از «اکبر جوجه» تا «اکبر مشتی»؛ نگاهی به پاتوق های معروف غذا و بستنی تهرانی ها

از «اکبر جوجه» تا «اکبر مشتی»؛ نگاهی به پاتوق های معروف غذا و بستنی تهرانی ها

در فروردین ماه تهران می توان یکی از بهترین و پاک ترین هوا ها را استشمام کرد. این مسئله در کنار خلوتی نسبی این کلانشهر دود آلود، فرصت خوبی را برای گردشگری به خصوص شکم گردی در اختیار تهرانگردها قرار می دهد.

اگر در تهران هستید یا قصد دارید سفری به پایتخت داشته باشید، بد نیست پاتوق های بستنی خوری و غذا خوری را بشناسید و در صورت امکان به آن ها سر بزنید.

اگرچه پایتخت ۲۳۰ ساله ایران همانند تبریز، شهر “اولین های ایران” یا یزد، شهر “ترین های ایران”، بافت تاریخی چندان زیادی ندارد، اما مقصدهای گردشگری ممتاز ملی و بین المللی، آن را به انتخاب شماره یک جهانگردان تبدیل کرده است.

قبلا درباره پاتوق های نوروزی تهرانی ها گزارشی ارائه کرده ایم و در این گفتار به بررسی بستنی فروشی ها و رستوران های شهر خواهیم پرداخت.

داستان اکبر جوجه

اکبر جوجه برندی شناخته شده برای شکم گردهای تهرانی است. اگر چه این برند همچون اکبر مشتی تجریش چند دهه سابقه ندارد،‌ اما توانسته در میان جوجه خورهای حرفه ای پایتخت اسم و رسمی برای خود پیدا کند. در هفته های آخر سال ۹۵، اکبر جوجه یکی از جنجالی ترین نشان های صنعت غذای تهران لقب گرفت و مانند سیناتلا به صدر خبرها آمد.

اکبر جوجه نام یک رستوران زنجیره ای است که توسط علی اکبر کلبادی در مازندران راه اندازی شد  و به سرعت گسترش یافت. مسافران شهر گلوگاه در شرق استان سر سبز مازندران، با نامی در صنعت غذای ایران آشنا هستند که مخاطبان بسیاری دارد.

در سال ۱۳۲۳ هجری شمسی، رستوران اکبر جوجه در جاده قدیم گلوگاه افتتاح شد و به سرعت رونق گرفت. شعبه های متعددی در مازندران و گلستان و گیلان افتتاح گشت و این رویه تا دهه هفتاد ادامه یافت.

بیش از ۶۰ سال پیش در منطقه ای به نام گلوگاه، جوانی مازنی به نام علی اکبر کلبادی (که به اشتباه گلبادی هم گفته می شود) به همراه همسرش (صنمبر عظیمی) در ملکی اجاره ای قهوه خانه بر پا کردند.

ba8
تصویر ایندکس درگاه رسمی اکبر جوجه.

آن ها با کمترین امکانات و پشتکاری وصف ناشدنی شروع به سرو صبحانه کردند؛ صبحانه ای که شامل چای، پنیر محلی، کره گوسفندی، تخم مرغ محلی و نان های خوشمزه و معروف به کمبه بود. پرسنل پاسگاه چشمه بلبل و افراد بومی و مسافران عبوری، از جمله مشتریان پروپا قرص نان محلی به شمار می رفتند؛ نان هایی با عطر، بو و مزه ای به یاد ماندنی که توسط همسر حاج اکبر تهیه می شد.

پس از مدتی به دلیل استقبال مشتریان، آن ها به پخت غذاهایی از قبیل چلو جوجه و چلو تخم مرغ روی آوردند. قهوه خانه در مسیر جاده مشهد قرار داشت و کیفیت و کمیت عالی و قیمت منصفانه غذاها، دلیلی بود برای اینکه رانندگان کامیون و اتوبوس ناهار را در این قهوه خانه میل کنند.

معروفترین غذایی که در این قهوه خانه عرضه می شد، چلو جوجه مخصوص رانندگان بود و بقیه غذاها برای افرادی با درآمد کم و شاگرد شوفرها در نظر گرفته می شد و مقدار آن به حدی بود که کارگران را به راحتی سیر می کرد. گاهی هم به دلیل سرمای هوا در زمستان، مش اکبر با کمبود جوجه مواجه می شد و به اجبار کبک را جایگزین می کرد.

ba9
تصویر آگهی تقاضای ثبت علامت تجاری سس سالار گلوگاه که در غذاهای اکبر جوجه مصرف می شود و کارگاهش جنب اکبر جوجه مرکزی در گرگان قرار دارد. این آگهی در روزنامه رسمی سیزدهم بهمن ماه ۱۳۹۵ منتشر شد.

