در ادامه سفرنامههای پراکندهای که تاکنون برایتان نوشتهایم، این بار به سراغ رنگینترین مقصد گردشگری در جنوب ایران رفتهایم که در فصلهای پاییز و زمستان بهترین گزینه سفر محسوب میشود: جزیره هرمز، کلید خلیج فارس.
احتمالا عکس فرش بسیار بزرگی که از خاکهای رنگی در ساحلی سرخ ساخته شده است را در فضای مجازی یا گشتزنیهای اینترنتی دیدهاید. این فرش در جزیره هرمز قرار دارد. البته در سفر دو روز قبل ما فقط آثار این فرش باقی مانده بود و محلیها میگفتند که آب باران آن را شسته و برده.
اما این فرش همچنان نماد هرمز در دنیای دیجیتال است؛ جزیرهای که چشمانداز کلی آن همانند دنیای خیال یا لوکیشن فیلمهای عجیب به نظر میرسد. فرم کوهها، رنگ خاک و جادههای طولانی که اغلب گردشگران با موتورهای سه چرخه آنها را طی میکنند حال و هوای متفاوتی دارد که در هیچ کجای ایران نمیتوان نمونه مشابه آن را دید.
از تهران به بندرعباس یا قشم
برای رسیدن به جزیره هرمز از تهران میتوانید با وسایل نقلیه متفاوتی همانند هواپیما، قطار، اتوبوس یا سواری به بندرعباس بروید. یا با هواپیما مستقیما به قشم بروید و از آنجا با شناورها راهی جزیره هرمز بشوید.
هر روز از قشم به سمت جزیره هرمز قایقهای مسافربری آماده خدمترسانی هستند. بهتر است صبح زود خود را به اسکله شهید ذاکری برسانید و بلیط ۹ هزار تومانی جزیره را تهیه کنید. شناورهای قشم دو نوبت صبح ساعت ۷ و ظهر ساعت ۱۴ به سمت هرمز میروند.
از بندرعباس هم شناورها از اسکله حقانی و بلیط ۱۰ هزار تومانی مسافران را راس ساعات ۷، ۹، ۱۲، ۱۴، ۱۷ و ۲۰:۳۰ به هرمز میبرند.
ما با قطار این مسافت طولانی تهران تا بندرعباس را طی کردیم تا در هزینه سفر صرفهجویی کرده باشیم.
از تهران به بندرعباس هر روز سه قطار وجود دارد که راس ساعات ۱۲:۱۵، ۱۳:۲۵ و ۱۶:۱۰ تهران را ترک کرده و ۱۹ ساعت بعد وارد ایستگاه راه آهن بندرعباس میشوند.
بهای بلیط بین حدود ۹۰ هزار تومان تا ۱۴۳ هزار تومان متغیر است. شما میتوانید از وبسایتهای متنوعی که فروش اینترنتی دارند بلیط خود را تهیه کنید.
برای حضور در راهآهن باید حتما کارت ملی به همراه داشته باشید. اگر بلیط را چاپ کنید برای چک کردن بارکد آن توسط مامور بازرسی خودتان راحتتر خواهید بود. اما اگر به هر دلیلی بلیط را چاپ نکردید، نگران نباشید با نشان دادن نسخه الکترونیک بلیط روی موبایل هم اجازه ورود به سالن انتظار به شما داده میشود. فقط ممکن است درون کوپه، رئیس قطار که بلیطها را پانچ میکند به همراه نداشتن نسخه چاپی بلیط اعتراض کند. اما مشکلی برایتان پیش نخواهد آمد.
بد نیست بدانید، کوپههای چهارنفره، السیدی دارند و در طول مسیر فیلمهای متنوع پخش میکنند. اما کوپههای شش نفره به غیر از سیستم تهویه و پریز برق هیچ امکانات دیگری ندارند.
بیشتر بخوانید: سفر با قطار را برای خود آسان و سرگرم کننده کنید؛ از لباس راحتی تا غذای خانگی
اقامت در بندرعباس
ما بعد از رسیدن به ایستگاه راهآهن بندرعباس تصمیم گرفتیم شب را در این شهر ساحلی بمانیم و گشتی نیم روزه در آن داشته باشیم. پس از اقامت در هتل و دوش گرفتن راهی بلوار ساحلی بندرعباس شدیم. حوالی غروب بود اما تردد ماشینها در خیابانی که به موازات ساحل و در نزدیکی اسکه شهید حقانی قرار داشت، زیاد بود.
