بسیاری از کارشناسان و ناظران سیاسی به هیچ وجه حضور دونالد ترامپ- مولتی میلیاردر آمریکایی را در رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری این کشور در سال ۲۰۱۶ جدی نمی گرفتند؛ اما ترامپ امروز نامزد حزب جمهوری خواه برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری پیش روست و باید دید آیا او خواهد توانست عنوان ثروتمندترین، صریح الهجه ترین و عجیب ترین رئیس جمهوری ایالات متحده را از آن خود کند.
پایگاه اینترنتی «بیزینس اینسایدر لندن» به انتشار گزارشی ذیل عنوان “ترامپ چگونه ثروتمند شد؟” به بررسی نحوه ثروت اندازی نجومی این ملاک و کارآفرین مشهور آمریکایی پرداخته است.
در این گزارش آمده: شاید بهترین راه برای پاسخ به این سوال تهیه نسخه ای از کتاب پرفروش او به نام “هنر معامله گری” باشد. اگرچه ترامپ را باید معامله گری موفق تلقی کرد اما واقعیت این است که او بدون پدرش و ثروت و موقعیتی که “فرد” ترامپ در اختیار او قرار داد؛ هرگز به چنین جایگاهی دست نمی یافت.
داستان «فِرِد ترامپ» اما، روایتی بسیار متفاوت است؛ او نمونه بارز پرواز از ژنده پوشی تا کاخ نشینی است. در واقع ترامپ تنها از ثروتمند به ثروتمند تر ارتقا یافته و این در مقایسه با کار پدرش، چندان به چشم نمی آید.
شغل پدر دونالد ترامپ گرفتن وام های کم بهره از دولت و ساختن آپارتمان های استیجاری برای اقشار متوسط جامعه در محله های کویینز و بروکلین نیویورک بود. آنگونه که در کتاب دونالد ترامپ هم آمده، گفته شده پدرم ۱۰.۳ میلیون دلار از اداره مسکن فدرال آمریکا وام گرفت تا پروژه های مسکونی مختص افراد کم درآمد را به اتمام رساند. این پروژه ها به پایان رسید درحالیکه یک میلیون دلار کمتر از برآورد دولت و وام پرداخت شده هزینه در بر داشت.
به گفته ترامپ هیچ ایرادی ندارد که شما از برنامه ناقص و تخمین اشتباه دولت در یک پروژه استفاده کرده و سود ببرید، بلکه نشانه زیرکی و تیزهوشی شماست.
از سوی دیگر اشتباهی که بسیاری از افراد در تلاش برای موفق شدن مرتکب می شوند این است که می خواهند بهترین رقابت کننده باشند، در حالیکه اگر واقعا هدفتان پولدار شدن است آن هم به اندازه ترامپ، این رویه اشتباه محسوب می شود.
تقریبا هیچ کس نمی تواند پیروز همیشگی رقابتی آزاد و شفاف باشد. اگر فضا رقابتی باشد، بازیگران دیگری به صحنه خواهند آمد و در نتیجه رسیدن به پول هنگفت در کوتاه مدت تقریبا غیرممکن می شود. اما بازار مسکن آمریکا در آن مقطع به هیچ وجه رقابتی نبود. آنها تنها به تزریق پول در باراز مسکن می پرداختند و فرد ترامپ هم برایشان آپارتمان می ساخت و سود می برد.
نگارنده این گزارش با اشاره به هوش و سخت کوشی به عنوان دو ویژگی مهم فِرِد ترامپ، اینگونه استدلال می کند که : ترامپ در آن مقطع گویی دستگاه چاپ اسکناس پیدا کرده بود و به سرعت توانست پشت آن بنشیند و پول روی پول بگذارد؛ این روند تا جایی ادامه یافت که وی به یکی از بزرگترین ملاکان نیویورک تبدیل شود.
اما دونالد ترامپ چه کرد؟
او به اندازه ای باهوش بود که بداند تنها کافی است جا پای پدر بگذارد و مسیر وام گیری و ساختن خانه های استیجاری برای اقشار متوسط و فرو دست جامعه را ادامه دهد. پس همین کار را کرد؛ وام های سنگین تر و پروژه های بزرگ تر.
ترامپ در کتاب خود می نویسد: “متاسفانه فرمانداری ایالت نیویورک در سال ۱۹۷۵ این برنامه را بطور کامل متوقف کرد؛ درست کمی پیش از آنکه دستم به دستگاه چاپ اسکناس برسد!” اما در آن مقطع که متوقف شدن برنامه تولید مسکن استیجاری می توانست تمام سرمایه گذاری های مرا به ورشکستگی بکشاند، ابتکاری جدید نیاز بود؛ توسعه روابط با سیاستمداران. ابتکاری که در گرفتن مجوزها و دیگر مزیت ها به ترامپ کمک بسیاری کرد.
ابتکار دیگر ترامپ در سال ۱۹۷۴ شکل گرفت؛ جایی که واگذاری و فروش نزدیک به یک چهارم شرکت خانوادگی به ارزش ۲۰۰ میلیون دلار در دستور کار قرار گرفت و کل این پول صرف خرید ملک در بازار ملتهب نیورورک شد. او درباره آن روزها می گوید: صادقانه بگویم: من آشفتگی بازار ملک در نیویورک را فرصتی استثنایی برای خود می دیدم.
