سلب مسئولیت: روزیاتو صرفا نمایشدهنده این متن تبلیغاتی است و تحریریه مسئولیتی درباره محتوای آن ندارد.
از من خواستهاند ماجرای تعمیر آیفون خودم را بنویسم. اینکه چطور ال سی دی موبایل بیچاره من شکست و چه سختیهایی را پشت سر گذاشت تا دوباره مثل روز اولش شود. پس مینویسم، به امید آنکه آیندگان عبرت بگیرند.
فکرهایی به ظاهر بیربط به داستان
هیچ وقت به درستی نفهمیدم که آدمها چرا به بعضی چیزها علاقه خاصی نشان میدهند و به بعضی چیزها نه. چرا اسمهای اشرف، بدری و زری برای برخی از ما جذابیت کمتری نسبت به مریم، شبنم و نَمنَم دارند. (امیدوارم هیچکس، هیچوقت اسم بچهاش را نَمنَم نگذارد.) یا چرا بعضیها طرفدار پرسپولیس هستند و بعضیها استقلال (شما طرفدار کدامشان هستید؟ یادتان باشد در نظرات جواب این سوال را با دلیل به من بدهید). اصلاً خود من چرا بنز را بیشتر از BMW دوست دارم و ۲۰۶ را حتی بیشتر از بنز؟
و چرا بعضی برند ها بیشتر از برند های دیگه اعتبار کسب میکنند و مردم بیشتر دوستشان دارند؟
و من هم این چنین به آیفون علاقهمند شدم
داستان من هم از همینجا شروع شد. همین حس و علاقه ناشناخته به جناب اَپل (Apple) بود که باعث شد سال پیش در عین تنگدستی دانشجویی بکوشم و یک دستگاه گوشی آیفون ۷ بسیار جذاب برای خودم بخرم. چیزی که برای من در آن زمان همچون کیمیای هستی بود.
برای یک هفته در آسمانها سیر میکردم و بسیار ذوقزده بودم. کاملاً هم حواسم به محافظت از این دستگاه ارزشمند بود و در اولین فرصت یک گلس محکم و یک قاب محکم و کاردرست برایش گرفتم. و زندگی خوب پیش میرفت… تا آنکه (چشمتان روز بد نبیند) چند ماه پیش طی یک حادثه دلخراش، ال سی دی این گوشی عزیزتر از جانم شکست و من هم نمیدانستم که دور از جان شما، چه جنس خاکی به سر بگیرم. (خاک رس ظاهراً بهترین انتخاب است.)
مشکل بزرگ برای من تعویض صفحه نمایش آیفونم نبود. مشکل بیشتر آن تعمیرکاری بود که میخواست این تعویض حیاتی را انجام دهد! فکر کنم همۀ شما میدانید چرا…
آخر کجا یک تعمیر کار خوب آیفون پیدا کنم؟
تعمیرات… این بلای خانمان سوز… این بهانه برای گرفتن مال و باز هم مال مردم. من هیچوقت نفهمیدم ما چه هیزم تری به این تعمیرکارها فروختیم که با ما چنین بیرحمانه رفتار میکنند. انگار فقط دوست دارند از نادانی ما سو استفاده کنند. بدتر اینکه خیلیهایشان حتی تخصص هم ندارند. فقط رنگ سبز پول برایشان جذاب است… حتماً میدانید از چه کسانی حرف میزنم. امیدوارم خود شما هم از آنها نباشید.
من هیچوقت ماجرای تعمیر لپ تاپم یادم نمیرود. کیبورد دستگاه خراب شده بود و لازم بود تعویض شود. و اینچنین بود که پای منِ از همهجا بیخبر به یکی از پاساژهای معروف کامپیوتر (که در چهارراه ولیعصر است و شما هم ممکن است آن را بشناسید و امیدوارم هیچکس پایش به آن باز نشود) رفتم. از چند مغازه تعمیراتی قیمت پرسیدم. حرفهایشان را سبک و سنگین کردم و در نهایت یکی را انتخاب کردم، که ای کاش نمیکردم.
چشمتان روز بد نبیند… وقتی برای تحویل گرفتن دستگاهم رفتم، این تعمیرکار عزیز، دوستداشتنی و کوشا (شما بخوانید عزیز، دوستداشتنی و کوشا) به من اطلاع داد که مجبور شده است کلی تعمیرات اضافه بر سازمان که به من اطلاع نداده بود، انجام دهد. من هم باید کلی پول اضافه بر سازمان بابت این تعمیرات پرداخت کنم. اشکالی ندارد، میپردازم. حداقل لپتاپم درست شده است… شده است؟ نه! نه! نه! چراغش خراب شده بود، صدایش نصف شده بود و از آن به بعد مدام داغ میکرد و بعد هم خاموش میشد.
و این بود تجربه من از تعمیرکاری و این حرفه مقدس… که هیچ کس در آن به اعتبار و آبرو و صداقت و شعور بها نمیداد… حداقل آن زمان اینطور فکر میکردم.
