۱۰ حقیقت روانشناختی جالب درباره ذهن و روان انسان که احتمالا چیزی از آن ها نمی دانید

۱۰ حقیقت روانشناختی جالب درباره ذهن و روان انسان که احتمالا چیزی از آن ها نمی دانید

ذهن انسان همچون اعماق اقیانوس ها مملوء از شگفتی و رازهای پنهان است. دانشمندان پیوسته در حال تحقیق بر روی مغز انسان هستند و به الگوهای رفتاری جدیدی دست پیدا می کنند. آن ها هر روز به کشفی جدید و شگفت انگیز درباره ی عملکرد ذهن انسان می رسند. برای مثال، محققان پی برده اند که انسان ها هر چه هوش بیشتری داشته باشند، دوستان کمتری دارند. بنابراین تشخیص هوش دوستان تان دیگر کار چندان سختی نیست. در ادامه به ۱۰ حقیقت روانشناختی جالب درباره ی ذهن و روان انسان می پردازیم.

۱- کسانی که هوش بسیار بالایی دارند، دوستان زیادی ندارند

حقایق روانشناختی درباره ذهن انسان

در روزگاران قدیم، در دورانی که اجداد ما به شکار می رفتند و دور هم جمع می شدند، برقراری ارتباط دوستانه با یکدیگر برای بقای قبیله امری ضروری بود چون شکار یک ماموت با همکاری یکدیگر کار ساده تری بود. امروزه هم انسان ها با یکدیگر دوست می شوند، اما نه برای نفع بردن.

با این حال، تحقیقات جدید نشان می دهد کسانی که ضریب هوشی بالایی دارند، به دوستان زیادی احتیاج ندارند. چون ذهن این افراد درگیر حل و فصل مسائلی است که واقعا مهم و جدی هستند و آن ها برقراری ارتباط را وقت تلف کردن می دانند. با این حال، طبق تحقیقات، رابطه ی دوستی نه فقط روی وضعیت روانی، بلکه روی سلامت جسمانی ما هم تأثیر مثبت دارد. به همین دلیل است که بهتر است گاهی دست از کتاب خواندن بکشید و با آدم های جالب گپ بزنید.

۲- افسردگی روی توانایی تشخیص رنگ ها تأثیر می گذارد

کسانی که به افسردگی مبتلا هستند اغلب می گویند که زندگی دیگر برایشان رنگی ندارد. این جمله صرفاً یک توصیف احساسی نیست و واقعا از نظر علمی حقیقت دارد. در دوران افسردگی، از حساسیت شبکیه ی چشم ها نسبت به تضاد بین رنگ ها کاسته می شود و فرد مبتلا رنگ ها را از هم درست تشخیص نمی دهد. عکس این مسأله هم صدق می کند، یعنی اگر دائما با رنگ های خاکستری و کمرنگ سر و کار داشته باشید، بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی و مالیخولیا خواهید بود.

۳- در مورد برنامه های زندگی تان حرفی نزنید، وگرنه به هیچ نتیجه ای نخواهید رسید

اگر تصمیم گرفته اید تغییری در زندگی تان ایجاد کنید (مثلا دیروقت شام نخورید، هر روز پیاده روی کنید یا یک زبان خارجی یاد بگیرید)، هرگز درباره ی آن با کسی صحبت نکنید. در غیر اینصورت، تصمیم هایتان هرگز عملی نخواهند شد. وقتی در مورد برنامه های زندگی تان با دیگران صحبت می کنید، ذهن شما آن کار را انجام شده تلقی می کند و مجاب کردن مغز به عکس این مسأله کار بسیار سختی است. شاید خرافات به نظر بیاید اما روانشناسان به کمک تحقیقات متعدد وجود این ارتباط را اثبات کرده اند.

