درست از همان ساعات اول ترور جان اف کندی در ۲۲ نوامبر سال ۱۹۶۳، شایعات زیادی در مورد واقعیت اتفاقاتی که آن روز رخ داد به وجود آمد. داستان رسمی بر این باور است که مردی به نام لی هاروی اسوالد که تفکراتی کمونیستی داشت به تنهایی نقشه ی ترور رییس جمهور وقت ایالات متحده را کشیده و پیاده سازی کرده است اما بسیاری با این برداشت از ماجرا مشکل داشته و آن را غیرقابل قبول می دانسته و می دانند. اگر چه برخی از مدارک و شواهد نشان می دهد که اسوالد متهم اصلی و یگانه این ماجرا بوده است اما نکات ریز دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهند عوامل دیگری در قتل جان اف کندی سهیم بوده اند. در ادامه ی این مطلب قصد داریم شما را با ۵ مورد از مهم ترین تئوری های توطئه در این مورد آشنا کنیم.
۱-تئوری تک گلوله
اگر چه از همان ابتدا مخالفت های بسیاری با گزارش کمیسیون وارن (کمیسیون تحقیقاتی بررسی ماجرا که بلافاصله پس از ترور تشکیل شد) و نتیجه گیری های پایانی آن وجود داشت اما مهم ترین موضوعی که غیرقابل قبول انگاشته می شد این بود که گزارش کمیته وارن ادعا می کرد که تمامی جراحات مرگبار جان اف کندی و زخم هایی که جان کانلی، فرماندار ایالت تگزاس که در هنگام حادثه همراه کندی در خودرو او نشسته بود، برداشته تنها در اثر اصابت یک گلوله واحد اتفاق افتاده است که بعدها به «تئوری تک گلوله» و یا «تئوری گلوله جادویی»، نامی که منتقدان بر آن گذاشتند، معروف شد.
اگر این تئوری درست نباشد پس باید یک نفر غیر از اسوالد دستکم یک گلوله دیگر شلیک کرد باشد یا شاید هم اسوالد اصلاً گلوله ای شلیک نکرده است. کانلی در شهادت های خود در حضور کمیسیون وارن گفته بود که گلوله ای که باعث زخمی شدن وی از ناحیه پشت شده بعد از اصابت دستکم یکی از گلوله هایی شلیک شده بود که به کندی برخورد کرده و باعث زخمی شدن و نه مرگ وی گردیده بود. وی تا پایان عمر بر همین گفته و باور خود اصرار می کرد و در میان کمیته ی هفت نفره ی وارن نیز سه نفر از آن ها تئوری تک گلوله ای را باور نداشتند.
۲- اطلاع قبلی از ترور
اگر جه باور عمومی بر این است که ترور جان اف کندی یک موضوع شوکه کننده و ناگهانی بوده اما شرایط و قراینی وجود دارد که نشان می دهد افراد زیادی قبل از وقوع ترور از انجام آن مطلع بوده اند. برای مثال، سانتوس ترافیکانته، سردسته مافیا در فلوریدا، در یک مصاحبه که به صورت پنهانی صبط شده به یک خبرچین اف بی آی می گوید که کندی «به انتخابات نخواهد رسید، قرار است به او شلیک شود». در یک گفتگوی دیگر که آن هم به صورت مخفیانه ضبط شده، ۱۳ روز قبل از وقوع حادثه در دالاس، جوزف میلتیر، راست گرای افراطی مشهور به ویلیام سامرست، خبرچین اف بی آی می گوید که قتل کندی «در حال انجام است» و بهترین وسیله برای کشتن کندی «از روی یک ساختمان دولتی با یک اسلحه ی قدرتمند» خواهد بود.
او اضافه می کند «شخصی» در ساعات بعد از حادثه دستگیر می شود که «نظر مردم را از واقعیت ماجرا دور نماید». از همه ترسناک تر این که در ۲۰ نوامبر ۱۹۶۳ زنی به نام رُز چرامی با یک خودرو در لوییزیانا تصادف کرده و به بیمارستان منتقل شد. چرامی در بیمارستان به پزشکان و پرستاران گفته بود که وی همراه با دو مرد به منظور «کشتن کندی» به دالاس سفر کرده اند. وی این موضوع را در طول روزهای آینده نیز مطرح کرد اما کسی به آن ها توجهی نداشت.
۳- ماجرای اودیو
در سال ۱۹۶۳ جماعت زیادی از آوارگان کوبایی مخالف سیاست های کاسترو در شهر دالاس زندگی می کردند. در میان آن ها زنی به نام سیلویا اودیو وجود داشت که پدرش در آن دوران در زندان های کوبا به سر می برد. در روز ۲۶ سپتامبر ۱۹۶۳ سه نفر مرد که از شورشیان ضد کاسترو بودند با این زن و خواهرش ملاقات داشتند. دو نفر از این مردان اسپانیولی زبان بوده و یک آمریکایی که خود را لئون اسوالد معرفی می کرد نیز همراه آنان بود. آن ها او را یک سرباز سابق ویژه نیروی دریایی ایالات متحده، تیراندازی ماهر و مردی دیوانه می دانستند که در طول ملاقات سخنی به زبان نمی آورد. وقتی که اودیو گزارش یکی از شبکه های خبری گزارشی از حادثه ترور کندی را پخش می کند اودیو به سرعت اسوالد را می شناسد و می گوید که او همان لئون اسوالد است.