ای آیفون بیچاره من، چه کسی ال سی دی تو را تعویض خواهد کرد؟
خلاصه، وقتی که این بلا بر سر موبایل آیفون من آمد، واقعاً نمیدانستم چه کار باید بکنم. و مثل تمام مواقع دیگر که نمیدانم چه باید کرد، به سراغ گوگل رفتم:
“ای گوگل عزیز، به من بگو که برای تعویض تخصصی ال سی دی آیفون چه کنم؟” سایت به سایت گشتم. ویدئوهای آموزشی تعویض ال سی دی گوشی های اپل که برایم چندان به درد من نمیخورد. من که باشم که بخواهم خودم قاب و ال سی دی را باز کنم و تعویض انجام دهم. اصلا فکر خوبی هم نبود چون با ناشی گری ممکن بود اصطلاحاً به جای درست کردن ابرو، بزنم چشم را هم کور کنم.
من به دنبال یک تعمیرگاه مطمئن برای گوشی اپل خودم بودم. جایی که شفاف باشد. جایی که بتوان به آن اعتماد کرد. چندین سایت مختلف را دیدم و تماس هم گرفتم. اکثراً قیمت های مشخصی نداشتند یا زیادی بالا میگفتند. برخی هم که درست نمیگفتند چگونه کار انجام میشود. خلاصه اعتماد کردن مثل همیشه سخت بود. تا آنکه…
موبایل کمک به کمک آیفون من آمد
وقتی که کم کم داشتم کلافه میشدم، به سایت موبایل کمک برخوردم. این سایت فرق میکرد. میپرسید چه فرقی؟ روی پیشانی سایت، در همان ابتدا به من ۲ انتخاب داده شده بود: عزیزم، دوست داری پیک رایگان بفرستیم و گوشیت رو برای تعمیر ببریم یا کارشناس بفرستیم در منزل خودتون گوشی رو تعمیر کنه؟ و اینگونه بود که خدمات تعمیرات تخصصی موبایل شرکت موبایل کمک توجه من رو جلب کرد. ظاهراً همچنان امیدی به یک شرکت تعمیراتی معتبر بود. اما…
در ابتدا میخواستم بلافاصله تماس بگیرم، اما هیچ بعید نبود که قرار باشد چند برابر حد معمول پول بدهم. پس تصمیم گرفتم کمی صبر داشته باشم و به سایت آنها نگاه بیندازم. اول شروع به خواندن مقالهای کردم که از طریق جستجو به آن وارد شده بودم:
عنوان مقاله این بود: اگر صفحه نمایش آیفون شکست چه راه حلهایی وجود دارد؟ و چیزهایی از خوندن این مقاله دستگیرم شد:
- آمار جالبی در این متن بود. گوشی موبایل هر شخص در طول سال حداقل ۳ بار سقوط میکند و صفحه نمایش و تاچ در معرض شکستگی یا ترک قرار میگیرد. خبر خوشحالکنندهای بود، چون در طول سال گذشته، فقط یکبار ال سی دی من شکسته بود.
- در ایران نمایندگی رسمی و معتبر محصولات آیفون وجود ندارد (چه بد!!!) تا آیفون ما را گارانتی کند! و اگر هم وجود داشت، اصلاً تعویض ال سی دی آیفون شامل گارانتی نمیشود.
- اولین بار واژه دمونتاژ رو دیدم و از یاد گرفتن این واژه کلی حال کردم و تا شب هی تَکرار میکردم دمونتاژ… دمونتاژ… اگر نمیدانید، این واژه دقیقاً برعکس واژه مونتاژ است.
- این مقاله میخواست به من اعتماد به نفس لازم را بدهد تا خودم صفحه نمایش آیفونم را عوض کنم و نشانم داد که اینکار آنقدرها هم سخت نیست. من هم به خودم گفتم که روزی حتماً این کار مهیج (؟) را انجام دهم. اما امروز نه!
من یکی نمیخواهم تعمیرگاه آیفون راه بیندازم!
به صفحه اصلی سایت رفتم. همه چیز به دو دستهبندی اندروید و اپل تقسیم شده بود. کمی در مقالات چرخیدم. درباره همه چیز نوشته شده بود: خیس شدن و نفوذ آب به گوشی اپل و روشهای اورژانسی، نکات مهم در مورد خرید پاور بانک، نحوه پاکسازی ویروس از آیفون، دانلود برنامه های کاربردی برای گوشی و خیلی مطالب دیگر.
این ویژگی واقعاً جذاب بود. مطالب و محتواهای آموزشی در زمینه تعمیر سخت افزار و نرم افزار موبایل به وفور در وبلاگ موبایل کمک پیدا میشد. آموزشهای کاملی که مرحله به مرحله و همراه با عکس همه چیز را یاد داده بودند. با این مطالب حتی میشد یک تعمیرگاه موبایل راه انداخت. موبایل کمک، تعهد عجیبی به آگاه سازی کاربر داشت و این واقعاً برای شخص من ارزشمند بود. و به لطف همین مقالات بود که به تخصص و صداقت این شرکت در تعمیر موبایل اطمینان پیدا کردم.
