سالانه فیلم های زیادی در جهان ساخته می شود و دنیای هالیوود بیش از هر بازار سینمایی در جهان داغ بوده و سازندگان فیلم ها به سودآوری فیلم های خود می اندیشند. برخی فیلم ها با موفقیت تجاری همراه بوده و برخی دیگر به سختی در گیشه شکست می خورند. اگر چه معمولاً همیشه فیلم های خوش ساخت و جذاب با استقبال تماشاگران و منتقدان روبرو می شوند و عکس این موضوع نیز صحت دارد.اما در مواردی نیز دیده شده که یک فیلم خوب به دلایل مختلفی از جمله وجود رقبای سرسخت بر روی پرده در زمان اکران، سیاست های نادرست کمپانی سازنده، بازاریابی و تبلیغات ناکافی و ناکارآمد و یا اتفاقات جانبی و خارج از حوزه ی سینما به شکست های تجاری تبدیل می شوند.
جالب این که برخی از این فیلم ها چیزی از لحاظ هنری و سینمایی کم ندارند و می توان آن ها را شاهکارهایی بی بدیل دانست. معمولاً ارزش این فیلم ها سال ها پس از ساخت و اکران اولیه مشخص می شود و در ادامه ی این مطلب ما قصد داریم شما را با ۱۰ مورد از این فیلم ها که علی رغم غنای هنری و خوش ساخت بودن در گیشه شکست خوردند آشنا کنیم.
۱- رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴)
امروزه فیلم «رستگاری در شاوشنک» یا «رهایی از شاوشنک» (The Shawshank Redemption) را یکی از شاهکارهای سینمای کلاسیک بشناسند اما جالب این است که بدانید این فیلم در زمان اکران مورد توجه چندانی قرار نگرفت. البته استقبال نه چندان خوب از این فیلم به دلیل نظریات منفی منتقدان نسبت به فیلم نبود و کاملاً برعکس، فیلم نظریات مثبت و خوبی را از منتقدان دریافت کرد. دلیل این که فیلم در گیشه توفیق چندانی به دست نیاورد با تاریخ اکران، تعداد سالن های فیلم و همچنین رقابت با دیگر فیلم هایی در ارتباط بود که همزمان با این فیلم اکران شده بودند.
در واقع فیلم «رستگاری در شاوشنک» در هفته ی اول اکران خود تنها ۳۳ سالن سینما در اختیار داشت و زمانی که در هفته ی چهارم اکران سالن های بیشتری به پخش آن اختصاص داده شد دیگر برای رقابت با فیلم های پر سر و صدا و پرطرفداری مانند «داستان های عامه پسند» (Pulp Fiction)، «متخصص» (The Specialist) و «رودخانه وحشی» (The River Wild) دیر شده بود و «رستگاری در شاوشنک» دیگر شانسی در مقابل این فیلم ها نداشت. بدین ترتیب این فیلم که با بودجه ای ۲۵ میلیون دلاری ساخته شده بود در نهایت تنها با ۲۸ میلیون دلار فروش از پرده های سینماها رفت. اگر چه این فیلم در هفت رشته ی اسکار نامزد دریافت جایزه شده بود اما نتوانست در هیچ بخشی برنده جایزه اسکار شود و تنها در بخش فیلم های اجاره ای و سینمای خانگی توانست فروش قابل قبولی کسب کند.
