ایران، دیار اقوام و سرزمین هزار رنگ هزار نقش، جشنواره ای از آیین ها و سنت های دیدنی و هیجان انگیز است. به خصوص که در اردیبهشت، از کنار آب رکناباد و گلگشت مصلی گرفته تا سرزمین های سر سبز شمالی، مناطق دیدنی بسیاری برای ایرانگردی در اختیار گردشگران قرار دارد. یکی از نقاط پر مسافر ایران در اردیبهشت، مازندران است که گردشگر بسیار دارد و در این ماه نیز، یکی از آیین های جالب مازنی ها برگزار می شود که برف چال نامیده می شود. گزارش امروز سرویس گردشگری روزیاتو شما را با این مراسم دیدنی و جالب و البته کمتر شنیده شده آشنا می کند.
با ما همراه باشید.
داستان برف چال
اواسط اردیبهشت که می شود، یکی از مراسم دیدنی مازندرانی های مهمان نواز برگزار می شود. مراسمی به نام برف چال یا ورف چال که در آب اسک انجام می شود و سابقه ای قریب به پانصد سال دارد. مراسمی که اخیرا در فهرست میراث معنوی ایرانیان نیز ثبت شد. حدود نیم قرن پیش پیش مردان طایفه اسک برای کندن چاهی برای ذخیره برف به جا مانده ایام زمستان و اوایل بهار مشغول میشدند تا از آن برای تهیه آب مردم منطقه و چهارپایان تا پایان فصل تابستان استفاده کنند.
در یکی از این سالها هر چه برای حفر چاه میکندند به سنگهای بزرگی برخورد میکردند، ولی برحسب تصادف سیدحسن ولی، پیر مرشد و عارف فرزانه منطقه نیاک ـ که هماکنون نیز پیکرش در این منطقه مدفون است ـ در حال عبور از مسیر بود و مردم با مشاهده این پیر فرزانه مشکل را با وی در جریان گذاشتند و او نیز با عصایش به محلی برای کندن مکان جمعآوری برف اشاره کرد که این محل، مکان فعلی چاه است، مکانی که سیدحسن ولی معرفی کرد برخلاف سایر مناطق از سنگ و کلوخ نبود و با خاک نرمی که داشت به راحتی قابل کندن بود. پیشینه اعتقادی و پشتوانه مذهبی سنت برف چال به کرامات وی بازمی گردد.
در گذشته مردم دامدار روستای آب اسک در منطقه اسک وش به دنبال مکانی برای کندن گودال و ذخیره برف بودند تا مشکل نبود چشمههای آب را حل کنند. آنها مکان های بسیاری را امتحان کردند؛ اما از آنجا که زمین پوشیده از سنگ بود، نمی توانستند آن را بکَنند. این ماجرا ادامه داشت تا اینکه روزی چند سوار که از اسک وش عبور می کردند به مردمی رسیدند که بیل و کلنگ در دست داشتند و به کندن مشغول بودند.
مردم اعتقاد دارند که این سوارهها سیدحسن ولی و سیدحسن عالی – جد مردم روستای نیاک- و چند تن از همراهان او بودند. رهگذران مشکل مردم را جویا می شوند و در همین زمان سید حسن ولی با عصای خویش محل مناسب را برای کندن گودال به مردم نشان می دهد. او به آنها می گوید که من با نوک عصایم روی زمین خطی رسم می کنم و شما با کندن آنجا به سنگ بر نمی خورید. در ازای این کار هر ساله به هنگام ریختن برف در این گودال، با قربانی کردن گوسفند به شرکت گنندگان در مراسم غذا بدهید و اهالی روستای نیاک را به نان و پنیر و عسل به هنگام صبحانه مهمان کنید. مردم دامدار سخن او را جدی نگرفتند؛ اما به همراه سید حسن ولی مشغول به کندن زمین می شوند و به سنگی هم برخورد نمی کنند. از آن روز، مردم این اتفاق را به عنوان کرامت و معجزهای از طرف سید حسن ولی می پذیرند.