در این میان همسر حاج اکبر با پخت نان محلی و رب انار و فروش آنها به مشتریان، کم رونق بودن کار و کاسبی را جبران می کرد. کیفیت چلو جوجه ها به دلیل استفاده از رب انار مخصوص محلی، جوجه رسمی و کره محلی، زبانزد خاص و عام بود.

کم کم لقب اکبر جوجه (که خود مشتریان این لقب را برای آن انتخاب کرده بودند) فراگیر گشت؛ برخی ها این شبهه را مطرح می کنند که به علت جثه کوچک اکبر آقا چنین نامی برای غذای او انتخاب شده است.

آن ها در ابتدای کار هر روز برای ناهار از یک دیگ ۱۰ الی ۱۲ نفری برای پخت برنج استفاده می کردند. شیوه پخت برنج و جوجه مش اکبر خاص و معروف بود و بیشتر شهرت آن به دلیل جوجه سرخ شده با کره گوسفندی بود که با چلو و رب انار و پیاز سرو می شد.

این غذا نخستین بار در سال ۱۳۳۰ عرضه گشت. بعد از چند سال حاج اکبر و همسرش به دلیل انتقال جاده قدیم به جاده جدید و محدود بودن مکان، تصمیم به جابه جایی گرفته و مکان دیگری یعنی جاد شوسه یا همان جاد امروزی که مسیر ارتباطی استانهای مازندران و گلستان است را انتخاب کردند .

ایجاد جاده جدید (شوسه) در سال ۱۳۴۲ انجام گرفت و مشتریان مش اکبر روز به روز بیشتر می شدند. کار پخت غذا از روزی ۲۰ پرس به ۲۰۰۰ پرس افزایش یافت. در نتیجه مش اکبر و همسرش برای راحتی و آسایش مشتریان و رونق کار خود رستوران را بزرگتر کردند.

ba20

ساخت ساختمان جدید ۴۰ روز به طول انجامید و بناها به طور شبانه روزی در این مکان کار می کردند. در این مدت به دلیل نبود مکانی مناسب برای پذیرایی از مشتریان، همسر مش اکبر منزل مسکونی خود که در جوار رستوران بود را به سالن غذا خوری تبدیل کرد. تمام این فعالیت ها در حالی انجام می گرفت که حاج اکبر در بستر بیماری به سر می برد.

ba21
تصویر شعبه مرکزی اکبر جوجه ایران در استان مازندران.

امروزه رستوران های زنجیره ای اکبر جوجه با حدود ۵۰۰ نفر پرسنل در استانهای مازندران، گلستان و سمنان مشغول پخت و ارئه چلو جوجه با همان کیفیت بوده که همگی آنها اعتبار خود را مدیون زحمات، پشتکار و صبوری اکبر آقا و صنمبر خانم هستند.

ba22
آشپزخانه شعبه اکبر جوجه گرمسار.

فرزندان و نواده های اکبر آقا با تاسیس ۱۴ شعبه در شهرستان های ساری، گرگان، بابل، آمل، نوشهر، خلیل شهر، قائمشهر، گرمسار، چالوس، بهشهر، گلوگاه، بابلسر و کلارآباد که آدرس و شماره تلفن آنها در سایت ثبت شده، مشغول فعالیت هستند.

فرزند ارشد ایشان حمید رضا کلبادی در سال ۱۳۶۴ اکبر جوجه را رسماً به ثبت رساند و اولین شعبه را سال ۱۳۷۰ در شهرستان ساری افتتاح کرد. فرزند دیگرشان سیروس کلبادی با تاسیس شعبه گرگان در سال ۱۳۷۱ و ثبت اکبر جوجه در بخش ”ثبت اختراعات”، راه و هدف علی اکبر کلبادی و صنمبر عظیمی را ادامه داد.

ba11
اکبر جوجه تهران.

آن ها تنها شعبه اصلی اکبر جوجه در تهران را این آدرس اعلام کرده اند: “تهران،خیابان انقلاب، بعد از چهار راه ولیعصر، نبش کالج، تلفن: ۰۲۱-۶۶۷۵۴۴۸۹”

شعبه های دیگر مورد تایید اکبر جوجه نیست. بسیاری از رستوران های اکبر جوجه، با برند آن و برداران کلبادی شناخته می شوند. جالب است بدانید که رستوران های اکبر جوجه در سال ۲۰۰۹ میلادی، برنده جایزه مقام سوم نوآوری در نمایشگاه تکنوپل روسیه شدند.