تنها در سال ۱۹۹۷ و سه سال پس از اکران فیلم بود که شاهکار بودن «رستگاری در شاوشنک» به چشم دیده شد. در این سال، «تد ترنر» کمپانی «کسل راک انترتینمنت» (Castle Rock Entertainment) را خریداری کرده و امتیاز استفاده از فیلم های ساخته شده توسط این کمپانی و به طور ویژه فیلم «رستگاری در شاوشنک» را بدست آورد. بدین ترتیب وی دستور پخش تقریباً هر روزه ی این فیلم را در شبکه ی تلویزیونی «تی ان تی» (TNT) که متعلق به خودش بود صادر کرد. این استراتژی بازاریابی ترنر با موفقیت همراه بود و فیلم «رستگاری در شاوشنک» به شدت مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت. بدین ترتیب این فیلم نام خود را به عنوان یکی از شاهکارهای بی بدیل تاریخ سینما تثبیت کرده و از سال ۲۰۰۸ تاکنون همواره در میان فیلم های برتر فهرست ۲۵۰ فیلمی سایت «آی ام دی بی» (IMDb) قرار دارد. همچنین فیلم «رستگاری در شاوشنک» در سال ۲۰۱۵ به نمایه ی فیلم کتابخانه ی ملی کنگره ی ایالات متحده اضافه شد.
۲- اهل کوهستان (۱۹۸۶)
در حالی که فیلم «اهل کوهستان» (Highlander) به عنوان یکی از بهترین فیلم های فانتزی شمشیرزنی و پیشگویانه در دهه ی ۱۹۸۰ شناخته می شود اما وقتی که در سال ۱۹۸۶ اکران شد با استقبال بسیار کمی مواجه گردید. علی رغم حضور ستاره ای مانند شان کانری و موسیقی متن خواننده ی مشهوری مانند کویین، اما سینماروها و منتقدان استقبال سردی از این فیلم حماسی فانتزی داشتند. در نهایت فیلم علی رغم بودجه ی ساخت ۱۶ میلیبون دلاری خود تنها ۱۲.۹ میلیون دلار در گیشه فروش داشت. اما وقتی که فیلم در بخش سینمای خانگی و بسته های اجاره ای به فروش گذاشته شد به موفقیت نسبتا چشمگیری دست یافت.
استقبال از این فیلم چنان بالا گرفت که ۵ دنباله، یک سریال تلویزیونی با ۶ فصل، تعدادی کتاب و حتی کمیک هایی نیز در مورد فیلم «اهل کوهستان» ساخته و نوشته شد. علاوه بر این قرار است دنباله ی بعدی این فیلم در سال ۲۰۱۷ و به کارگردانی چاد استاهلسکی ساخته و منتشر شود. اگر چه می توان انتظار داشت که فیلم با استقبال نسبتاً خوبی مواجه شود اما بعید است که بتواند فیلمی در قواره های فیلم اصلی سال ۱۹۸۶ باشد.
۳- فرشتگان بونداک (۱۹۹۹)
اگر به خاطر فروشگاه های زنجیره ای «بلاک باستر» (Blockbuster) در حوزه ی اجاره ی فیلم ها نبود فیلم «فرشتگان بونداک» (The Boondock Saints) یک شکست تجاری مطلق بود. این فیلم در زمان انتشار به دلیل سالن های کم و اکران محدود فروش ناامید کننده ای داشت. در سال ۱۹۹۹ به خاطر تیراندازی های دبیرستان کلمباین، خشونت موجود در فیلم برای هالیوود و صاحبان سینماها بسیار ناخوشایند بود و آن ها را نسبت به فیلم بدبین ساخت. درنتیجه فیلم «فرشتگان بونداک» ابتدا تنها در ۵ سالن سینما به نمایش درآمد که تنها ۳۰.۰۰۰ دلار فروش را در ایالات متحده نصیب این فیلم کرد.
در سینماهای خارج از ایالات متحده شرایط بهتر بود اما در نهایت فیلم تنها ۴۱۱.۰۰۰ دلار فروش داشت که با توجه به هزینه ی ۶ میلیون دلاری ساخت فیلم یک شکست تجاری مهلک به شمار می آمد و آبروی کارگردان، بازیگران مطرح و کمپانی سازنده را به شدت به خطر انداخت. اما از شانس تروی دافی، نویسنده و کارگردان فیلم، کمپانی اجاره ی فیلم «بلاک باستر» به موقع به کمک فیلم او شتافت و با عقد قراردادی با شرکت توزیع کننده ایندیکن پیکچرز فیلم در بخش اجاره و بر روی سی دی و دی وی دی به فروش گذاشته شد که فروشی بالغ بر ۵۰ میلیون دلار را برای فیلم در پی داشت. فیلم «فرشتگان بونداک» چنان مشهور شد که دنباله ی آن در سال ۲۰۰۹ ساخته شد و بر اساس شایعات قرار است بزودی یک سریال تلویزیونی نیز بدون حضور بازیگران فیلم اصلی یعنی نورمن ریداس و شان پاتریک فلانری از روی فیلم اصلی ساخته شود.
