خیلی ها دوست دارند انرژی مثبت باشند و به قولی مثبت فکر کنند و ذهن خلاق و اندیشه موثری روی دیگران داشته باشند، اما با رنگ های انرژی زا در تعامل مطلوب نیستند. به هر حال، هر رنگی برای خود قابلیت و شاخصه ای دارد که در نگاه عامه مردم، تا حدودی شناخته شده است. مثلا رنگ صورتی و قرمز، برای مراسم عزاداری و تسلیت و غم، رنگ محترمانه ای نیست و در اکثر نقاط دنیا، این مساله متداول است. حتی اگر پایه علمی و روانی و زیباشناسی خاصی هم نداشته باشد، اما مرسوم شده که رنگ صورتی، نمی تواند رنگ تسلی دهنده به کسی باشد که عزیزی را از دست داده است. بنابراین، رنگ ها و کنتراست ها و مکانیسمی هایی که دارند. بیانگر موضوعات مختلفی در ذهن عامه مردم به شمار می روند که اهمیت زیادی دارند.
انرژی مثبت ها، باید به رنگ ها نیز اهمیت بدهند. به هر حال ما در طول روز، با رنگ ها سر و کار داریم. رنگ لباسی که می پوشیم، رنگ نوشیدنی که می نویشیم. رنگ خوراکی هایی که می خوریم و حتی رنگ ابزاری که از ان ها در کار روزانه استفاده می کنیم مانند گوشی تلفن و رنگ خودرو و رنگ قلم و مداد و مسائلی از این دست. همه این رنگ ها، و حتی رنگ مکانی که در آن زندگی میکنیم، در روحیه و ذهن ما تاثیر گذار هستند.
اگر در اتاقی باشید که در و دیوارش رنگ مشکی داشته باشد، یک جور روحیه و ذهنیت در شما ایجاد می شود، اگر رنگ کرم یا صورتی یا روشن داشته باشد، جور دیگر. آرامش فکری در خانه ای که رنگ های شلوغ و متضاد با کنتراست های بالا وجود دارد، پایین خواهد بود و تمرکز کاهش پیدا می کند.
(رنگ مکانی که در ان زندگی می کنید، در شاد زیستن و انرژی مثبت بودن شما تاثیرگذار است)
حتی بارها مشاهده کردید که همسایه طبقه بالایی شما، بخاطر این که رنگ در و دیوار خانه اش، با رنگ های شلوغ غیر مرتبط، طراحی شده است، فضای کوچک تری را درذهن شما به تصویر می کشد. در حالی که خانه شما از نظر مساحت، با خانه همسایه طبقه بالایی برابری می کند. اما چون خانه شما از رنگ های روشن و ساده در رنگ آمیزی در و دیوار بهره برده، خانه جلوه بهتر و بزرگ تری دارد.
ذهن ما، خیلی سریع ان چه را می بیند پردازش می کند و قدرت چشمان ما، به سرعت نوری را که از هر چیزی به چشم میرسد تحلیل و به مغز مخابره می کند. رنگ، نخستین تصویر و جلوه ای است که از یک شی به مغز ما مخابره می شود. حتی رنگ می تواند در دوست داشتن یا دوست نداشتن یک چیزی یا یک فرد، در ذهن ما تاثیر بگذارد. برای خیلی ها، تاثیرپذری مثبت از فردی به واسطه رنگ های شادی که وی در لباس پوشیدن استفاده کرده، خیلی بیشتر از فردی هست که رنگ های تیره و منفی را برای لباس پوشیدن درنظر گرفته است. اگر چه این ها سلیقه است و عمومیتی ندارد، اما به هر حال، در باور عمومی، برخی رنگ ها با خاصیت ها و شاخص هایی همراه است که باید به آن توجه داشت یا حداقل کارکردهای هر یک را دانست.