بازار سنتی بندرعباس هم در همین قسمت قرار داشت و درون گذرهای باریک بازار انواع مختلف لباسها، لوازم خانگی و خوراکیها به فروش میرسید. جالب بود بعضی از مغازههایی که السیدی یا یخچال میفروختند هیچ ویترینی نداشتند و همه محصولات خود را به صورت بسته بندی و با کارتنهایشان برای فروش عرضه میکردند.
در حدود ۱۵ دقیقه پیادهروی در امتداد خط ساحلی به بازار ماهیفروشان بندرعباس میرسید. در خیابانی که این بازار واقع شده تعداد زیادی رستوران قرار دارد که از غذاهای دریایی گرفته تا فستفود و کباب و جگرکی را شامل میشود و میتوانید دلی از عزا در بیاورید.
جذابیت این خیابان در این است که هر سلیقهای را پوشش میدهد یعنی از برگر زغالی و سیبزمینی سرخ کرده گرفته تا میگو، ماهی، کباب کوبیده، چنجه، جگر، پیتزا، کنتاکی و … در رستورانهای مختلف قابل دسترسی است. همه مغازهها در پیادهروی پهنی قرار دارند و به همین خاطر روبهروی مغازههای خود صندلیهای پلاستیکی را زیر چترهای بزرگ چیدهاند تا در بیرون بتوانید از طعم عالی غذا لذت ببرید.
نکته جالب دیگر در مورد این راسته که مخصوص شکمگردهاست، این است که افرادی در مقابل کبابیها نشستهاند و همانجا گوشتها را بریده، تکهتکه و مزهدار کرده، به سیخ میکشند و برایتان کباب میکنند. چیزی شبیه سیاه بیشه. که باعث میشود از تازه بودن گوشت خیالتان راحت باشد.
بعد از این سورچرانی، ما دوباره راهی بلوار ساحلی شدیم. اما متاسفانه آب خیلی عقب بود و نور زیادی هم در ساحل نبود تا از دیدن جریان آب در شب لذت ببریم.
فردای آن روز از اسکله شهید حقانی بندرعباس راهی جزیره هرمز شدیم. در این اسکله یا میتوانید از باجههای فروش بلیط، بلیطهای خود را تهیه کنید یا از دستگاههای فروش الکترونیک بلیط.
بندرعباس به جزیره هرمز
دستگاههای فروش بلیط الکترونیک گزینه مناسبتری هستند زیرا معطلی کمتری خواهید داشت و لازم نیست در صف بایستید. کارت بانکی را میکشید، پس از تعیین مقصد (هرمز یا قشم) تعداد مسافران را مشخص میکنید، شماره کارت ملی مسافران را وارد کرده و سپس بلیط چاپ میشود.
روی بلیط شماره اسکله خروجی درج شده. از بندرعباس تا هرمز با شناور کمتر از نیم ساعت راه است. داخل کابین شناور هوا خنکتر است زیرا سیستم تهویه تعبیه شده. اما صندلیهایی که در بالای کابین چیده شدهاند تجربه جذابتری برایتان رقم خواهد زد زیرا در طول مسیر دریای بیکران و کشتیها و لنجهای کوچک و بزرگ را خواهید دید که بسیار جالب و هیجانانگیز هستند.
ورود به جزیره زیبای هرمز
پس از رسیدن به اسکله هرمز، ما کشتیهای چوبی که به رنگ آبی نقاشی شدهبودند را دیدیم که بسیار قدیمی و فرسوده به نظر میرسیدند. اما جالب است که بعد از صحبت با ناخدای آن متوجه شدیم آنها از چابهار به این جا آمدهاند و قرار است تره بار به این منطقه بیاورند.
پس از گشت زدن در کشتیای که در اسکله لنگر انداخته بود، سراغ دستگاههای فروش بلیط یا به قول محلیها،دستگاههای کَشلِس (بدون نیاز به پول نقد) رفتیم تا بلیط برگشتمان از هرمز به قشم را بگیریم.