۴- دانستن یک زبان خارجی در تصمیم گیری به شما کمک می کند

برای آنکه بتوانید تصمیم های بهتری در زندگی تان بگیرید، لازم نیست احساسات را کنار بگذارید و فقط پیرو عقل تان باشید. بلکه باید یک زبان خارجی یاد بگیرید. به اعتقاد دانشمندان، در اغلب موارد، مردم زمانی که می خواهند تصمیم مهمی بگیرند، برخوردی احساسی دارند. با این حال، اگر بتوانید آن موقعیت را با یک زبان خارجی برای خودتان تحلیل کنید، بخش منطقی مغزتان فعال می شود، بنابراین دید متعادل تری به موقعیت خواهید داشت و دست به ریسک های بزرگ نخواهید زد.

۵- جوان ترها بیشتر به افسردگی مبتلا می شوند

تحقیقات نشان می دهد غمگین ترین مردمان دنیا، افراد زیر ۳۰ سال هستند. زنان و مردان ۱۸ تا ۳۰ ساله بیشتر مستعد تجربه ی تشویش و اضطراب هستند.

۶- خستگی می تواند خلاقیت را زیاد کند

اگر می خواهید به ایده ی خلاقانه ای برسید، بهتر است خسته شوید. افکار خلاقانه اغلب سراغ افراد خسته می آیند چون مغز آن ها کمتر عملکرد مؤثری دارد. در چنین شرایطی، ذهن ایده های عجیب و غریبی که معمولا به آن ها نه می گوید را رد نمی کند.

این ایده های عجیب و غریب می توانند سرآغاز یک پروژه ی عظیم باشند. به همین دلیل است که ایده های خوب، زیر دوش در حمام، بعد از یک روز سخت و طولانی کاری به ذهن ما خطور می کنند. اگر سحرخیز هستید، این پروسه ی خلاقانه می تواند اوایل شب در شما شروع شود و اگر اهل شب بیداری هستید، این الهامات در زمان صبح به سراغ شما می آیند.

۷- هشتاد درصد هر مکالمه ای را غیبت تشکیل می دهد

بخش عمده ی هر مکالمه ای صرف غیبت کردن می شود و این فاکتور ارتباطی به جنسیت مکالمه کنندگان ندارد. تمایل به غیبت کردن در مردان به همان اندازه ی زنان است. دانشمندان به آمار باورنکردنی ای دست یافته اند. ۸۰ درصد از مکالمات ما تنها به غیبت و تبادل اطلاعات درباره ی دوستان و همکاران مان اختصاص دارد. با این حال، غیبت کردن آنقدرها هم بد نیست و شکل مهمی از برقراری ارتباط محسوب می شود. این کار به مردم کمک می کند ارتباطات اجتماعی خود را حفظ کنند. جالب آنکه، شامپانزه ها هم دوست دارند درباره ی خویشاوندان شان با یکدیگر غیبت کنند.

۸- می توانید شادی را بخرید

همیشه گفته می شود که شادی را نمی شود با پول خرید. با این حال، دانشمندان این مسأله را رد کرده اند. شما می توانید احساس شادی را بخرید اما آن پول را نه صرف خودتان بلکه باید برای آشنایان، دوستان یا فعالیت های خیریه خرج کنید. وقتی دیگران را خوشحال می کنیم، عزت نفس خود را بالا می بریم، خودمان را شخص مهم تری تلقی می کنیم و در زندگی خود احساس شادی و رضایت بیشتری می کنیم.

۹- بیست ثانیه کافی است تا بتوانید اعتماد کسی را به خودتان جلب کنید

برای آنکه اعتماد کسی را به خودتان جلب کنید، باید او را حدود ۲۰ ثانیه در آغوش بگیرید. البته بعد از آنکه اجازه ی این کار را از آن شخص گرفتید. علت این مسأله به هورمون اکسی توسین برمی گردد. این هورمون زمانی در بدن تولید می شود که احساس امنیت می کنیم (از جمله مواقعی که در کنار عزیزان مان هستیم) و این مسأله به ما آرامش می دهد.

