در بخش نخست این نوشته به بررسی ۱۳ مورد اول از عواملی که می توانند در موفقیت های مالی و شغلی موثر باشند پرداخته شد. در ادامه و با استفاده از تجربه زندگی افراد موفق در زمینه های فوق الذکر به بررسی ۱۲ مورد دوم در قالب بخش بعدی خواهیم پرداخت.
در این بخش نیز با ما همراه باشید:
افراد جذاب می توانند از موفقیت های شغلی بیشتری بهره مند شوند
بی شک باید گفت که افراد جذاب می توانند موفقیت های شغلی بیشتری را نیز بدست آوردند. در کل می توان گفت که افرادی که جذابیت های ظاهری بیشتری دارند، سریع تر استخدام می شوند و می توانند درآمد بیشتری نیز داشته باشند.
این همان قضاوت اولیه ما از دیدن افراد جذاب است که با همان سلام اول مشخص می شود. شاید به همین دلیل نیز است که ما علاقمند به قرار دادن افراد جذاب در اطراف خود هستیم.
بر اساس یک پژوهش علمی نشان داده که یک مدیر اجرایی جذاب می تواند در روند تبلیغات آن کمپانی و حضور موثر در جریان مصاحبه های تلویزیونی بسیار خوب عمل کند.
شوخ طبعی و برخورد خوب می تواند به افراد در ایجاد ارتباطات موثرتر کمک کند
شوخی به موقع می تواند باعث به وجود آمدن روابط سریع تر با دیگران شود. خندیدن و ترشح «دوپامین» می تواند در تاثیرگذاری، خلاقیت و ارتباط با دیگران موثر باشد.
بر اساس یک پژوهش، کارمندان شاد در مقایسه با سایرین تا ۳۱ درصد تولید بیشتری دارند و ۳۷ درصد فروش بهتری را نیز کسب می کنند. برای مدیران هم شوخ طبعی می تواند باعث ارتباط بهتر آنها با کارمندان شان، احساس همدردی بیشتر با آنها و دستیابی به اهداف مشترک شود.
نامیده شدن به اسم مستعار در افزایش درآمد افراد نقش دارد
چه باورتان بشود و چه نشود این یک واقعیت است که افرادی که به نام های کوتاه تر خوانده می شوندکسب درآمد بیشتری هم می کنند.
بر اساس یک تحقیق انجام شده بر روی نزدیک به ۶ میلیون نفر که در سایت TheLadders مورد مطالعه قرار گرفتند، نشان داده شد که اضافه شدن هر یک حرف به نام تان می تواند تا ۳.۶۰۰ دلار از درآمد سالانه شما را کاهش دهد. یعنی اگر فردی به نام «سامانثا»، «سَم» لقب گیرد می تواند این تفاوت را در درآمد خود به وجود آورد.
LinkedIn نیز پژوهش مشابهی را انجام داده و نشان داد که بیشترین مدیران اجرایی در سراسر جهان اسامی چون پیتر، جَک و فِرِد یا حتی اسامی کوتاه تر و خلاصه شده تر از اینها دارند.
پس اگر نام مستعار شما نیز می تواند باب دوستی ها و روابط جدیدی را بگشاید، حتما از آنها استفاده کنید.
پوشیدن لباس رسمی تر می تواند سبب اعتماد بیشتر دیگران به شما شود
شاید به نظرتان کمی سطحی به نظر برسد که افراد را با ظاهر و چگونگی لباس پوشیدن شان قضاوت کنید اما می تواند تاثیر شگفت انگیزی بر دیگران داشته باشد.
به عنوان مثال در مطالعه ای که در سال ۲۰۱۴ میلادی انجام پذیرفت، نشان داده شد، لباس پوشیدن افرادی که در گروه های مختلفی قرار گرفتند و لباس های معمولی، رسمی و نرمال به تن داشتند در خرید آنها موثر واقع شد.
از داوطلبان این پژوهش خواسته شد که نقش خریدار یک کمپانی را بازی کنند و لباس های فوق الذکر را به تن کنند.
نتیجه این تحقیق نشان داد که افرادی که کت و شلوار پوشیده بودند توانستند ۲.۱ میلیون دلار در این خرید سود کنند. این رقم برای گروه های دیگر به ۶۸۰.۰۰۰ دلار و ۱.۵۸ میلیون دلار سود کاهش یافت.
