Jumanji مفهوم بازیهای رومیزی را برای همگان عوض کرد و این نوع بازیها را به درجهای از تخیل رساند که کمتر کسی توانسته دنیای هیجان انگیز آن را از یاد ببرد. ۲۲ سال پیش نسخه اول Jumanji به اکران در آمد و در طی این سالها بسیار فیلمهای تخیلی مملو از جلوههای ویژه هیجان انگیزتری روی پرده آمدند، اما هنوز جومانجی در دل طرفداران خود جای دارد و فیلم Jumanji 2 (جومانجی: بازگشت به جنگل) یک نوستالژی مدرن به تمام معنا است.
کلمه Jumanji در ادبیات انگلیسی معنای خاصی ندارد و پس از همان فیلم ۲۲ سال پیش (که نزدیک به ۳۰۰ میلیون دلار در زمان خود فروخت) بار معنایی گرفت و تبدیل به استعارهای از هرج و مرج و آشوب (Chaos) شد. برای Jumanji کمی دیر دنباله ساخته شد و دنبالههای معنوی (ادامه راه فیلم نخست) همچون Zathura نتوانستند آنطور که باید و شاید در بین هواداران جا خوش کنند. زاتورا با مدرن کردن شاکله اصلی یک بازی بوردگیم، راه اشتباهی را پیش رفت و با وارد کردن فاز فضایی به این اثر، تا حدی محبوبیت چندانی پیدا نکرد.
Jumanji جدید اما با وارد کردن بازیهای ویدئویی به دنیایش، گروه زیادی از گیمرهای جدید که پیشتر با بوردگیم (بازیهای رومیزی) انس میگرفتند را به جمع مخاطبانش افزوده و کودکان دیروز هم که عملا مشتریاش هستند. این انتخاب هوشمندانه در کنار انتخاب Cast (گروه بازیگری) محبوب باعث ایجاد یک مارکتینگ قوی برای فیلم شد و موفقیت مالی عظیمی به همراه داشت؛ موفقیتی که تصور میشد به خاطر مرگ ستاره فیلم قبلی، رابین ویلیامز، به دست نیاید.
سازندگان فیلم جدید تصمیم گرفتهاند از جیک کاسدان به عنوان نویسنده فیلمنامه جدید Jumanji بهره ببرند؛ فردی که با دنیاهای عظیم سینمایی غریبه نیست و جنگ ستارگان و ایندیاناجونز هم حاصل تراوشات ذهنی او هستند. کاسدان به همراه چند تن دیگر فیلمنامه ای نوشته که به علت گروهی نگاشته شدن آن، تا حد زیادی شلوغ است و نکته جالب اینکه این شلوغی و هرج و مرج، تماما به ذات فیلم و دنیای Jumanji مینشیند. سازندگان خوب میدانستند که هواداران جومانجی اثری تودرتو و بدون ثانیهای تنفس لازم دارند و درایت آنها بار دیگر در خلق فیلمنامه اثر هم دیده میشود.
۴ نوجوان در مدرسه به خاطر بی انضباطیهای گوناگون توبیخ میشوند و انبار قدیمی مدرسه به آنها سپرده میشود تا آن را تر و تمیز کنند. این ۴ نفر هیچ کدام با یکدیگر دوست نیستند ولی همدیگر را تا حدی میشناسند و هرکس مشخصهای برای خودش دارد. در حین نظافت انبار بزرگ مدرسه، با یک دستگاه آتاری روبرو میشوند و با روشن کردن آن، با یک بازی به اسم Jumanji روبرو میشوند که از آنها میخواهد کاراکتری را برای شروع بازی انتخاب کنند.
هر کس بنا به سلیقهاش یکی از کاراکترهای داخل بازی را برگزیده و ناگهان خودشان به طرز اعجاب انگیزی وارد دنیای بازی کامپیوتری شده و در قالب همان نقشهایی که انتخاب کردند، در سرزمین جومانجی پدیدار میشوند. یک پرفسور بزن بهادر(با بازی کشتیکج کار سابق دوواین جانسون) یک بانوی رزمی کار (با بازی کارن گیلن ) یک نقشه خوان ماهر (با بازی جک بلک) و در آخر یک جانورشناس و کولبر متخصص(با بازی کوین هارت). این چهار تن بعد از مدتی متوجه میشوند که برای خروج از دنیای بازی باید آن را با کمک هم تمام کنند وگرنه برای همیشه در اینجا گرفتار خواهد ماند. موضوع هولناکتر اینست که هر یک تنها ۳ جان دارند و اگر بیش از ۳ بار در مراحل بازی بمیرند، واقعا میمیرند!