۱۰- هشتاد درصد افکار ما منفی هستند

هر روز، به طور متوسط ۱۲ هزار تا ۶۰ هزار فکر به ذهن ما خطور می کند. مغز ما از هر کامپیوتری قدرتمندتر است. اما ۸۰ درصد افکار ما منفی هستند و اغلب چنین افکاری هر روز تکرار می شوند. بنابراین همه ی آن افکار بی معنی ای که هر روز به ذهن ما هجوم می آورند کاملا طبیعی هستند و این مسأله برای همه ی مردم اتفاق می افتد.

منبع: brightside
مطالب مرتبط
۴ نظر

ورود

  • khosrow آذر ۱۲, ۱۳۹۷

    توانایی های مغزی ابعاد مختلفی داره.به نظر من کسانی که کمتر دوست دارند ممکنه هوش منطقی زیادتری داشته باشند ولی ممکنه هوش اجتماعی کمتری داشته باشته باشند دوم اینکه افراد غیر معاشرتی فرصتهای زیادی رو ممکنه از دست بدن چون از اخبار اطرافشون آگاه نمیشن.

  • وحید آذر ۱۲, ۱۳۹۷

    یکی از بهترین روش های غیرتهاجمی بهبودی برای انواع بیماری های روانی مانند اضطراب، ترس، افکار ناخواسته، وسواس فکری و عملی، افسردگی یا حتی شیزوفرنی استفاده از روش RTMS هست. تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای مغز. در این روش بخشی از مغز که مرتبط با نوع بیماری روانی هست با امواج مغناطیسی هدف گرفته میشه. با مسئولیت کامل خودتون و زیر نظر پزشک مخصوص میتونید از این روش درمانی استفاده کنید.
    در این درمان لازم هست حدود بیست جلسه طی یکماه پشت سر هم درمان را انجام بدید و بعد از اون هر ماه یا هر چند ماه یک تعداد جلسات درمان نگهدارنده هم انجام بدید مثلا پنج جلسه در ماه تا بیماری به طور کامل برطرف بشه. هر وقت هم دیدید بیماری داره برمیگرده سریعا باید درمان با این روش را ادامه بدید.
    بعدش تغییر سبک زندگی و حذف هر نوع عامل و زمینه های لازم برای بروز استرس و اضطراب در زندگی هم خیلی مهمه و در طول درمان باید انجام بشه که سوخت رسانی مجدد نکنه به بیماریتون.
    نکته دیگه اینه که در روش آر تی ام اس برای هر نوع بیماری روانی باید نقطه خاصی از مغز هدف گرفته بشه که اون زیر نظر روانپزشک مخصوص اینکار باید انجام بشه. مثلا برای اضطراب و وسواس فکری چند سانتیمتر بالای بخش گوش سمت چپ را هدف میگیرن.
    برای اینکه بفهمید این روش برای درمان بیماری روانی مد نظر شما کار میکنه یا نه کافیه تو گوگل اسم بیماری را به انگلیسی به همراه کلمه آر تی ام اس سرچ کنید. مثلا برای وسواس سرچ کنید:
    Rtms Ocd

  • مشاور خانواده آذر ۱۹, ۱۳۹۷

    به عنوان یک مشاور فقط میتونم بگم برای این مطلب غیر علمی و گمراه کننده متاسفم؛ همین

  • بهنام خرداد ۲۳, ۱۴۰۱

    این مغز انسان هست که نقش کلیدی در تعیین سرنوشت او دارد پس اگر یک بیمار روانی که وضعیت اقتصادی بدی داره و نمی‌تونه اجتماعی باشه و خوب ارتباط برقرار کنه مشکل از ساختار مغز اوست پس بدنش تفاوتی با بقیه نداره و همون آناتومی و ساختار سخت اما تنها فرقش مغز اوست