۴- افق رویداد (۱۹۹۷)
حتی ترکیب ستارگانی مانند سم نیل و لارنس فیشبورن نیز نتوانست مانع از غرق شدن فیلم «افق رویداد» (Event Horizon) شود. این فیلم علمی تخیلی مبهم و ترسناک زمانی که اکران شد با نقدهای تند و منفی منتقدان روبرو گردید. این فیلم با توجه به بودجه ی ۶۰ میلیون دلاری ساخت خود تنها ۲۶.۷ میلیون دلار فروش داشت و یک شکست تجاری مطلق بود. این فیلم نیز که علی رغم هیجان و ترسناک بودن مفرط نتوانست تماشاگران کافی را به خود جلب کند در بخش سینمای خانگی و فیلم های اجاره ای به شهرت رسید و فروش فوق العاده ای را تجربه کرد. جالب این که نسخه ی تدوین شده توسط کارگردان که روی پرده سینماها رفته بود بعدها توسط کمپانی سازنده دوباره تدوین شده و بخش هایی از ان حذف شد و جالب این که دیگر هیچ نسخه ای از آن نسخه ی اولیه وجود ندارد.
۵- لبوفسکی بزرگ (۱۹۹۸)
وقتی که فیلم «لبوفسکی بزرگ» (The Big Lebowski) وارد سینماهای ایالات متحده شد با استقبال بسیار کم و ناامید کننده ای روبرو گردید. این فیلم در سینماهای داخلی ایالات متحده تنها ۱۷ میلیون دلار فروش داشت که به سختی توانست بودجه ی ساخت ۱۵ میلیون دلاری خود را جبران کند. اما «لبوفسکی بزرگ» در سینماهای خارج از ایالات متحده ۲۸ میلیون دلار فروش داشت و وقتی به بخش ویدیوهای خانگی راه یافت به یک فیلم پرطرفدار و افسانه ای تبدیل شد. این فیلم باعث شهرت بیش از پیش جف بریجز شدو بارها اعلام شد که قرار است دنباله هایی از آن نیز ساخته شود. همچنین استقبال از فیلم «لبوفسکی بزرگ» باعث شد که جشنواره ای سینمایی نیز به نام «فستیوال لبوفسکی» تشکیل شود که هر ساله برگزار می گردد.
۶- موجود (۱۹۸۲)
فیلم «موجود» (The Thing) شاهکار جان کارپنتر در ژانر وحشت و علمی تخیلی در زمان اکران با سد فیلم بی نقص «ای تی» (E.T.) ساخته ی استیون اسپیلبرگ برخورد کرد و تنها دو هفته پس از اکران فیلم کارپنتر فیلم اسپیلبرگ نیز منتشر شد. جالب این که در همان روزها نیز فیلم «بلید رانر» (Blade Runner) ریدلی اسکات وارد سینماها گردید. در نتیجه «موجود» در هفته ی اول اکران خود تنها به فروشی معادل ۳ میلیون دلار و در کل دوران اکران خود به ۱۹ میلیون دلار فروش دست یافت. این میزان فروش در مقایسه با بودجه ی ۱۵ میلیون دلاری و نقدهای تند منتقدان، یک شکست تجاری و اعتباری برای کمپانی یونیورسال پیکچرز به شمار می آمد.