ما در جامعه ای زندگی میکنیم که تا حدودی بر اساس ظاهر همه چیز قضاوت می شود. از این قضیه که بگذریم، ما در طبیعتی زندگی میکنیم که هر چیز، رنگ خاص به خود را دارد و با رنگ ها، خیلی چیزها از هم تمییز داده می شوند. بعضی چیزها همواره رنگ ثایتی را از ازل تا ابد خواهند داشت. مثلا رنگ طبیعت سبز خواهد بود و رنگ دریاها و آسمان، آبی یا لاجوردی و امثالهم خواهد بود. ما هیچ گاه درخت بنفش یا نارنجی نخواهیم دید یا تا کنون هیچ دریایی به رنگ قرمز مشاهده نشده است. بنابراین، طبیعت هم با رنگ های خود با ما حرف میزند. اگر چه هر رنگی و هر خلقتی در طبیعت حکمت خاص خود را دارد، اما بایدبه این مساله توجه داشت که دنیای رنگ ها در کاینات، دنیای خارق العاده و مهم است که باید از ان درس های زیادی فرا گرفت.
یکی از این درس ها را آدم های انرژی مثبت زیاد توجه دارند. انرژی مثبت ها به رنگ ها توجه دارند و به طیفهای مختلف رنگ ها و تاثیرگذاری ان ها در ذهنیت خود و دیگران بها می دهند.
آن چه مسلم است، رنگ ها، این قابلیت و قدرت را دارند که به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر روی بدن ما تاثیر گذار باشند.
این تاثیر گذاری می تواند هم سیستم اعصاب ما را تحت تاثیر خود قرار بدهد و هم بخش های دیگر بدن مانند سیستم گوارش، حالات روحی، روانی و حتی اخلاقیات ما را. شاید دیده باشید که افرادی که خیلی شاد هستند و در جامعه آدم های خندان و روحیه زا به شمار می روند، رنگ های تیره و خنثی بر تن نمی کنند و از این رنگ ها فراری هستند. به هر حال ناگفته پیداست که تا حد زیادی نشاط و سر زندگی ما در جامعه ای که در ان زندگی می کنیم، به مفهومی به نام رنگ مرتبط است. نمی توان رنگ را از زندگی جدا کرد. آیا می توان رنگ را از طبیعت جدا کرد؟ خیر! پس از زندگی بشر نیز نمی توان رنگ را جدا نمود.
رنگ، عاملی قدرتمند است که می تواند شادی آفرین، غرور آفرین، هیچان انگیز، تنش آفرین یا حتی تسلی گر باشد. رنگ ها را نمی توان به جای هم استفاده کرد. هر رنگی، کارکرد و شناسنامه خاص خود را دارد و بایداین قضیه را درک کرد.
رنگ هم درست مثل موسیقی می تواند کاهش خوشایند و گاهی ناخوشایند باشد، آرامش یا هیجان ایجاد کند، مفید یا مضر واقع شود. همه ما معتقدیم خداوند هرچیزی را بنا بر حکمتی آفریده است، اما متاسفانه درباره رنگ ها و فسلفه وجودی آن ها کمتر تحقیق و بررسی انجام شده است. از صاحب نظران مقوله «روان شناسی رنگ» می توان به افرادی مانند Max Lusher، Max Fifer،را نام برد که فعالیت های زیادی در این حوزه انجام داده اند. درباره روان شناسی رنگ ها به عنوان مقوله مهمی در سبک زندگی امروز به خصوص در سبک زندگی دیجیتالی مردمان روزگار ما، بیشتر سخن خواهیم گفت.
وقتی نور سفید تجزیه می شود، ۷ رنگ درست می شود که به قول شاعر، هر رنگش می تواند ۷۰ رنگ مختلف را سبب شود. هر یک از این رنگ ها، انرژی خاصی در درون خود دارند که میتواند درذهن ما، منعکس کننده حالات و خصوصیت ها و مسائل روحی و روانی متنوعی باشد.
کودکی را در نظر بگیرید که تازه متولد شده است. حتی او هم مورد تاثیر مثبت یا منفی رنگ قرار دارد و وقتی بزرگ تر می شود، با طیف های مختلف رنگ ارتباط برقرار می کند. هیچ گاه اتاق کودکان را تیره و تاریک مشاهده نکردید. به نظر می رسد سه مساله امپرسون، کنستراسیون و اکسپرسیون، در مورد روان شناسی رنگ ها بر انرژی مثبت ها تاثیر گذار باشد.
