افشای فیش حقوقی مدیرعامل یک شرکت کوچک: ۶۰۰ میلیون تومان!

افشای فیش حقوقی مدیرعامل یک شرکت کوچک: ۶۰۰ میلیون تومان!

تبعیض فاحش در نظام پرداخت‌های دولتی و شرکت‌های خصولتی، امروزه به یکی از عمیق‌ترین جراحات بر پیکره اعتماد عمومی تبدیل شده است. در حالی که بخش بزرگی از جامعه با دشواری‌های معیشتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، انتشار اخبار فیش‌های حقوقی چندصد میلیونی در مجموعه‌های نفتی، معدنی و بانکی، نشان‌دهنده وجود تاریک‌خانه‌هایی است که در آن‌ها ضابطه، جای خود را به رانت و نفوذ داده است. این ارقام نجومی که غالباً تحت عناوین ساختگی و در سایه عدم شفافیت پرداخت می‌شوند، تنها نوک کوه یخی از یک اقتصاد رانتی هستند که اصلاح آن نه با برکناری‌های نمایشی، بلکه با جراحی عمیق در ساختار حکمرانی و برچیدن بساط ویژه‌خواری میسر خواهد شد.

به گزارش روزنامه اطلاعات، یکی از مهم‌ترین گلایه‌های مردم تبعیض وحشتناکی است که در نظام پرداخت‌های دولت و شرکت‌های دولتی و خصولتی و زیرمجموعه‌های ریز و درشت آن وجود دارد.

بخصوص در شرکت‌های نفتی، پتروشیمی، نظام بانکی، صنعتی و معدنی و شرکت‌های زیر نظر صندوق‌های بازنشستگی و تأمین اجتماعی که بخصوص در شرکت‌های به ظاهر خصوصی شده، این نظام پرداخت تابع هیچ ضابطه عادلانه و قابل قبولی نیست.

قاعدتاً اگر پرداخت‌ها براساس توانایی، ثروت آفرینی، ابتکار، خلاقیّت و در یک کلام، رشد بهره‌وری و خلق ثروت واقعی باشد حرفی نیست اما در اکثر موارد صرفاً براساس سمت، پست، رانت و نفوذ و لابی است.

حال به یک مصداق کاملاً تازه و جدید اشاره کنیم:

حتماً شما هم خبر را شنیده‌اید، مدیرعامل یک شرکت معدنی مشهور، مدیر یکی از شرکت‌های زیرمجموعه را که فیش حقوقی ناخالص ۶۰۲ میلیونی نامبرده در فضای مجازی خبرساز شده بود، برکنار کرد.

حالا بد نیست به ردیف‌های این فیش حقوقی توجه کنیم: حقوق ۸۷ میلیون، حق‌جذب ۴۱ میلیون، حق سرپرستی ۴۱ میلیون، پاداش عملکرد ۳۳ میلیون، پاداش تولید ۱۷ میلیون، ۵۰ ساعت اضافه کاری ۶۴ میلیون، سایر پرداختی‌ها(؟) ۲۴۰ میلیون و … 

حق اولاد و کمک مسکن و خواروبار و عائله‌مندی و سایر موارد را به علت حقارت و کوچکی ارقام آن که باعث خجالت است، نیاورده‌ایم و کاری هم به بی‌ذوقی و کج سلیقگی کارگزینی مربوطه نداریم که اقلاً می‌توانست ردیف‌های درست و حسابی‌تری در فیش بیاورد که مرتکب تکرار و توالی ردیف‌های من‌درآوردی نشود و همین‌طور تمسخر و مضحکه‌ای که در فضای مجازی البته همراه با ناسزا و نفرین شاهدش بوده‌ایم.

قطعاً شما هم  می‌گویید مدیرعامل مربوطه تازه فهمیده در آنجا چه خبر است؟ خودشان چقدر می‌گیرند؟ و بقیه مدیران چه؟ حالا بد نیست به اعترافی که یکی از مدیران اسبق صندوق بازنشستگی کشوری در یک مصاحبه انجام داده و در فضای مجازی حسابی پربازدید شده، توجه کنیم.