یکی از نویسندگان این تحقیق به نام «مایکل کراس» به «وال استریت ژورنال» گفت، در موقعیت های رقابتی چگونگی لباس پوشیدن می تواند نشانه ای از اعتماد به نفس شما نسبت به کاری که انجام می دهید و موفقیت تان در آن کار باشد.
کسانی که خودشیفته تر هستند، درآمد بیشتری کسب می کنند
دانشمندان بر این باورند که بسیاری از رفتارهای تیره و تار می توانند در موفقیت های شغلی کارآمد باشند.
خصوصا در مطالعه ای نشان داده شد که افرادی که به خودشیفتگی دچار هستند، درآمدهای بالاتری دارند. این مطالعات نشان داد که این افراد در مصاحبه های کاری عمدتا توفیق بیشتری دارند. همچنین آنها در روند مذاکرات نیز بهتر عمل می کنند.
برعکس اینکه اگر همیشه خوب برخورد کنید، این هم می تواند موقعیت شغلی تان را در معرض خطر قرار دهد. مطالعات نشان داده که افراد احساساتی اولیت های دیگران را پیش از اولیت های خود می گذارند و در بیشتر مواقع با آنها موافقت می کنند.
اینکه قابل اعتماد به نظر برسید می تواند باعث افزایش حقوق تان شود
در مطالعه ای که در سال ۲۰۱۵ میلادی انجام پذیرفت نشان داده شد چنین افرادی درآمدهای بالاتری دارند.
همان طور که در مردان صفات بارز مردانه ای همچون صورت مربعی، آرواره های قوی، ابروهای کشیده، چشم ها و لب های باریک می تواند چنین نشانه هایی را به همراه داشته باشد، در مورد زنان نیز، صورت گرد، چشمان بزرگ، ابروهای کم و لب های پر می توانند چنین تاثیری را بگذارند.
در یک پژوهش، ۱۵۰۰ شرکت کننده به تصویر ۱۰۰ مرد و زن نگاه کردند. از این شرکت کنندگان خواسته شد که حدس بزنند کدام تصاویر، مربوط به مسئولان ارشد و کدام ها مربوط به خرده فروشان است.
در نخستین آزمایش، از گروه دیگری خواسته شده بود که میزان جذابیت، برتری و مورد اعتماد بودن افراد را بسنجند.
زمانی که داده های بدست آمده مورد بررسی قرار گرفتند گروهی که از دیدگاه شرکت کنندگان مورد اعتمادتر بودند، کاندیدهای اصلی مدیریت بودند. این گروه حدود ۴۱۹ دلار حقوق بیشتری دریافت می کردند و گروه دیگر که سلطه جو به نظر می آمدند در حدود ۳۵۵ دلار درآمد بیشتری نسبت به گروه های خنثی داشتند.
افرادی که صداهای عمیق تر و تاثیرگذارتری دارند بیشتر به مشاغل مدیریتی مشغول هستند
تحقیقات نشان داده اند که افرادی با صداهای عمیق تر و تاثیرگذارتر گزینه های مناسب تری برای مشاغل سیاسی به شمار می آیند.
سایر پژوهش های انجام پذیرفته در این زمینه نیز نشان داده که مدیران اجرایی شرکت های معتبر و بزرگ نیز از چنین خصوصیتی برخوردار بوده و حقوق بیشتری را نیز دریافت می کنند.
افرادی که اضافه وزن دارند عمدتا نسبت به افراد لاغر دیرتر استخدام می شوند
باید بگوییم که وزن افراد حتی در محل کارشان هم می تواند تاثیراتی داشته باشد.
مطالعات انجام پذیرفته در این مورد نیز صحت آن را بیان می کند. حتی افرادی که خود اضافه وزن هم دارند نظر چندان مساعدی نسبت به افراد چاق ندارند. در میان جمعیت جهان زنان سفید پوست بیشترین تعصبات در زمینه وزن وجود دارد.
متوسط ۳۰ کیلوگرم وزن اضافه می تواند در حدود ۹ درصد کاهش درآمد را به همراه داشته باشد.