برنامه سفر ما بسیار فشرده بود زیرا زمان کافی برای وقتگذرانی زیاد در هیچ کدام از مقاصد را نداشتیم و باید سریعا به تهران باز میگشتیم. به همین خاطر، برای اینکه مطمئن شویم شب در هرمز نخواهیم ماند، اول بلیط برگشت را گرفتیم و سپس وارد جزیره شدیم.
در امتداد اسکله، در فلزی بزرگی قرار دارد که ورودی اصلی جزیره هرمز است. در آنجا دهها موتور سه چرخه، موتورسیکلت، ماشین و دوچرخه قرار دارند. مسافران میتوانند با توجه به بودجه یا سلیقه، یکی از این وسایل نقلیه را برای گشتزنی در جزیره انتخاب کنند.
اگر فرصت کافی برای گشت زدن در جزیره را دارید، میتوانید پیاده از همه گوشه و کنار آن دیدن کنید. البته باید بدانید که فاصله جاذبههای اصلی از هم زیاد است و اغلب هم جاده سربالایی است.
ما موتور سهچرخه کرایه کردیم. برای گشتزنی ۴ ساعته در کل جزیره ۱۲۰ هزار تومان میگفت که با چانه زدن قبول کرد با ۱۰۰ هزار تومان همه جا را به ما نشان دهد. البته به صورت کلی موتورها ساعتی ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان میگیرند. شما میتوانید برای صرفهجویی با چند نفر دیگر همراه شوید تا مبلغ نهایی تقسیم بر تعداد شود. مثلا اگر دو نفر هستید، دو تا ۴ همسفر دیگر نیز میتوانید برای خود دست و پا کنید و در نهایت مبلغ ناچیزی برای این تفریح جذاب پرداخت کنید.
موتورهای سه چرخ به این صورت هستند که در پشت موتور یک اتاقک تعبیه شده که دو نیمکت چوبی و یک سقف پارچهای دارد. روی هر نیمکت سه نفر میتوانند راحت بنشینند.
اولین چیزی که راننده موتور یا همان راهنمای محلی به شما میگوید این است که از سوپرمارکت آنجا برای خود آب معدنی تهیه کنید زیرا در هیچ کجای جزیره به آب دسترسی نخواهید داشت و گرمای هوا هم باعث تشنه شدنتان خواهد شد.
توصیه میکنیم حتما ضدآفتاب بزنید و کلاه آفتابگیر هم داشته باشید تا تیغ آفتاب کمتر اذیتتان کند. البته در زمستان هوا متعدل است و گرمای کمتری را حس خواهید کرد. اما در سفر ما که اواخر آبانماه بود، نور خورشید همچنان داغ بود.
قلعه پرتغالیها
اولین مقصدی که در جزیره هرمز دیدیم قلعه پرتغالیها بود. تقریبا همه چیز در این جزیره سرخ است. قلعه پرتغالیها هم از این قاعده مستثنا نبود.
بلیط ورودی قلعه ۲ هزار تومان است.
در مسیر ورودی قلعه، دستفروشان محلی، محصولات گوناگونی همانند زیورآلاتی که با صدف درست شده بودند، لباسها و شالهای محلی و غذای محلی میفروختند.
از یک طاقی بسیار کوتاه که باید حتما خم شوید، وارد قلعه میشوید. در سمت چپ محوطه، سربازخانهها قرار دارند و در سمت راست میتوانید آبهای فیروزهای خلیج فارس را ببینید.
توپهای زنگزده پرتغالیها در حیاط قلعه خودنمایی میکنند و هنوز هم رو به دریا آماده شلیک هستند. اغلب گردشگران با آنها عکس میگرفتند. کلیسا در پشت این توپها قرار دارد که فضای داخلی آن معماری طاقیشکل جذابی دارد. بنای طاق ضربی کلیسا که به نخلی با هشت شاخه شباهت دارد تلفیقی از معماری بومی و اروپایی است.