سرخ کردن تکه های جوجه در آب لیمو و زعفران و رب انار همراه با برنج زعفرانی، غذای لذیذی را تولید می کند.

ba10
تصویر رستوران اکبر جوجه در خیابان انقلاب تهران.

جنجال اسفندی اکبر جوجه

اسفند سال ۹۵ بود که شماری از رستوران داران کشور در نامه‌ای به کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی، به اقدام اداره مالکیت صنعتی قوه قضاییه نسبت به در اختیار قرار دادن مالکیت نام یک غذای محلی به یک فرد اعتراض و بر لغو این اقدام تاکید کردند.

در بخشی از این نامه آمده است: “غذای محلی و معروف اکبر جوجه از دهه چهل در نواحی شمال کشور و در مجالس و رستوران‌ ها بعنوان غذای محلی مانند سایر غذاها از قبیل میرزاقاسمی، جوجه ناردون، فسنجان و بسیاری دیگر از غذاهای محلی مورد طبخ قرار می‌گیرد.”

“اما متاسفانه اداره مالکیت صنعتی در اقدامی غیر مرسوم و شائبه‌ برانگیز، اقدام به ثبت نام اکبر جوجه در قالب علامت کرده و مالکیت تبلیغ و توزیع این غذا را در انحصار یک شخص قرار داده است.”

در بخش دیگری از این نامه اعتراضی، با تاکید بر اینکه اداره مالکیت صنعتی با ثبت نام غذای اکبر جوجه در قالب علامت تجاری، عملاً دیگر رستوران‌ داران را از تبلیغ و طبخ این غذای محلی منع کرده و توزیع غذای فوق را منحصراً در اختیار یک شخص قرار داده، بیان شده است: “اگر رستوران‌ داری غذای اکبر جوجه را تبلیغ یا توزیع کند، مالک این علامت قانونا حق دارد علیه وی شکایت نموده و کلیه تبلیغاتی که نام اکبر جوجه در آن ذکر شده را جمع‌ آوری و امحا کند.”

“حق طبیعی هر رستوران ‌داری است که غذاهای مورد عرضه را به صور مختلف تبلیغ نماید. متاسفانه مالک این علامت با حق قانونی ایجاد شده برای وی، علیه رستوران ‌دارانی که بدون اجازه اقدام به تبلیغ غذای اکبرجوجه کنند به شدت برخورد می‌ کند.” رستوران‌ داران در پایانِ نامه، انحصاری کردن نام این غذای محلی را بر خلاف رویه مرسوم و اصل رقابت آزاد دانسته و از مراجع ذی‌ صلاح خواستار رسیدگی به این معضل شدند.

غذای فریدون

اغذیه فروشی های معروف تهران بسیار زیاد هستند، اما یکی از نوستالژیک ترین آنها که نه کثیف است و نه خیلی بزرگ، اغذیه فریدون نام دارد. این اغذیه فروشی که بخاطر سیب زمینی، قارچ ها و سس مخصوصش مخاطبان بسیاری دارد، در خیابان نیلوفر از تقاطع های خیابان خرمشهر تهران قرار گرفته است.

ba14

صاحب آن فردی به نام فریدون مهربانی است که در دهه پنجاه شمسی، در جایی کوچک در خیابان نیلوفر تهران، اقدام به ساندویچ پیچی می کرد و طعم و مزه خوبی را در اختیار مشتریانش قرار می داد. صف های طویل جلوی مغازه وی سبب شهرت این اغذیه فروشی شد و اکنون نیز معروف ترین مغازه خیابان نیلوفر یا همان عشقیار کنونی است.

موفقیت اغذیه فریدون در این خیابان سبب شد که شمار اغذیه فروشی های سنتی و مدرن، در بالا و پایین این گذر افزایش یابد. اکنون یکی از پاتوق های آخر هفته تهرانی ها، خیابان نیلوفر، اغذیه فریدون و دیگر اغذیه فروشی های این منطقه است.

ba13
داخل مغازه ساندویچی فریدون تهران.

مغازه دوازده متری فریدون، هنوز هم مشریان پر و پا قرص بسیاری دارد که به عشق ساندویچ ها و سیب زمینی های بزرگش، راهی این مقصد شکم گردی مرکز تهران می شوند. مغازه ای که آشپزخانه مجزا نداشته و همه اتفاقات روبروی چشم مشتری رخ می دهد. به تازگی هم نوشابه پر کنی در فروشگاه نصب شده تا نوشابه غیر قوطی در اختیار مشتریان فریدون قرار بگیرد.

ba15

فریدون هم مانند اکبر مشتی و اکبر جوجه، درباره سو استفاده از برند خود نگرانی هایی دارد.. فریدون هنوز هم که گرد سفیدی بر موهایش نشسته، تا دیر وقت کار می کند و پشت صندوق می نشیند.

ba12
ورودی ساندویچ فریدون.