مردانی که استرس بیشتری را تجربه می کنند کمتر احتمال دارد پست های مدیریتی با درآمد بالا عایدشان شود
در پژوهش های انجام شده در سال ۲۰۱۵ میلادی، نشان داده شد که سطح هورمون هایی چون تستسترون و کورتیزول در مدیران مرد می تواند در بالاتر بردن پست و درآمد آنها تاثیرگذار باشد.
این بدان معناست که هراندازه میزان تستسترون بیشتر و کورتیزول که همان هورمون استرس است کمتر باشد برای مدیریت مناسب تر است. تستسترون با رفتارهای رقابتی و خشونت آمیز در ارتباط است و کوتیزول هم با میزان استرس وابستگی هایی دارد.
این بدان معناست که استرس می تواند توانایی های مدیریتی فرد را از او بگیرد.
افراد برونگرا و افرادی که هم برونگرا و هم درونگرا هستند، در مقایسه با افرادی که تنها درونگرا هستند درآمد بیشتری کسب می کنند
داده های بدست آمده از Truity Psychometrics نشان داده که افراد برونگرا در مقایسه با افراد درونگرا درآمدهای بیشتری را کسب می کنند.
همچنین افرادی که هم خصوصیات درونگرایانه و هم خصوصیات برونگرا را دارا هستند، جزو موفق ترین افراد در مشاغل خود به شمار می روند.
در مطالعه ای که در سال ۲۰۱۳ میلادی توسط پروفسور «ادم گرانت» انجام پذیرفت نشان داد، افرادی که هم برونگرا و هم درونگرا بودند جزو موفق ترین فروشندگان به شمار می آمدند. این افراد که هر دو خصوصیت را دارا بودند، متوسط ۲۰۸ دلار در مقایسه با متوسط ۱۳۸ دلار سایر گروه ها کسب می کردند.
البته این بدان معنا نیست که افراد درونگرا نمی توانند موفق باشند اما احتمالا آنها انرژی خود را برای کارهایی مصرف خواهند کرد که در آن احساس راحتی بیشتری کنند.
افراد عیب جو در مقایسه با گروهی که خوش بین تر هستند درآمد کمتری کسب می کنند
در پژوهش انجام شده در آمریکا و آلمان نشان داده شد که افراد عیب جو در مقایسه با گروه های خوش بین درآمد کمتری دارند.
به عنوان مثال در آلمان افرادی که کمترین میزان عیب جویی در آنها دیده می شد، درآمد ماهیانه معادل ۲۳۰ یورو یا ۲۵۰ دلار آمریکا بیشتر از سایرین داشتند. این درحالی بود که افراد بسیار عیب جو چنین افزایشی را در حقوق خود مشاهده نمی کردند.
در واقع ربط این موضوع می تواند متوجه رفتارهای ضداجتماعی افراد همچون ارتکاب به جرایم، باشد. به عبارت دیگر افراد عیب جو عقایدی دارند که سبب بهره بردای کمتر آنها از موقعیت های اقتصادی می شود.
بچه های باهوش بیشتر احتمال دارد که در بزرگسالی به رهبران و یا مدیران موفق تبدیل شوند
در یک مطالعه علمی دانشمندان به بررسی داده های نزدیک به ۱۷۰۰۰ فرد در دهه های مختلف پرداختند. رده های سنی ۱۰ تا ۱۱ سال مورد آزمون های شناختی قرار گرفتند تا توانایی های کلامی، استدلالی و سایر توانمندی های شناختی آنها مورد مطالعه قرار بگیرد.
در دهه های ۴ و ۵ زندگی آنها سئوال هایی از آنها در مورد توانمندی های مدیریتی شان پرسیده شد. سئوال هایی از قبیل اینکه آیا کارمندی را مدیریت می کنند یا خیر و اگر پاسخ مثبت است چگونه این کار را انجام می دهند.
نتایج این پژوهش نشان داد که ۴ نفر از ۱۰ نفر که در آزمون های شناختی نمرات بالایی را دریافت کرده بودند، در حقیقت نیز به مدیران و رهبران شرکت ها یا کمپانی های تبدیل شده بودند.
نتایج مشابهی نیز از داده های آزمون دوم نیز بدست آمد و نشان داد افرادی که توانایی های شناختی بالایی در دوران کودکی خود داشتند در مقایسه با افرادی که این توانایی در آنها کمتر بود دوبرابر بیشتر در پست های مدیریتی قرار می گیرند.
آموزنده بود
ممنون