تشخیص اینکه آیا فردی به اختلالات عادی خلقی مبتلا است یا به نوعی اختلال روانی که از آن به «اختلال دوقطبی» یاد می شود، کار چندان ساده ای نیست.
اینکه گاهی به اندازه کافی سرحال نیستید نمی تواند تنها دلیل برای مبتلا بودن به این اختلال باشد اما اگر بسیاری از نشانه های این نوشته را در خود یا افراد نزدیک اطراف خود ملاحظه کردید برای درمان اقدام کنید.
اختلال دوقطبی شخصیتی چیست؟
دو نوع اختلال قابل درمان دوقطبی وجود دارد. اختلال دوقطبی، نوعی بیماری روحی است که در آن فرد از بالا و پایین شدن میزان احساسات خود رنج می برد. بیمارانی که به نوع اول این اختلال مبتلا هستند، افسردگی دارند و در آنها تغییرات خلقی با شدت فراوانی همراه است که گاه می تواند به صورت جنون آمیز باشد.
در اختلال دو قطبی نوع دوم که شیوع بیشتری هم دارد، با نشانه های جنون آمیز کمتری همراه است و «هایپومینیا» خوانده می شود. از آنجایی که طیف گسترده ای در تغییرات خلقی مبتلایان به این نوع اختلال از خفیف تا شدید وجود دارد و می تواند به دلایل محیطی و اتفاقات در حال وقوع در اطراف آن فرد وابستگی هایی داشته باشد، درمان آن را با دشواری هایی مواجه می کند.
در ادامه به برخی از نشانه های این اختلال خواهیم پرداخت:
افسرده اید
فرد مبتلا به این اختلال همان حالات مشترکی را که فرد مبتلا به افسردگی دارد را تجربه می کند. دکتر «دان ملون» رئیس هیات مدیره بخش روانپزشکی کلینیک «کلیولند» در این باره می گوید: “افراد مبتلا به اختلال دوقطبی همان حالاتی چون کمبود انرژی، اشتها و خواب را که افراد مبتلا به افسردگی دارند را تجربه می کنند.”
طول دوران این اختلال با افسردگی متفاوت است به همین دلیل هم باید در مورد آن با پزشک معالج مشورت شود چرا که داروهای آن با افسردگی تفاوت هایی دارد.
دکتر مالون می گوید: “تجویز داروهای ضدافسردگی برای این بیماران می تواند آنها به جنون بکشاند.”
نشانه های افسردگی عبارتند از: احساس بد و ناامیدی طولانی مدت، دوری گزیدن از خانواده و دوستان، عدم لذت بردن از آنچه در گذشته به آن علاقمند بودند، تغییرات فراوان در اشتها، انرژی کم، آرام صحبت کردن، دشواری هایی در تمرکز و اقداماتی جهت مرگ زودرس.
نمی توانید بخوابید
بسیار طبیعی است که بر اثر استرس یا اتفاق هیجان انگیزی دچار بی خوابی شوید اما فردی که به اختلال دوقطبی مبتلا است می تواند روزهای متوالی را خوب نخوابد اما هنوز هم انرژی داشته باشد.
پروفسور بِردن، استاد علوم رفتاری دانشگاه «یو سی اِل اِی» که خود روانپزشک نیز است در این باره می گوید که بازگشت به خواب طبیعی و نرمال از چیزهایی است که به بیماران دوقطبی بسیار توصیه می شود.
حال روحی خوبی را تجربه می کنید؛ حال روحی بسیار خوب را
آیا کسی هم وجود دارد که دلش نخواهد حال بسیار خوب را تجربه کند؟ با این حال چرا این امر از نشانه های اختلال دوقطبی است؟
دکتر « اسمیثا مرثی» روانپزشک مرکز «ستون مایند» در آستین تکزاس در این باره می گوید: “چنین انرژی ای ممکن است برای فرد مبتلا بسیار خوب باشد و در آن دوران خلاقیت و تولیدات بسیار خوبی داشته باشد.”
اما این تغییر حالت روحی کمی افراطی و بی دلیل است و تنها یک هفته یا بیشتر به طول نخواهد انجامید و گاهی هم با سایر نشانه های این بیماری همراه است. «هایپومینیا» یعنی همان نوع دوم از اختلال دوقطبی، به علت اینکه در مقایسه با نوع اول خفیف تر است، تشخیص دشواری تری را هم به دنبال خواهد داشت.
خیلی زود از کوره در می روید
اینکه نمی توانید تمرکز کنید و از یک شاخه به شاخه دیگر می پرید، پروژه ای را ناتمام گذاشته و به دنبال پروژه دیگری می روید می تواند دلالت بر داشتن استرس یا عوامل دیگری باشد.
دکتر مرثی می گوید اگر چنین نشانه های باعث شود که از برخی از فعالیت های زندگی خود از جمله کار کردن باز بمانید، می توانند نشانه ای از ابتلای به اختلال دو قطبی باشد.
معمولا تحریک پذیر هستید
دکتر «جیمز فلپس» مسئول برنامه ریزی اختلالات شخصیتی در «کوروالیس» و نویسنده کتاب «اختلال دوقطبی و تشخیص نشانه های آن» می گوید: “این نشانه یکی از نشانه های ای است که ممکن است تشخیص را با دشواری هایی همراه سازد چرا که می تواند نتیجه خستگی و بی عدالتی نیز باشد.”
اینکه یکی در داخل اتوبان جلوی شما بپیچد و شما را عصبانی کند کاملا طبیعی است اما اگر عصبانیت شما بسیار طولانی و غیرقابل کنترل باشد و از فردی به فردی دیگر هم انتقال پیدا کند می تواند از نشانه های احتمالی ابتلا به اختلال دوقطبی باشد.
تند حرف می زنید و سریع هم تصمیم می گیرید
دکتر فلپس در این باره می گوید: “اینکه زیاد حرف بزیند مشکل خاصی ندارد اما اگر آنقدر تند حرف می زنید که دیگران قادر نیستند صحبت های شما را دنبال کنند آن وقت اگر سایر نشانه ها هم در شما وجود داشته باشد می تواند از دلایل ابتلا به «هایپومینیا» باشد.
افرادی این چنینی ممکن است حتی به شنونده اجازه ندهند که یک لغت هم حرف بزند. در مورد افکار و عقاید هم می تواند به همین ترتیب باشد.
از اعتماد به نفس فوق العاده ای برخوردار هستید اما تصمیمات خوبی نمی گیرید
داشتن اعتماد به نفس نرمال می تواند بسیار هم خوب باشد اما در افراد مبتلا به این نوع اختلال، اعتماد به نفس بیش از اندازه منجر به اخذ تصمیمات نادرستی می شود.
دکتر ماون در مصاحبه ای با «هِلث» می گوید: “آنها به عواقب تصمیمی که می گیرند فکر نمی کنند و گمان می کنند که همه چیز خوب است.” تصمیمات نادرست ناگهانی مانند برقراری سریع رابطه عاطفی و یا خرج کردن مبالغ فراوان می تواند از عواقب تصمیمات نادرست آنها باشد.
بدون نظر