۱۱ نکته پنهان در انیمیشن های پیکسار که کمتر کسی به آن ها توجه کرده است

دنیای کارتون ها و انیمیشن ها به قدری جذاب و حیرت انگیز است که هر کسی حتی افراد بزرگسال را به سمت و سوی خود می کشاند. در این گونه آثار ما می توانیم بسیاری از غیر ممکن ها را ممکن کنیم و تخیلات خود را نشان دهیم. شرکت های زیادی در زمینه انیمیشن فعالیت دارند، اما به جرات می توان گفت که هیچ یک از آن ها در حد و اندازه های پیکسار نیستند. این کمپانی بهترین انیمیشن های جهان را ساخته و از این نظر خودش را از رقبا جدا کرده است.

یکی از ویژگی هایی که در تمام کارهای پیکسار دیده می شود، متصل بودن آن ها به یکدیگر است. علاوه بر آن، شرکت یاد شده در آثار خود نکات ظریفی به کار می برد که کمتر کسی به آن ها توجه می کند و تنها افراد با دقت زیاد به آن ها پی می برند. ما در این مقاله قصد داریم ۱۲ نکته پنهان در انیمیشن های مشهور پیکسار را به شما نشان دهیم. تا پایان همراه باشید.

۱- درگذشت نمو همراه با مادرش

به نظر می رسد که نمو همراه با مادرش فوت کرده است. بنابراین تمام انیمیشن «در جستجوی نمو» به مراحل غم و اندوه مارلین اختصاص دارد. نمو در زبان لاتین به معنای «no man» (هیچکس) است و هر چیزی که مارلین در فیلم با آن مواجه می شود، غم و اندوهش را نشان می دهد. انکار، عصبانیت، اصرار، نا امیدی و پذیرش، همگی جز مراحل یاد شده هستند.

۲- ارتباط شخصیت «بینگ بونگ» و کارتون «شرکت هیولاها»

او در اتاق رایلی حضور داشت تا وی را بخنداند. اما دختربچه با وی احساس راحتی زیادی داشت و او را به عنوان دوست خیالی خود تصور می کرد.

۳- تبدیل شدن شخصیت «بو» در شرکت هیولاها به جادوگر

بو از گم شدن شخصیت «کیتی» بسیار ناراحت بود و به همین دلیل باقی عمر خود را صرف پیدا کردن وی نمود و در این راه از درب های درون شرکت هیولاها استفاده کرد. در کارتون «شجاع» کنده کاری از شخصیت سالی (کیتی) در پس زمینه قبر دیده می شود، بنابراین جادوگر آن را می شناخته است.

۴- طلاق گرفتن پدر و مادر اندی در داستان اسباب بازی

ما هیچگاه پدر اندی را ندیدیم. او در هیچ یک از عکس های فامیلی دیده نمی شد و مادر اندی نیز حلقه ای به دستش نداشت.

۵- احتمال درگذشت پدر اندی

اندی به دو عروسک خود خیلی وابسته بود که هر دوی آن ها بسیار قوی و محکم جلوه می کردند؛ به گونه ای که انگار اندی را به یاد پدر از دست رفته اش می انداختند.

۶- وجود درخت «وال ای» در «زندگی یک حشره»

به نظر می رسد درخت یاد شده همانی باشد که کارل و الی در انیمیشن «بالا» زیر آن پیکنیک برگزار کردند. این موضوع در آهنگ امیلی درباره جسی در داستان اسباب بازی ۲ نیز دیده می شد.

۷- کشته شدن سالی در شرکت هیولاها

از شواهد این طور پیداست که سالی در کارخانه هیولاها کشته شده و به پوشش توالت تبدیل گشته است. شخصیت راندال در کارخانه هیولاها این حرف ها را بر زبان آورد: “من شنیده ام که انسان ها پوست هیولاها را در می آورند و با آن پوشش دستشویی درست می کنند.” ما چنین صحنه ای را در فیلم کوتاه «رکس پارتی جور کن» دیده ایم.

۸- رخ دادن اتفاقات «زندگی یک حشره» در آینده

هیچ انسانی در فیلم دیده نمی شود، زیرا تعداد زیادی از آن ها باقی نمانده اند. به علاوه، جامعه آن ها بسیار گسترده شده و درون آن کافه و پوشاک دیده می شود و حشرات می توانند سخن بگویند. همین مسئله نشان می دهد که آن ها چیزهایی از انسان هایی که در گذشته وجود داشته اند، یاد گرفته اند.

۹- تقلب مادر رایلی در کارت اعتباری

همانطور که مشاهده می کنید، در پشت کارت اعتباری مادر رایلی نام «کی آن اندرسون» (نام مادر بونی در داستان اسباب بازی ۳) نوشته شده؛ هرچند که نام او «جیل اندرسن» است.

۱۰- پیوندهای جالب در داستان اسباب بازی ۲

به نظر می رسد دختری که در داستان اسباب بازی ۲ جسی را رها کرده، همان مادر اندی باشد. در وهله نخست باید بگوییم کلاهی که اندی به سر دارد، به وودی ارتباط پیدا نمی کند و شبیه به کلاه جسی جلوه می نماید؛ البته بدون خط سفید دور آن. همین مسئله نشان می دهد که کلاه یاد شده قدیمی تر است و توسط مادر اندی به او اهدا گشته. همچنین ما نام مادر اندی را نمی دانیم. بنابراین احتمالا هر دو شخص یک نفر هستند.

۱۱- ارتباط میان تمام محصولات پیکسار

از «دایناسور خوب» گرفته تا «درون و بیرون» و «شرکت هیولاها»، تمامی کارتون های پیکسار با یکدیگر ارتباط دارند و همه در یک دنیا شکل گرفته اند. این مسئله به توضیح کامل جزئیاتی که همانند ترفندهای معمولی جلوه می کنند، کمک می نماید.