وحید محمودی می‌گوید: فردی آمده واسطه شود، آمده با مدیرکل دفتر من ارتباط گرفته و گفته حاضر است سال اول صدمیلیارد و سال‌های بعد ۲۰۰ میلیارد بدهد تا مدیرعامل یکی از شرکت‌های زیرمجموعه صندوق باقی بماند. مدیرکل   هم مساله را به من منتقل کرده… آنهم در سازمان بازنشستگی کشوری که مال بازنشسته‌هاست و ناترازی وحشتناک دارد. لذا کیفیت حکمرانی باید اصلاح شود… البته ایشان نگفته یا رسانه‌ای نشده که خودشان برای سروسامان دادن به شرکت‌های تحت مدیریت چه کار کرده و چقدر جلوی این بریز و بپاشها را گرفته‌اند؟! 

مشکل به هیچ عنوان این شرکت و آن شرکت نیست. اخراج یک مدیر هم برای حل مشکل بیشتر به شوخی می‌ماند. در حیاط خلوت‌هایی که متاسفانه در ساختار حکمرانی و در کثیری از چنین شرکت‌هایی ایجاد شده و در لایه‌های پنهانی که عدم شفافیت و اقتصاد رانتی و شبه لاتاری موجب آن بوده است، هزاران مورد از این دست پیدا و پنهان وجود دارد که این مورد تنها بیرون زدن نوک کوه یخی است که بخش عظیم آن در معرض دید و تماشا نیست. یکی از مهم‌ترین کارهایی که رئیس‌جمهور به همراه همه قوای کشور و ارکان حکومت و اصولا نظام حکمرانی در این شرایط سخت اقتصادی باید صورت دهند، جمع کردن این بساط مفت خوارگیِ به جامانده و تقویت و تکثیر شده‌ی اقتصاد نفتی رانتی است.

آقای پزشکیان و نظام حکمرانی اگر می‌خواهند مردم در این شرایط دشوار، آستانه تحمل خود را بیش از این سقوط کرده نبینند و کمی به آینده امیدوار شوند و «کاهشِ عذاب و رنج» ببینند،حتی اگر قادر به از بین بردن تمامی این تبعیض‌های وحشتناک نیستند حداقل می توانند حجم و گستره آن را  کاهش دهند و  نوری به این تاریکخانه‌ها و حیاط خلوت‌ها بتابانند. سیستم مالیاتی را اصلاح کنند و اگر باز زورشان نمی‌رسد حداقل نظام مالیاتی را اصلاح کنند. به راستی در کدام کشور ثروتمندی حتی مالیات فردی که پنجاه برابر یک کارگر حقوق می‌گیرد تنها ۲۰ درصد است؟

این محرمانگی و عدم شفافیت در سازمان‌ها و شرکت‌ها با چه منطقی سازگار است؟ «چه رنجی» از این بالاتر که مردم نیازمند یک زندگی حداقلی، شاهد چنین بی‌عدالتی‌ها و تبعیض‌ های تابسوزی آنهم در بخش‌های زیرمجموعه دولت و نظام حکمرانی باشند که در اغلب موارد بیشتر به غارت شبیه است تا حقوق و پرداخت دستمزد؟!

آقایان! شما را به خدا اولاً بخش‌های بیشتری از این کوه عظیم یخی پنهان را در معرض نظارت و تماشا قرار دهید و ثانیاً به احترام همین مردم نجیب که صبر و استقامت و نجابت خویش را به کمال نشان داده‌اند، به این بساط منفعت‌طلبی فردی و ویژه‌خواری‌های تابسوز پایان دهید، ساختارها را درست کنید و همۀ کارمندان را بدنام نکنید.

مطالب مرتبط
بدون نظر

ورود