جالب است بدانید متوسط قیمت ملک در منهتن از سال ۱۹۷۴ تا کنون بیش از ۶۰۰۰ درصد رشد داشته است! و تصور کنید ترامپ با ۲۰۰ میلیون دلار در آن سال (معادل ۸۰۰ میلیون دلار امروز) چه منفعتی برده است. بنابراین گزارش فوربز در خصوص دارایی های ترامپ بسیار منطقی می نماید. در این گزارش آمده، نزدیک به ۶۰ درصد ارزش کل دارایی های دونالد ترامپ به املاک نیویرک مربوط می شود.
از سوی دیگر ترامپ در یکی دو مقطع تا مرز ورشکستگی پیش رفت اما هر بار به لطف ارثیه پدری و روابط با سیاستمداران رده بالا از خطر فرار کرد.
ترامپ در ۱۹۸۸ کازینوی تاج محل را در معاملهای با مرو گریفین و ریزورتس اینترنشنال در اختیار گرفت، که منجر به افزایش بدهیها شد، و تا ۱۹۸۹، ترامپ دیگر قادر به پرداخت وام ها نبود. گرچه او وامهای بیشتری را تضمین کرده و پرداخت سود را به تعویق انداخته بود، بدهیهای فزاینده تا ۱۹۹۱ ترامپ را به ورشکستگی کسب و کار کشاند. بانکها و صاحبان اوراق قرضه صدها میلیون دلار را از دست داده بودند ولی ساختار بدهی را تغییر دادند.
تاج محل در ۵ اکتبر ۱۹۹۱ از ورشکستگی خارج شد و ترامپ ۵۰٪ از مالکیت در کازینو را در ازای نرخهای سود کمتر بر بدهی و زمان بیشتر برای پرداخت آن به صاحبان اولیهٔ اوراق قرضه واگذار کرد. او همچنین هواپیمای شخصی از نظر مالی دارای مشکل ترامپ شاتل و قایق بزرگ ۲۸۲ فوتی اش، ترامپ پرینسس را فروخت. اواخر دههٔ ۱۹۹۰ اما شاهد تجدید حیاتی در وضعیت مالی ترامپ بود. وصیت نامهٔ پدر وی، که در ۱۹۹۹ درگذشت، عمارتی با قیمت تخمینی ۲۵۰–۳۰۰ میلیون دلار را به طور مساوی بین چهار فرزند بازمانده اش تقسیم کرد.
شاید بتوان گفت در بیشتر ثروت اندوزی های نجومی در جهان، چند قانون کلی وجود دارد: ارثیه خانوادگی، سیستم بیمار و بهم ریخته اداری، اوضاع بی ثبات اقتصادی و فرصت طلبی ناشی از آن و در نهایت رانت خواری و زد و بند های سیاسی. مواردی که شاید در همه جای دنیا بتوان نمونه هایی از آنها را مشاهده کرد.
بر اساس برآوردهای انجام شده ثروت ترامپ هم اکنون از مرز ۴.۵ میلیارد دلار گذشته است.
شاید بتوان گفت در بیشتر ثروت اندوزی های نجومی در جهان، چند قانون کلی وجود دارد: ارثیه خانوادگی، سیستم بیمار و بهم ریخته اداری، اوضاع بی ثبات اقتصادی و فرصت طلبی ناشی از آن و در نهایت رانت خواری و زد و بند های سیاسی. مواردی که شاید در همه جای دنیا بتوان نمونه هایی از آنها را مشاهده کرد
چقدر اشناست!!!
بیل گیتس چطور؟
بابا چه دشمنی شما دارید کجا تون میسوزه ها ترامپ زحمت کشیده ریسک کرده شکست رو قبول کرده والا من فکرش ر و هم میکنم مو به تن من سیخ میشه چند صد میلیون دلار رو به بازی بگیرم حالا ببینم بشه یا نشه من که بودم میزاشتم تو بانک سودش رو میگرفتم بدون دردسیر
زندکی در این دنیا حتى غرق در لذت ها وخوابیدن روى دلار جیری جز لهو ولعب نیست همه اینها فإنی هستند ! ثروتمند وسعادتمند کسی است که ازفرصت کم أین دنیا بتواند سرمایه بایدار برأی سرای باقی وجبات أبدى خود در أخرت اندوخته باشد کسی که از نظارت یک بلیس وبرک جریمه هراس دارد أما بی خیال نظارت شبانه روزی خداوند سبحان بر بندار کفنار وکردار خود در بیدا وبنهان میشود واز دیوار حقوق ملت راست میکشد بالا أین همان.بدبخت ووسیاه روز أخرت است !??
چقدر دیدگاه شما و جهان بینی شما شبیه داعشی هاست .
قبول کن که خدا یک انسان پولدار و ثروتمند رو بیشتر داره تا یک انسان بدبختی که برای پیدا کردن غذا داره لای زباله ها رو به هم می زنه، قبول کن تا به همون سعادت آخرتی که میگی برسی.
این جمله آخر، نشان از فکر محدود نویسنده این مقاله داره و به شدت با اون مخالفم. کسانی که نمی تونن به جایی برسن این جملات در فکر و دهنشون موج میزنه.
شاید بتوان گفت در بیشتر ثروت اندوزی های نجومی در جهان، چند قانون کلی وجود دارد: ارثیه خانوادگی، سیستم بیمار و بهم ریخته اداری، اوضاع بی ثبات اقتصادی و فرصت طلبی ناشی از آن و در نهایت رانت خواری و زد و بند های سیاسی. مواردی که شاید در همه جای دنیا بتوان نمونه هایی از آنها را مشاهده کرد.