از پلههای نیمهویرانه به بالا که بروید دیگر اتاقها و دیدهبانیهای قلعه را شاهد خواهید بود. در میان سنگهایی که دیوارها ساخته شدهاند، مرجانهایی به چشم میخورند که بسیار جالب توجه هستند.
در قلعه پرتغالیها آبانبار بزرگی هم وجود دارد که محل ذخیره آب باران بوده است. سقف آن به شیوهای ساخته شده که آب باران را جمع و به سمت داخل هدایت کند. مرجانهای دریایی در دیوارهها و کف آبانبار هم برای تصفیه آب به کار رفتهاند.
فرش خاکی هرمز
پس از کمتر از نیم ساعت گشت زدن در گوشه و کنار قلعه و تماشای جزیره و خلیج فارس از بالای آن روانه فرشی شدیم که در ابتدای سفرنامه به آن اشاره کردیم. همانطور که گفتیم، فقط رد فرش روی ساحل باقی مانده بود و اثری از آن خاکهای رنگی و براق نبود. به همین خاطر، بدون فوت وقت به سمت غار مراقبه روانه شدیم.
اما بد نیست بدانید، طرحهای این فرش خاکی از عناصر و اسطورههای هرمزگان و اشعار عمر خیام الگو گرفته است. لاکپشت پوزه عقابی، جبیر، نقوش پوشاک زنانه، تصاویری از قلعه پرتغالیها و نماد موسیقی بومی و سازهای محلی، اشکالی هستند که در طراحی فرش خاکی هرمز مورد استفاده قرار میگیرند.
این فرش در نزدیکی دره سکوت گسترانده شده و اغلب در جشنوارههای سالانه که معمولا در نیمه دوم سال، به مناسبت نوروز یا روز خلیج فارس در اردیبهشت برگزار میشود، پهن میشود.
غار مراقبه
راهنمای محلی ما را در کنار غاری پیاده کرد که دیوارههای آن از بیرون مثل آتشفشان بود. یعنی بیشتر حس فلزی بودن به آدم دست میداد تا سنگ و خاک.
دهانه غار نه بزرگ بود نه کوچک اما کاملا تاریک بود و بدون چراغقوه نمیشد زیباییهای دیوارههای داخلی آن را دید. خاکهای رنگی و بلورهای نمک از همان ابتدای ورودی غار خودنمایی میکردند و در داخل هم همه دیوارهها با نمک پوشانده شده بود.
خوب است بدانید که نمک همه آلودگیهای محیط و صداهای جانبی را به خود جذب میکند. به همین خاطر به آن غار مراقبه میگویند زیرا میتوانید از سکوت نهایت لذت را ببرید.
دره رنگین کمان
مقصد بعدی ما دره رنگینکمان بود. همانطور که از نامش میتوانید حدس بزنید این دره مملو از رنگ است. یعنی در واقع، پر است از خاکهای رنگی و براق که در کنار هم ترکیب فوقالعادهای ساختهاند. در دره رنگین کمان از سبز یشمی گرفته تا قرمز و زرد و کرم و بنفش، خاک وجود دارد. در مسیر هر چه جلوتر بروید، رنگهای متنوعتری هم میبینید.
طیف رنگهای زرد، سرخ، نقرهای و سیاه عمدتا از ترکیبات رُسی و اکسیدآهن هستند؛ در حالی که خاکهای سفید، آبی، صورتی و خاکستری حاصل ترکیبات آتشفشانیاند و در کنار هم جلوهای بیمانندی به جزیره هرمز بخشیدهاند.
در ورودی دره رنگینکمان دستفروشان محلی خاکهای براق و جذاب این منطقه را در شیشههای کوچک و بزرگ برای فروش گذاشتهاند که از ۵ هزار تومان به بالا قیمت دارند.
دره مجسمهها
پس از دره رنگین کمان به سمت دره مجسمهها رفتیم. نام این دره جالب و عجیب بود. خود دره هم به همین اندازه جذاب بود.
موتور سه چرخه در بالای جاده ایستاد و ما باید حدود ۱۵ دقیقه زیر تیغ آفتاب پیادهروی میکردیم تا به جایی برسیم که بدون شک نمونه آن را در هیج کجای ایران نمیتوانید ببینید. جذابترین بخش هرمز از نظر ما همین دره مجسمهها بود. حس و حال جالبی داشت.