اما یک مشکل وجود دارد و آن هم این که به گفته ی اف بی آی، او در آن زمان (زمان ملاقات) در مکزیکوسیتی بوده است. این موضوع باعث شد که کمیسیون وارن به شدت گیج و درمانده شود مبنی بر این که یا یک نفر خود را اسوالد جا زده و یا اسوالد اصلاً به مکزیکوسیتی سفر نکرده است. اگر چه شهادت اودیو برای کمیته ی وارن و قضات کاملاً معتبر بود (خواهرش گفته های او را تایید کرده، اودیو در نامه ای به پدرش به این موضوع اشاره کرده و در صحبت با روانشناس نیز بار دیگر ماجرا را بازگو کرده بود) اما یکی از اعضای کمیسیون به نام جی لی رنکین اعلام کرده که گفته های اودیو باید نادیده گرفته شود زیرا کمیسیون «بنا داشت که درها را ببندد نه آن ها را باز کند» (به ماجرا پایان دهد و نه حواشی آن را بیشتر نماید).
۴- جک روبی
دو روز بعد از ترور، تنها مظنون قتل کندی یعنی لی هاروی اوسوالد توسط جک روبی، صاحب یک کافه در دالاس کشته شد. بسیاری تا به امروز بر این باورند که این قتل خود یک اعدام مناسب برای جلوگیری از بررسی کامل ماجرای ترور کندی بوده و این که به احتمال فراوان، روبی در ترور کندی دست داشته و در واقع این کار برای پوشش دادن واقعیت ماجرا انجام شده است. روز صبح ترور، جولیا آن مرسر در نزدیکی دیلی پلازا در ترافیک گرفتار شد. نزدیک ماشین او یک وانت پیکاپ پارک شده بود که دو مرد در داخل آن بودند.
وی به وضوح دیده بود که یکی از این مردها جلد یک تفنگ را از صندوق عقب ماشین خارج کرده و سپس آن را به سمت تپه ی سبزی که در این منطقه شناخته شده بود برده است. وی بعدها ادعا کرد که این مرد جک روبی بوده است. عکاسی به نام فیل ویلیس که روز واقعه در دیلی پلازا حضور داشت و عکس های ماندگاری را از واقعه گرفته است که در یکی از آن ها در میان مردمی که بعد از حادثه دور هم جمع شده اند روبی نیز دیده می شود. شباهت این فرد با روبی توسط چندین مامور اف بی آی تایید شده و ویلیس خود این موضوع را تایید نموده است.
یک سال پس از ماجرا در مارس ۱۹۶۵ که روبی به خاطر قتل اسوالد دستگیر و محکوم شد، وی در یک مصاحبه ی کوتاه تلویزیونی گفت:”همه چیزهایی که مربوط به اتفاقات اخیر است هیچ گاه روشن نشده اند. دنیا هیچوقت واقعیت های اتفاقی که رخ داد و انگیزه های من را نخواهد فهمید. افرادی که چیزهای زیادی برای بدست آوردن دارند، و چنان انگیزه های پنهانی دارند که مرا در شرایط کنونی قرار داده اند هیچ گاه اجازه نخواهند داد که واقعیات برای جهانیان مشخص شود”. وقتی که گزارشگر از او پرسید: ” آیا این افراد سمت های بالایی دارند، جک؟” او گفت:” بله”.
۵- اسوالد تک تیرانداز
اگر بخواهیم لی هاروی اسوالد را تنها قاتل رییس جمهور کندی بدانیم باید قبول کنیم که وی در زمینه ی تیراندازی از راه دور آموزش زیادی دیده و در این حوزه کاملاً خبره بوده است. اگر چه فاصله ی بین مکان حضور ادعا شده ی اسوالد در هنگام شلیک با خودرو جان اف کندی هیچ گاه بیشتر از ۸۲ متر نبوده است اما خودرو در حال دور شدن بوده و در این مدت درخت بلوطی که بین این دو وجود داشت لحظاتی مانع دید تیرانداز شده است پس تمامی گلوله ها باید در مدت زمان بسیار کمی شلیک شده باشند، اما اسلحه ای که پیدا شده و به اسوالد نسبت داده شد به گفته ی خود مامورین اف بی آی نادقیق و غیرقابل پیش بینی بوده است.
در طول تحقیقات کمیته ی وارن، یک تک تیرانداز از ارتش ایالات متحده تلاش کرد که صحنه را بازسازی نماید و برای این کار از همان اسلحه ای استفاده نمود که در طبقه ی ششم انبار کتاب های درسی تگزاس پیدا شده بود. حتی پس از تعمیر نقص های مکانیکی اسلحه و شلیک به اهداف ثابت در نقاط مناسب نیز تیرانداز نتوانست به ترکیبی از دقت و سرعتی که برای یک تیرانداز تنها لازم بود دست یابد. با این وجود اسوالد همچنان به عنوان تنها شلیک کننده ترور شناخته می شد و حتی زمانی که یک ژنرال ارتش در کمیسیون وارن شهادت داد که او یک تیرانداز قابل نیست نیز تغییری در این موضع حاصل نشد.
خیلی ادم باید ساده و کوته فکر باشه که فک کنه حادثه ۱۱ سپتامبر و قتل کندی و و و خیلی داستا های دیگه اتفاق بوده و اینا
تمامش زیر سر خودشون هست .. منظورم بالارده هاشونه