او عاشق ساندویچی خودش است و بیش از ۴۰ سال است که یکی از معروف ترین اغذیه فروشی های تهران را مدیریت می کند.

ba16

پسر او قبلا گفته بود که استیک و فیله مرغ را پدرش در بین رستوران داران تهرانی باب کرد. به هر حال تنها کیفیت غذا دلیل این جمعیت زیاد نیست و خیلی ها به علت زنده کردن خاطرات پا به خیابان نیلوفر می گذارند.

فریدون تا همین چند وقت پیش کارتخوان نداشت. بنابراین همواره پول نقد همراه خود داشته باشید.

آبمیوه پالیزی

ba17

یکی از مقصدهای شکم گردی به خصوص آخر هفته تهرانی ها، آبمیوه پالیزی در سهروردی شمالی است که در فروش آبمیوه و ویتامینه های پر و پیمان شهرت زیادی دارد. اتفاقا در کنار این آبمیوه ای معروف حوالی سید خندان، اغذیه فروشی های بسیاری تاسیس شده که به سبک اغذیه فریدون، همبرگر و سیب زمینی های بزرگ طبخ کرده و می فروشند.

ba18

ba19
تصویر ویتامینه های خوشمزه آبمیوه پالیزی تهران

معجون علی بابا

ba23

معجون علی بابا، یکی دیگر از پاتوق های حرفه ای های شکم گرد تهران است که با حرکات آکروباتیک در تهیه معجون های خوشمزه اش، طرفداران بسیاری دارد که از نقاط مختلف شهر به این مقصد معجون فروشی جنوب شهر می روند.

ba24

این معجون فروشی معروف تهرانی ها نیز همچون اکبر مشتی و پالیزی، شعبه دیگری ندارد.

خیابان وحدت اسلامی تهران، جایی است که می توانید یکی از خوشمزه ترین معجون های تهران را امتحان کنید.

بستنی منصور

یکی از قدیمی ترین بستنی فروش های تهران را باید بستنی منصور دانست که اکنون پاتوق خیلی ها در خیابان ملاصدرای تهران است. بستنی های سنتی و فالوده آن، مخاطبان زیادی دارد. این مرکز شکم گردی، جز فروش بستنی و فالوده ظرفی و کیلویی، خدمات دیگری ارائه نمی دهد.

برای رفتن به بستنی منصور، خود را به میدان ونک برسانید و از آنجا بعد از گذشتن از پل اتوبان کردستان، سمت راست خیابان، بستنی منصور خودنمایی می کند.

داستان اکبر مشتی؛ نخستین بستنی ساز تهران

بستنی را نوبر بهار می دانند. علاقه ایرانیان به بستنی بسیار است و از نخستین روزهایی که این سوغات فرنگ به ایران آمد،‌ با استقبال گسترده مردم به خصوص در اقلیم خشک و بیابانی ایران همراه گشت. برای ایرانیان،‌ هنوز بستنی سنتی حاوی خامه تازه و پسته و گردو، از بستنی های مدرن این روزها که با بیسکوییت و گز و دانه های قهوه مخلوط شده و رنگ و طعم بعضا طبیعی هم ندارد، جذاب تر است.

بستنی سنتی ایرانیان همچون فالوده شیرازی، شهره خاص و عام است و ردپای آن را حتی در رستوران های ایرانی گوتنبرگ، استکهلم، لندن و بسیاری از شهرهای آسیا و آمریکای شمالی می توان یافت. شاید یکی از جذاب ترین خوراکی های بیرون خانه تا همین چند وقت اخیر، مخلوط بستنی سنتی و فالوده بود که وقتی با آب لیمو تازه نیز همراه می شد، معجونی خاص را برای بهار و تابستان گردی گردشگران فراهم می کرد.

اکبر مشتی را باید برند اول بستنی در ایران دانست. اگر چه با این برند، بستنی فروش های بسیاری در ایران و جهان فعالیت دارند، اما دکان اصلی اکبر مشتی در شمال خیابان ولیعصر تهران اظهار داشته که هیچ جای دیگری شعبه ندارد.

ba1

اکبر مشتی نخستین فردی بود که در ایران بستنی فروشی را باب کرد. اکبر مشتی ملایری در سال ۱۲۵۷ هجری شمسی، در روزگاران عصر قجر متولد شد. او برای یافتن شغلی برای امرار معاش، کارهای گوناگونی را تجربه کرد و حتی از دیار خود به شهرهای مختلف ایران سفر نمود.