فیلم Jumanji 2 در هیچ لحظهای از مدت زمان صد دقیقهای خود حوصله مخاطب را سر نمیبرد و بسیار شتابزده در بازگویی قصهاش رفتار میکند. شتابی ک در فیلمنامه دیده میشود اما با یک تدوین درست و حسابی همراه است و به همین دلیل باعث گیجی تماشاگر نمیشود (به اصطلاح داستان از چشم بیننده جلو نمیزند) بلکه او را در یک دمای بالا نگه میدارد. مانند فیلم ۲۲ سال پیش، Jumanji جدید هم پر از بلاهای عجیب و غریبی است که بر سر قهرمانان نازل میشود و این بلایا هیچ ربطی به هم ندارند و تنها راه هضم و پذیرفتن آنها، درک موضوع کلی فیلم و نگاهی دوباره به نام این اثر است: Jumanji! این نام همراه با منطق و فلسفه نمیآید و صرفا میخواهد هیجانی را به مخاطب القا کند، حال این هیجان میتواند رژه کرگردنها باشد و یا فوران یک آتشفشان.
با اینکه موضوع ورود به یک بازی کامپیوتری هم چندان اوریجینال و جدید نیست و در هالیوود چندباری این قضیه تکرار شده، اما جومانجی به سبب استفاده از نام و برندی که دارد و البته جلوههای ویژه هیجان انگیزش، بهترین گزینه سینمایی ساخته شده درباره این موضوع است. رویای فرو رفتن در بازیهای کامپیوتری از زمان بدو ساخت و پیشرفت این صنعت وجود داشته و تکنولوژیهای نظیر VR (واقعیت مجازی) نشان دهنده همین موضوع است.
جلوههای ویژه فیلم Jumanji 2 برخلاف نسخه کلاسیک خود صرفا روی جانوران و حیوانات تمرکز نمیکند. در آن سالها حیوانات و باغ وحش شاید بزرگترین سرگرمی کودکان محسوب میشدند اما بچههای امروزی دنیای گستردهتری دارند و این تفاوت سلیقه از چشم سازندگان دور نمانده است.
آنها اما همانطور که اشاره شد، هوای طرفداران قدیم خود را داشتهاند و مواردی هم درباره حیوانات در فیلم جای دادهاند. جدا از این عناصر نوستالژیک، اشاره به شخصیت اصلی فیلم قبلی در حد یک دیالوگ، کامئوی Cameo بسیار جالبی را پدید آورده است (کامئو به اشاره گذری درباره یک چیز معروف در یک فیلم سینمایی اطلاق میشود.)
شوخیها و لحن فیلم بالانس عجیبی دارد وبا اینکه برای بیننده بزرگسال جذاب است ولی برخی از آنها به نظر میرسد که برای سنین پایینتر مناسب نباشد (این موضوع شامل بعضی سکانسهای خشونت بار هم میشود.) البته این ترفند هم احتمالا باز به هوشمندی فیلمساز برمیگردد که Jumanji جدید را اثری همهگیر در همه ابعاد ساخته است. او به خوبی میداند بسیاری از بینندگان جومانجی جدید، همان خاطرهبازان فیلم نخست خواهند بود.
با وجود فروش نسبتا خوب فیلم Jumanji 2 تا به امروز و گفتگوی بازیگران با رسانهها، استودیو سونی احتمالا قصد ساخت نسخه سوم را نیز در سالهای آتی خواهد داشت و اخیرا بازیگر اصلی فیلم نیز این خبر را رسما تایید کرده است. فیلم Jumanji 2 صرفا یک فیلم به اصطلاح پاپ کورنی است که از پس رسالت خود یعنی سرگرم کردن بیننده به مدت صد دقیقه به خوبی برمیآید. شاید فیلم به علت داشتن رقبا و عادت کردن چشمان مخاطب امروزی به جلوههای ویژه مثل قسمت اول ماندگار نشود اما در هر حال دنبالهای آبرومند برای جومانجی به حساب میآید.
بدون نظر