سکته پنجمین عامل مرگ و میر در کل جهان محسوب می شود. آسیب های مغزی که بر اثر سکته اتفاق می افتند اگر زودتر مورد رسیدگی قرار گیرند، به حداقل کاهش پیدا می کنند. اما متاسفانه به دلیل اشتباه گرفتن نشانه های مشترک آن با سایر بیماری ها، اغلب مورد غفلت قرار می گیرند و روند درمان همراه با تاخیر صورت خواهد پذیرفت.
هرگز از کنار این نشان ها به سادگی نگذرید
تخمین زده شده که درهر سکته، مغز در حدود ۱.۹ میلیون سلول را از دست می دهد. هر ساعتی که درمان به تعویق بیافتد معادل سه سال و نیم آسیب را به مغز وارد می شود. هر اندازه این درمان بیشتر به طول انجامد، امکان به وجود آمدن مشکلاتی در صحبت کردن، از دست دادن حافظه و تغییرات رفتاری نیز به دنبال آن افزایش می یابد. مسلم است که هرچقدر مراحل درمان سریع تر آغاز شود، از چنین آسیب های جدی ممانعت بیشتری به عمل خواهد آمد. دکتر کارولین بروکینگتُن، از «مرکز درمان های سکته مَونت سینایِ» در نیویورک، در این باره می گوید: “بله سکته ایجاد ترس و وحشت می کند اما مسئله ای که در بسیاری از بیماران دیده می شود این است که آنها دائم درمان را به تعویق می اندازند. زمانی که از آنها سئوال می کنیم که چرا با اورژانس تماس نگرفتند، پاسخ بسیاری از آنها این است که تصور می کردند، زود خوب خواهند شد.”
بهتر است در اینجا با انواع سکته آشنا شویم. دو نوع سکته وجود دارد، یکی سکته «ایسکمیک» که همان بسته شدن رگ های خونی است که سبب کاهش جریان خون در مغز می شود. نوع دیگر، «هموراژیک» است که پارگی در سلول هاست و باعث ریخته شدن قطره های خون حاصل از پارگی رگ ها به داخل مغز می شود. نشانه های هر دو مورد از این سکته ها مشترک هستند. بنابراین بهتر است که در زمان برخورد با نشانه هایی که در این نوشته نیز به آنها پرداخته می شود هر چه سریع تر با اورژانس تماس گرفته و تقاضای کمک شود.
این نشانه ها از قرار ذیل هستند:
ممکن است تصور کنید که این خستگی است که سبب تاری دید و دوبینی شده است
مشکلاتی چون تاربینی، دوبینی و از دست دادن دید در یکی از چشم ها، می تواند از نشانه های سکته مغزی باشد که بسیاری از افراد تصور می کنند که به علت خستگی یا کهولت سن است. دکتر بروکینگتُن در این باره اذعان می کند: “دوبینی به علت خستگی و یا مطالعه زیاد کاملا غیرمعمول است.” انسداد در شریان های خون می تواند می تواند میزان اکسیژنی را که به چشم می رسد کاهش دهد که حتی ممکن است با هیچ کدام از نشانه های دیگر سکته مغزی همراه نشود. بنابراین باید جدی گرفته شود.
تصور می کنید که بی حسی بازوی تان تنها به علت خواب رفتن آن است
اگر بعد از بلند شدن از خواب یا چرت زدن احساس کردید که در نواحی چون بازو یا پا، بی حس هستید، به راحتی می توان تشخیص داد که بر اثر فشردگی عصب هاست. پروفسور رالف ساکو، نورولوژیست دانشکده پزشکی میامی در این باره می گوید: “اگر این وضعیت برای چند دقیقه متوالی ادامه پیدا کرد با اورژانس تماس بگیرید.” کاهش جریان خون در رگ ها که به سمت نخاع حرکت می کند و از پشت سر می رسد، می تواند سبب بی حسی یا کرختی بخشی از بدن شود.
لکنت زبان تان را به داروهایی که می خورید ربط می دهید
دکتر ساکو می گوید: “برخی از داروها مانند مسکن ها می توانند سبب بروز مشکلات کلامی مشابه همان حالت هایی شوند که در سکته های مغزی روی می دهد. وی تاکیید می کند که اگر نشانه های حاصل از مصرف داروهایی که می خوردید تغییر یافته و سبب دشواری های دیگری در صحبت کردن تان شده، حتما کمک بخواهید.
دچار فراموشی شده اید و چیزهای ساده را به خاطر نمی آورید
دکتر بروکینگتُن می گوید زمانی که افراد واژه ای را به خاطر نمی آورند و یا نمی توانند افکارشان را پشت سر هم بیان کنند، تصور می کنند که این امر به علت خستگی باشد. اما باید به خاطر داشت که این ها نشانه های رایج در سکته هستند. وی می گوید که اگر لغتی را به یاد نمی آورید و برای به خاطر آوردن آن به زمان طولانی احتیاج دارید، مدتی ساکت می شوید و نمی توانید چیزی بگویید، آن را به عنوان نشانه ای تلقی کرده و جریان را جدی بگیرید چرا که در بسیاری از بیمارانی که سکته کرده اند، توانایی ادراک و تفکر کاهش، پیدا می کند.
هر سردردی را به میگرن ربط می دهید
البته ممکن است سردرد شما به میگرن ربط داشته باشد. پروفسور ساکو می گوید: “سردردهای میگرن بسیار شبیه سردردهای مربوط به سکته مغزی است چرا که نشانه های عصب شناسی مشابهی دارند. من همیشه به بیمارانم می گویم که حتما این سردردها را جدی بگیرید و اجازه دهید که ما متخصصان مغز و اعصاب به آنها رسیدگی بهتری کنیم.”
مشکلاتی چون تاربینی، دوبینی و از دست دادن دید در یکی از چشم ها، می تواند از نشانه های سکته مغزی باشد که بسیاری از افراد تصور می کنند که به علت خستگی یا کهولت سن است. دکتر بروکینگتُن در این باره اذعان می کند: “دوبینی به علت خستگی و یا مطالعه زیاد کاملا غیرمعمول است.” انسداد در شریان های خون می تواند می تواند میزان اکسیژنی را که به چشم می رسد کاهش دهد که حتی ممکن است با هیچ کدام از نشانه های دیگر سکته مغزی همراه نشود. بنابراین باید جدی گرفته شود.
دکتر بروکینگتُن می گوید زمانی که افراد واژه ای را به خاطر نمی آورند و یا نمی توانند افکارشان را پشت سر هم بیان کنند، تصور می کنند که این امر به علت خستگی باشد. اما باید به خاطر داشت که این ها نشانه های رایج در سکته هستند. وی می گوید که اگر لغتی را به یاد نمی آورید و برای به خاطر آوردن آن به زمان طولانی احتیاج دارید، مدتی ساکت می شوید و نمی توانید چیزی بگویید، آن را به عنوان نشانه ای تلقی کرده و جریان را جدی بگیرید چرا که در بسیاری از بیمارانی که سکته کرده اند، توانایی ادراک و تفکر کاهش، پیدا می کند.
اگه این نشانه های سکته هست پس من تاحالا یهم سه چهار مرتبه سکته کردم…! آخه چهار تا از ۵ نشانه ای که گفته شد رو دارم…