اما بعدها مشخص شد که این فیلم نیز مانند دیگر فیلم های کارپنتر از جمله «مشکل بزرگ در چین کوچک» (Big Trouble in Little China) و «آن ها زنده اند» (They Live) تنها در اکران سینمایی مشکل داشته و شکست در گیشه پایان کار آن ها نخواهد بود. این فیلم بعدها با استقبال طرفداران ژانر وحشت مواجه شده و به بهترین فیلم کارنامه ی پربار جان کارپنتر در ژانر علمی تخیلی و ترسناک تبدیل گردید. فیلم «موجود» به عنوان یکی از ترسناک ترین فیلم های تاریخ سینما شناخته شده و پس از اکران رمانی بر اساس آن نوشته و یک بازی ویدیویی نیز بر اساس آن ساخته شد. علاوه بر این یک دنباله ی ضعیف نیز در سال ۲۰۱۱ توسط ماتیاس ون هینینگن جونیور از روی فیلم کارپنتر ساخته شد که هیچ نشانی از جذابیت فیلم اصلی در آن دیده نمی شود.
۷- درِد (۲۰۱۲)
اگر چه پیتر تراویس فیلم «درِد» (Dredd) را بر اساس سری کتاب های کامیک «قاضی درِد» (Judge Dredd) و در دنباله ی فیلمی با همین عنوان و با حضور سیلوستر استالونه در سال ۱۹۵۵ ساخت که هر دو مورد استقبال خوانندگان و تماشاگران قرار گرفته بودند اما بازسازی این فیلم در سال ۲۰۱۲ در گیشه حضور قابل قبولی نداشت. در کل سینماروها در سراسر جهان تنها ۴۱ میلیون دلار برای تماشای این فیلم هزینه کردند که بسیار کمتر از مبلغ ۵۰ میلیون دلاری ساخت آن بود.
دقیقاً نمی توان دلیل شکست تجاری فیلم «درِد» را عنوان کرد زیرا در حالی که نسخه ی سال ۲۰۱۲ نظرات خوبی از جانب منتقدان دریافت کرده بود اما با شکست در گیشه مواجه شد و در طرف مقابل فیلم «قاضی درِد» ساخته ی دنی کانون در سال ۱۹۹۵ با بازی استالونه علی رغم انتقادهای شدید منتقدان از فیلم به فروشی در حدود ۱۱۰ میلیون دلار روبرو گردید. شاید بتوان قسمت عمده ی این شکست را متوجه تیم بازاریابی فیلم «درِد» دانست که علی رغم هزینه ی ۲۵ میلیون دلاری برای بازاریابی و تبلیغات فیلم، کارل اربن بازیگر نقش اول فیلم گفته بود که تماشاگران تقریباً هیچ اطلاعی از زمان انتشار فیلم نداشته و تبلیغات انجام گرفته قبل از اکران فیلم هیچگاه به گوش و چشم مخاطبان نرسیده است.
دلیل هر چه که باشد باید اذعان کرد که فروش فیلم در بخش خانگی کاملاً برعکس اکران سینمایی بوده و فیلم در این حوزه به سرعت به یک فیلم موفق و پرفروش تبدیل شد. از این فیلم ۶۵۰.۰۰۰ نسخه در هفته ی اول فروش در بخش بازار خانگی به فروش رسید. تا سال ۲۰۱۷ فروش دی وی دی های فیلم از ۲۰ میلیون دلار نیز فراتر رفت. فیلم «درِد» اکنون یکی از فیلم های خوشنام و محبوب در ژانر علمی تخیلی و اکشن است و همین موضوع باعث شده که شایعاتی در مورد ساخته شدن یک سریال تلویزیونی بر اساس داستان فیلم «درِد» نیز به گوش برسد.