ایمپرسیون یا تاثیرگذاری رنگ ها بر افراد اهمیت دارد. خاصیت بصری رنگ ها می تواند خصوصیات خاصی از چیزی یا شی به ذهن ما منتقل کند. این تاثیرگذاری را نباید فراموش کرد. از طرفی، کانستراکشن یا ساختار و شالوده رنگ هم تاثیری بر روی ذهن ما خواهد داشت. مقوله expression در رنگ، همان اندازه مهم هست که Impression اهمیت دارد. در واقع، توصیفی که یک رنگ از خود در ذهن ما ارائه می دهد، در برداشت های ما از هر چیز تاثیر گذار است.
البته می دانید که رنگ ها، مانند یک آینه یا تابلو ظاهر و پوشش بیرونی ما را انعکاس می دهند، چهره و اندام ما را جذاب یا زشت، چاق تر یا لاغرتر و جوان تر یا مسن تر نشان می دهند. به متانت و وقار فرد می افزایند یا در وی نوعی ناپختگی ایجاد می کنند. رنگ ها به دو گروه «سرد» و «گرم» تقسیم می شوند. بیشتر رنگ های سرد، متمایل به مردان و بنگ های گرم، متمایل به زنان و دختران هستند. همانند غذاها که برای طبع های گرم و سرد، تاثیرات و ویژگی های خاصی دارند. رنگ ها نیز هموچون مزاج های ۴ گانه، داستان خاص خود را دارند.
مثبت اندیشی، با رنگ ها در تعامل است. رنگ ها رازهایی دارند که باید در نظر داشت. مثلا رنگ بنفش، حس خوبی به انسان می دهد و رنگ مورد علاقه انرژی مثبت هاست. چرا که تلطیف کننده اعصاب و انرژی آفرین محسوب می شود. رنگ آبی و سبز نیز که رنگ های طبیعت هستند نیز چنین خصوصیت هایی دارد. تقویت بنیایی، یکی از مهم ترین خصوصیت های این دو رنگ طبیعیت مشهور هست. در مقابل، رنگ های تیزی مانند نارنجی و قرمز و صورتی، هیجانان جنسی را تشویق می کند و نشان تحرک و پویایی هست. حس نوع دوستی و لذت و نشاط و همگرایی، از طریق کانستراکشن زرد به انسان منتقل می شود.
خاصیت های روانی رنگ ها برای انرژی مثبت ها در سایت های اینترنتی بازتاب زیادی داشته است. انرژی مثبت بودن به مکانی که شما در ان زندگی میکنید نیز مرتبط هست. برای همین، نوع رنگ بندی دکوراسیون و طراحی خانه اهمیت بالایی دارد که در سایت های زیادی مورد تاکید قرار گرفته است.
چند نکته
۱-انرژی مثبت بودن را با رنگ های مختلف تمرین کنید.
۲-انرژی مثبت بودن را رنگ ها می توانند کم رنگ یا پر رنگ کنند.
۳-برای ذهن خلاق و مثبت، نوع پوشش طراحی مکانی که در ان هستید را در نظر داشته باشید و به نوع رنگ هم توجه کنید.
۴-رنگ هایی که افراد انرژی مثبت اطرافتان بر تن دارند را همواره توجه داشته باشید.
۵-رنگ های انرژی مثبت و انرژی منفی، تنها تصوراتی هست که افراد درباره ساختار رنگ ها دارند و رنگ ها به نوبه خود نمی توانند فرهنگ و طبیعت انرژی مثبتی و ذهن مثبت اندیش را در افراد، بستر سازی کنند. بلکه عاملی برای پیش برد آن هستند.
۶-تغییر در سبک زندگی و بازی با رنگ ها و ساده سازی، هم در روان شناسی رنگ مهم هست و هم در برداشت از رنگ ها برای توسعه خصوصیت های انرژی مثبتی.
بدون نظر