در یک مسیر بیابانیطور و در کلنجار رفتن با خرمگسهای سبز رنگ و سمج اول یک سنگ بزرگ دیدیم که دقیقا تداعیکننده سر عقاب بود. بعد از آن خودنمایی مجسمههای طبیعی آغاز شد و با نگاه به هر کدام شکل خاص در ذهنمان شکل میگرفت. از سر لاک پشت گرفته تا چرخخیاطی، اژدها، یا خروس.
پس از عبور از دشت و این مجسمهها، به یک راه باریک رسیدیم که به صورت پلکانی پایین میرفت و جذاب و تا حدی وهمآلود بود. دورتادورمان را تخته سنگهای جذاب پوشانده بودند. بعد از تمام شدن این مسیر پیچاپیچ و کوتاه، به بهترین چشماندازی رسیدیم که تا کنون دیده بودیم.
تا چشم کار میکرد آبهای فیروزهای بود که زیر نور آفتاب همانند الماس میدرخشیدند و در پایین صخره، ساحلی طلایی قرار داشت که اصابت موجها با آن منظرهای شبیه رویا میساخت.
نشستن در لبهی این پرتگاه ۴۰ متری و تماشای آن چشمانداز بینظیر حس و حال بسیار خوبی داشت. شما میتوانید ساعتها در آن سکوت و عظمت بنشینید و از تماشای اقیانوس لذت ببرید. این منظره، تنگه هرمز است؛ محل تلاقی خلیج فارس با دریای عمان و آبهای آزاد جهان. که بسیار دیدنی و دوستداشتنی است.
پس از دل کندن از این پرتگاه، راهی ساحل سرخ جزیره هرمز شدیم.
ساحل سرخ
هرمز سواحل متعددی دارد که هر کدام به یک اسم خاص مشهورند، از مفنق، محیط زیست، تک درخت، چند درخت و سنگ مرغان گرفته تا ساحل سرخ. که در بازدیدی یک روزه امکان ندارد از همه آنها بتوانید دیدن کنید.
در میان همه سواحل هرمز، ساحل سرخ شهرهی جهانی دارد.
ساحل سرخ در حقیقت معدن خاک سرخ مرغوبی است که بعد از اسپانیا بهترین کیفیت این کانی را در جهان داراست و کاربردهای صنعتی و آرایشی بسیاری دارد. اکسید آهن با خلوص ۷۰ درصد عنصر اصلی این خاک است که آن را به رنگ صورتی و سرخ درآورده است. هنگام تلاقی موج دریا با خاک رنگی، بخشی از این خاک در آب حل میشود و به موجهای کفآلود رنگ صورتی میبخشد که منظرهای جذاب و بهیادماندنی پدید میآورد.
این خاک همان خاکی است که خاصیت خوراکی دارد و در ادویه گلک از آن استفاده میشود.
در ساحل سرخ بخشی وجود دارد که خاک رنگ جیوهای درخشان و آینهمانندی دارد. درخشش خاک بینظیر است و گویی اکلیل نقرهای در دست دارید. وقتی خاک را زیر نور آفتاب به پایین میریزید، مثل آبشار نقرهای و براق به زمین میریزد.
پس از دیدن این ساحل شگفتانگیز و جذاب باید به اسکله بر میگشتیم زیرا شناورهای هرمز به قشم راس ساعت ۱۵ حرکت میکردند و اگر از شناور جا میماندیم باید تا ۸ صبح فردا منتظر میماندیم.
شناور ساعت ۱۰ دقیقه مانده بود به ۳ بعدازظهر به سمت قشم حرکت کرد و ادامه سفر ما در آن جزیره بسیار زیبا رقم خورد. در قسمت بعدی این سفرنامه همراهمان باشید تا از دیدنیهای قشم برایتان بگوییم.
سفرنامه گرجستان ؛ از باتومی تا تفلیس با روزیاتو
قلعه سریزد ؛ صندوق امانتی از جنس خشت و گِل
عالی بود. کلی لذت بردم. دستتون درد نکنه.
سلام
منتظر سفرنامه قشم هستم