۸- باشگاه مشت زنی (۱۹۹۹)
فیلم فوق العاده و خوش ساخت «باشگاه مشت زنی» یا «باشگاه مبارزه» (Fight Club) قربانی مداخلات و بهانه تراشی های استودیو سازنده در خصوص تست های نمایشی فیلم بود که بارها و بارها اکران فیلم را به تعویق انداخت و در نهایت نیز به دلیل شگردهای غلط دیوید فینچر، کارگردان فیلم و به خصوص مدیران اجرایی کمپانی سونی در بازاریابی و تبلیغات فیلم باعث شد که علی رغم سر و صدای فراوان و هزینه ای بالغ بر ۶۳ میلیون دلار، فیلم تنها ۳۷ میلیون دلار در سینماهای داخلی ایالات متحده فروش داشته باشد. اگر چه این شکست تجاری با فروش خوب فیلم در دیگر نقاط جهان و به ویژه در بخش بازار خانگی جبران شد اما فیلم «باشگاه مشت زنی» تنها زمانی به خوبی شناخته شد که وارد بازار خانگی گردید و از آن زمان تاکنون به عنوان یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینما شناخته می شود.
۹- دانی دارکو (۲۰۰۱)
فیلم «دانی دارکو» (Donnie Darko) که تنها در طی ۲۸ روز فیلمبرداری شده و اولین کار ریچارد کلی در نقش کارگردان و نویسنده ی یک فیلم شناخته شده بود یک فیلم علمی تخیلی/ترسناک و روانشناسانه است که داستان مرد جوانی را روایت می کند که به دنبال یافتن پاسخی برای خواب های آخرالزمانی خودش است. این فیلم که با بودجه ی ناچیز ۳.۸ میلیون دلاری ساخته شد و در همان روزهای اول اکران نیز روانه بازار خانگی گردید در همان ابتدا به صورت محدود و در ۵۸ سالن سینما به روی پرده رفت.
اکران جهانی آن به دلیل حملات ۱۱ سپتامبر حدود یک سال به تعویق افتاد. در آن دوران سینماروهای آمریکایی از داستان گنگ و ناراحت کننده ی فیلم استقبال چندانی نکردند اما یک سال بعد که فیلم در سراسر جهان اکران شد تماشاگران و علاقمندان خاص خود را پیدا کرد. این استقبال با انتشار دی وی دی های فیلم برای بخش خانگی نیز افزایش یافت و به یک فیلم فوق العاده در ژانر خود تبدیل شد.
۱۰- سرگذشت ریدیک (۲۰۰۴)
در فیلم «سرگذشت ریدیک» (The Chronicles of Riddick)،وین دیزل بار دیگر در نقش ریچارد بی ریدیک که بار اول در فیلم «پیچ بلک» (Pitch Black) ساخته ی سال ۲۰۰۰ مشهور شده بود به سینماها بازگشت. بعد از موفقیت فیلم اول، وین دیزل تهیه کنندگی دنباله ی آن را بر عهده گرفت. این فیلم در ابتدا به شدت توسط منتقدان مورد انتقاد قرار گرفت و حتی دیزل نامزد دریافت بدترین بازیگر سال برای ایفای نقش ریدیک در این فیلم شد. فیلم «سرگذشت ریدیک» روی هم رفته در سراسر جهان به فروشی در حدود ۱۱۵ میلیون دلار دست یافت که فروش خوبی به نظر می رسد اما در مقایسه با بودجه ی هنگفت ۱۲۰ میلیون دلاری ساخت فیلم رقم ناامید کننده ای است.
علی رغم استقبال ناامید کننده از فیلم «سرگذشت ریدیک» در سینماها، مسئولین تولید فیلم تصمیم گرفتند که آن را در بازار خانگی نیز عرضه کنند که با استقبال خوب تماشاگران خانگی همراه شده و بخشی از هزینه های ساخت فیلم جبران شد. همین موضوع باعث گردید که وین دیزل بار دیگر وسوسه شود قسمت سوم این مجموعه را نیز تهیه کند که البته با بودجه ای کمتر نسبت به قسمت دوم ساخته شده و فروش نسبتاً خوبی را به دنبال داشت.
بسیار مطلب خوبی بود ، ممنون از نویسنده
رستگاری در شاوشنک و باشگاه مشت زنیو دیدم جفتشون عالین. البته اگه دوبله باشن دیگه واقعا ارزش دیدن دارن.
Fight Club فوق العاده بود لذت بردم