گفته شده که وی در جوانی، از شمال کشور، چای و شکر می خرید و در تهران می فروخت. آشنایی اکبر با فردی به نام محمد ریش سبب شد که ارتباط اکبر با دربار مظفرالدین شاه قاجار فراهم شود و برای اولین بار، بستنی را در مهمانی های دربار قاجار مشاهده کند.

ba2
تصویر تکه های روزنامه ای که خبر از رونق بستنی فروشی اکبر مشتی در روزگار قدیم می دهد. عکس از داخل مغازه اکبر مشتی تهران.

به قدرت رسیدن رضا  خان در ایران سبب شد که محمد ریش و اکبر مشتی، نخستین فروشگاه بستنی سازی و فروشی خود را دایر کنند.

اولین فروشگاه بستنی فروشی این دو، در راه آهن تهران راه اندازی گشت؛ جایی شلوغ و پر رفت و آمد که یکی از محله های معروف و مطرح تهران قدیم بود. این بستنی فروشی که در سال ۱۳۱۸ هجری شمسی افتتاح شد، تا ۲ سال با حضور هر دو نفر پیدا کرد و فروش نسبتا خوبی را هم تجربه نمود، اما بعد از آن محمد ریش از اکبر جدا شد. علاقه اکبر مشتی به بستنی سازی سبب شد که وی کسب و کار خود را توسعه دهد.

ba3
تصویری از شناسنامه و چهره اکبر مشتی، نخستین بستنی فروش ایران. عکس از داخل مغاز اکبر مشتی تهران.
ba7
عکسی از کارگاه بستنی سازی اکبر مشتی که از آلبوم خانوادگی ملایری، شاگرد اکبر مشتی انتخاب شده و دستگاه ابتدایی بستنی سازی در ایران را نشان می دهد. این وسیله قالب بشکه داشته و تهیه بستنی با آن بسیار سخت و طولانی بوده است.

بستنی فروشی اکبر مشتی آنقدر در ایران آن زمان معروف شده بود که روایت شده بزرگان و مشاهیر وقت، سختی راه را از گوشه و اکناف تهران و مناطق حاشیه ای به جان می خریدند و راهی محله راه آهن شده تا بستنی های اکبر مشتی را امتحان نمایند.

ba4
تصویری از سر در بستنی فروشی اکبر مشتی تهران.

اکبر مشتی قریب به ۹۰ سال زندگی کرد و بدلیل مشکلات کلیوی، در تهران از دنیا رفت. مرگ وی بازتاب گسترده ای در رسانه های ایران و عراق و پاکستان داشت که نشان دهنده اهمیت برند وی در دنیای جذاب و خوشمزه بستنی در کشور بود.

اکبر فرزندی نداشت و ازدواج هم نکرد و همه عمر را صرف تولید و توسعه کسب و کار بستنی در ایران نمود.

ba5

این بستنی فروشی هیچ شعبه دیگری ندارد، اما برخی با نام وی کار می کنند. معروف ترین آنها، بستنی اکبر مشتی خیابان ری تهران است. اما وقتی وارد مغازه اکبر مشتی درخیابان ولیعصر می شوید، با عکس بالا روبرو خواهید شد.

ba6

در روزهای آینده به معرفی پاتوق های شکم گردی در شهرهای مختلف ایران می پردازیم تا سال جدید را با مقصدهای گردشگری خوشمزه در سراسر کشور تجربه کنید.

مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
۳ نظر

ورود

  • لاهوتی اسفند ۲۶, ۱۳۹۵

    wowwwww
    این معجون علی بابا رو دیگه خبر نداشتم 🙂 واقعا اکبر جوجه و اکبر مشتی غذاهاشون یک یکه 🙂 نویسنده معلومه خیلی حرفه ایه 🙂

  • sina اسفند ۲۷, ۱۳۹۵

    فریدون واقعا یکی از تاثیر گذار ترین ساندویچی های تهرانه. سیب زمینی های بزرگی که زاپاتا درست مینکه رو اول فریدون درست میکرد. اما کمی بد اخلاقه. اما من هر وقت از اونجا رد میشم یه خریدی میکنم.
    با حال بود علی بابا 🙂
    تنکیو

  • سعید اسفند ۲۸, ۱۳۹۵

    جا داشت پیراشکی خسروی رو هم معرفی کنین . راستی اگه اشتباه نکنم فریدون یا همون فری کثیف (که خیلی رو این اسم حساسه ) چند سال پیش فوت کرد