آیا با قیمت مناسب، آیفون من را تعمیر میکنی؟
اما یک مساله مهمتر وجود داشت. اگر به اندازه پول یک آیفون جدید از من هزینه میگرفتند چه؟ در هر صورت هیچ تخصصی، بیحکمت نیست. اینجا بود که در کمال خوشحالی متوجه شدم که قیمت همه نوع تعمیری در سایت موبایل کمک مشخص شده است. و باورم نمیشد که هزینه تعویض ال سی دی، قاب، باتری (با در نظر گرفتن کشور سازنده) و انواع مختلف تعمیرات حرفه ای آیفون اپل چقدر میتواند به صرفه تمام شود. صادقانه بگم که اینجا بود که صداقت موبایل کمک خرابم کرد.
بعد از تعمیر، باز هم جواب تلفنم را میدهی؟
مساله دیگر این بود که موبایل کمک در بحث تعمیر، ۴ نکته بسیار مهم را فراموش نکرده بود و آنها را در سایت خود ذکر کرده بود:
- تا مشتری از تعمیر دستگاهش مطمئن نشود، هیچ هزینه ای دریافت نمیشود.
- کارشناس من همیشه در دسترس خواهد بود و با او در ارتباط هستم.
- امکان تعمیر در محل (بدون هزینه ایاب و ذهاب) یا ارسال پیک رایگان وجود داشت.
- گارانتی تعمیر، یعنی اگر موبایل باز هم آن مشکل مشخص را پیدا کند، رایگان تعمیر میشود.
و اما… ماجرای تعویض ال سی دی و قاب آیفون من
خیلی وقت بود که مطمئن شده بودم. تماس گرفتم و هماهنگیهای لازم را برای ارسال پیک و بعد از آن، تعویض ال سی دی آیفونم انجام دادم. سر وقت آمدند و با کلی احترام، گوشی اپل نازنینم را گرفتند. بعد هم چند مرتبه صحبت تلفنی داشتیم. همانطور که حدس زده بودم، قاب هم باید عوض میشد… و کارشناس عزیز من، طی صحبت از من رنگ مورد نظرم را پرسید. من هم نامردی نکردم و یک رنگ جدید برای قاب گوشی خودم انتخاب کردم تا حداقل به بهانه تعمیر و تعویض ال سی دی، تنوعی هم بشود.
و خیلی زود گوشی من با یک ال سی دی و قاب طلایی به پیش مادر خود بازگشت.
و اما حکایت من، این نوشته و سخنی نهایی
فکر کنم شما هم لذت خدمات عالی را تجربه کرده باشید. یعنی وقتی یک شرکت به شما اهمیّت میدهد و کارتان را به بهترین نحو انجام میدهد. این تجربه من با موبایل کمک بود. تجربهای که باعث میشود هر زمان مشکلی برای آیفونم پیش آمد (امیدوارم این مشکل دیگر شکستن ال سی دی نباشد)، دوباره برای تعمیر به سراغ آنها بروم.
من اینجا تبلیغ نکردم. نیازی به تبلیغ هم نیست. اگر سری به سایت موبایلکمک بزنید، خودتان متوجه میشوید. من صرفاً به درخواست این شرکت، تجربیات خودم را نوشتم. در واقع، به نوعی تشکر کردم. از چه؟ از موبایل کمک و تمام کسب و کارهای آنلاینی که اعتماد را به ما باز میگردانند.
صمیمانه امیدوارم موبایل کمک بتواند روز به روز پیشرفت کند و بیشتر شناخته شود. چرا که برای من جایی است که میتوانم با اطمینان به سراغ آن بروم. دیگر خبری از یک تعمیرکار موبایل نیست که فقط و فقط به پولش فکر میکند. موبایل کمک (و دیگر کسب و کارهای آنلاین) به اعتبار خود اهمیّت میدهند و با صداقت کارشان را پیش میبرند. و نمیدانید چه حس خوبی است وقتی کسی باشد که به او، کارش و صداقتش اعتماد دارید (و پول الکی هم از شما نمیگیرد).
تا به حال موبایلکمک را به عنوان بهترین تعمیرگاه موبایل به آدمهای بسیاری معرفی کردهام. از بچههای شرکت خودمان گرفته تا دوستان و آشنایان. خوشحالم که امروز فرصت شد آنها را به شما هم معرفی کنم. مطمئن هستم که شما هم روزی آنها را به دیگران معرفی میکنید.
در نهایت برای آنکه خیالتان راحت شود، من سحر رحیمی هستم، و هیچ سودی هم از خوبی یا بدی موبایل کمک نمیبرم. همانطور که گفتم، صرفاً تجربه خود از کار با آنها را نوشتم.
چقد زر زدی. جز دادی خودتو.
خیلی کیف کردم از ریپوتاژی که نوشته بودی مرسییییییییییی