فیلم ها و سریال ها همواره می توانند ما را به دنیای خیالی وارد کنند. ما قادریم در فیلم ها مسائلی را نشان دهیم که در زندگی عادی وجود خارجی ندارند و تنها حاصل خلاقیت و تخیلات ما هستند. برای دست یابی به این هدف، از جلوه های ویژه بصری و کامپیوتری استفاده می شود. این کار معمولا هزینه زیادی به همراه دارد و هر کسی از عهده انجام آن بر نمی آید. اما می توان با کمی خلاقیت و ذوق، دنیای خیالی را خیلی راحت و بدون دردسر نشان داد.
ویدیوی کوتاهی که در ادامه خواهید دید، کارمندی را نشان می دهد که ظاهرا از کار روزمره و شغل خود خسته شده و بدون میل فعالیت در دفترش را ادامه می دهد. وی که بیشتر با کاغذ سر و کار دارد، یک شب هنگام کار کردن با دستگاه با موردی عجیب مواجه می شود. دستگاه پس از چند ثانیه کار نکردن، کاغذی به او تحویل می دهد که بر روی آن یک حفره سیاه رنگ قرار گرفته است.
کارمند خیلی زود متوجه می شود که این حفره چندان هم معمولی نیست و به نوعی همانند سیاه چاله عمل می کند. در ادامه نیز اتفاقات جالبی رخ می دهد که تماشای آن می تواند هر کسی را شگفت زده کند. پیشنهاد می دهیم ویدیوی خلاقانه زیر را ببینید و لذت ببرید.
فیلم بدلیل گویا و روان بودن، نمی‌تواند در ژانر معمایی قرار بگیرد؛ چون چیز پیچیده ای برای کشف ندارد اما فیلمی مفهومی و علمی تخیلی است. مردی در دستگاه کامپیوتری، به کاغذی عجیب و جادویی برخورد می‌کند. (بگمانم اگر بشکل داستان نوشته شده بود میشد آنرا در سبک ریال جادویی قرار داد) وسط این کاغذ، دایره ای سیاه رنگ وجود دارد؛ که قدرت جذب و وارد شدن به هر ناممکنی را دارد و از آنجا که خصلت آدمیزاد، حرص و طمع و مال اندوزی است؛ استفاده از این موهبت خدادادی، با لذت های کوچک شروع و تا نابودی کامل مرد، متوقف نمی‌شود.
اما مفهوم خیلی از داستانک ها را می‌توان در عنوان آنها پیدا کرد. برای همین، نامگذاری داستان یا فیلم مهم است. حالا چرا سیاه چاله؟
سیاه چاله اخیرا موضوع جالب توجهی برای دانشمندان و فیلم سازان شده. یک نقطه سیاه و تاریک در فضا که بعلت جرم بسیار زیاد، قدرت کشش و گرانشی زیاد دارد و هر چیزی حتی نور را در خود می بلعد. گمانه ها و پیش بینی های زیادی در مورد سیاه چاله ها توسط دانشمندان فضایی در حال تحقیق و بررسی است اما از این زاویه که سیاه چاله ها، باصطلاح می‌توانند؛ یک راه میانبر و کوتاه کننده مسیرهای فضایی باشند، فیلم های سینمایی( بهترین آنها فیلمِ میان ستاره ای) خیلی جذابی از آنها ساخته شده که تحقق آنها فعلا میسر نیست ؛ چون گذر از سیاه چاله ممکن نیست و بمحض نزدیک شدن، کشیده و پودر میشوی.
اما اگر در آینده و پیشرفت علم، عبور از سیاه چاله ها ممکن شود و به سیاره های خیلی دور، به مرکز کهکشان راه شیری به فاصله چندین هزارسال نوری از زمین، بتوان سفر کرد… آن روز انسان با چه چیزهایی روبرو می‌شود؟ چه رازهایی از جهان هستی کشف می‌شود، به چه جهان های دیگری وارد می‌شویم و سرعت زمان به چه شکلی است؟!
مثلا بعد از شش ماه به کره زمین برمی‌گردیم و می بینیم در ان ۶ماه، زمین ۶۰ سال چرخیده و فرزندمان پیر شده!
