابراز بیعلاقگی اغراقآمیز به چیزهایی که موردعلاقه همجنسان است: مثلاً تظاهر به دوست نداشتن کادو، رستورانهای شیک یا تفریحات رایج، صرفاً برای جلوه دادن خود بهعنوان فردی «متفاوت» یا «ساده».

تفاوت پیکمی بودن با تلاش سالم برای دیده شدن
تلاش برای دیده شدن و تأثیرگذاری یک نیاز طبیعی و سالم انسانی است، اما مرز باریکی بین این تلاش سالم و رفتار پیکمی وجود دارد. تفاوت اصلی در انگیزه و روش کسب توجه است. رفتار پیکمی متکی بر تخریب ارزش گروه همجنس و تأییدطلبی است؛ در حالی که دیده شدن سالم بر پایه خودباوری و شایستگی فردی استوار است.
تمرکز بر ارزشهای درونی
در دیده شدن سالم، فرد بر اساس شایستگیها، مهارتها و نقاط قوت واقعی خود به دنبال دیده شدن است. او تلاش میکند تا با اصالت و بدون تحقیر دیگران، خود را مطرح کند.
احترام و حمایت از گروه همجنس
در تلاش سالم، فرد به جای تضعیف یا نادیده گرفتن گروه همجنس، از آنها حمایت میکند و نیازی نمیبیند که برای درخشش خود، نور دیگران را خاموش کند.
خودانگیختگی و تأییدطلبی درونی
فرد در مسیر سالم، به دنبال تأیید درونی و احساس کفایت شخصی است؛ دیده شدن بیرونی، تنها نتیجه فرعی و مطلوب تلاشهای اوست، نه تنها انگیزه اصلی رفتارش.
پیکمی در روابط عاطفی
در روابط عاطفی، فرد پیکمی ممکن است دائماً از شریک عاطفی خود یا رابطهاش انتقاد کند تا تأیید دوستان یا جامعه را بگیرد، یا اینکه در ابتدای رابطه خود را «خیلی آسانگیر» یا «بسیار منعطف» نشان دهد تا برای طرف مقابل جذاب به نظر برسد.
دیده شدن سالم در روابط اجتماعی
دیده شدن سالم در روابط اجتماعی به معنای ابراز عقیده، تعیین مرزها و بیان اصیل خود است، بدون اینکه نیاز باشد با تحقیر یا برتر دانستن خود نسبت به دیگران، جایگاهی کسب کنیم.
مرز بین تأییدطلبی و عزتنفس
مرز این دو در منبع احساس ارزشمندی است. عزتنفس (Self-Esteem) سالم، منبع ارزشمندی را در درون فرد (ارزیابی مثبت از خود) میبیند؛ در حالی که تأییدطلبی (Approval Seeking) افراطی، منبع ارزشمندی را کاملاً در خارج از فرد (نظر و تأیید دیگران) جستجو میکند.

چرا بعضی افراد پیکمی میشوند؟ (ریشههای روانشناختی)
رفتار پیکمی یک انتخاب آگاهانه برای برتری نیست، بلکه معمولاً مکانیسمی دفاعی یا جبرانی است که ریشه در تجربیات عاطفی و روانشناختی دوران کودکی و نوجوانی فرد دارد.
کمبود عزتنفس
اصلیترین ریشه رفتار پیکمی، کمبود عمیق عزتنفس و فقدان احساس ارزشمندی درونی است. فرد معتقد نیست که ذاتاً کافی است، بنابراین باید با استفاده از توجه بیرونی و کسب تأیید از یک گروه خاص، این کمبود درونی را جبران کند.
نیاز افراطی به تأیید دیگران
افرادی که در کودکی یا نوجوانی برای دریافت عشق یا توجه مجبور به اجرای یک نقش خاص یا برآورده کردن انتظاراتی شدهاند، در بزرگسالی ممکن است دچار نیاز افراطی به تأیید بیرونی شوند و رفتار پیکمی را بهعنوان راهی مؤثر و سریع برای به دست آوردن آن تأیید ببینند.
تجربه طرد یا نادیده گرفته شدن
تجربههای طرد شدن از گروه همسالان یا نادیدهگرفته شدن توسط والدین یا افراد مهم زندگی، میتواند منجر به یک «ترس از عدم پذیرش» شود. این ترس، فرد را وادار میکند تا با انجام رفتارهایی که او را خاص و متفاوت جلوه میدهد، از پذیرفته نشدن دوباره جلوگیری کند.
پیکمی بودن چه پیامدهایی دارد؟
رفتار پیکمی، هرچند که در کوتاهمدت توجه موردنیاز فرد را تأمین کند، در بلندمدت پیامدهای منفی عمیقی بر سلامت روان و کیفیت روابط او خواهد داشت. فرد پیکمی در یک چرخه معیوب گرفتار میشود که در آن، هر چه بیشتر برای تأیید بیرونی تلاش میکند، از خود واقعی و روابط اصیل دورتر میشود.
یکی از مهمترین پیامدها، شکلگیری روابط سطحی و غیرمعتبر است. از آنجایی که «تصویری» که فرد از خود ارائه میدهد، اغلب جعلی و ساختگی است، روابطی که بر پایه این تصویر شکل میگیرند، فاقد عمق و صمیمیت واقعی خواهند بود. این امر به نوبه خود، احساس تنهایی و ناامنی درونی فرد را تقویت میکند.
علاوه بر این، افراد پیکمی ناگزیر با خشم و رنجش گروه همجنس خود مواجه میشوند؛ زیرا تحقیر یا کنار گذاشتن علنی همجنسان برای کسب مزیت، در نهایت به طرد اجتماعی از سوی گروهی منجر میشود که باید تکیهگاه عاطفی او باشند. این چرخه مخرب، در نهایت به کاهش بیشتر عزتنفس و نیاز شدیدتر به تأیید بیرونی میانجامد.





بدون نظر