آیا می توان ۲۵ سال را تنها با خوردن پیتزا زنده ماند؟! هر کسی در زندگی خود افرادی را می شناسد که تنها یک یا چند نوع غذای خاص را خورده و از غذاهای متنوع گریزانند. در میان دوستان و آشنایان ما کسانی پیدا می شوند که از خوردن غذاهایی که در آن ها پیاز وجود دارد دوری می کنند و برخی دیگر غذاهای گیاهی که رنگ خاصی داشته باشند را دوست ندارند. البته تک غذایی نیز یکی از رویه هایی است که بسیاری در دوران کودکی در پیش می گیرند و شایع تر از تک غذایی در دوران بزرگسالی است. بسیاری از ما نیز در دوران کودکی یک غذا را به غذاهای دیگر ترجیح داده ایم و سعی کرده ایم حتی الامکان از خوردن غذاهای دیگر اجتناب کنیم.
با افزایش سن این عادت تک غذایی از بین می رود یا دستکم تنوع آن افزایش یافته و از حوزه تک غذایی به حوزه چند غذای محدود وارد می شویم. اما کسانی نیز به ندرت پیدا می شوند که دست از عادت تک غذایی خود برنداشته و برای مدتی طولانی همین رویه را در پیش می گیرند. دن جانسن مرد جوانی است که چیزی بجز پیتزا نمی خورد و این کار را برای مدت ۲۵ سال ادامه داده است. نه ماکارونی، نه تخم مرغ و نه سالاد! فقط پیتزا! همه چیز از دوران نوجوانی شروع شد. دن که یک نجار است در مریلند زندگی می کند و در دوران نوجوانی تصمیم گرفت به دلایل اخلاقی دست از خوردن گوشت بکشد. البته حتی اگر کسی چنین تصمیمی داشته باشند نیز انتخاب های غذایی بسیاری پیش روی خود خواهد دید که در آن ها هیچگونه گوشتی یافت نمی شود.
اما دن از سبزیجات نیز متنفر بود و بدین ترتیب به خوردن پیتزا روی آورد تا هم از گوشت و سبزیجات دوری کرده و هم مواد مغذی کافی به بدن خود برساند. وی خیلی زود دریافت که دلش برای غذاهای دیگر تنگ نمی شود. بنابراین وی در طول ۲۵ سال آینده پیتزا را به عنوان تنها غذای محبوب خود تبدیل کرد که چیزی غیر از آن نمی توانست نظرش را به خود جلب کند. البته همانطور که می دانید پیتزاهای زیادی نیز با سبزیجات و گوشت یا فرآورده های جانبی آن تولید می شوند. از این رو تنها پیتزایی که دن می خورد پیتزای پنیر ساده است. چیزی غیر از خمیر پیتزا، سس گوجه و پنیر و گاهی نیز چند تکه قارچ در پیتزایی که او هر روز می خورد وجود ندارد. اما این رژیم غذایی جالب باعث شده که مشکلاتی برای بدن دن پیش بیاید. او به دیابت مبتلا شده و همواره از کاهش قند خون رنج می برد.
گاهی اوقات در اثر دیابت ناگهان بیهوش می شود. حتی یکبار پشت فرمان ماشین جدیدی که خریده بود بیهوش شد که این موضوع باعث منحرف شدن خودرو او از جاده شد. اما عادت پیتزا خوردن صرف دن با گذشته سخت کودکی او بی ارتباط نیست. دن در دوران کودکی هرگاه از خوردن سوپی که پرستارش برای وی می پخت خودداری می کرد در داخل کمد زندانی می شد و این موضوع تاثیر بسیار بدی بر روی دن گذاشته که عواقب آن پس از سال ها نیز او را رها نکرده و او را به سمت پیتزا خوری صرف سوق داده است. در همان دوران کودکی و در سن ۶ سالگی بود که دن به خاطر خوردن قارچ سمی به بیمارستان منتقل شد.
تجربه تلخ خوردن این قارچ ها و بالا آوردن های دردناک شب بعد از آن همراه با داروهای تلخی که بعد از آن مجبور به خوردن شد باعث گردید که دن برای همیشه از سبزیجات متنفر شود. این روزها دن برای حل مشکل خود به نزد یک روانپزشک می رود اما می گوید تنها دلیل او برای رفتن نزد این روانپزشک نه درمان خود و روی آوردن به غذاهای دیگر، بلکه تنها به این دلیل است که مطب این روانشناس در نزدیکی یکی از پیتزا فروشی هایی است که وی به پیتزاهای آن علاقه زیادی دارد. برای جبران رژیم غذایی خالی از ویتامین دن، نامزدش هر روز برای او اسموتی هایی پر از پروتئین و فیبر درست می کند.
با این وجود دن می گوید که به احتمال فراوان تا زمان مرگ به خوردن پیتزا به عنوان تنها غذایش ادامه خواهد داد. او از این که تنها پیتزا می خورد ناراحت نیست و هیچ مشکلی نیز با آن ندارد و فکر هم نمی کند که مشکلات جسمی او به حدی بغرنج هستند که او را به سمت ترک کردن رژِیم غذایی خود و خوردن غذایی غیر از پیتزا سوق دهد. حتی او دیگران را نیز تشویق می کند که تنها غذایی را بخورند که بیش از دیگر غذاها به آن علاقه دارند.
مارو بگو تو بچگی چه چیزایی میخوردیم از هیچیم متنفر نمیشدیم…یارو خودش خیلی سوسول مامانی بوده
بله دیگه آدمهای سست عنصر همیشه راهی را در پیش میگیرن که شکمشون میگه و به همه هم پیشنهاد میکنن . به همین راحتی . شما هم میشید بلندگوشون
نمیشه بدون رفتن پیش روانشناس ، بره مغازه پیتزایی ؟!