امروزه به سبب همین ماجرا مردم منطقه لاریجان به سید حسن ولی اعتقاد خاصی دارند و به عنوان صاحب کرامات و اعجاز از او یاد می کنند. بنا به نقل از اهالی منطقه، سیدحسن ولی املاک زیادی در دماوند، پلور، اسک و نیاک داشت که اکثر درآمد حاصل از آنها را صرف کارهای خیر مردم می کرد. گفته می شود وی دارای دو گاو نَر بود که در گویش محلی وِرزا نامیده می شدند. او این گاوها را برای شخم زدن در اختیار مردم می گذاشت و هیچ پولی بابت آن ها دریافت نمی کرد.
مراسم برف چال
کار اول شرکت کنندگان در مراسم برف چال تمیز کردن جاده ناصری -که به برف چال ختم می شود- است و لایروبی گودال برف چال نیز کار مهم آنها به شمار می رود. زمان حرکت به سمت برف چال ساعت مشخصی نیست به دلیل مراسم زن شاهی، همه مردان روستا از ۷ تا ۷۰ ساله باید ساعت ۸:۳۰ تا ۹ نسبت به ترک روستا اقدام کنند.
در گذشته مردان در قالب یک کاروان به همراه حیوانات باری از سمت غرب روستا راه را آغاز می کردند و با عبور از راههای صعب العبور خودشان را به برف چال می رساندند. محل تجمع در تکیه روستای آب اسک بود و در طول مسیر چاوشی توسط اهالی خوانده میشد. نوع چاوشی با مفاهیم مذهبی و اعتقادی همراه و در ذکر اهل بیت و کربلا و سید حسن ولی انتخاب می شد.
این شیوه لذت وصفای خاصی داشت اما امروزه به خاطره ها پیوسته و مردم برای پیمودن مسیر از اتومبیل استفاده می کنند. ورود ماشین و ساخت جاده آسفالته تا محل برف چال باعث شده تا اهالی به صورت پراکنده و جداگانه با خودرو مسیر برف چال را بپیمایند. در گذشته حرکت مردم ۶ تا ۷ صبح آغاز می شد و پیمودن مسیر ۲ تا ۲.۵ ساعت به طول می انجامید. هنوز هم عدهای از اهالی به سنت دیرین تا ورودی روستا چاوشی می خوانند و سپس از آنجا سوار ماشین شده و به سمت برف چال می روند. حتا عده ای هنوز هم از راه قدیمی به سمت برف چال می روند.
گودال مزبور در میان مرتع برف چال در اسک وش قرار گرفته است. ابعاد دقیقی از این گودال در دست نیست؛ در برخی منابع اندازه قطر آن ۷ متر و عمق ۱۰ متر عنوان شده است و در برخی دیگر قطر آن ۱۰ متر و عمق آن را ۱۲ متر می دانند. دیوار سنگ چین شده پیرامون گودال را فرا گرفته که قطر آن به ۱ متر می رسد. دیوارههای گودال نیز سنگ چین شده اند.
همه مردم شرکت در این مراسم را وظیفه خود می دانند و معتقدند شرکت در مراسم و برداشتن برف و ریختن آن در گودال آنها را تا مراسم برف چال سال بعد از اتفاق های ناگوار مصون می دارد. آنها بر این باورند که اگر فردی در مراسم شرکت نکند باید منتظر یک پیشامد ناگوار باشد. با رسیدن به برف چال همه، از کوچک تا بزرگ، از جوان تا پیر برف بر می دارند و در چاله می ریزند. البته این کار آن قدرها هم راحت نیست. آنها باید با بیل و دیلم یخ ها را خرد کنند، به دوش بکشند و به گودال بیندازند.
پس از پر شدن گودال در آن را می پوشانند و نماز جماعت را به پا می دارند. سپس با جمع شدن بر سر سفرهها در میان طبیعت از غذای نذری می خورند و به شادمانی می پردازند. همه ساله مردم بسیاری در این مراسم حضور می یابند و ناهار را میهمان اهالی آب اسک آمل می شوند. آنها پس از صرف غذا در ساعت ۱ بعد از ظهر به روستای خود باز می گردند. بیشتر مردم مسیر را با اتومبیل طی می کنند و عده کمی نیز به بازگشت از مسیر قدیمی تن می دهند. اگر درباره این مراسم، اطلاعاتی دارید در اختیار ما قرار دهید یا تصاویر خود را از طریق کانال های ما در شبکه های اجتماعی ارسال کنید.
بدون نظر