از نگاه روانشناسان دلایل رسیدن افراد موفق به اهداف شان چیست؟

با «طرز تفکر رشد» آشنا شوید

بر کسی پنهان نیست که موفقیت یک باره، ناگهانی و برحسب تصادف اتفاق نمی افتد. بسیاری از پژوهش های انجام پذیرفته بر زندگی افراد موفق نشان داده که این افراد عامدانه قدم هایی را در مسیر زندگی خود می پیمایند که همین موارد عامل اصلی موفقیت آنها به شمار می رود.

برخی مواقع نیروی اراده به کمک آنها می آید و زمان هایی نیز شکست می خورند، دوباره از جای خود بر می خیزند و راه شان را ادامه می دهند. در گذشته نیز در مورد افراد موفق و کارهایی که در دوران تعطیلات انجام می دهند و یا چگونگی ناهار خوردن شان که با افراد معمولی متفاوت است، مطالبی با شما به اشتراک گذاشته شد.

در ادامه استراتژی های روانشناسانه ای که افراد موفق در زندگی خود به کار می گیرند را با هم مرور کرده و تلاش می کنیم آنها را بخشی از کارهای روزمره زندگی خود قرار دهیم تا ما نیز در گروه افراد موفق باشیم.

 دارای «طرز تفکر رشد» هستند

در دهه ۷۰ میلادی، روانشناسی به نام «کارل دیوک» به معرفی دو نوع طرز تفکر به نام «طرز تفکر رشد» و «طرز تفکر ثابت» مبادرت کرد.

در نخستین طرز تفکر، فرد می پندارد که قادر به ایجاد تغییراتی در خود است که همانا حرکت به سمت جلو و پیشرفت است. این طرز تفکر در مقابل نوع ثابت آن قرار دارد که فرد بر این باور است که قادر به ایجاد هیچ نوع تغییری در خود نیست.

پژوهش های این روانشناس نشان داد که داشتن «طرز تفکر رشد» در قیاس با «طرز تفکر ثابت» می تواند دستاوردهای فراون و موفقیت هایی را برای افراد به همراه داشته باشد.

شکست می خورند

یکی از روانشناسان به نام «آنجلا دوک وُرث» توانایی برخاستن از جا پس از شکست را از جمله خصوصیات شخصیتی افراد موفق می داند. دوک وُرث از این خصوصیت به نام «عزم» یاد می کند. عمدتا کودکانی که از عظم بیشتری برخوردار هستند، برای تحصیل به بهترین مراکز آموزشی می روند، در بهترین مشاغل مشغول به کار می شوند و به موفقیت های فراوانی دست پیدا می کنند.

بسیاری از متخصصین بر این باورند که عظم یکی از مهم ترین، معیارهای رسیدن به موفقیت است.

 درگیر «تمرین های آگاهانه» می شوند

«آندرس اریکسون» روانشناس سوئدی بر این باور است که هر اندازه تمرین بیشتری بر روی چیزی انجام شود، در آن تبحر بیشتری کسب خواهد شد. پژوهش های وی بر تمرین هایی به نام «تمرین های آگاهانه» تمرکز داشت. در این نوع از تمرین ها، افراد آگاهانه کارهایی را انجام می دادند که در آن تلاش می کردند که به طور مداوم از منطقه امن خود خارج شوند.

این نوع تمرین ها در راستای «طرز تفکر رشد» قرار دارد و در آن افراد از کسب تبحر در یک رشته به رسیدن مهارت در رشته دیگری قدم می گذارند.

تمرین های خود دلسوزی انجام می دهند

«اما سپالا» از پژوهشگران مرکز پژوهش و آموزش استنفورد، در آخرین کتاب خود، «شادترین مسیر»، می گوید: “افراد موفق تسلیم کمبودهای خود نمی شوند.”

در واقع آنها با خودشان مهربان هستند و خانم سپالا از این مهربانی به «خود دلسوزی» یاد می کند. این خصوصیت نشان دهنده آن است که فرد خود را عضوی از اعضای بشریت تلقی می کند و می داند که هر فردی در زندگی اشتباه می کند. آنچه می تواند منجر به موفقیت شود، قدم بعدی است که برداشته می شود.

اندیشمند هستند

اندیشمند بودن بدان معناست که افراد موفق توجه خود را به اهداف شان جلب می کنند و برای رسیدن به آن تلاش می کنند. پژوهش ها نشان داده که اندیشدن در فواصل انجام بسیاری از کارهای روزانه، عامل ارزشمندی تلقی می شود.

اندیشیدن توانایی ایجاد آرامش در شرایط فشار را به وجود می آورد و سبب می شود که فرد بتواند عامدانه به آرامش دست پیدا کند.

 اهداف را به سیستم ها تبدیل می کنند

یکی از روانشناسان دانشگاه هاروارد، می گوید، بسیاری از افراد به جای طی کردن قدم های لازم برای رسیدن به هدف، تنها به آن هدف می اندیشند.

افراد موفق بر روند رسیدن به هدف تمرکز می کنند و غالبا هم طوری برنامه ریزی می کنند که از آن لذت ببرند. آنها تنها به نتیجه مطلوب تمرکز ندارند و مسیر را نیز در نظر می گیرند.

به عنوان مثال ممکن است تنها هدفگذاری کرده باشید که در یک ماراتون بدوید اما پژوهش ها نشان می دهند که برای این کار باید به صورت مداوم دویدن را تمرین کنید.

تنها به قدرت اراده اعتماد نمی کنند

«ادم آلتر» از روانشناسان ساکن نیویورک در کتاب خود با عنوان «غیر قابل مقاومت» توضیح می دهد، افراد موفق آنچه تمرکزشان را از بین می برد و حواس شان را پرت می کند، را کنار می گذارند.

موبایل تمام افراد زنگ می خورد اما افراد می توانند با حذف عاملی که باعث پرت شدن حواس شان می شود، به کار خود ادامه دهند. در چنین زمان هایی فرد قادر است موبایل را کنار گذاشته که هم از جلوی چشم و هم ذهن او بیرون برود. سپس با فراغ خاطر به کار خود ادامه دهد.