بیایید به ربط و شباهت سیاه چاله با این فیلم کوتاه و آن گرداله سیاه رنگ روی کاغذ فکر کنیم. هر دو سیاهند، هر دو قدرت جذب دارند، هر دو مانند حفره ای تاریک همه چیز را در خود می بلعند و نهایت هر دو تباهی است. گاو صندوق منبع ثروت بود؛ اما مرد را در خود دفن کرد. گاوصندوق ها می‌مانند اما تابوتِ صاحبان شان می‌شوند… صاحبان قدرت و ثروت.
![فیلم کوتاه: عاقبت کشف سیاه چاله ای عجیب و جادویی توسط کارمند یک اداره [تماشا کنید]](https://rooziato.com/wp-content/uploads/2017/02/u4g1dmfl27r1taeet4uv.jpg)
فیلم بدلیل گویا و روان بودن، نمی‌تواند در ژانر معمایی قرار بگیرد؛ چون چیز پیچیده ای برای کشف ندارد اما فیلمی مفهومی و علمی تخیلی است. مردی در دستگاه کامپیوتری، به کاغذی عجیب و جادویی برخورد می‌کند. (بگمانم اگر بشکل داستان نوشته شده بود میشد آنرا در سبک ریال جادویی قرار داد) وسط این کاغذ، دایره ای سیاه رنگ وجود دارد؛ که قدرت جذب و وارد شدن به هر ناممکنی را دارد و از آنجا که خصلت آدمیزاد، حرص و طمع و مال اندوزی است؛ استفاده از این موهبت خدادادی، با لذت های کوچک شروع و تا نابودی کامل مرد، متوقف نمی‌شود.
اما مفهوم خیلی از داستانک ها را می‌توان در عنوان آنها پیدا کرد. برای همین، نامگذاری داستان یا فیلم مهم است. حالا چرا سیاه چاله؟
سیاه چاله اخیرا موضوع جالب توجهی برای دانشمندان و فیلم سازان شده. یک نقطه سیاه و تاریک در فضا که بعلت جرم بسیار زیاد، قدرت کشش و گرانشی زیاد دارد و هر چیزی حتی نور را در خود می بلعد. گمانه ها و پیش بینی های زیادی در مورد سیاه چاله ها توسط دانشمندان فضایی در حال تحقیق و بررسی است اما از این زاویه که سیاه چاله ها، باصطلاح می‌توانند؛ یک راه میانبر و کوتاه کننده مسیرهای فضایی باشند، فیلم های سینمایی( بهترین آنها فیلمِ میان ستاره ای) خیلی جذابی از آنها ساخته شده که تحقق آنها فعلا میسر نیست ؛ چون گذر از سیاه چاله ممکن نیست و بمحض نزدیک شدن، کشیده و پودر میشوی.
اما اگر در آینده و پیشرفت علم، عبور از سیاه چاله ها ممکن شود و به سیاره های خیلی دور، به مرکز کهکشان راه شیری به فاصله چندین هزارسال نوری از زمین، بتوان سفر کرد… آن روز انسان با چه چیزهایی روبرو می‌شود؟ چه رازهایی از جهان هستی کشف می‌شود، به چه جهان های دیگری وارد می‌شویم و سرعت زمان به چه شکلی است؟!
مثلا بعد از شش ماه به کره زمین برمی‌گردیم و می بینیم در ان ۶ماه، زمین ۶۰ سال چرخیده و فرزندمان پیر شده!
بیایید به ربط و شباهت سیاه چاله با این فیلم کوتاه و آن گرداله سیاه رنگ روی کاغذ فکر کنیم. هر دو سیاهند، هر دو قدرت جذب دارند، هر دو مانند حفره ای تاریک همه چیز را در خود می بلعند و نهایت هر دو تباهی است. گاو صندوق منبع ثروت بود؛ اما مرد را در خود دفن کرد. گاوصندوق ها می‌مانند اما تابوتِ صاحبان شان می‌شوند… صاحبان قدرت و ثروت.